یادداشت| تلاش اوکراین، گرجستان و مولداوی برای پیوستن به اتحادیه اروپا؛ سراب وحدت
اوکراین، گرجستان و مولداوی در حالی تلاش میکنند خود را وارد اتحادیه اروپا کنند که وضعیت سیاسی و اقتصادی آنها چنین چشم اندازی را برایشان مبهم کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دنیپر رودخانه ای که از میان کی اف مرکز اوکراین می گذرد سالی پر آب را تجربه می کند، محدودیت های کرونایی و جنگ های استقلال طلبانه آینده اوکراین را تحت شعاع خود قرار داده، اما وضعیت کشاورزی در بخش های غربی رونق دارند و شاید این مهم یکی از اهداف ثانویه ای باشد که دولت پتر پروشنکو به آن به عنوان اهرمی برای تهییج افکار عمومی برای پیوستن سریع تر اوکراین به اتحادیه اروپا می نگرد.
اوکراین آینده ای مبهم دارد و گره زدن سرنوشت این کشور به اتحادیه اروپا تنها راه حلی است که هم بروکسل و کی اف می دانند برای حفظ موجودیت کشوری به نام اوکراین با این چهارچوب مرزهای سرزمینی می توان به آن امیدوار بود؛ چرا که طی یک دهه گذشته این کشور با چالش های هویتی بسیاری از جمله استقلال شبه جزیره کریمه و جنبش های استقلال طلبانه در شرق رو به رو بوده است.
اوکراین بدون کارخانه ها و کارگاه های صنعتی در شرق عملاً کشوری دهقانی و کشاورزی است که به تولید کننده مواد غذایی مبدل خواهد شد که البته در اروپای امروز می تواند نیازهای کوتاه مدتی را بر آورده کند.
اتحادیه اروپایی با دو چالش عمده رو به رو است از یک سو راست گرایانی که به دنبال درهای خروج هستند و تازه واردانی که به دنبال کسب منابع مالی و حمایت های سیاسی برای حفظ شرایط موجود به هر دری می زنند.
وضعیت در دیگر کشورهای پسا شوروی که از قطار اتحادیه اروپا جا مانده اند هم تعریفی ندارد.
گرجستان پشت درهای بروکسل منتظر معجزه است و مولداوی هم هر چند در ناتو عضویت خود را به عنوان یک دستاورد می نگرد اما به عنوان یک پسر عموی ناتنی نگریسته می شود. روسیه کماکان به عنوان یک تهدید در شرق اروپا نگریسته می شود و اتحادیه هایی چون گوام که در سال 1997 برای محدود کردن نفوذ مسکو در منطقه شرق اروپا شکل گرفتند، حالا با شکلی تازه معرفی می شوند.
اوکراین، گرجستان و مولداوی قصد دارند سیاست های خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا همسان کنند. آنها هر سه پشت درهای بروکسل انتظار می کشند و همانطور که اشاره شد اتحادیه اروپا پذیرای آنها نیست.
اروپا با چالش های هویتی مواجه است و بحران کرونا و عدم موفقیت دولت های اروپایی در مهار آن باعث شده تا تقویت جنبش های ملی گرایانه ضدیت با اتحادیه اروپا، جایگزین ارزش های مشترک اروپایی شود.
در این شرایط افکار عمومی از پیوستن اعضای جدید حمایت نمی کنند و البته دولت های ملی نیز قادر نیستند سبدهای رای خود را برای پیوستن اعضای جدید به خطر بیندازند. اتحادیهای که از آن نام می بریم در حالی در کی اف تولد خود را جشن می گیرد که خبری از جمهوری آذربایجان نیست و به نظر می رسد بر خلاف گوام که باکو حضوری فعال در آن داشت، این بار سیاست های نزدیک به آنکارا و جنگ قره باغ عملاً فاصله ای بین علی اف و اتحادیه اروپا انداخته است.
مبتکر این ایده که 3 کشور اوکراین، گرجستان و مولداوی هستند و توافق نامه ای برای همکاری در پیوستن به اتحادیه اروپایی امضا کردند، وزیر خارجه جوان اوکراین است. دیمیترو کولبا در برنامه کاری خود بدنبال نزدیک شدن بیشتر به درهای اتحادیه اروپایی است و همانطور که به نظر می رسد او هم به این جمع بندی رسیده که تنها راه حفظ تمامیت ارزی اوکراین و بالا بردن هزینه های جنبش های استقلال طلب در این کشور، نقش آفرینی بیشتر اتحادیه اروپایی است.
اما در مورد گرجستان، تفاوت های وجود دارد. دو جمهوری اوستیای جنوبی و آبخازیا از نظر تفلیس بخشی از خاک این کشور محسوب می شوند، اما سفارت خانه هایشان در مسکو نشان از حقیقتی دیگر دارد.
دولت سالومه زورباشویلی نسبت به پیوستن به اتحادیه اروپایی چندان خوشبین نیست چرا که این کشور از نظر اتحادیه در آینده ای نزدیک قادر نخواهد بود تا استانداردهای لازم را کسب کند.
به نظر می رسد اوکراین به دنبال ایجاد یک هویت مستقل و نقش رهبری کشورهای به جا مانده از اتحادیه اروپایی از فضای پسا شوروی است؛ نقشی که لهستان به رهبری لخ کاچیسنکی در سالهای پیش از سقوطش در اسمولنسک سعی کرد آن را ایفا کند که البته توپولوف 154 به او اجازه نداد!
در مورد مولدوای وضعیت با دو کشور دیگر متفاوت است. مولداوی خود را در ساختار ناتو جا انداخته، اما در اروپا با بدبینی نسبت به عضویت آن نگاه می کنند. رشد جمعیت منفی 1.8 درصدی در کنار عدم جذب سرمایه گذاری خارجی، سران اتحادیه اروپایی را به این باور رسانده که مولداوی بار مالی زیادی بر دوش آنها خواهد داشت و از سوی دیگر پروپاگاندای این کشور در خصوص تنش هایش با روسیه هم چندان جدی نیست.
نقطه مشترک هر 3 کشور مساله آنها با روسیه است و آنچه وزیر خارجه اوکراین تصور می کند، آن است که این اتحادیه و تفاهم نامه ای که آنها امضا کرده اند، می تواند منجر به اتحادیه ای شود که آنها مشکلاتشان را بتوانند سریعتر و راحتتر حل کنند تا درهای اروپای متحد به روی آنها باز شود.
اما آنچه مسلم است این اتحادیه قادر نیست مشکلات 3 کشور را برای پیوستن به اروپا کاهش دهد. به نظر می رسد چالش های اصلی در کشورهای نامبرده مسائل داخلی و فسادهای مالی و اداری است که در تقابل با روسیه و اروپا به طور مداوم بازتولید و نوعی به نوع دیگر تغییر می کند.
اوکراین بر خلاف گرجستان و مولداوی، آینده قابل پیش بینی ندارد و همواره می تواند دستخوش تغییرات جدیدی شود. سایه روسیه بر کشورهای به جای مانده از اتحاد شوروی با سیاست های ضد روسی اروپا و آمریکا منجر به ایجاد بحران های داخلی در کشورهای فوق شده و کنش های اجتماعی را عمدتاً سرکوب با منحرف می کند.
به همین منظور آینده منطقه کماکان مبهم است و به دلیل رقابتی بودن فضای روسیه و اتحادیه اروپا بعید است کشوری در قفقاز جنوبی، اوکراین و مولداوی در ساختار اتحادیه اروپایی پذیرفته شوند.
یادداشت: سید بهزاد اخلاقی کارشناس مسائل روسیه و شرق اروپا
انتهای پیام/