پاسخ به یک شبهه؛ دروغ «انسان دوستی ملتی» که وجود ندارد
صهیونیستها در راهبرد اخیر خود رویکرد ایجاد دوستی با ملتهای منطقه را جزء فعالیتهای اصلی خود قرار دادهاند آنها تلاش میکنند ۷۴ سال جنایت رژیم صهیونیستی با ملتهای منطقه به ویژه ملتهای مسلمان را مخفی کرده خود را دوست ملتهای منطقه نشان دهند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سرطان صهیونیسم از زمانی که حضور خود را در اولین کنگره صهیونیسم در سال 1897 بازل سوئیس اعلام کرد چیزی جز مجعولیات برای پیاده کردن اهداف موهوم خود ارائه نکرده است. آنچه صهیونیسم تحت عنوان هدف دنبال میکند مجموعهای از مجعولیات برآمده از توهمات ساخته و پرداخته شده در دخمههای سیاه شیطان پرستان و کابالیستها است که در هیچ سند تاریخی و باستانی جهان تا کنون اثری از آن نیافتهاند. یکی از مجعولاتی که این روزها به آن پر و بال فراوانی داده میشود این دروغ بزرگ است که میگوید: «ملت اسرائیل با هیچ ملتی دشمنی ندارد»
دروغ جدید برای راهبرد جدید
رژیم صهیونیستی از زمان اشغال فلسطین در سال 1948 تاکنون 3 دوره را در ارتباط با جهان خارج گذرانده است. دوره نخست که به آغاز اشغال تا پایان جنگ 1937 باز میگردد دوره تخاصم است. در این دوره رژیم صهیونیستی سیاست شکست دادن کشورهای منطقه را پیش گرفت تا قدرت خود را به رخ کشورهای منطقه و جهان بکشاند. دورهای که اگر خیانت مزدوران و جاسوسی جاسوسان نفوذ کرده رژیم صهیونیستی نبود به نتیجه نمیرسید.
در دوره دوم رژیم صهیونیستی پس از جنگ 1973 وقتی احساس کرد با تخاصم ممکن است دیگر نتواند در جنگ علیه کشورهای منطقه پیروز شود به ایجاد ارتباطات پنهانی با حاکمیت دست نشانده کشورهای مسلمان روی آورد. کمپ دیوید، توافقنامه اسلو، توافق وادی عربه همگی نتیجه این رویکرد رژیم صهیونیستی در این دوره است که تا سال 2010 ادامه داشت. اما سال 2010 تاکنون صهیونیستها راهبرد اعلام روابط علنی با کشورهای منطقه را در دستور کار خود قرار دادهاند تا اعلام کنند با کشورهای منطقه ارتباط نزدیک رسمی دارند.
یکی از موانع راهبرد و رویکرد اخیر رژیم صهیونیستی عدم همراهی ملتهای منطقه و دولتهای دست نشانده کشورها است. لذا صهیونیستها در این راهبرد اخیر خود رویکرد ایجاد دوستی با ملتهای منطقه را جزء فعالیت های اصلی خود قرار دادهاند آنها تلاش میکنند 74 سال جنایت رژیم صهیونیستی با ملتهای منطقه به ویژه ملت های مسلمان را مخفی کرده خود را دوست ملتهای منطقه نشان دهند. آنها به ویژه تلاش میکنند دشمنی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی را یک امر سیاسی توصیف کنند که از نگاه ملتهای کشورهای اسلامی جدا است و ملتهای منطقه جدا روابط سیاسی با ساکنان سرزمینهای اشغالی هیچ دشمنی ندارند.
ملتی که وجود ندارد
نکته نخست در خصوص جنگ روانی و تبلیغات رسانهای رژیم صهیونیستی برای ایجاد روابط نزدیک با ملتهای منطقه این است که آنها بر واژه جعلی «ملت اسرائیل» تأکید میکنند. به کارگیری این واژه عامدانه و برای حک کردن آن در افکار عمومی ملتهای منطقه است مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی یک ملت را اداره میکند در حالی که خود صهیونیستها از همگان بیشتر بر این موضوع آگاهند که جز فلسطینیان ملت دیگری در سرزمینهای اشغالی وجود ندارد و به کار بردن واژه «ملت» تنها برای فریب افکار عمومی و تکرار آن تا ملکه شدن این واژه برای اذهان مردم منطقه صورت میگیرد.
در حال حاضر از حدود 110 کشور و فرهنگ مختلف مهاجرانی به رژیم صهیونیستی مهاجرت کردهاند. این افراد با فرهنگهای مختلف تنها به یک سرزمین هجوم فرهنگی آورده، در سرزمینی ملتی که تاریخی چند هزار ساله دارد ساکن شدهاند. کمتر قرابت فرهنگی بین این اقوام و فرهنگهای مختلف وجود دارد. حضور آنها در فلسطین اشغالی موجب شده است هر کدام بر فرهنگ کشوری که سابقاً در آن سکونت داشتهاند تأکید ورزند و با به وجود آمدن این احساس که آنها با از دست دادن فرهنگی که در آن به دنیا آمدهاند در حال از دست دادن هویت خود هستند و در رقابتی بزرگ بین بیش از یکصد فرهنگ تلاش کنند فرهنگ و هویت سرزمین محل تولد خود را حفظ کنند. این رقابت به دلیل تکثر قومیتها نوعی خصومت را بین این اقوام ایجاد کرده است و به جای آنکه به منسجم کردن آنها ختم شود به نوعی انگیزه جدا شدن قطعههای جمعیتی منفصل تبدیل شده است.
اندیشه نژاد پرستی عامل جدایی بیشتر
علاوه بر تعدد و تکثر قومیتهایی که موجب جزیره جزیره شدن مهاجران صهیونیست در فلسطین اشغالی شده است یک عامل برآمده از فرهنگ صهیونیستی، جدایی بین قومیتهای متکثر را هر روز بیشتر میکند و آن هم نژاد پرستی موجود در میان صهیونیستها است.
اندیشه صهیونیسم یک اندیشه نژاد پرستانه مبتنی بر قومیت است. هر کس در داخل این قومیت قرار نگیرد با موجی از دشمنی و خشم مواجه میشود که هیچ نعمتی بر او مجاز نیست و هر دشمنی و مجازاتی میتواند شامل کسی که در دایره این قومیت قرار نگرفته شود.
در حال حاضر در رژیم صهیونیستی مجموعههای موجود، یک یا چند مجموعه دیگر را که صهیونیست هستند نفی کرده در زمره صهیونیستها به حساب نمیآورند و این موجب شده جامعهای که از مهاجرت اقوام مختلف به وجود آمده با تفرقهای داخلی که مبنای آن یک اعتقاد درونی است هر روز دچار تشتت بیشتر شود.
در حال حاضر شورایی به نام «شورای عالی حاخامها» برخی قومیتها را که در حال حاضر به فلسطین اشغالی مهاجرت کردهاند در زمره صهیونیستها به حساب نمیآورد. رنگین پوستان بارزترین نمونهای هستند که در این زمره محسوب نشدهاند. شورای حاخامها بر صهیونیست بودن و حتی یهودی بودن رنگین پوستان مهاجر به فلسطین اشغالی مهر تأیید نمیزند و برخی از آنها پس از نیم قرن حضور در فلسطین اشغالی حالا با حکم اخراج از فلسطین روبرو شدهاند.
علاوه بر این نسبت به صهیونیستهایی که از کشورهای شرقی و آسیایی به فلسطین مهاجرت کردهاند یک نگاه درجه دو وجود دارد و آنها را صهیونیستهای درجه دومی به حساب میآورند که تنها اجازه زندگی در فلسطین را دارند. این گروه تنها میتوانند مشاغل درجه دو را در اختیار داشته باشند و معیشتی نسبی کسب کنند. کمتر کسی از این گروه به پستهای درجه اول و دوم سیاسی مثل نمایندگی پارلمان، ریاست رژیم صهیونیستی، حضور در کابینه و فرماندهی عالی نظامی میرسند. این نگاه درجه دو موجب آزار این گروه و تلاش برخی از آنها برای بازگشت به کشورهای محل تولدشان شده است.
مذهبیهای افراطی مهاجر، بزرگترین مشکل اجتماعی
مذهبیهای افراطی مهمترین مشکل اجتماعی صهیونیستها است. مذهبیهای افراطی که تحت عناوینی چون، حریدیها، صهیونیستهای اصیل و شبیه به این در حال گسترش و توسعه همه جانبه هستند فقط به دنبال اجرای برنامههای مذهبی موهوم و مجعول هستند.این گروهها از حیث اجتماعی هر کسی را که شورای حاخامها صهیونیست به حساب نیاورد مورد هجمه قرار میدهند و حاضرند آن گروه یا افراد را حتی بکشند. نتیجه اینکه این گروه مهمترین عامل تشتت و جدایی در مجموعهای از مهاجرانی است که به فلسطین مهاجرت کردهاند.
نتیجه آنچه در بالا به آن اشاره شد این است که مجموعه افرادی که از قومیتهای قریب 110 کشور به فلسطین اشغالی مهاجرت کردهاند هیچ یک از شاخصهای یک ملت را ندارند. شاخصهای اصلی یک ملت عبارتند از: فرهنگ مشترک، زبان مشترک، تاریخ مشترک و انسجام درونی برآمده از این عوامل که با نمونههایی که در بالا به آنها اشاره شد مجموعه صهیونیستهای مهاجر در فلسطین اشغالی هیچ یک از آنها را نداشته، هر روز به واگرایی بیشتر روی می آورند.
دروغ انسان دوستی
فراتر از همه آنچه در بالا به آن اشاره شد این است که صهیونیستها تلاش میکنند واژه مجعول «ملت» را با صفت انسان دوستی و دوستدار دیگر ملتها به کار ببرند. تاریخ اشغال فلسطین تاکنون بیش از 7 دهه خشونت و دشمنی را از صهیونیستها ثبت کرده است. خشونت و دشمنی که هنوز ادامه داشته، در قالبهای مختلف که برآمده از نژاد پرستی و خود برتر بینی صهیونیستها است خود را بروز میدهد.
دشمنی صهیونیستها با ملتهایی که آنها را خارج از صهیونیستها میدانند هیچ گاه پایان نداشته، حتی با کسانی که با آنها دوستی کردهاند نیز ادامه دارد. امارات متحده عربی که از دو سال قبل به عادی سازی روابط با صهیونیستها رو آورده نمونههایی را شاهد بوده که تاکنون بروز نیافتهاند. صهیونیستهایی که در قالب گردشگر طی دو سال اخیر به امارات متحده عربی سفر کردهاند این نمونه را به خوبی به نمایش گذاشتهاند. این گردشگران به طور گسترده از هتلها و فروشگاههای اماراتی دزدی میکنند و علت این امر به عقیده صهیونیستها در خصوص غیر انسان بودن غیر صهیونیستها باز میگردد که آن را امری مجاز میدانند.
این به معنای آن است که صهیونیستها هیچ گاه به کسانی که آنها را غیر خودی میدانند هیچ رحمی نخواهند داشت. این نمونه را میتواند در کلام یعقوب نیمرودی، وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در ایران دوره پهلوی یافت. نیمرودی که نزدیک دو دهه از سوی صهیونیستها در ایران مأمور بود و نفوذ فراوانی در ایران داشت به شدت به فرهنگ ایران علاقمند شده بود. او به دلیل دلالی اسلحه ، عتیقه و جواهرات و واسطهگریهای اطلاعاتی به شدت ثروتمند شده بود و با ارکان حکومت پهلوی روابط بسیار نزدیکی داشت و خود را دوستدار ایران نشان می داد. خود وی خطاب به یک خبرنگار میگوید: اگر روزی خبرنگاران خبردار شوند که ما در ایران چه کرده ایم وحشت خواهند کرد.
این همان ترجمان اندیشه نژاد پرستانهای است که در سطور بالا از آن سخن رفت و پاسخ تمام آنهایی است که در دوره اخیر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی ، دوستی صهیونیستهای نژاد پرست را باور میکنند.
در پایان می توان گفت: نه ملتی وجود دارد که بخواهند از آن سخن بگویند و نه هیچ گاه دوستدار انسانها و دیگر ملتها بودهاند که بخواهند از آن دم بزنند. بلکه تنها برای حفظ موجودیت خود به این دستاویز متمسک شدهاند تا چند روزی بیشتر به حیات خود ادامه دهند.
انتهای پیام/