رژیم اشغالگر قدس و تحولات جدید در منطقه

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ابرهای تیره در آسمان رژیم اشغالگر قدس در حرکت هستند. مذاکرات احیا برنامه ی جامع اقدام مشترک (برجام) در جریان است و بدبینانه ترین تحلیلگران سرعت مذاکرات را متوسط ارزیابی می کنند. رژیم اشغالگر قدس که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به هر آنچه در واشنگتن می خواست رسیده بود، اینک نگران به تماشا نشسته است. روابط ویژه ی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در همه ی ادوار پابرجا مانده و این رژیم اولویت سیاست خاورمیانه ای واشنگتن بوده است. اما ویژگی مشخص دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تبدیل این رابطه به رابطه ی شخصی ترامپ-نتانیاهو بود.شرایط گذشته ی نزدیک واکنون نتانیاهو و شرکا را می توان ذیل سرخط های زیر بازگو نمود.

-سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران مطبوع ترین اتفاق برای رژیم صهیونیستی به شمار می آمد. این که با خالی شدن دست تهران از عایدات ارزی اقتصاد روزمره دچار تلاطم  و تورم گردد و تهران به بحران های داخلی مواجه شود و هم فقد منابع دست ایران را در منطقه با کندی یا توقف مواجه سازد. اکنون که مذاکرات وین برای جان بخشی به برجام در جریان است، از شروط اساسی تهران رفع تمام تحریم ها به صورت واقعیست. فراهم شدن امکان فروش نفت ایران و بازگشت ارز حاصل از آن به کشور مهم ترین دست آورد نتانیاهو ترامپ و شرکای آنها را برباد خواهد داد. این واقعیت  تازه  با آن مفهوم منزوی و محدود کردن ایران فاصله ی معناداری دارد. 

-اقدامات تروریستی و خرابکارانه ی این رژیم جنایتکار از ترور دانشمندان هسته ای تا خرابکاری در تاسیسات نطنز، برخی کشورها را در مورد توان اطلاعاتی –تروریستی این رژیم به خطا انداخته بود و آنها می پنداشتند که می توانند با اتکاء به این دست های خونآلود برای خود امنیت به ارمغان بیاورند. لیکن با وقوع گسل های امنیتی در عمق حساس ترین اماکن این رژیم و در داخل سرزمین های اشغالی، صدق عینیت کلام دبیر کل حزب الله  لبنان دایر بر آنکه "اسرائیل از خانه عنکبوت سست‌تر است"  را به اثبات رساند.

اکنون رژیم اشغالگر دریافته که چه میزان آسیب پذیر و شکننده است و تبلیغات اغراق شده درباره توان اطلاعاتی-امنیتی این رژیم نیز زیر آفتاب تموز تبخیر، و به آسمان رفته است. برخی کشورهای منطقه نیز که غره به این رژیم ذیل طرح صلح ابراهیم دست نتانیاهو را فشرده بودند، اینک دریافته اند که بدون همکاری های منطقه ای، امنیت پایداری شکل نخواهد گرفت و ننگ  دست دادن با رژیم کودک کش و خیانت به آرمان فلسطین آن آورده ی مورد انتظار را نیز برایشان نخواهد داشت.

سخنان ولیعهد و تصمیم گیر اصلی سعودی در مورد افق های رابطه ی تهران- ریاض نشان داد که دست ها در منطقه با احتیاط بیشتری به سوی نتانیاهو دراز خواهند شد و ممکن است مدار بر همان روابط پنهانی و گفتگوهای در لفافه بازگردد و آنقدر ملموس نباشد که نتانیاهو بتواند در سیاست داخلی سرزمین های اشغالی به عرصه بیاورد و به رای دهندگان عرضه کند.

-توان علمی بومی هسته ای ایران در این سال ها نشان داد که هر خرابکاری و تروری با سرعت ترمیم و جایگزین خواهد شد و دانش هسته ای در ذهن و اندیشه ی دانشمندان ایرانی به یک روند پیوسته تبدیل شده است و این اقدامات تاثیری در عزم و ایضا توان تهران نخواهد داشت. اقدام متاخر در خرابکاری نطنز و واکنش میدانی سازمان انرژی اتمی مثال مشخص این معنا بود. 

-امضای برنامه همکاری های بیست و پنج ساله ی ایران و چین باعث گشودن دروازه های جدید در روبط تهران با قدرت نوظهور شرق شده است. تنوع اقتصادی و همکاری های پایدار تهران-پکن خصوصا در حوزه ی انرژی می تواند ضربه پذیری اقتصاد ایران در دراز مدت را بسیار پایین بیاورد. از سوی دیگر قرار گرفتن همسایگان شرقی ایران در چهارچوب کریدورهای اقتصادی همکاریهای ایران و چین امنیت زا خواهد بود و دست رژیم صهیونیستی را برای خرابکاری و فتنه انگیزی در منطقه کند یا کوتاه خواهد کرد.

نهایت نوشتار آنکه، تاب آوری و مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر بیداد تحریم های ظالمانه باعث شد تا امروز شرایط یکسره متفاوت شود و این نتانیاهو باشد که بایستی با یک چشم اخبار مذاکرات وین را دنبال کند و با چشم دیگرش به تحولات درون سرزمین های اشغالی و منطقه بنگرد. دیدارهای مجدد و مکرر یوسی کوهن وگیلاد اردان مقامات ارشد صهیونیست با سران واشنگتن، بیانگر درخواست تشدید استمداد این رژیم از واشنگتن است.

صادق بروجردی کارشناس روابط بین الملل

انتهای پیام/