یادداشت| از خیابانهای ژنو تا کوچههای سامرا و ادلب و ضاحیه
"مرد میدان ما در جریان یک سفر دیپلماتیک و مذاکره با نخست وزیر عراق قطعه قطعه شد تا به دیپلماتها بفهماند که راه نجات قوی شدن است."
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم _ علی شعبانی: انتشار فایل صوتی اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه در قالب برنامه مرکز بررسیهای راهبردی ریاست جمهوری( تدوین تاریخ شفاهی دولت روحانی ) توسط رسانه سعودیها (ایران اینترنشنال)، بازتابهای گستردهای را در رسانهها و فضای مجازی و حتی در افواه عمومی جامعه داشت و اگر چه در همین سه روز اصحاب رسانه پاسخهای کافی و وافی به این پدیده شوم نشان دادند اما هرچه کردم، نتوانستم سهم ناچیز خود را در دفاع از مردان میدان نشان ندهم و با خود گفتم اگر توفیق دفاع از حرم ندارم لااقل مدافع مدافعان حرم باشم.
به نظر نگارنده این واقعه شوم سیاسی را از سه زاویه میتوان بررسی کرد :
1-آنچه ظریف در این مصاحبه گفته است
2-باز نشر این مصاحبه آن هم از طریق رسانه سعودی ها و البته بررسی عوامل افشای آن
3-اهداف صحنه گردانان این رخداد
در بین سه موضوع یاد شده (که هر کدام از جهتی دارای اهمیت هستند) اما موضوع محتوای اظهارات ظریف از نظر نگارنده مهمتر است چرا که در مورد عوامل انتشار و انتخاب تلویزیون ایران اینترنشنال برای پخش آن نیاز به بررسی و کار دقیق اطلاعاتی و سپس برخورد قضایی است و همینجا از مدعی العموم درخواست می کنیم با ورود به این موضوع تا هرچه سریعتر و قاطعانه به موضوع رسیدگی نماید اما به نظر بنده این موضع موضوع اصلی نیست و در درجه سوم قرار دارد.
در مورد اهداف و مقاصد منتشر کنندگان این فایل نیز اگر چه موضوع مهم است اما چون بخش زیادی از نظرات در قالب پیش بینی و یا تحلیل است، قطعیتی به اندازه اصل اظهارات آقای ظریف ندارد اما با این حال به نظر میرسد که انتشار این مصاحبه با توجه به نحوه تحلیل رسانههای خارجی و ضد انقلاب و دنبالههای آنها در داخل کشور، اهداف و یا نتایج زیر را دنبال میکند:
-تطهیر آمریکا و غرب در موضوع شکست برجام و منتسب کردن دلایل ناکامی به عملکرد سیاستهای مقاومت منطقهای و عملکرد بلوک شرق
-القای غیر قابل اعتماد بودن بلوک شرق برای تعامل و همکاری
-القای عدم اختیار دولت و وزارت خارجه و وجود حاکمیتهای موازی
-قهرمان سازی از مغلوب میدان دیپلماسی برای انتخابات خردادماه
- تقویت و تشدید دو قطبی بین جبهه انقلاب (مردان میدان)و مدعیان دیپلماسی و تغییر در معادلات کنونی در انتخابات
با مقدماتی که در سطور بالا به آن اشاره شد در ادامه این یادداشت به اصلی ترین موضوع این رخداد (از نظر نگارنده) که محتوای اظهارات آقای ظریف است می پردازم:
اولا به نظر میرسد خیلی نباید از اظهارات کذب آلود، ذلیلانه و بعضا کودکانه آقای ظریف تعجب کرد. مروری بر اظهارات ایشان در سالهای گذشته نشان میدهد که بوی خفت و خواری در آن موج میزند: یادتان نرود که در ظریف در جمع دانشجویان چگونه بزدلانه گفت که آمریکا با یک بمب می تواند سیستم دفاعی ما را منهدم کند. فراموش نکنید که ظریف در مقابل دوربین یک خبرنگار در گوشی به البرادعی (رئیس وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی) گفت تصمیمی بگیرد که منجر به روی کار آمدن جریان رقیب آقای ظریف و متحدان او در داخل کشور نشود!
به یاد بیاورید همین آقای ظریف در اوج مباحث مربوط به FATF نظام را علنا متهم به پولشویی کرد و فراموش نکنید که همین آقای دیپلمات و کار بلد بود که در مرداد سال 94 در نشست اساتید دانشگاه و در پاسخ به سوالی در مورد عدم تصویب برجام در کنگره آمریکا و احتمال خروج رئیس جمهور بعدی از آن، قاطعانه گفت که این را ناممکن میداند. مرور کنید اظهارات ظریف را در جلسه با اعضای شورای روابط خارجی آمریکا در سال 93 که ملتمسانه میخواهد تا نتایج مذاکره با آمریکا را به ثمر برسانند تا در انتخابات سال 94(مجلس دهم) مردم به رقیب جریان فکری دولت رأی ندهند.
همه این موارد و موارد مشابه را که در کنار برداشت غلط او از جایگاه دیپلماسی و قدرت میدانی (در مصاحبه اخیر ) بگذارید به این نتیجه میرسید که کارشناسی ارشد او در رشته روابط بینالملل از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، همچنین کارشناسی ارشد مطالعات بینالملل و دکترای حقوق و روابط بینالملل از دانشگاه دنور آمریکا چندان برای او عایدی علمی و یا حداقل کاربرد عملی نداشته است و گرنه در مصاحبه به تماس تلفنی جان کری با تلفن شخصی اش افتخار نمی کرد. اگر خوب درس خوانده بود، قدرت میدان را مقابل دیپلماسی نمیدید.
ظریف اگر دیپلماسی میدانست و دنبال ثبت تجربیات دوره وزارتش بود، در کنار این همه حمله به مردان میدان مقاومت و فداکاری ، حملهای هم به بدعهدان آمریکایی میکرد. حداقل به اندازهای که به روسیه تاخت به اروپای خیانتکار در بر جام هم اشاره میکرد.
در مصاحبه با افتخار میگوید که به وزیر خارجه روسیه ناسزا گفتم . آفرین ، عجب شجاعتی !! اما یک سوال: آقای دیپلمات چرا چند تا از این فحشها نثار اوباما و کری و وندی شرمن و وزرای خائن اروپایی نکردی؟ وقتی سردار ما را نیمه شب در فرودگاه بغداد قطعه قطعه کردند چند ناسزا به ترامپ و پمپئو گفتی؟
در ادامه مصاحبه ظریف چندبار تلاش میکند تا روسیه را از عوامل اصلی شکست بر جام معرفی کند. آقای دیپلمات اگرچه این ادعایت کذب است اما چرا از آمریکا که از بر جام خارج شد، سخن به میان نمی آوری؟ به روسیه تاختی تا تنها راه را تسلیم در مقابل کدخدا نشان دهی، آقای دیپلمات دوران برده داری و استثمار سالهاست که تمام شده است.
وزیر بر جام در این مصاحبه برای انجام جنگ روانی و رو در رو قرار دادن میدان و دیپلماسی در آستانه انتخابات استفاده کرد اما وقتی پای مرد میدان سردار دلها حاج قاسم را به میان کشید ، خاطرم آسوده شد که در این نبرد این دیپلمات است که بازنده خواهد بود چرا که سنت الهی بر این است که خون شهیدان بر شمشیر(حتی شمشیر زبان) پیروز خواهد شد.
در جای دیگری از مصاحبه مدعی شده ای که نقشی در سیاست خارجی نداشته ای اما با همین نقش نداشتهات خسارت محض بر جام را بر کشور تحمیل کردی و با همین اختیار نداشتهات شرایط 9 گانه رهبری را زیر پا گذاشتی. راستی اگر نقشی نداشتی چرا قیافه قهرمان به خود میگیری؟ چرا بابت نقش نداشتهات مدال و صد سکه طلا گرفتهای؟ البته چندان هم بی راه نمی گویی که نقشی نداشتهای چرا که متن برجامی که تصویب کردی 95درصد همانی است که آمریکا 14 ماه قبل از مذاکره ات آماده کرده بود و اسناد ان موجود است.
آقای دیپلمات در اظهارات خود مدعی شده که دیپلماسی را فدای میدان کرده و فشارهای شهید قاسم سلیمانی موجب شد تا دیپلماسی فدای میدان شود، در حالی که اگر میدان و مردان میدان نبودند از ترس داعش از خانهات نمیتوانستی تا سر خیابان بروی چه رسد به اینکه به ژنو برسی. راستی ما هر چه فکر کردیم از هزینههای دیپلماسی برای میدان نمونهای نیافتیم، شما بگویید کدام دیپلماسی را خرج مبارزه با حرامیان داعش کردی؟ کدام هزینه را برای جنگ 33 روزه دادید؟ در عراق وقتی حاج قاسم و یارانش در کوچه پس کوچه های سامرا میجنگیدند، دیپلماسی چه کمکی کرد؟ دیپلماسی بشار اسد را به تهران آورد یا فداکاری مدافعان حرم؟ وقتی شما در بالکن هتل کوبورگ ایستاده بودی و می خندیدی، مرد میدان ما بر روی خاکریزهای نبل و الزهرا و ادلب و موصل و سامرا به دنبال نجات زن و بچه مسلمان و مسیحی و ایزدی بود.
بله راست میگویی! دیپلماسی به میدان آمد، آنجا که به سفارش جان کری و اصرار شما کشتی حامل دارو و کمکهای انسان دوستانه را از میانه راه یمن بازگرداندند و آنجا که تستهای موشکی را به تاخیر انداختید و آنجا که در جریان سفر بشار اسد به تهران، استعفا کردید.
آری سهم شما از دیپلماسی لبخند در مقابل دشمن و سهم مردان میدان سرهای بریده برای امنیت شما و اهل و عیالتان بود. سهم شما قدم زدن در خیابانهای ژنو و سهم مردان میدان دویدن در بیابانهای عراق و سوریه و ... بود تا شما با آرامش شانه به شانه کری راه بروید. تضمین شما امضای کری بود و تضمین مرد میدان ما این بود که راه نجات در پیروی از ولی امر و مقتدا است. مرد میدان ما هرگاه در میدان نبود او را در خانه شهدا باید جستجو میکردی که چگونه فرزندان شهدا را در آغوش میگیرد و برای آنها نجوا میکند اما شما هم در گوش البرادعی و ... به التماس مشغول بودید.
مرد میدان ما در جریان یک سفر دیپلماتیک و مذاکره با نخست وزیر عراق قطعه قطعه شد تا به دیپلماتها بفهماند که راه نجات قوی شدن است و به قول شاعر: اظهار عجز پیش ستمگر ز ابلهی است اشک کباب باعث طغیان آتش است.
آقای دیپلمات میلیونها نفر در سراسر کشور به تشییع پیکر قطعه قطعه شهید میدان آمدند تا به شما بفهمانند که مردم راه او را انتخاب کردهاند و به آرمان او پایبند هستند. پس چطور جرأت میکنید بر چهره آرمانی مردم پنجه بیفکنید. یک سال قبل آمریکاییها نفهمیدند که با شهادت حاج قاسم، مکتب او حیات تازهای یافت. حیاتی که به همه ملت ما حیاتی دوباره بخشید و امروز شما هم نفهمیدید که با ترور شخصیت و آرمان او بار دیگر نام او و راه او را زنده کردید. ما از زنده ماندن محرم و عاشورا و نهضت حسینی آموختیم که راه شهیدان پابرجاست و با این نقشه ها هرگز چراغ راه شهیدان خاموش نخواهد شد و ثمره خون شهیدان میدان، آینده درخشانی را برای ایران عزیز رقم خواهد زد.
انتهای پیام/