فرمانده لبنانی چگونه به شهادت رسید؟+فیلم
صلاح غندور تا یک سال پس از پیوستن به صفوف مقاومت اسلامى در واحد شناسایى و اطلاعات و عملیات فعالیت مداوم و درخشش چشمگیری داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روایت فرماندهای که شخصا عملیات شهادتطلبانه را به عهده گرفت، خواندنی است. دفتر رسانه جنبش مقاومت اسلامی نجبا نماهنگ این فرمانده شهید را تهیه و منتشر کرده است. در این کلیپ در قالب 60 ثانیه شخصیت شهید صلاح غندور و عملیات شهادتطلبانه او را بررسی شده است:
«صلاح محمد على غندور» سال 1347 شمسی در روستاى «کَفَر مِلکى» در «اقلیم التفاح» به دنیا آمد. غندور که سالها با خانوادهاش به امارات مهاجرت کرده بودند سر انجام پس از یازده سال به کشورشان بازگشتند. صلاح با برگشتن به لبنان دریافت که اشغالگران صهیونیستی که گروهی به نام «نیروهای آنتوان لحد» بودند روستایشان را تصرف کرده بودند. این اولین انگیزهای بود که در وجود صلاح غندور برای مبارزه ایجاد شد.
صلاح تا یک سال پس از پیوستن به صفوف مقاومت اسلامى در واحد شناسایى و اطلاعات و عملیات فعالیت مداوم و درخشش چشمگیری داشت اما همواره بر حضور در واحدهای عملیاتی اصرار می کرد. سرانجام پس از درخواست هاى مکرر، مسئولین واحد نظامى حزب اللَّه با انتقال او به واحدهاى رزمى و عملیاتى موافقت کردند. این انتقال، براى وى موفقیتى عظیم به شمار مى آمد؛ چرا که او همواره مى گفت: «دوست دارم مستقیماً و رو در رو با دشمن بجنگم.»
اوائل سال 1369 شمسی (1990میلادی) با بروز توانمندی های تحسین برانگیز عملیاتی از صلاح ، مسئولیت یکى از محورهاى عملیاتى مهم جبهه های جنوب به او واگذار شد و از آن پس نام نظامى«بِلال» را براى خود برگزید. به دنبال اجرای عملیات شهادت طلبانه از سوی دو تن از دوستان نزدیک صلاح، به نام «هیثم صبحى دبوق» و «سیدعبداللَّه عطوى»، صلاح عزم خود را براى پیوستن به گردان شهادتطلبان جزم کرد.
«بِنتِ جُبَیل» که مهمترین شهر واقع در کمربند اشغالی محسوب می شد یکى از محورهایى بود که به کرّات توسط صلاح مورد شناسایى قرار گرفته و راه ها، معابر و پایگاه ها به خوبى برایش شناخته شده بود و همین امر باعث شده بود تا در بیشتر عملیات هایى که در آن منطقه انجام مى گرفت، حضور فعال داشته باشد.
طی جلسات مفصلى ، مسئولین نظامى، با رفتن صلاح مخالفت کردند. او مسئولیت اطلاعات و شناسایى یکى از محورهاى مهم عملیاتى جنوب را بر عهده داشت و بدون شک، در آینده، عدم حضورش بسیار مشکل آفرین مى شد؛ ولى با وجود همه مخالفت ها، صلاح، ماندن را نپذیرفت.
از لحظه اى که شنیده بود طرح انجام عملیات شهادت طلبانه در منطقه بنت جبیل مورد تایید قرار گرفته است، سر از پا نمى شناخت. یکى از اقدامات اسرائیل براى مقابله با آسیب پذیرى پایگاه هایش، ایجاد مجتمع هاى نظامى در نزدیکى شهرک هاى اشغالى جنوب لبنان بود.
در نزدیکى شهر «بِنتِ جُبَیل» در پنج کیلومترى شمال مرز فلسطین در «صفَّ الخَضراء» در مقابل سه راهى اى که از شمال، به طرف «بِیت یاحون»، از غرب به «عِینِ ابِل» و از شرق به طرف «عِیناتا» و از آنجا به بنت جبیل منتهى مىشد، محوطه وسیع «مقر17» ارتش اسرائیل محصور در دیوارهاى دفاعى و سیمهاى خاردار و میادین مین قرار داشت. این منطقه از خرداد 1361(ژوئن1982م) در اشغال نیروهاى صهیونیستى بود.
حدود 450 کیلوگرم مواد شدیدالانفجار به همراه تعداد زیادى ساچمه هاى فلزى، داخل ماشین جا سازى شد. ساعاتى قبل از عملیات، صلاح که لباس کماندویى بر تن داشت، در مقابل دوربین ویدئویى، در حالى که تصویرى از امام خمینى (ره) و حضرت آیت اللَّه خامنه اى و شهید حجت الاسلام والمسلمین «سیدعباس موسوى» (دبیر کل شهید حزب اللَّه لبنان) بالاى سرش، بر دیوار نصب شده بود، وصیت نامه خویش را قرائت کرد.
اردیبهشت ماه سال 1374 نیروهاى صهیونیستى داخل مقر17، سوار بر کامیونها، آماده بازگشت به فلسطین اشغالى و تعویض با نیروهاى جدید بودند. راننده جوان یکباره بر سرعت ماشین افزوده و با تکابى که صداى بلندى داشت اتومبیل را موازى با کاروان قرار داد و با فریاد «اللَّه اکبر» که در بیسیم هاى نیروهای مقاومت اسلامى که در دور دست مشغول فیلمبردارى از صحنه بودند، به گوش رسید، چاشنى انفجارى را زد.
بنابر اظهار کارشناسان، 450 کیلوگرم مواد شدید الانفجار «سى 4» به همراه حدود 150 کیلو گرم ساچمه هاى فلزى، با شدت انفجار 6000 متر در ثانیه و حرارت 3000 درجه، تمام وسایل نظامى را به اطراف پرتاب کرد. از ماشین سفید و راننده اش هیچ اثرى به جاى نماند، جز گودالى عمیق در محل انفجار.
انتهای پیام/