دهه ۹۰ دهه طلایی ادبیات دفاع مقدس/ کمیت استناد در ادبیات داستانی دفاع مقدس میلنگد
گلعلی بابایی دهه ۹۰ را دهه طلایی خاطرهنیوسی و ادبیات داستانی دفاع مقدس دانست و گفت: با وجود رشد در حوزه داستاننویسی جنگ با آفت کمرنگ بودن استناد در این گونه ادبی روبرو هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دهه 90 دوران شکوفایی خاطرهنویسی دفاع مقدس و تاریخ شفاهی جنگ است، نگاهی به آمار انتشار کتابهای این حوزه چه در حوزه داستان و رمان و چه در حوزه مستند و تاریخ شفاهی مهر تاییدی بر این ادعاست، نویسندگان بسیاری با این کتابها به جامعه ادبی شناسانده شدند و مخاطبانی که تا پیش از این توجه چندانی به ادبیات دفاع مقدس نداشتند، به ویژه نسل سوم جنگ با این ادبیات انس گرفتند. اما ادبیات دفاع مقدس در دهه 90 با چه فراز و فرودهایی روبرو شده است؟ حالا در پایان این دهه و ورود به دهه و قرن جدید در چه جایگاهی ایستاده و چه رسالتی بر دوش دارد؟
گلعلی بابایی نویسنده در گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره فراز و فرود ادبیات دفاع مقدس در دهه 90 میگوید: در دهههای 70 و 80 ادبیات دفاع مقدس شعاری و شامل شرح خاطرات به شکل مبتدی بود، اغلب خاطرات منتشر شده بیشتر مشاهدات رزمندهها بود، به هر حال زمان زیادی از دوران دفاع مقدس نگذشته بود و خاطرات دقیقتر و واضحتر بودند، اما چون بازنویسی و ویرایش چندان معمول نبود، هر آنچه گفته میشد، چاپ میشد، به همین دلیل خاطرات ساده، بیپیرایه و شعاری نوشته میشد.
وی ادامه داد: پس از آن با رشد خاطرهنویسی دفاع مقدس ادبیات داستانی نیز اضافه شد، کتابهای متعددی در حوزه داستان و رمان نوشته شد و خاطرات رنگ و روی دیگری پیدا کردند، رمانها شکل بیشتری گرفت و در فضای نشر ادبیات دفاع مقدس رنگ و بوی دیگری گرفت.
با انتشار «دا» خاطرهنویسی رنگ و لعاب هنری گرفت
این چهره ادبیات داستانی دفاع مقدس ادامه داد: مرحله سوم که از اواخر دهه 80 و به طور مشخص با انتشار کتاب «دا» شروع شد، خاطرهنویسی دفاع مقدس را رنگ و لعاب هنری و ادبی داد. نحوه نگارش و شکل ادبی خاصی که در این کتاب قطور که خاطرات یک دختر از دوران جنگ را روایت میکرد و بعد از آن توجه رهبر انقلاب به این کتاب و کتابهایی از این دست مانند «من زندهام»، «پایی که جا ماند»، «لشکر خوبان» خاطرهنویسی جنگ را با تحول زیادی مواجه کرد که از جهاتی خوب بود چون اقبال عمومی به این گونه ادبیات بیشتر شد. اما این اتفاق آسیبهایی نیز به همراه داشت چرا که ادبیات دفاع مقدس و خاطرهنویسی رفته رفته از حالت مستند دور میشد، بیشتر کتابهایی که به این شیوه منتشر میشدند، بیشتر از اینکه مستند بوده و تاریخ شفاهی جنگ باشند، شکل داستانی داشنند.
نویسنده کتاب «ماه همراه بچههاست» افزود: در بسیاری از این کتابها که به شیوه داستانی نگارش شدهاند، به موضوع زمان و مکان توجه چندانی نشده است، در بسیاری موارد خاطرات از حالت مستند خارج شده است، چرا که امتیاز اصلی مستندنگاری که اتکا به زمان و مکان مشخص است را ندارند، این نقص در بسیاری از کتابها دیده میشود، اما خب روانتر و جذابتر نوشته شدهاند و اقبال عمومی را نیز دارند.
وی راهکار رهایی از این آسیب در ادبیات داستانی را متوجه ناشران دانست و گفت: ناشران باید در کنار استفاده از نویسندگان متبحر و خوشقلم یک کارشناس مسلط به جنگ را نیز در نظر داشته باشند که محتوای کتاب را به لحاظ تاریخی و زمانی و مکانی بررسی کرده و صحتش را تایید کند. در مواردی در کتابها وقایع عملیات بدر به جای عملیات خیبر آمده است یا تاریخ عملیاتها و نقطه جغرافیایی آنها به اشتباه چاپ شده است،این موضوع بسیار مهمی است و نباید از آن غفلت شود.
تقریظها از دلایل اصلی توجه جامعه به ادبیات دفاع مقدس است
بابایی در خصوص توجه رهبر انقلاب هب حوزه خاطرهنویسی دفاع مقدس و تقریظهایی که در این زمینه منتشر میشود، گفت: یکی از دلایل مهم توجه افکار عمومی و جامعه به کتابهای دفاع مقدس تقریظهایی بود که رهبری در سالهای 88 به بعد نوشتند، علاوه بر آن در سخنرانیهایشان به کرات درباره کتابها حرف میزدند و از فرهنگ دفاع مقدس و خاطرات به عنوان گنج بی پایان و میراثی برای آیندگان یاد میکردند. توضیحات فراوانی به فرماندهان و رزمندگان برای ثبت خاطراتشان داشتند و...
وی ادامه داد: البته تقریظها در دهههای قبل هم نوشته میشدند، اما چون در رسانهها انعکاس پیدا نمیکردند، جامعه از آن مطلع نمیشد.
ادبیات جنگ در دهه 90 در رقابت با ادبایت داستانی پیشی گرفت
بابایی تصریح کرد: دهه 90 را باید دهه طلایی خاطرهنویسی جنگ و تاریخ شفاهی بدانیم که با همه آفتهایی که داشته قدمهای مهمی هم برداشته شده و در رقابت با ادبیات داستانی به لحاظ اقبال عمومی پیشی گرفته است. این باید تداوم داشته باشد، البته از این به بعد کار ما سختتر خواهد شد چون فاصله زمانی از وقوع جنگ بیشتر شده و ذهنها از خاطرات خالی شده است.
انتهای پیام/