جریان شعر سپید در دهه ۹۰ سادهنویسی است/ کاهش اقبال به شعر در دو دهه اخیر
حمیدرضا شکارسری معتقد است که جریان شعر سپید در دده ۹۰ جریان سادهنویسی است و دیگر خبری از فرمگراییهای افراطی و پیچیده دهه ۸۰ نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ارزیابی وضعیت شعر امروز؛ هم سهل است و هم ممتنع. هم میتوان از آن به خوبی یاد کرد و هم میتوان ایرادات جدی برایش برشمرد. اگر از افراد در موقعیتهای مختلف، سؤالی درباره وضعیت شعر کشور بپرسید، پاسخهای مختلفی میشنوید؛ از ضعف در محتوا و مفهوم شعر گرفته تا ایجاد نگاههای جدید در این حوزه که همین نبود پاسخ واحد، حکایت از دیدهای مختلف و گاه غیر همسو در شعر دارد.
شعر در ایران پس از انقلاب جانی دوباره گرفت. برخی از حوزههای شعری در این زمان شکل گرفت و برخی از جریانهای شعری مانند شعر ولایی و هیئت در همین دوره با قوت بیشتری به کار خود ادامه داد. اما با وجود این، کارشناسان بر این باورند که ظرفیت شعری کشور بیش از این است و وضعیت فعلی غایت شعر فارسی امروز نیست. موضوعی که هرچند بارها تکرار شده و حتی رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره داشتهاند، اما هنوز محقق نشده است.
شعر در دهه 90 مسیری متفاوت را پیموده است، انبوه تولیدات منتشر شده از شاعران پیشکسوت و شاعران جوان و تازه پا به میدان گذاشته تا برگزاری جسلات متعدد شعرخوانی و شب شعرهای مختلف بخشی از این تفاوت است. با این همه بسیاری معتقدند که شعر در دهه 90 دیگر آن محبوبیت دهههای پیشین را ندارد، طبیعی هم خواهد بود چرا که با پیشرفت دنیای مدرن و تکنولوژیک رسانههایی به میدان آمدهاند که شاید شعر نتوانسته باشد چندان با آنها پیش رود. اما وضعیت شعر در دهه 90 چگونه است؟ شعر سپید که کمتر از چند دهه از عمرش میگذرد از چه فراز و فرود و وضعیتی در این دهه پایانی قرن برخوردار بوده است؟
حمیدرضا شکارسری که بسیاری او را استاد شعر سپید میدانند، در این زمینه میگوید که شعر دردهه 90 به سمت سادهنویسی رفته است، این قالب شعری که دردهه 70 و 80 به اوج پیچیدگی در فرمگرایی رسیده بود حالا به سادهنویسی روی آورده است. گفتوگوی تسنیم با این شاعر به شرح ذیل است:
* تسنیم: شعر سپید دردهه 90 با چه فراز و فرودهایی روبرو شده است؟ آیا میتوان گفت شعر سپید در دهه 90 بیشتر به میان مردم آمده است؟
هیچ فراز و فرود و اتفاق عظیم و حادثهای برای شعر سپید در دهه 90 رخ نداده است، در دهه 90 نیز همان ادامه منطقی جریان شعر نو و سپید که در دهه 80 وجود داشت، ادامه پیدا کرده است، اگر ریشهیابی و تبارشناسی کنیم، شعر نو دهه 80 و 90 یک عکسالعمل فعال و هوشمندانه نسبت به تندوریهای شاعران سپیدسرا در دهه 70 است، فرمگراییهای افراطی و رادیکالیستی دهه 70 که موجی از تحولات و متفاوتنویسی و فرمگرایی را در این دهه به وجود آورد، که نتیجهاش متنهای به شدت گنگ و مبهم و بردن شعر سپید به سمت بحران مخاطب و بحران نقد ادبی بود و شاعرانی که از نظریههای وارداتی ادبی پیروی میکردند، در دهه 80 جای خود را به یک عکسالعمل فعال و هوشمندانه توسط گروهی از شاعران سپیدسرا و نوسرا داد و به صورت جریان سادهنویسی نمود پیدا کرد.
فرمالیستها اصلاحی دارند بنام «وجه غالب»، در هر دورهای از ادبیات وجهی از وجوه غالب میشود و وجوه غالب قبلی کمرنگ شده و از متن به حاشیه میرود، این اتفاق در دهه 80 و به گمان من در دهه 90 رخ داد، موج شعرهای فرمالیستی و متاثر از جریانات پست مدرنیستی و زبانگرا جای خود را به جریانات متعادلتر داده است. جریاناتی که در طی برقرار کردن تعادل بین فرم و محتوا هستند و نتیجهاش شعر ساده در روزگار ما است.
* تسنیم : تعریفتون از ساده نویسی در شعر را بیان کنید؟
این سادگی مترادف با سطحی بودن به هیچ وجه نیست، جریانات سادهنویسی ما که بعضاً کوتاهنویس هم هستند در بطن خود نگاهی عمیق به جهان دارند؛ اما این نگاه عمیق را با فرمهای پیجیده و گنگی ارائه نمیدهند، تلاش میکنند، این نگاه عمیق به جهان در بیانی ساده منتقل شود؛ بنابریان بخش عمدهای از شعر دهه 80 و 90، جریان سادهنویسی و بخشیدن عمق به سادهگویی بوده است.
* تسنیم: شعر سپید در دهه 90 در ارتباط با مخاطب چگونه عمل کرده است؟
اگر منظور این است که آیا شعر نو به اندازه غزل خواننده دارد؟ معلوم است که چنین نیست، چون هزار سال سابقه در شعر کلاسیک داریم، اما در شعر نو ما 90 سال سابقه داریم و حتی کمتر چون از سرودن «ققنوس» 80 سال میگذرد. این تفاوت در سابقه جا افتادن قوالب نو را در مقایسه با قوالب سنتی دچار چالش میکند.
اما اگر بخواهیم اقبال هر ساله مخاطب به شعر نو را با سال قبل مقایسه کنیم، از این منظر به گمانم ما نه تنها عقب نیستیم بلکه جلو هستیم، اقبال به شعر در دو سه دهه اخیر روند نزولی دارد، چرا که اقبال به مطالعه اساسا یک روند نزولی پیدا کرده است. چرا که اقبال به فضای مجازی بیشتر شده است، اما در مجموع در مراجعه به قوالب نو و سپید در نشر ما نسبت به گذشته با افت مواجه نیستیم و انتشار کتابهای شعر در قالب سپید و نو روندی منطقی را طی میکند.
وقتی امروز کتاب شعر یک شاعر برجسته تنها 500 نسخه منتشر میشود، طبیعی است که از یک شاعر جوان در قابل شعر نو انتشار 300 تا 400 نسخه از کتابش تعجبآور نخواهد بود. بنابراین من شعر سپید و نو در دده 90 را دچار بحران نمیدانم، بحرانی اگر هست متوجه کل شعر ما است.
*تسنیم: برخی بر این باورند که حجم انبوه تولیدات ما در حوزه شعر جه در قالب کتابهای منتشر شده و چه منتشر نشده را مخاطبی نیست، نظر شما در این زمینه چیست؟
اولا ما در دورهای به سر میبریم که هنرهای دیگر مثل سینما و موسیقی فضاهای هنری را به خود اختصاص دادهاند، چون علاوه بر اینکه وجهی هنری دارند دارای وجوه تفریحی هم هستند و از این گذشته دارای وجوه بسیار پررنگ اقتصادی هستند. توجه به این هنرها در روزگاری که سبد هزینههای خانوار به شدت محدود شده و سهم فرهنگ و هنر از این سبد اقتصادی به شدت کاهش پیدا کرده است،بالاست طبیعی است که اولا اقبال و توجه به خواندن کتاب و ثانیا خواندن کتاب ادبی و ثالثا خواندن کتاب شعر دچار افت شود، اما سمت دیگر قضیه این است که ما در محیطی به سر می بریم که شعر پیشانی فرهنگ ما محسوب میشود، ما صدها سال نقاشی نداشتیم، موسیقی نداشتیم معماری وجهه هنری نداشته بلکه وجه کاربردی داشته است، ادبیات داستانی نداشتیم تنها شعر بوده است. طبیعی است که در میان جوانانی که اقبالی به هنر دارند، مراجعه به این ژانر هنری بیشتر باشد .
در سالهای اخیر از آن جایی که وجه تفریحی نسل جوان هم تا حد زیادی محدود شده و توجه به هنرهای دیگر از جمله ورزش و .. پرهزینه است، توجه و اقبال به شعر و کتب شعر پررنگ شده است، به همین دلیل است که طی این سالها میبنیم انتشار کتب شعر رونق پیدا کرده است، علیرغم افزایش قیمتهایی که میان ناشران برای انتشار کتاب شعر وجود دارد هنوز که هنوز است به نسبت بقیه خرجها، کتاب خریدن کار ارزانی محسوب میشود.
* تسنیم: و در پایان ارزیابی شما از وضعیت شعر در دهه پیش رو چه خواهد بود؟
شعر زنده میماند، شعر ادامه پیدا میکند شعر با هیچ بحرانی در این کشور از بین نمیرود مثل آب میماند، شکل ظرف میشود، شعر از گفتمانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روزگار خود تبعیت میکند و نباید هراسی داشته باشیم از اینکه شعر نابود شود.
انتهای پیام/