هری پاترها جایگزین شهرزادها؛ روح ایرانی از قصههای کودکان پر میکشد؟
در حالی که ادبیات داستانی کودک و نوجوان کم و بیش در حال دور شدن از دغدغههای مخاطب خود است، شعر این حوزه توانسته با تغییر رویکرد مخاطبان خود را حفظ کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات کودک و نوجوان در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از درخشانترین حوزههای ادبی بود. ظهور چهرههای جدید و خلاق و انتشار آثار متعدد در حوزههای گوناگون در کنار تصویرگری موفق کتابها، همگی سبب شد تا طی چهار دهه گذشته ادبیات این حوزه به یکی از امیدهای ادبیات معاصر ایران تبدیل شود.
با وجود همه این موفقیتها، ادبیات کودک و نوجوان طی دهه اخیر در مواجهه با روند رو به افزایش و متعدد عرضه آثار ترجمه و همچنین تجربه تلخ حوزه نشر در رویارویی با نوسانات قیمتها در بازار و ... روند نزولی به خود گرفت. جریان ادبیات کودک و نوجوان طی یک دهه گذشته به صورتی بود که به گفته کارشناسان، ادبیات این حوزه، با وجود پر اهمیت بودن، فاقد یک برنامه منسجم ملی است.
ناصر نادری، از داوران جایزه شهید حبیب غنیپور، در اینباره به تسنیم گفت: ما در این دهه از منظر شگردهای زبانی، شاهد تجربیات نویی هستیم. اما آنچه جای نگرانی دارد، درونمایه است. به نظر میرسد که ما در حوزههای مهمی مانند دینی و تاریخی دچار یک نوع بیتفاوتی شدهایم. بخشی از این مسئله شاید برآمده از شرایط امروز جامعه یا مسائل جامعهشناسی و روانشناسی باشد.
وی ادامه داد: از منظر درونمایه به سمت تهی شدن در حال حرکت هستیم و این جای نگرانی دارد؛ این در حالی است که نویسنده میتواند با استفاده از زبان شیرین و مبتنی بر خیال، بدون شعار مفاهیم و حرفهای عمیقی بزند. این نوع مباحث و کشفهای معانی در آثار کمتر دیده میشود.
به گفته این داور و کارشناس حوزه ادبیات کودک و نوجوان؛ ادبیات کودک ما ادبیات قابل اعتنایی است که ظرفیت ترجمه به دیگر زبانها را دارد. به همین دلیل به نظرم ضرورت راهاندازی مرکزی که به این مهم بپردازد و کارها در این زمینه را ساماندهی و ارتباط بین ایران با سایر ملل را تسهیل کند، احساس میشود. متأسفانه این حوزه چندان به صورت هوشمند مورد توجه قرار نگرفته و این یکی از خلأهای راهبردی در حوزه ادبیات کودک است.
با وجود این، برخی دیگر از کارشناسان و فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان، شعر این حوزه را یکی از امیدهای این قلمرو میدانند. شعر که میراث ایرانیان است، طی دهههای اخیر همواره یکی از ابزارهای اصلی برای بیان مفاهیم بزرگ برای مخاطب کودک و نوجوان بود. به نظر میرسد این حوزه با وجود دغدغهها و مشکلاتی که در حوزه نشر کودک و نوجوان دیده میشود، توانسته تاحدودی اصالت خود را حفظ کند و با تغییر رویکرد از قالبهای بلند، به سمت قالبهای کوتاهتر مخاطبان خود را راضی نگاه دارد.
کامران شرفشاهی، از جمله شاعران این حوزه است که تاکنون آثار متعددی از او منتشر شده است. او درباره وضعیت شعر کودک و نوجوان در دهه 90 به تسنیم گفت: در قلمرو شعر کودک و نوجوان ما شاهد وضعیت بهتر و امیدبخشتری نسبت به دیگر حوزههای ادبی برای این گروه سنی بودهایم؛ زیرا قالب اکثر سرودههای کودک و نوجوان قالب چهارپاره و کلاسیک است و هر کسی نمیتواند وارد این حوزه شود و در این حوزه دوام بیاورد. به همین اعتبار میتوان گفت شعر کودک و نوجوان ما در دهه 90 حرکت مثبتتری را تجربه کرده است.
وی پرداختن به مضامین متنوع را جمله نکات مثبت در این حوزه برشمرد و اضافه کرد: شاعران در زمینه ادبیات کودک و نوجوان همواره سعی کردند به سراغ مضامین تازهای روند و این مسئله گاه موجب شده است تا برخی از شاعران با هدف یافتن مضامین جدید، از ادبیات خارجی و مجموعههای شاعران خارجی متأثر شوند که البته این مسئله از جهتی میتواند مثبت و از جهاتی میتواند تأثیر نامطلوبی داشته باشد؛ زیرا هر جامعه سخن و موضوعات خاص خود را دارد و شاعر نباید از زمانه و جغرافیایی که در آن زندگی میکند، پرت شود.
به گفته این شاعر؛ در جامعه ما نکات فراوانی برای گفتن و سرودن وجود دارد و این مسئله البته جنبه امیدبخش شعر این حوزه است. این قالب سالها در ادبیات ما مورد غفلت واقع شد، اما در چند دهه اخیر شاهد جهش و رویکردی در این زمینه بودیم که سبب شد شاعرانی در این عرصه ظهور کردند.
شرفشاهی کوتاهسرایی را از دیگر ویژگیهای شعر کودک و نوجوان در دهه 90 عنوان کرد و یادآور شد: در دورهای بازگشت به مثنوی و قصیده دیده میشد. کارهای شاعرانی مانند زندهیاد احمد عزیزی و علی معلم از این طیف بود. اما در دهه 90 توجه شاعران بیشتر به سمت کارهای کوتاه جلب شد که این گرایش متأثر از زندگی امروز و تابع زمان است. امروزه انسانها بیش از هر زمان دیگری گرفتار هستند و همین مسئله ایجاب میکند که شاعران اندیشهها و احساسات خود را در کوتاهترین قالبها و با کمترین کلمات به مخاطب عرضه کنند.
انتهای پیام/