داستان نو ایرانی چه زمانی متولد شد؟

داستان نو ایرانی چه زمانی متولد شد؟

اولین داستان­‌های غربی و مدرن در مطبوعات چاپ شدند، نه در کتاب‌­ها. به‌­طور کلی در آن سال­‌ها مطبوعات حال و هوای مدرن‌­تری نسبت به بیشتر کتاب‌­ها داشتند.

خبرگزاری تسنیم،‌ سید‌علی کاشفی خوانساری:

 داستان در مفهوم جدید آن در ایران یک مفهوم و گونه وارداتی بود. ترجمه آثار اروپایی به فارسی در دوره فتحعلی‌­شاه قاجار با ترجمه چند کتاب تاریخی از زبان انگلیسی آغاز شد، اما خیلی زود زبان فرانسوی به زبان اول روشنفکران و مترجمان ایرانی تبدیل شد و ده‎‌ها کتاب تاریخی، سیاسی، علمی، داستانی، نمایشنامه، پزشکی و فلسفی از زبان فرانسوی به فارسی برگردانده شد. گرچه بیشتر داستان‌­ها و رمان‌­هایی که به فارسی برگردانده می‌­شدند، فرانسوی بودند اما در کنار آن ترجمه از زبان­‌های انگلیسی، روسی، ترکی، عربی و ... هم کم و بیش رواج داشت.

نکته جالب درباره رمان‌­های ترجمه، انتخاب داستان‌­های قدیمی است. بیشتر داستان­‌هایی که در دوره قاجار به زبان فارسی ترجمه شدند، نه نوشته نویسندگان معاصر اروپا بلکه بیشتر مربوط به قرن قبل بودند. مثلاً داستان­‌های الکساندر دوما، برناردن دو سن پیر، شکسپیر، مولیر، سروانتس، فنلون، دانیل دفو و ... . مشهورترین و محبوب‌­ترین نویسنده خارجی هم در میان ایرانی­‌ها الکساندر دوما بود. یکی از معدود نویسندگانی که آثارش در زمانی که زنده بود در ایران ترجمه و منتشر شد، ژول ورن بود.

اولین داستان­‌های غربی و مدرن در مطبوعات چاپ شدند، نه در کتاب‌­ها. به‌­طور کلی در آن سال­‌ها مطبوعات حال و هوای مدرن‌­تری نسبت به بیشتر کتاب‌­ها داشتند؛ البته کتاب‌­های فارسی که در خارج از ایران چاپ می‌­شد و همین‌­طور روزنامه‌­های مهمی را هم که در لندن و هند و استانبول و ... منتشر می‌­شدند، نباید فراموش کرد.

اولین تجربه چاپ روزنامه در ایران مربوط به دوره محمدشاه (سومین پادشاه قاجاری) است. اما چاپ روزنامه­‌های ایرانی از دوره ناصرالدین­‌شاه قاجار جدی شد. اولین پاورقی در روزنامه‌های ایران در روزنامه دولت علیه ایران و در سال 1277 ق به چاپ رسید. البته تا پایان حکومت ناصرالدین‌­شاه پاورقی‌­ها فقط داستان‌های ترجمه بودند و رمان ­های تألیفی در دهه‌‌های بعد به مطبوعات ایرانی راه یافتند.

تلقی ایرانی‌­ها از رمان موضوعی کاملاً جدی و آموزشی بود. به نظر آن­ها اصلاً کاربرد این داستان‌­های جدید سرگرمی نبود، بلکه هدف آن­ها از نوشتن و ترجمه داستان­‌ها، پیشرفت علمی، آموزش مردم و آشنایی با تاریخ و شیوه درست زندگی بود.

مردم آن روزگار خیلی از تفاوت رمان‌­های تاریخی با تاریخ‌­نگاری آگاه نبودند. برای همین فکر می­‌کردند همه آنچه که در داستان آمده واقعاً اتفاق افتاده است. آن­ها حتی کتاب‌­های تخیلی مثل داستان­‌های ژول­ورن را هم به چشم کتاب­‌های علمی نگاه می­‌کردند. داستان‌­نویسان قاجاری اصرار داشتند که به همه ثابت کنند، قصه­‌هایشان کاملاً واقعی است و در آن هیچ تخیل و قصه‌پردازی (مثل قصه­‌های ایرانی و افسانه‌­ها) وجود ندارد. میهن‌­پرستی، توجه به قانون، توجه به اصول علمی و روزآمد جهان و انتقادات سیاسی و اجتماعی از مهم­ترین موضوعات رمان­‌های آن دوران بود.

در شکل‌­گیری داستان‌­نویسی مدرن در ایران نباید از نقش مجلات ادبی و همین­‌طور منتقدان هم غافل شویم. مجلات ادبی سعی می­‌‌کردند مردم را با اصول ادبیات مدرن و غربی آشنا کنند. منتقدان ادبی هم با انتقاد از اشعار سنتی، افسانه­‌ها و حکایت‌­های جن و غول و جادوگری و با برشمردن برتری­‌های ادبیات غربی، این ادبیات جدید را ترویج می‌­کردند.

اولین رمان‌­های ایرانی بیشتر اهداف تربیتی و علمی داشتند. رمان‌­های سیاسی و رمان‌­های تاریخی کمی بعد به وجود آمدند. در اواخر دوره قاجار شاهد برآمدن اولین رمان‌­های اجتماعی هستیم و در آخرین سال­ها هم به مرور رمان‌­های عاشقانه ظهور کردند. اولین داستان­‌های کوتاه هم در آخرین سال­های دوره قاجار منتشر شدند.

گرچه شاید ایرانی‌ها خبر نداشتند که در اروپا به جز رمان و نمایشنامه، داستان‌ کوتاه هم وجود دارد؛ با این حال اولین نوشته‌های ایرانی‌ها به سبک ادبیات مدرن و اروپایی، چیزهایی شبیه داستان کوتاه بود. علت این اتفاق شاید این بود که در ادبیات رسمی و سنتی فارسی، نوشته‌هایی شبیه داستان کوتاه مرسوم و متداول بود. حکایت‌های کتاب‌هایی مثل کلیله و دمنه، قابوسنامه، گلستان سعدی و... برای مردم آشنا بود و می‌شد آنها را نوعی داستان کوتاه دانست. اما داستان‌های بلند، مشابه رمان‌های اروپایی تقریبا در ادبیات فارسی سابقه و جایگاهی نداشت. داستان‌های بلند فارسی همگی منظوم و به شعر بودند. اگر هم داستان بلندی به نثر وجود داشت، بیشتر متن‌هایی بود که قصه‌گویان استفاده می‌کردند و جایگاه آنها در ادبیات عامه و شفاهی بود و نه در ادب رسمی و کلاسیک. (مثلا حسین کرد شبستری و سمک عیار)

وقتی ایرانیان با رمان‌های جدید اروپایی آشنا شدند و سعی کردند کارهایی مشابه بنویسند، اول به جای نوشتن داستان‌های بلند، از متن‌های کوتاه و ساده‌تر شروع کردند. متن‌هایی که می‌توانیم آنها را نوع ساده‌ای از داستان کوتاه بدانیم. اولین این قصه‌ها در دهه‌های آخر قرن سیزدهم هجری یعنی حدود سال‌های 1280 تا 1290 قمری (حدود سال 1250ش) نوشته شدند. اگر این نوشته‌ها را داستان کوتاه بنامیم، باید بگوییم داستان کوتاه در ایران تقریبا همزمان با کشورهای غربی متولد شده است.

اولین این نمونه‌ها حکایت «درک بهار و طفل و پیر و جوان» است. این مطلب را حکیم‌الممالک یکی از درباریان ناصرالدین‌شاه در سه شماره از روزنامه ملتی،  اولین روزنامه ادبی ایران در سال‌های 1284 و 1285 ق چاپ کرد.

حکیم‌الممالک سعی کرده است در این داستان‌ها به توصیف یک کودک، یک جوان و یک پیرمرد ایرانی در هنگام بهار بپردازد. نکته ارزشمند این داستان‌ها این است که برای اولین بار به مردم کوچه و بازار توجه شده و هیچ خبری از فخرفروشی ادبی و اشرافیت شخصیت‌ها نیست. این قصه‌ها در زمان خود واقع‌گرایانه و انتقادی به حساب می‌آمدند.

در همان قرن 13 قمری جمال‌الدین اسدآبادی هم چند داستان کودکانه پدید آورد که تا سال‌ها چاپ نشد یا محمدکاظم خان محلاتی، سردبیر روزنامه علمی در این روزنامه سلسله مطالبی را با نام «چرا؟ به این جهت» منتشر کرد.

در قرن سیزدهم قمری یک کتاب داستانی در مفهوم جدید با نام تادیب‌الاطفال نوشته محمودخان مفتاح‌الممالک منتشر شد که کتابی برای کودکان و شامل چندین داستان کوتاه است.

«خلسه» یا خوابنامه را محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات ناصرالدین‌شاه در سال 1310 قمری نوشت اما سال‌ها بعد چاپ شد. خلسه شاید اولین داستان بلند جدید نوشته ایرانیان باشد. داستان این است که ناصرالدین‌شاه شبی در کاروانسرای مخروبه‌ای اطراق می‌کند. او خواب می‌بیند که چند نفر از پادشاهان قدیم ایران، صدراعظم‌ها (نخست‌وزیران) دوره قاجار را احضار و محاکمه می‌کنند. میرزاآقاخان کرمانی هم احتمالاً در این دوره چند رمان تاریخی نوشت که سال‌ها بعد و با نام فرد دیگری منتشر شد.

اولین رمان‌های جدید فارسی در اواخر پادشاهی ناصرالدین‌شاه به قلم دو ایرانی که خارج از مرزهای ایران زندگی می‌کردند، منتشر شدند. «کتاب احمد» نوشته عبدالرحیم طالبوف یک رمان آموزشی برای نوجوانان است. در این کتاب یک پدر ایرانی، مسائل مختلف علمی و اجتماعی را به کودکش احمد می‌آموزد.

«سفرنامه ابراهیم‌بیگ»، نوشته زین‌العابدین مراغه‌ای است. در این داستان یک جوان ایرانی که در مصر زندگی می‌کند پس از سال‌ها به ایران سفر می‌کند و با اوضاع نابسامان کشورش آشنا می‌شود.

در دوره مظفرالدین‌شاه چندین رمان جدید به زبان فارسی منتشر شد. روزنامه‌ها هم چاپ پاورقی‌ها و رمان‌های دنباله‌دار ایرانی را شروع کردند. «شمس و طغری»، نوشته محمدباقر کرمانشاهی را باید اولین رمان تاریخی فارسی دانست. این داستان در دوران حکومت مغولان در ایران می‌گذرد.

«شرافت» نوشته محمد سلیم متطبب قراباغی رمانی برای کودکان و نوجوانان درباره خواهر و برادر کوچکی به نام رضا و ربابه است که هنگام سفر دریایی از هند به ایران دچار حادثه‌ می‌شوند و سال‌ها در یک جزیره دورافتاده زندگی می‌کنند.

رمان «داستان شگفت‌انگیز و سرگذشت یتیمان» که محمداسماعیل تبریزی آصف‌الوزاره نوشت، قصه‌ای غمگین و احساسی درباره دو دختربچه یتیم به نام‌های جمیله و نادره است که دچار ظلم و بی‌توجهی نامادری، پدر و دیگران هستند.

محمدعلی کاشانی مدیر نشریه ثریا در قاهره رمان «مصاحبه» را به شکل مسلسل در آن روزنامه چاپ کرد. پس از صدور فرمان مشروطیت و آغاز پادشاهی محمدعلی شاه قاجار، جریان داستان‌نویسی در ایران شتاب فراوانی یافت و در دوره حکومت او و فرزندش احمدشاه چندین رمان ایرانی نوشته شد.

«شمس‌الدین و قمر» نوشته حسن‌خان بدیع داستانی تاریخی بود. داستان‌های سیاسی «شراره استبداد» و «شهریار هوشمند» را شیخ ابراهیم زنجانی نوشت. رمان انتقادی «مکالمه سیاح ایرانی با شخص هندی» هم در شهر کلکته توسط سید حسین کاشانی مویدالاسلام منتشر شد.

رمان «عروسی مهرانگیز» نوشته یحیی‌میرزا اسکندری، گل‌آقا وگل‌تاج نوشته ابوالقاسم سروش گیلانی، رمان عشق و سلطنت نوشته موسی نثری همدانی و همین‌طور رمان‌هایی از حسن بدیع نصرت‌الوزرا، ملک‌الشعرای بهار، عبدالحسین صنعتی‌زاده، مرتضی مشفق کاظمی، محمد حجازی و حسین مسرور در آخرین سال‌های حکومت قاجاریان منتشر شدند. محمدعلی جمالزاده، نیما یوشیج، سعید نفیسی و حسن نوروز هم در همان سال‌ها نخستین داستان‌های کوتاه ایرانی  را منتشر کردند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران