واکاوی بحران ازدواج در ایران|حلقه ازدواج تنها حلقه گمشده زندگی جوانان امروز/ دخترانی که دیگر وارد خانه بخت نمیشوند
گروه استانها- نداشتن ثبات شغلی، بیکاری، مسائل اقتصادی، تامین مسکن، ملاکهای سختگیرانه خانواده در ازدواج و سختگیری در معیارهای همسر از جمله موانع ازدواج محسوب میشوند که نمیتوان از آن به راحتی عبور کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، برای هر فرد، ازدواج به عنوان مرحله مهم زندگی به حساب میآید، قدیمترها اعتقاد براین بود که دختران و پسران باید در سنین پایین ازدواج کنند تا زودتر سروسامان بگیرند و البته که دختران باید با لباس سفید وارد خانه بخت شوند و با لباسی از جنس آخرت از آن بیرون آورده شوند. اعتقاد براین بود سنین کم توقعات را پایین میآورد و سازگاری را زیاد میکند.
امروزه اما معتقدند که دختران و پسران باید به بلوغ فکری برسند، پیشنیازهایی را داشته باشند، و امکانات زیادی را میطلبند.اما با این همه پیش زمینهها باز هم جوانان زیربار ازدواج نمیروند. مشکل کجاست که با این همه پیشرفت علمی و امکانات همچنان مشکلات ازدواج بزرگتر و بزرگتر می شود؟ چرا با این همه حمایت و متخصصان امر فرهنگ ازدواج، این امر با کاهش روبروست؟
مانع از گسترش فرهنگهای نادرست ازدواج شوید
ازجمله مواردی که ازدواج را سخت و برای برخی حتی دور از ذهن میکند هزینههای بالا و مهریههایی که شاید روزی با این عنوان شناخته میشد که " مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته" اما امروز داماد میداند که شاید اولین بدهی که شاید مجبور به پرداخت آن شود همان مهریه است که به اجبار مبالغ بالا را هم باید قبول کند.
امام جمعه اصفهان با انتقاد از مهریههای سنگین و رسوم غلط در ازدواجها اظهار داشت: متأسفانه هزینههای بالای ازدواج و مهریههای سنگین و چشم و همچشمی کانون برخی از خانوادهها را بر هم زده است؛ از سوی دیگر علمای ما همچون آیتالله مکارم شیرازی مهریههای سنگینی که شوهر توان پرداخت ندارد را باطل میدانند بنابراین نظر شرع و نظر قانون بر کاهش مهریهها است.
آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد با تاکید بر گسترش فرهنگ صحیح ازدواج گفت: تلاش کنید با فعالیتهایی که انجام میدهید مانع از گسترش فرهنگهای نادرست ازدواج شوید.
وی بیان کرد: امروز تهیه جهیزیه بسیار ساده برای یک خانواده حداقل 100 میلیون تومان هزینه دارد؛ انتظار میرود به گونهای اقدام و برنامهریزی شود که فرهنگهای شایسته در ازدواج جای خود را به فرهنگهایی نادرست همچون مصرف گرایی و چشم همچشمی بدهد.
شاخص ازدواج را از شاخصهای معیار درنظر بگیریم
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به کاهش آمار ازدواج در 6 سال اخیر اظهار داشت: باید همانطور که شاخصهای اقتصادی را به عنوان شاخص معیار درنظر میگیریم، ازدواج و طلاق را هم درنظر بگیریم؛ متاسفانه در دولت امروز آمار ازدواج جوانان باوجود جمعیت برابر جوانان آماده به ازدواج نسبت به شش سال گذشته حدود 40 درصد کاهش پیدا کرده و اگر بعضی از دولتمردان از کاهش آمار طلاق حرف میزنند به خاطر این است که ازدواجی صورت نگرفته که منجر به طلاق شود.
امیرحسین بانکی پور ادامه داد: برای یافتن آمار دقیق باید نسبت ازدواج و طلاق را بررسی کنیم؛ در سال 72 این نسبت 16 به یک بوده است درصورتیکه اکنون 3.5 به یک است و این برای جامعه یک فاجعه محسوب میشود؛ من در سال 89 منحنی آینده را ترسیم کرده و وضع امروز را پیشبینی کردم و اگر همین وضع ادامه پیدا کند، در سال 1404 به جای نهاد مستحکم خانواده به نهاد متلاشی خانواده میرسیم.
اما امروزه جوانان بزرگترین علت ازدواج نکردن را مشکلات مالی میدانند، هزینه های سرسامآوری که روز به روز هم سرسامآورتر میشود و اینکه با آمدن بچه شرایط سختتر هم میشود.
ازدواجی به سبک شهدا
لازم است نگاهی به زندگی شهدا و سبک ازدواج آنها بیندازیم، تأمل کنیم و درس بگیریم، چرا که آنها زندگی را از همان ابتدا ساده و زیبا و به تأسی از ائمه اطهار (ع) آغاز کردند و در راه خود نیز موفق بودند.
یکی از شهدای مدافع حرم که هم ازدواج خودش ساده بود و هم پس از شهادتش همسرش جوانان را به ازدواج ساده تشویق و کمک میکند شهید مسلم خیزاب است.
علاقمندی بسیاری از جوانان و خانوادهها به شهید خیزاب و خانواده او سبب شده است تا برخی از جوانان جشن ازدواج خود را در منزل این شهید برگزار و زندگی مشترک خود را در کنار خانواده شهید خیزاب آغاز کنند.
همسر شهید خیزاب در مورد ازدواج خود با همسرشان میگوید: زندگی من و آقا مسلم سرشار از آرامش و امنیت بود، هرگز بین ما بحثی پیش نیامد. آقا مسلم معتقد بود که زن از ارزش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است. من و همسرم در کنار هم یک "ما" کامل بودیم.
زهرا عباسی، همسر شهید مدافع حرم محسن حججی در مورد زندگی و ازدواج خود، گفت: همیشه طلب مسیر زندگی مهدوی را داشتم. اگر ماجرای آشنایی ما را کسی از محسن میپرسید، میگفت: ما به واسطه شهدا با هم آشنا شدیم، حالا من هم همان را میگویم: ما به واسطه شهدا آشنا شدیم. من در یک نمایشگاه که مربوط به دفاع مقدس و بزرگداشت شهدای این دوران بود، کار میکردم، همسرم هم در یک دورهای آنجا با ما همکار شد، همدیگر را دیدیم و به قول محسن، این شهدای دفاع مقدس بودند که واسطه آشنایی ما شدند.
فاطمه شانجانی، همسر شهید مدافع حرم عبدالله باقری، در مورد معیارهای خود برای ازدواج گفت: روز خواستگاری حدود 5 دقیقه با هم صحبت کردیم و من گفتم: «اخلاق و ایمان برایم مهم است» و ایشان هم از نوع کار خود صحبت کرد و گفت: «کارم، مشکلات خاص و خطرات خود را دارد. شیفت و ماموریت هم دارم» و همه مسائل کاری خود را با من در جریان گذاشت.
شانجانی در مورد مراسم و مهریهاش اظهار داشت: خیلی ساده، خوب و در حد معمول بود. مهریهام هم بر اساس حروف ابجد، 157 سکه بود. روزی که برای مراسم عقدمان رفته بودیم، به من گفت: «زمان عقد، دعا برآورده میشود، من یک آرزو دارم که دعا کن برآورده شود» ولی آن موقع نگفت که دعایش چه هست و من هم با این که نمیدانستم آرزویش چیست، دعا کردم. بعد از تمام شدن خطبه عقد، پرسیدم چه آرزویی داری که گفت: «آرزویم این بود که شهید شوم.» من از این که همچین عقیدهای داشت، خوشحال شدم.
همسر شهید حسین محمد علیپور میگوید: «مهریهام یک جلد قرآن بود و سهتا صلوات. عقدمان خیلی ساده بود. یک ماه بعد هم عروسی کردیم. دو سه روز رفتیم مشهد مقدس پابوس امام رضا (ع). بار اولی که رفتیم حرم نگاهی به من کرد و گفت: «خانوم میخوام یه دعایی بکنم شما آمین بگی.» خندیدم، گفتم: «تا دعات چی باشه» گفت: «حالا تو کارت نباشه» گفتم: «خب هرچی شما بگید» دستهایش را گرفت سمت آسمان، رو به گنبد طلای امام رضا (ع) و گفت: «اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک».
همسر شهید محمدرضا ارفعی میگوید: مراسم عقدمان سوم شعبان بود، روز تولد امام حسین (ع). دوست داشتم سر عقد لباس سپاه بپوشد، هرچه اصرار کردم زیربار نرفت، گفت: «من خودم را لایق این لباس مقدس نمیدانم.» اما برای مراسم عروسی، پایش را کرده بود توی یک کفش که الا و بلا باید مراسم شب چهارشنبه باشد. دلیلش را که پرسیدم، جواب داد: «نذر کردم شب عروسیم دعای توسل بخونم» آخر سر هم کار خودش را کرد.
نمونه ازدواجهای ساده شهدا چه در زمان دفاع مقدس و چه امروز در زمان شهدای مدافع حرم و مدافع وطن آنقدر بسیارند که به شماره نمیآیند، میتوان با نگاه ساده و کمی تأمل در سبک زندگی آنها به این نتیجه رسید که این همه سخت گیری و تجملات به راستی که فقط بار زندگی را سنگین میکند و جز نگرانی، اضطراب، تشویش، از دست دادن آرامش و فراموش کردن اصل زندگی چیز دیگری ندارد.
کمی تأمل و مطالعه کنیم و بدانیم که همان طور که شهدا اعتقاد داشتند این دنیا برای کسی نمیماند و در نهایت همه مسافر ابدیت هستیم، پس بهتر آن است که زندگی را سخت نگیریم و ازدواج ساده و آسان را رواج دهیم و از جوانانمان حمایت کنیم تا وارد زندگی ساده، زیبا و با دوام شوند.
انتهای پیام/163/ش