طریقت: تولید فیلم‌های ضداخلاقی در سینمای ما برنامه‌ریزی شده است

طریقت: تولید فیلم‌های ضداخلاقی در سینمای ما برنامه‌ریزی شده است

معتقدم که جریان فراماسونری که زمانی همین مکان بنیاد سینمایی فارابی خانه‌شان بود، در لایه زیرین سینمای ما در حال کارند. حتی به یکی از مدیران سینمایی کشور نیز گفتم که شماها ندانسته بانی و دست‌اندرکار این جریانید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم اینجا هم باران می‌بارد یک فیلم ساده درباره ایثار یک جانباز قطع نخاعی و رزمنده دفاع مقدس است که در سینمای ما کمتر دیده می‌شود.

آخرین باری که جانبازی روی تخت و با مشکلات فراوانش در یک فیلم دیده شده چه زمانی بوده است و چرا این سبک فیلم‌ها در سینمای ما کمتر ساخته می‌شود؟

طریقت تلاش کرده تا در این فیلم ضمن احترام و تقدیر از این بزرگان کشور ادای دینی کرده باشد به مرحوم جمشید مشایخی. فردی که او را انسان بزرگ و جوانمرد سینمای کشور می‌دانیم و طریقت برای آنکه جوانمردی را در سینمای کشور نشان دهد این استاد بازیگری را برای آخرین بار به سینمای کشور می‌آورد تا تصویر مردی انسان و باخدا که برای محبت به این جانباز به سراغ او می‌آید را در سینما به تصویر بکشد.

در این باره با این کارگردان کم‌کار سینمای ایران صحبت کردیم و از او درباره جوانمردی و فتوت در سینمای ایران که کمتر آن را می‌بینیم، پرسیدیم.

طریقت در ابتدا بیان کرد: ساخت فیلم‌هایی که در آن انسانیت و جوانمردی باشد برمی‌گردد به اینکه فیلمساز به آن اعتقاد قلبی داشته و به قول قدیمی‌ها در پر قنداقش باشد. سینمای ما مدت‌ها است که دیگر دنبال این حرف‌ها نیست در حالی که تا دهه 1380 باز فیلم‌هایی که انسانیت و گذشت و ایثار را نمایش دهد دیده می‌شد. اگر زمانی دوربین به خانه خانواده‌ای فقیر می‌رفت شرافت آن را زیر سؤال نمی‌برد و نمی‌گفت که عضوی از آنها از راه پست و دون شرافت انسان پول درآورد. اما در فیلم اینجا هم باران می‌بارد یک همسر جانباز داریم که برای اینکه برای خانه درآمد داشته باشد شرافتش را زیر پا نمی‌گذارد و خود روی پایش می‌ایستد. چرا باید در سینمای ما یک نفر زمانی که به خانه دوستش می‌رود به همسرش نظر داشته باشد؟ چرا باید بچه‌ها به والدین و همسران به یکدیگر فحاشی کنند؟ من تمام تاریخ سینما را زیر و رو کردم اما این فضای ضدخانواده و فحاشی که امروز در سینمای ما جریان دارد را ندیده‌ام. به حدی این تم در فیلم‌های ما دیده می‌شود که گویا برنامه‌ریزی شده است. معتقدم که جریان فراماسونری که زمانی همین مکان بنیاد سینمایی فارابی خانه‌شان بود، در لایه زیرین سینمای ما در حال کارند. حتی به یکی از مدیران سینمایی کشور نیز گفتم که شماها ندانسته بانی و دست‌اندرکار این جریانید. اینها چیزهایی است که نمی‌توانم درک کنم چون اینگونه زندگی نکرده‌ام. در فیلم‌های من یک زن به مردش نمی‌گوید خفه شو!

وی در ادامه با اشاره به اینکه مردان واقعی این کشور شهدا هستند بیان کرد: در فیلم اینجا هم باران می‌بارد دو قشر جوانمرد داریم یکی جوانمردی در میان هنرمندانی است که نماینده آنان مرحوم استاد جمشید مشایخی است و دیگری ایثارگران و رزمندگانی‌اند که قهرمانان واقعی فیلم‌ و جامعه هستند. جانباز قطع نخاعی فیلم من می‌گوید با اینکه حق دارد از مزایای جانبازی استفاده کند دیگران باید از آن بهره‌مند باشد. همه غم من این است که از این خوی ایثار در مردم و کشور ما موجود است از آن دور نشویم اگر هم دور شدیم جوانان و مردم را به آن بازگردانیم.

طریقت درباره کمرنگ شدن برخی از کارگردانان سینمای ایران بیان کرد: در سینمای ما اگر وابسته به تفکر و آنچه که آنان می‌خواهند نباشی حذفت می‌کنند و علت کمرنگ شدن برخی از کارگردانان سینمای کشور همین است. چند سال با اینکه مصوب شده بود برای ساخت یکی از فیلم‌های من بودجه به من بدهند کلی سر دواندنم و دست آخر هم نداند. اگر استثنائاً حمایت آقای حیدریان برای ساخت این فیلم نبود نمی‌توانستم این فیلم را بسازم. مدیران سینمایی کشور باید حمایت کنند اما عوض حمایت امثال من را له می‌کنند و تنها آنانی مورد حمایت جدیشان هستند که از یک رابطه جدی و ویژه برخوردار باشند. اما نکته مهم این جریان است که همین‌هایی که امروز این پول‌ها را می‌گیرند و خودشان را باد می‌کنند چند سال بعد اپوزیسیون می‌شوند و برای آنان ادا درمی‌آورند. برای این فیلم به من 200 میلیون وام دادند در حالی که فیلم با بیش از 1 میلیارد تومان ساخته شد. برای همین 200 میلیون تومان هم آخر آن‌قدر تحت فشار قرار گرفتم که مجبور شدم رایت فیلمم را بفروشم تا بتوانم از زیر مشکلات خارج شوم. آدمی که در اینجا سینماگر مستقل باشد بدبخت است. آنهایی که در این شرایط سخت فرار نمی‌کنند و کار می‌کنند باید بهشان نشان جوانمردی داد. اگر این فیلم را با همه مشکلات و کاستی‌هایی که دارد نمی‌ساختم برای همیشه بی‌خیال فیلم ساختن می‌شدم و به کنار می‌رفتم. این یک حقیقت است که نهادهای فیلمسازی بیشتر از اینکه فیلمنامه را انتخاب کنند آدم‌ها را انتخاب می‌کنند و از میان آدم‌ها آنهایی انتخاب می‌شوند که رابطه مناسبی داشته باشند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: سینمای مستند و تجربی برای مستند من حاضر شد 50 میلیون تومان بدهد که برای آن هم کلی فشار آوردند اما برای یک فیلم کوتاه 5 دقیقه‌ای 300 میلیون تومان به برخی می‌دهند. آیا این عدالت فرهنگی است؟ ساخت فیلم درباره شهدا و ایثارگران اهمیت دارد اما شما فکر می‌کنید که خیلی از این سبک‌ فیلم‌ها حمایت می‌شود؟ فیلمنامه‌ای داشتم که حتی به سردار باقری دادم و از فیلمنامه تعریف کرد اما برای همان هیچ کمکی به من نکردند. چرا راه دور برویم؛ برای ساخت همین فیلم که در ابتدای آن صحنه‌های جنگی است، شهرک دفاع مقدس اجازه نداد ما تفنگ دست بازیگرانمان بدهیم و فیلمبرداری کنیم. بعد انتظار داریم که از سینمای دفاع مقدس حمایت بشود؟ به نظرم تمام جشنواره‌های سینمایی کشور فرمایشی است از جشنواره فیلم فجر گرفته تا دفاع مقدسی. در تمام این جشنواره‌های سینمایی همه چیز انتخاب می‌شود. این تجربه 30 ساله حضور من در سینما است. سال قبل هم فریب خوردم که فیلمم را به جشنواره دادم و از آن پشیمانم. آقای دکتری که کارش سینما نیست وارد سینمای کشور شد و به نظرم بدترین دوران مدیرت سینمایی کشور را با حضور او شاهد بودیم. در هر حال فیلمم را برای دل خودم و اینکه شاید خدا هم خوشش بیاید می‌سازم امیدوارم که مردم هم فیلم من را بپسندند و این برای من کافی است.

این کارگردان سینمای کشور درباره فاصله سینمای ما از جریان ایثار و جوانمردی بیان کرد: در زمان مدیریت سینمایی شمقدری تکلیف روشن بود یا با تو دوست هستند یا نیستند حد وسط نداشت اما در این دولت و سینمای این دوران معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتد. جلوی رویت حرفی می‌زنند و روی حرفشان حساب می‌کنی اما بعد یکباره می‌بینی که چنان زمین می‌خوری که نمی‌دانی از کجا خوردی. حقیقت این است که بهترین سال‌های زندگی من که در درگیری با این آدم‌ها بوده است که فرهنگ و هنر را نمی‌شناسند.

این فضایی است که کسانی که مسئولین سینمای ما هستند به‌وجود آوردند. شروع این جریان غلط از مدیری بود که به اسم باز کردن چتر حمایت از سینمای بدنه هر فیلم سخیفی را وارد سینمای کشور کرد. نتیجه‌اش هم شده است همین سینمایی که امروز می‌بینیم. اما همین مدیران در نهادهای سینمایی اسم هنرمندان را نمی‌شناسند. مگر قحط الرجال است که باید یک مدیر را از جایی برداریم به جای دیگر ببریم و از آن دوباره استفاه کنیم؟ این همه آدم‌های فهیم داریم در این کشور؛ به نظر من باید دولتی بر سر کار بیاید که از خود هنرمندان برای سینما استفاده کند.

به نظرم این سینما رسماً به یک غربالگری اساسی نیاز دارد. سینمایی که آموزش مصرف مواد مخدر دارد، سینمایی که ضد خانواده و فرهنگ ملی و دینی ما است، سینمایی که نگاه بد به ناموس دارد. این فرهنگ ما نیست و باید این سینما را رسماً عوض کرد.

البته آقای انتظامی تا حدی تلاش کرد تا برخورد معقول‌تری با سینما داشته باشد اگرچه که ایشان هم از سینما نبودند اما در هر حال در این دوران هم سینماگران قدیمی و باتجربه‌ای که برای فرهنگ این کشور دلسوزانه کار می‌کردند اخراج شده‌اند و برخی از آنان هم رفته‌اند. سینمای ما تا ابتدای دهه 1380 به مراتب فرهنگی‌تر از وضعیت اکنون بود اما رفته رفته به این روزگار دچار شد.

وی در پایان بیان کرد: بازیگران ما امروز به بازی در فیلم‌ها راحت تن داده‌اند که در آپارتمان جارو کنند و دیالوگ بگویند و کمتر به کارهای سخت تن می‌دهند اما در کنارش پول‌های گنده می‌گیرند.

اکران فیلم من در بدترین سانس‌های سینمایی است اما می‌گویم اشکال ندارد زیرا انتظاری غیر از این ندارم.  مولا علی (ع) می‌فرماید چنان تلاش کن که انگار 100 سال زنده‌ای من هم به این جمله استناد می‌کنم و تلاش می‌کنم تا باز هم فیلم بسازم. در هر حالت خدا را شکر می‌کنم چه شد بسازم و چه نشد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران