ماجرای تولید سرودهای انقلابی بیخ گوش شاه
کتاب «برخیزید» فقط به زندگی سیدحمید شاهنگیان نپرداخته، بلکه بخشی از تاریخ این سرزمین است. تاریخی که باید خواند و از آن درس گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدحمید شاهنگیان از جمله چهرههای تأثیرگذار در حوزه سرود و موسیقی انقلاب است. او که در واقعه خونین 17 شهریور 1357 حضور داشت و از همان زمان، معتقد بود که نباید اجازه داد که این اتفاق مهم از سوی رژیم پهلوی به فراموشی سپرده شود. با همین انگیزه بود که به تنهایی، سرود 17 شهریور را به یاد شهدای این واقعه تولید کرد.
به همین ترتیب، او تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودهای انقلابی نظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «خمینی ای امام» و... را نیز برعهده داشته است. بعد از انقلاب و تا سال 1360 مسئولیت امور موسیقی صداوسیما را به عهده گرفت و در شرایط ملتهب آن دوران، شاهد چالشهای زیادی در عرصه موسیقی انقلاب بود. فضایی که خاطراتی مهم و شنیدنی دارد که بخشهایی از آن در کتاب «برخیزید» روایت شده است. فاطمه سلیمانی ازندریانی، از نویسندگان، در یادداشتی به این کتاب پرداخته که در ادامه میخوانید:
«درود، درود، به روان پاک شهید خدا.... درود، درود، به جوان کشته شده در میدان شهدا... درود، درود به تمام شهیدان کرب و بلا»
این نغمه آشنا مصرعهای اولین سرود تک نفره انقلاب اسلامی ایران است. سرودی که به صورت کُر ضبط شده اما با صدای یک نفر. یک حرکت انقلابی تکنفره. اما اینکه این سرود چگونه به صورت تکنفره خلق شد و چگونه به گوش مردم رسید، سؤالی است که برای پاسخ با آن، باید اول خالق این سرود را شناخت. خالق این سرود کسی نیست جز سید محمدحسن شاهنگیان معروف به حمید شاهنگیان که نقش مهمی در ساخت سرودهای انقلابی داشته است. انتشارات راه یار در کتاب «برخیزید» به معرفی این هنرمند نامآشنا پرداخته و مسیر زندگی او را از ابتدا تا به امروز بررسی کرده است.
محل تولد، زندگی خانوادگی و نقش خانواده در سرنوشت او همانقدر مهم است که فعالیتهای مربوط به روزهای منتهی به انقلاب و بعد از آن. چگونگی سپری کردن دوران کودکی نقش مهمی در آتیه هر شخص دارد. حتی کار کوچک و ظاهراً بیاهمیتی مثل ساز دهنی زدن: «از کودکی معلوم بود که استعداد خوبی در موسیقی دارم. امکان نداشت آهنگی بشنوم و از یادم برود. گاهی فکر میکنم در خانوادهای که استفاده از تلویزیون درَش ممنوع بود و طبعاً نمیشد ساز خرید و ساز زد، چطور من به تنها سازی که میشد داشته باشم، دسترسی داشتم؟ تو برای اینکه بتوانی آهنگسازی بکنی، ساز کوچکی مثل ساز دهنی برای خودت میگیری و سالها با آن زندگی میکنی. طبیعتاً وقتی من سازدهنی میزدم سعی میکردم آهنگهایی از این ساز در بیاید. باید این قدر تمرین کرد و کرد تا موقعاش برسد. همه این کارها را بدون برنامهریزی و تدارک برای آینده انجام میدادم.»
اما تنها استعداد و علاقه به موسیقی برای آنچه که بنا بود در آینده پیش بیاید کافی نبود. محیط زندگی و نغمههای انقلابی که باید در جان او رسوخ میکرد. نغمههای رجزگونهای بود که در روزهای عاشورا و تاسوعا توسط دسته عزاداری یک هیئت مذهبی خوانده میشد. آن هم سالها پیش از انقلاب «انقلابی که باطلکُش و حقپرور است... انقلابی که قربانیِ آن اکبر است... این بود انقلاب... کاخ ظالم خراب... زنده بادا دین اسلام» ... .
به عقیده راوی همهچیز از پیش برای او تعیین و در تقدیرش نوشته شده بود. اتفاقاتی که معجزهوار دست به دست هم دادند تا موانع تحصیل در دانشگاه برطرف شود و راه برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، هموار. عضویت در انجمن اسلامی آن هم در آمریکا شاید امری بعید به نظر برسد. اما دانشجویان انقلابی آن روزگار در هرکجای این عالم که بودند برای رسیدن به هدفشان تلاش و مبارزه میکردند. اعضای انجمنهای اسلامی در قلب آمریکا هم مثل دیگران دست از فعالیت برنداشته بودند و در فکر جذب همراه و همفکر بودند. آنهایی که بنا بود برگردند و زیربنای این انقلاب را بسازند.
اعضای انجمنهای اسلامی در همانجایی که بودند و همانجا دور از مرزهای وطن باید با گروههای چپ هم مبارزه میکردند. یکی از بهترین مبارزهها، مبارزه فرهنگی است. یکی از اقدامات به ظاهر ساده حمید شاهنگیان ساختن فیالبداهه یک سرود بود برای این مبارزه فرهنگی. ماجرای ساختن آن سرود، یک روایت کوتاه و خواندنی است که در این یادداشت، مجالی برای پرداخت به آن نیست. همینطور پرداختن به فعالیتهای انجمن اسلامی در شیکاگو و نیویورک. آنچه در این یادداشت اهمیت دارد اقدام به موقع حمید شاهنگیان برای بازگشت به وطن بود. یک انجمن، یک حزب یا یک شخص وقتی در روزهای حساس از وطن دور است، شاید قادر نباشد کار زیادی برای وطن انجام بدهد و دل اگر در جایی دیگر باشد و جسم در جایی دیگر، روح بیقرار میشود. شاید پخش اعلامیه و نوار و کارهایی از این دست فعالیت جدیای به حساب نیایند، اما همین حرکات به ظاهر ساده تأثیر مهمی در آگاهی اقشار جامعه آن روزگار داشت.
حمید شاهنگیان پس از بازگشت به ایران همراه دوستانش به این امر مشغول بود، ولی باید کار بزرگتری میکرد. کاری که شاید فقط از عهده او برمیآمد. غروب 17شهریور همان کاری را میکند که در انجمن اسلامی کرده بود. برای شهدای آن روز شعری میسراید و برای شعرش ملودی میسازد. سرودی که باید به صورت دستهجمعی خوانده شود، اما دسترسی به افرادی که بتوانند این سرود را همخوانی کنند، تقریباً محال بود. پس خودش به تنهایی دست به کار میشود. یک خواننده، دو ضبط صوت و چند بار همخوانی با نوار ضبط شده که حاصلش شد یک سرود دستهجمعی. این سرود باید به دست مردم میرسید. در کمترین زمان ممکن. پخش این نوار نیاز به تمهیدات ویژهای داشت که توسط همراهان او حل شد. توزیع هزاران نسخه از یک نوار آن هم بدون اینکه هزینه زیادی به تولیدکنندگان آن تحمیل کند.
ساخت سرودهای انقلابی به همین یک مورد ختم نشد. جمع کردن یک گروه سرود و پیدا کردن یک مکان مناسب برای ضبط و... به اندازه جابهجا کردن اسلحه و مواد منفجره خطرناک بوده و شاید تأثیری خیلی بیشتر از مبارزات مسلحانه داشته. تأثیر هنر در همدل کردن و به خروش آوردن مردم را نباید نادیده گرفت. این گروه همه این خطرات را به جان خریدند و سرودهایی به یادماندنی تولید کردند. سرودهایی که تا مدتها همه گمان میکردند که توسط دانشجویان خارج از کشور خوانده شده است و در فضای امنیتی آن روزگار چه چیزی بهتر از این. این گمان آنقدر محکم بوده که حتی زمان ِتمرین در خانهای نزدیک به کاخ سعدآباد هم صدای گروه کُر به گوش کسی نرسیده در صورتی که این صدا از خارج از خانه به خوبی شنیده میشده است.
حمید شاهنگیان فقط یک آهنگساز نبود، او پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهای جدی زیادی داشته که در هر کدام کارهای مهمی را به سرانجام رسانده است. مدیریت بخش موسیقی رادیو، مسئولیت در سپاه پاسداران، مدیریت بنیاد هنری مستضعفان، مدیریت هواپیمایی آسمان، رایزن فرهنگی در هندوستان و... اما در هیچ دورهای از موسیقی فاصله نگرفت و با هنرمندان زیادی از جمله محمد اصفهانی، مجید اخشابی، حسامالدین سراج، حسین شریفی و... همکاری کرده است.
کتاب «برخیزید» فقط به زندگی سیدحمید شاهنگیان نپرداخته، «برخیزید» بخشی از تاریخ این سرزمین است. تاریخی که باید خواند و از آن درس گرفت.
کتاب «برخیزید» به قلم روحالله رشیدی در 208صفحه و با قیمت 24هزار تومان توسط انتشارات راهیار عرضه شده است و علاقهمندان جهت تهیه آن، علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub و سایت vaketab.ir نسبت به سفارش کتاب اقدام کنند.
انتهای پیام/