متن و حاشیه روز چهارم جشنواره فیلم فجر| جنگیرها و عدالتخواهان تحت تأثیر علی انصاریان/ وقتی کارگردانی، همسرش را دشمنِ فیلمش میداند
"زالاوا" و "مصلحت" در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند در روزی که جنگیری و عدالتخواهی هر دو تحت تأثیر مرگِ علی انصاریان قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهارمین روز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با روز میلاد حضرت زهرا(س) و بزرگداشت مقام زن و مادر مقارن بود و به همین مناسبت مسئولان برگزارکننده در بدو ورود به سینمای برج میلاد، به بانوان خبرنگار شاخه گلی هدیه میکردند.
عوامل فیلم "زالاوا" با تعداد زیادی وارد سینمای برج میلاد شدند و به همین دلیل اجرای فرش قرمز به دلیل شیوهنامههای بهداشتی به چند دسته تقسیم شد و به نوبت مقابل دوربین عکاسان قرار میگرفتند. در میانِ این عوامل، بیشتر نظرِ رسانهایها به نوید پورفرج بازیگری جلب شد که پیش از این او را در "مغزهای کوچک زنگزده" هومن سیدی دیده بودیم.
نگرانی کارگردان برای صدایِ سالن
ارسلان امیری کارگردان "زالاوا" با توجه به مشکلاتِ پخش صدای سالن سینمای برج میلاد که برای دو فیلم "ابلق" و حتی "تکتیرانداز" ایجاد شده بود و هر دو کارگردان نسبت به این موضوع انتقاد داشتند، یک ساعت زودتر به سالن سینما آمده بود تا صدای سالن را بررسی کند. به تعبیر خودش، فضایِ ترسناک "زالاوا" نیازمند کیفیت صدایِ خوبِ سالن پخشکننده فیلم است.
این فیلم "جن" نیست
گمانهزنیهای زیادی درباره همه فیلمهای جشنواره فیلم فجر میشد و در میان همه این حرفهای جسته و گریخته میگفتند "زالاوا" فیلم کمدی وحشتناکی است. کاری که با جن و جنگیری ارتباط مستقیمی دارد اما ارسلان امیری در طولِ نشست خبری سعی میکرد این ارتباط را کتمان کند؛ وقتی میگفت "من این فیلم را برای جن نساختم، چون جرأتش را ندارم!"
جشنواره سی و نهم فیلم فجر به تعبیرِ بسیاری از کارشناسان در کنار همه ضعفها و قوتهایش، به تنوع ژانر توجه کرده است؛ به گونهای که کمتر میتوان از فیلمی مثال آورد که شبیه به فیلم دیگری ساخته شده است. همان اتفاقی که در "زالاوا" به خوبی دیده میشود.
چرا که سال گذشته سینمای ایران تجربه اکران دو فیلم "پوست" و "آن شب" را در ژانر وحشت داشت و مورد استقبال همه مخاطبین و اهالی رسانه در جشنواره سی و هشتم قرار گرفت. تا جائیکه داوران جشنواره جوایزی هم به سازندگان جوانِ "پوست" اهداء کردند.
دوباره جشنواره به سراغ فیلمی ترسناک رفت
این بار جشنواره به سراغ "زالاوا" اولین تجربه سینمایی ارسلان امیری در مقام کارگردان، رفته است. این سینماگر پیش از این طرح و نوشتن فیلمنامه فیلمهای "ناهید"، "ویلاییها"، "اسرافیل"، "گیجگاه" و... همکاری داشته و مستندهای "ترانسفر"، "مرثیهای برای یک رویا"، "زمین ناآرام"و ... را کارگردانی کرده است.
نمایی از فیلم "زالاوا"
شباهتِ "زالاوا" به فیلم "پوست"
فیلمی که در یکی از روستاهای کردستان میگذرد و از اعتقادات و افسانههای آن منطقه درباره "جنگیری" الهام گرفته است هرچند سازندگان فیلم در تیتراژ ابتدایی عنوان کردهاند که قسمتهای ترسناک فیلم برگرفته از واقعیت است.
شاید تا حدودی پرداختهای ارسلان امیری به پرداختهای برادران ارگ نزدیک باشد؛ چرا که سال قبل و در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر هم فیلم "پوست" ساخته برادران ارگ به نمایش درآمد که موضوع آن فیلم هم افسانههای محلی خطه آذربایجان درباره جن و جنگیری بود.
انتقاد به نمایش خرافات در جشنواره فجر
فیلم به اکران درآمد و نظرات متعددی را به خودش جلب کرد، البته بسیاری هم نسبت به این فیلم انتقاد جدّی داشتند که بخش عمدهای از این اعتراضها و انتقادات در جلسه نشست خبری مطرح شد. برخی معنقد بودند فیلم قابل توجه بوده و برخی دیگر اعتقاد داشتند نباید خرافات و مسائل غیرواقعی در فیلمهای جشنواره به نمایش درآید؛ این انتقاد سال گذشته هم به برادران ارگ وارد شده بود.
این مردم نیستند
حضور و نقد مردم در برخی از فیلمهای امسال مثل "بیهمهچیز"، "زالاوا" و "شیشلیک" به چشم میخورد که فیلمساز به سراغ نقد توده مردم رفته است. اما بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که این نقدها هم منصفانه نیست و هم مواجهه با مردم مواجهه منطق ندارد. تصویری که از مردم در این چند فیلم به نمایش درآمده تصویر واقعی نیست؛ نه مردم آنقدر خرافهپرستند، نه پولپرستند و نه رباتند. مردم ما به مفهوم قناعت تن میدهند و حریص نیستند.
نشستی که با نام یک دشمن شروع شد
نشست خبری "زالاوا" خیلی آرامش نداشت و جنجال از جایی شروع شد که ارسلان قاسمی همسرش آیدا پناهنده را منتقد، رقیب و حتی دشمنِ فیلمش اعلام کرد. آقای کارگردان در پاسخ به سؤالی درباره تأثیر حضور همسرش در شورای فیلمنامه فارابی بر حمایت بنیاد از این فیلم، تأکید کرد:
"همسرم آیدا پناهنده دو ماه به اشتباه در بنیاد سینمایی فارابی بود که با حملههایی مواجه شد آن زمانی که همسرم در آنجا بود اصلاً ماجرای ساخت فیلم مطرح نبود. ضمن اینکه همسرم منتقد و رقیب جدّی و حتی دشمنِ این فیلم است."
عصبانیت کارگردان از سؤالی فتنهانگیز
این نکته جلسه را داغتر کرد تا اینکه خبرنگاری از کارگردان "زالاوا" پرسید: "آیا طبق تصاویر ارائه شده در فیلم، کردها خرافه پرستند؟ اینجا ارسلان امیری با لحن تندی، اینچنین پاسخ داد: لطفاً فتنه درست نکنید این فیلم نمادین است و میتواند در همه جای جهان رخ بدهد این اتیکت زدنها یک بیماری کثیف برای به جان هم انداختن اقوام است.
باید عذرخواهی کنید!
او از خبرنگار پرسشکننده خواست عذرخواهی کند و کردستانیها را اهل موسیقی و هنر معرفی کرد. مردمانی که انعطاف و علاقه عجیبی به هنر دارند. حتی از فیلمسازان و دستاندرکاران امر خواست بیشتر به حوزه اقوام توجه کنند و کارهای نمایشی بسازند.
سؤال دیگر یکی از خبرنگاران بحث توجه کارگردان به جن و جنگیری بود که ارسلان امیری اعلام کرد "زالاوا" فیلم جن نیست! "واقعیت این است من فیلمی درباره جنّ نساختم و هیچوقت فیلمی درباره موضوعی به این حساسی نمیسازم فیلم درباره این نیست که جن وجود دارد یا نه. ماجرای جنّ دستمایهای برای رسیدن به موضوع باور است."
غم و اندوه جشنواره از رفتنِ علی انصاریان
از این جای جشنواره به بعد همهچیز تحت تأثیر خبری غمانگیز و دردناک قرار گرفت؛ خبرها از بیمارستان فرهیختگان به برج میلاد هم رسید، علی انصاریان درگذشت. بازیگری که امسال فیلم "رمانتیسم عماد و طوبا" را در جشنواره سی و نهم فیلم فجر داشت و بازی متفاوتی را از خودش ارائه داد.
مسئولان برگزارکننده جشنواره سی و نهم فیلم فجر برای ادای احترام به این بازیکن محبوبِ فوتبال و بازیگر سریالها و فیلمهای سینمایی، قابِ عکسی را در لابی سینمای برج میلاد قرار دادند؛ شمع روشن و چند شاخه گل هم دورِ این قاب عکس را فراگرفت. بسیاری از هنرمندان و اهالی رسانه مقابل این حجله نمادینِ انصاریان، خیره شده بودند. برخی هم نتوانستند بغضشان را نگه دارند و گریه کردند.
هنوز خیلیها هم این خبر تلخ را نشنیدهاند!
البته بسیاری هم بعد از اکران فیلم "مصلحت" متوجه این خبر تلخ شدند؛ زیرا هنگام پخش فیلم "مصلحت" این خبر منتشر شد و بسیاری از افراد حاضر در سینما تنها زمانی که نمایش فیلم به پایان رسید و از سالن خارج شدند از این اتفاق تلخ با خبر شدند. ناراحتی و گریه برخی از حاضران در برج میلاد هم مزید بر علت شد تا فضا بسیار اندوهگین شود.
فیلمی با فریادِ عدالتخواهی
"مصلحت" به نمایش درآمد و مورد استقبال بسیاری قرار گرفت تا جائیکه بعد از "ابلق" نرگس آبیار و "تکتیرانداز" علی غفاری، این فیلم را هم مورد تشویق قرار دادند. کاری که به تعبیر منتقدین، قصه تعریف میکند، کارگردانیاش از فیلمنامه جلوتر است و مهمتر از همه فریاد عدالتخواهی سر میدهد. موضوعی که تاریخ انقضاء ندارد و توانسته روایتِ منطقی داشته باشد.
اما نشست خبری "مصلحت" با همه نشستهایی که تاکنون برگزار شده متفاوت بود. زیرا جلسه با قرائت فاتحهای برای علی انصاریان آغاز شد. حاضران در سالن یک دقیقه برای مرگِ ناگهانی این فوتبالیست سابق و بازیگر سینما و تلویزیون، سکوت کردند. مسئولین جشنواره، کلیپ ویژهای از انصاریان که چند هفته قبل برای جشنواره سی و نهم فیلم فجر ضبط شده بود را نیز پخش کردند.
اولین سؤال و طعنه وحید رهبانی/ چرا مصلحت نظام، مصلحت نشد؟
چند سؤال ابتدایی جلسه را داغتر هم کرد. وقتی پرسیدند چرا نامِ فیلم "مصلحت نظام" نشد؟ و سازندگان اعلام کردند ارشاد موافقت نکرد و در نهایت مصلحت شد که نام فیلم تنها "مصلحت" باشد. وحید رهبانی، بازیگر فیلم هنگام صحبت، نام فیلم را «مصلحتِ...» عنوان کرد و بعد با کنایه گفت: فکر میکنم میکروفونم خراب است!"
عدالت را سیاسی نکنید!
در طول نشست، عوامل فیلم "مصلحت" چه از طرف خود و چه در پاسخ به سؤالات، بارها به وضعیت روز کشور اشاره کردند و تأکید کردند که «مطالبه عدالت» را - که مضمون فیلم مصلحت است - نباید سیاسی تلقی کرد. رهبانی در نشست خبری گفت چرا عدالت را سیاسی میدانند؟ برخی وصلهها را به فیلمها میچسبانند اما فیلم "مصلحت" مشخصاً درباره عدالت صحبت میکند و عدالت یک مقوله سیاسی نیست اگر اینطور هم شده اشتباه است. این فیلم خیلی زیاد به فضای امروز نزدیک و نیاز است تصمیمگیران اینگونه فیلمها را ببینند.
آیتالله مشکاتیان داستان، چه کسی است؟
یکی از خبرنگاران سؤالی مطرح کرد که آیا منظور از آیتالله مشکاتیانِ داستان شخصِ خاصی است؟ خبرنگار مشخصاً به نام آیتالله محمدی گیلانی اشاره کرد که دارابی کارگردانِ جوان فیلم "مصلحت" با رد این موضوع، گفت: "ما اقتباسهایی کردیم اما فیلم ما از یک کل حرف میزند ما نمیخواستیم همسانسازی کنیم. فیلم ما مشخصاً درباره سرگذشت فرزند آقای گیلانی نیست."
گزارش از مجتبی برزگر
انتهای پیام/