حزباللهیهای دوران ظهور تربیت یافتگان چه کسیاند؟
طبق آیات قرآن دو حزب باید از جانب خداوند به سوی برپایی امر ظهور مسیرسازی کنند؛ یکی با تربیتهای علوی و دیگری با تربیتهای فاطمی که مولود این پیوند، مسئله مهدویت است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجتالاسلام ابوالقاسمی در سخنانی با اشاره به ضرورت تربیت جامعه شیعی در مسیر برپایی ظهور گفت: خداوند در قرآن از دو حزبالله سخن میگوید؛ یکی از آنها در سیاق آیات 55 و 56 سوره مائده است آنجا که فرمود «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آوردهاند: همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند.» «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون؛ و هرکه خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آوردهاند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند.»
وی در توضیح این آیه گفت: این جنس از حزباللهی که خداوند در این آیات با عنوان «هُمُ الْغالِبُون» مطرح کرده است، با «تربیتهای علوی» و در مسیر زمینهسازی امر ظهور شکل میگیرد؛ حداقل دو نشانه را بر این استدلال میتوان یافت: اول اینکه آیه 55 در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شده آنجا که در رکوع انگشتر خویش را به فقیر میدهد. دوم اینکه در ابتدای آیه 56 از تولای به خداوند، رسولش و اهل ایمان که مصداق اتمّ آن اهلبیت وحیاند سخن میگوید و در انتها میفرماید حزبالله همانها هستند که مدام غلبه مییابند. جمع این دو آیه به این شکل است که خداوند میفرماید ولیّ شما خدا و رسولش و اهلبیت وحیاند؛ هرکه نسبت به اینها تولّی داشته باشد، یعنی رفتار منطبق بر حریم ولایت انجام دهد، در جرگه حزبالله قرار میگیرد.
این کارشناس دینی درباره دومین گروه از حزبالله گفت: خداوند دومین گروه از حزب الله را در آیه انتهایی سوره مجادله اینگونه معرفی میکند «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ قومى را نیابى که به خدا و یوم الآخر ایمان داشته باشند [و] کسانى را که با خدا و رسولش مخالفت کردهاند ــ هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند ــ دوست بدارند. در قلبهای اینهاست که [خدا] ایمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تأیید کرده است، و آنان را به بهشتهایى که از زیر [درختان] آن جویهایى روان است در مىآورد؛ همیشه در آنجا ماندگارند؛ خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند؛ اینانند حزب خدا. آرى، حزب خداست که رستگارانند.»
وی در توضیح این آیه گفت: این قومی که خداوند در این آیه از آنها صحبت میکند، چند ویژگی بارز دارند: نسبت به تعدیگران حریم خداوند و رسولش مودت و سازگاری ندارند، هرچند از نزدیکانشان باشد. خداوند ایمان را در قلب این عده تثبیت و با روحی از جانب خویش تأیید میکند و در نهایت به بهشتهایی خاص وارد میکند. این عده را خداوند حزبالله معرفی میکند که سرانجام کارشان فلاح است.
ابوالقاسمی با تصریح بر اینکه این جنس از حزبالله با «تربیتهای فاطمی» شکل میگیرند، گفت: خداوند دو ثمره را به این حزبالله اختصاص میدهد که شامل تثبیت ایمان در قلبشان (کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ) و نیز تأییدشان با روحی از جانب خویش (وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ) است. این نوع تأیید، همان نوع تأییدی است که خداوند نسبت به عیسی (ع) داشت، آنجا که در آیه 171 سوره نساء فرمود «و کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ؛ (عیسی(ع) کلمهای است که به او (مریم(س)) القاء شد و روحی از جانب اوست». در جای دیگر عیسی(ع) را اینگونه شرح میدهد «وَ آتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس؛ و عیسى پسر مریم را معجزههاى آشکار بخشیدیم و او را با «روح القدس» تأیید کردیم.» در حدیثی از امام صادق (ع) داریم «وَ الرُّوحُ الْقُدُسُ هِیَ فَاطِمَة»؛ یعنی روحالقدس فاطمه (س) است.
وی افزود: با توجه به اینکه مفهوم الرّوح یکی از متعلقات عرشیِ حضرت زهرا (س) است و شیئی منتسب به این وجود مقدس است، هر آنکه صاحب توانهای عجیب و تربیتهای الهی شد، مدیون آن بانوی گرامی است. از این جهت امام صادق (ع) در روایتی فرمود «مَا تَکَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِیٍّ حَتّی أَقَرَّ بِفَضْلِهَا وَ مَعْرِفَتِهَا [مَحَبَّتِهَا]؛ نبوت هیچ پیامبری به کمال نرسید تا اینکه به فضل و معرفت [محبت] حضرت زهرا(علیهاالسلام) اقرار کرد.» (عوالم العلوم، ص161) بر این اساس، آن حزباللهی که خداوند در انتهای سوره مجادله به عنوان یاوران مهدی (عج) معرفی میکند، در واقع همان تربیتیافتگان مکتب فاطمی (س) و در واقع لشکر فاطمیون حقیقی هستند که هنوز تحقق آن صورت نگرفته است.
این کارشناس مذهبی در پایان گفت: بنابراین بر اساس قرآن، دو حزب باید از جانب خداوند بهسوی برپایی امر ظهور مسیرسازی کنند؛ یکی با تربیتهای علوی و دیگری با تربیتهای فاطمی که مولود این پیوند، مسئله مهدویت است و قرائن حاکی از آن است که پاکطینتان عالم به زودی با این تربیتها مواجه و در صحنههای پیش رو مانند طلای در کوره خالص میشوند.
انتهایپیام/