طرح انتقال آب به فلات مرکزی ایرانـ۱| ۳ چالش بزرگ انتقال آب به یزد/ آیا آب دریای عمان "عروس کویرهای ایران" را سیراب میکند؟
گروه استانها ـ در حالی گفته میشود که خط انتقال آب به دریای عمان توسط بخش خصوصی انجام شده که مسائلی در ارتباط با اعتبار قابل توجه صندوق توسعه ملی برای این پروژه مطرح شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یزد، پروژه انتقال آب از خلیج فارس به استانهای کویری کشور از جمله کرمان، یزد و هرمزگان بهعنوان یک منبع آب پایدار از صدها کیلومتر دورتر برگی زرین از افتخارات نظام جمهوری اسلامی با ابتکار دولت و همکاری بخش خصوصی بهشمار میرود. بحث انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به یزد و البته استانهای دیگر از زمانی که دشتهای این استان یک به یک به جمع دشتهای ممنوعه پیوست بیش از همیشه داغ شد.
براساس آخرین آمار منتشرشده از 19 دشت استان یزد، 16 دشت ممنوعه اعلام شده و برنامه خاموشی چاههای کشاورزی از سال 95 در اکثر دشتهای استان و در سال 96 و 97 در تمام دشتهای یزد به اجرا در آمده است، این در حالی است که این استان با استقرار صنایع نیز در دشتهای خود روبهرو است؛ صنایعی که هنوز هم برای حفظ آنها چارههای هزینهبر اندیشیده میشود، حتی اگر بهسود محیط زیست ایران نباشد.
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی از مخالفان این طرح پیشتر به آسیبهای زیستمحیطی آن اشاره کرده است. او گفت: «این طرح از نظر محیط زیست معلوم نیست چه شرایطی را بهوجود میآورد. ما نمیتوانیم سواحل خود را از جمعیت خالی کنیم و بهدنبال انتقال آب از دریا به نقاط کویری کشور باشیم زیرا کویر زندگی خود را دارد و باید آباد شود». آخوندی یکی از دلایل مخالفت خود با این طرح را آسیب رساندن به مناطق ساحلی ایران دانسته و گفته است: «ایجاد تعادل جمعیتی کشور در شهرهای بندری مانند سواحل مکران بسیار مهم است. توسعه شهرهای بندری و افزایش جمعیت در مکانهایی مانند سواحل مکران برای توسعه ملی و امنیت ملی ایران بسیار باصرفه است و باید آن را نیز پیگیری کرد.»
باوجود برخی مخالفتها اما حسن روحانی در اسفند سال 94 در سفر استانی خود به یزد برای اولین بار وعده انتقال آب از خلیج فارس به استانهای یزد و کرمان را داد؛ وعدهای که محقق نشدن آن سبب شد نزدیک به 4 سال بعد دوباره آن را مطرح کند. روحانی در اسفند 94 گفته بود: «طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی ایران در دستور کار دولت است و براساس بررسیهای دولت، اولین استانی که آب خلیج فارس وارد آن میشود یزد خواهد بود.»، پیش از این نایبرئیس مجمع نمایندگان استان خراسان رضوی بهعنوان یکی از استانهای مقصد در انتقال آب خبر داده بود که وزیر نیرو با انتقال آب از دریای عمان به خراسان رضوی موافقت کرده است و این موضوع در دستور کار قرار دارد.
حمید چیتچیان، وزیر وقت نیرو خرداد سال 93 هم با اعلام موافقت در دیدار با رئیس مجمع نمایندگان استان یزد با توجه به بحران جدی آب در این استان، 500 مترمکعب در ثانیه از آب خلیج فارس را به استان یزد تخصیص داد و در این زمینه دستور لازم را صادر کرد. گرچه در تیر ماه 96 عباس آخوندی، وزیر وقت راه و شهرسازی با این طرح مخالفت کرد اما از آنجا که متولی اصلی آن وزارت نیرو بود، این طرح همچنان به مسیر خود ادامه داد.
اما این در حالی است که رئیس جمهوری قول انتقال آب از عمان به یزد را برای سال آینده به مردم این استان داده و آن را راهی برای شکوفایی اقتصادی و ریشهکن کردن بیکاری دانسته است، چالشی مهم که البته کارشناسان راهحل آن را در گسترش صنایع در استانهای خشک و کویری چون یزد نمیدانند، با این حال مشخص نیست چرا دولت همچنان بر اجرای این طرح مصمم است.
یزد از دیرباز تاکنون به منطقهای با اقلیم جغرافیایی کویری و گرم و خشک شناخته میشود و بحث آب برای این منطقه موضوعی حیاتی و حساس است، با وجود این، تمام سالهایی که زندگی در این شهر تاریخی و با فرهنگ غنی جریان داشته مردمان سختکوش یزد آب مورد نیاز خود را تأمین کردهاند و انتقال آب همیشه جزو اساسیترین اقداماتی بوده که در این منطقه مورد توجه بوده است.
انتقال آب هم در این استان کویری بهروشهای مختلفی انجام میشده که یکی از شناختهشدهترین این راهکارها، انتقال آب بهوسیله اقدام ابتکاری مردمان سختکوش یزد بهنام قنات است.
قنات را امروزه بهعنوان یکی از شاهکارهای عمرانی تاریخ بشریت در تمام جهان میشناسند و این شاهکار بهقدری حسابشده و هوشمندانه خلق شده است که با وجود گذشت صدها سال، همچنان آب مناطق مختلفی از یزد را تأمین میکند و اگر همت والای پیشینیان ما نبود، امروزه حیات و زندگی در این شهر جریان نداشت.
با گذشت زمان بحث ایجاد قنات هم به فراموشی سپرده شد و با توجه به روشهای نوین انتقال آب و افتادن مسئولیت انتقال آب به دست مسئولان دولتی، طبیعی بود که تمایل به استفاده از این روشهای سریع و کمهزینهتر باشد و نخستین خط انتقال آب به یزد هم از سرچشمههای زایندهرود به استان یزد انجام شد؛ پروژهای که هنوز هم منتقدانی به مسیر خط انتقال آب به استان دارد.
به هر ترتیب این خط انتقال برای مردم استان یزد انجام شد و با وجودی که با تمام ظرفیت خط، آب را به یزد منتقل نمیکند اما نقش بسیار مهمی در تأمین آب شرب مردم یزد دارد.
پس از اجرای این طرح هم طرحهای مختلفی برای انتقال آب به استان یزد مطرح شد که هر یک تاکنون بهدلایل مختلفی بدون نتیجه باقی مانده است.
خط دوم انتقال آب از بهشتآباد که بعداً منشأ انتقال آب از بهشتآباد به خرسان تغییر پیدا کرد بههمراه خطوط انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان از جمله مواردی بوده که در طول این سالها مطرح شده ولی هیچ یک از این خطوط انتقال آب هنوز به نتیجه نرسیده است.
در طول یک دهه گذشته یکی از مهمترین پروژههایی که برای انتقال آب به یزد مورد توجه بوده، بحث خط دوم است، پروژهای که در ارتباط با آن اما و اگرهای بسیاری مطرح بوده و کنار آن امروزه مباحثی در ارتباط با آن مطرح میشود که قابل توجه است.
یکی از نکات بسیار مهم در ارتباط با این خط انتقال، تعطیلی پروژه در طول سالهای مختلف است بهگونهای که در طول هشت سال گذشته تنها 60 کیلومتر این خط انجام شده و اقدام خاص دیگری در رابطه با آن صورت نگرفته است.
مهمترین دلیلی که در ارتباط با عدم اجرای این خط انتقال از سوی مسئولین در طول سالهای گذشته مطرح میشد یکی موضوع اعتبار و دیگری مسائل مرتبط با سرچشمه انتقال این خط انتقال بوده است.
در این بین اما بحث انتقال آب به یزد از مسیرهای دیگر مورد توجه مسئولان قرار گرفته بود که از مهمترین آنها، انتقال آب به یزد از دریای عمان و خلیج فارس است که یکی از آنها در مراحل نهایی خود بهسر میبرد و انتقال آب به یزد در آیندهای نزدیک محقق میشود.
این خط انتقال گرچه آب را به یزد میرساند اما دو نکته بسیار مهم در ارتباط با آن وجود دارد؛ نکته نخست خصوصی بودن این آب و شائبههای مطرحشده در ارتباط با آن است و نکته دوم حجم انتقال است که تنها 20 میلیون مترمکعب آب را به یزد منتقل میکند گرچه ظرفیت خط 40 میلیون است و صحبتهای در ارتباط با افزایش این ظرفیت برای استان یزد صورت گرفته است.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه شود این است که مالکیت این خط در صحبتهای مختلفی از مسئولین به یکی از شرکتهای معدنی نسبت داده شده و بیان شده که هزینههای این خط از سوی این شرکت معدنی تأمین شده و حق استفاده یا فروش آن هم بهعهده همین شرکت است.
نکتهای که محمدصالح جوکار نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی در نشستهای مجمع نمایندگان استان و در دیدار با مسئولین تشکلهای دانشجویی یزد به آن واکنش نشان داد و انتقاد بسیاری به این مسئله داشت.
نماینده مردم یزد، اشکذر و بخش ندوشن در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از اینکه خط دوم انتقال آب با وجودی که ظرفیت بسیار بیشتر از خط انتقال دریای عمان دارد در طول سالهای گذشته بهبهانه نبود اعتبار تعطیل شده است اظهار داشت: امروز بیان میشود که خط دریای عمان با سرمایهگذاری یک شرکت خصوصی انجام شده است در حالی که این موضوع اصلاً صحت ندارد و 450 میلیون یورو از محل صندوق توسعه ملی برای انتقال آب به استان یزد اختصاص پیدا کرده بود و در این پروژه هزینه شده است.
وی افزود: در همان زمان اگر این مبلغ اعتبار صرف پروژه خط دوم انتقال آب به یزد میشد، قطعاً کل این خط را میتوانستیم عملیاتی کنیم و امروز آب بسیار بیشتری را در استان یزد داشته باشیم اما مسئولان وقت استان چنین کاری نکردند و اعتبار تخصیصیافته را برای انتقال آب دریای عمان آن هم با ظرفیت 20 میلیون اختصاص دادند و امروز هم بیان میشود که این خط خصوصی است و حق مصرف یا فروش این خط بهعهده همین شرکت است.
رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: نکته قابل توجه در ارتباط با این طرح سهم استانهای دیگر از جمله کرمان از این خط است که بسیار بیشتر از استان یزد در نظر گرفته شده است و یزد کمترین میزان از پروژه خط انتقال آب را کسب میکند درحالی که اعتبار بسیار سنگینی از این استان برای پروژه استفاده شده است.
در صورتی که این 450 میلیون یورو در بحث انتقال آب به استان یزد مورد استفاده قرار گرفته باشد و مسئولان بهجای اجرای پروژه خط دوم آن را برای صرفاً 20 میلیون مترمکعب آب در پروژه خط دریای عمان و آن هم تنها برای یک مجموعه خاص هزینه کرده باشند قطعاً از سوی مردم استانی که با مشکل آب روبهرو هستند قابل بخشش نیست.
بهعلاوه آنکه اگر اعتبار مورد نیاز برای انتقال آب ولو بخشی از آن توسط مبلغ اختصاصیافته از صندوق توسعه ملی تأمین شده باشد چرا باید مسئولان این آب را در مالکیت یک شرکت معرفی کنند و دیگر مناطق استان یزد از آن بیبهره باشند؟ و یا اینکه در صورتی که بخواهند از آن استفاده کنند ملزم به خرید آب باشند؟
جزئیات طرح انتقال آب
حجم وسیع معادن مس، سنگآهن و صنایع فولادسازی، طرحهای عظیم توسعهای صنایع معدنی و نبود منابع آب، اعم از زیرزمینی و سطحی در حوضههای منطقه طرح (استانهای کرمان، یزد و هرمزگان) و حوضههای مجاور، همچنین خشکسالیهایی با دورههای بلندمدت از علل اساسی پیدایش این طرح است، علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد جابهجایی محصولات معدنی مس قبل از فراوری، انتقال گندله و کنسانترة سنگآهن از معادن به بندرعباس، گرانتر از انتقال آب نمکزداییشده از خلیج فارس به صنایع و معادن یادشده است، بنابراین نمکزدایی و انتقال آب خلیج فارس تنها راهحلِّ نیاز آبی صنایع فوق است.
هدف کلی طرح، شیرینسازی و انتقال آب مجموعاً بهمیزان 650 میلیون مترمکعب در سال است که فاز اوّل شیرینسازی حدود 180 میلیون مترمکعب در سال را در بر میگیرد و از این میزان، 130 میلیون مترمکعب آن به استانهای کرمان و یزد انتقال مییابد و 50 میلیون مترمکعب برای مصرف آب شرب استان هرمزگان استفاده خواهد شد.
دغدغههای زیستمحیطی و اجتماعی طرح آب انتقالی از خلیج فارس
بر اساس گزارش ارائهشده در فاز اوّل این طرح، 130 میلیون مترمکعب آب طرح مذکور به استان یزد انتقال و به صنایع اختصاص خواهد یافت که نهایتاً این میزان آب به پساب صنعتی تبدیل خواهد شد و مسلّماً آلودگیهایی بههمراه خواهد داشت و البته مبدأ انتقال آب (خلیج فارس) نیز مسلّماً از آلودگیهای احتمالی ناشی از این طرح مصون نخواهد بود، علاوه بر این، حدود 1000 کیلومتر خط انتقال آب از خلیج فارس تا چادرملو داریم که از این میزان حدود 100 کیلومتر از اراضی یزد تصرف میشود که بهنوعی تخریب و آسیبهای زیستمحیطی را در پی خواهد داشت. اثرات اجتماعی (مانند مهاجرتهای احتمالی به استان) نیز قابل چشمپوشی نیست، بنابراین؛ پرسش اساسی این است که؛ آیا برای برطرف شدن دغدغههایی از این دست چارهای اندیشیده شده است؟
گرچه نیاز یزد به انتقال آب غیرقابل انکار است لیکن این انتقال باید بهصورتی مدیریت شود که از امکان افزایش صنایع جدید در استان جلوگیری کند.
اما این سؤال مطرح است که آیا مجوزهای شیرینسازی صرفاً برای فاز اوّل پروژه صادر شده یا برای مجموع سه فاز مطرحشده مجوز صادر گردیده است؟ علاوه بر این، باتوجّه به هزینه قابل توجه آب انتقالی، صنایع تا چهمیزان تمایل خواهند داشت از این آب استفاده کنند؟ و در صورت اجبار آنان به این امر آیا چارهای برای تبعات اجتماعی مخالفتهای ناشی از این اجبار اندیشیده شده است؟
در ارتباط با مسائل زیستمحیطی تعامل قابلتوجهی با ارگانهای ذیربط از جمله محیط زیست و منابع طبیعی صورت گرفته و در همین زمینه نیز پروتکلهایی تنظیم شده است تا کار به بهترین نحو ممکن انجام شود و اثرات تخریبی کمتری داشته باشد ولی باید توجّه داشت که دغدغه و اولویّت اوّل استانهایی مانند یزد و کرمان در حال حاضر تأمین آب است.
در ارتباط با نگرانی بابت توسعه اکتشاف معادن دیگر، در پی آب انتقالی نیز باید گفت این آب صرفاً به مس سرچشمه اختصاص پیدا میکند و قرار نیست در یزد از این آب برای توسعه معادنی مثل معدن مس علیآباد استفاده شود.
این پروژه صرفاً برای برطرفکردن نیاز صنایع درنظر گرفته شده است؛ هرچند تفاهمنامهای با وزارت نیرو منعقد شده است مبنی بر اینکه اگر مشکل تأمین آب شرب وجود داشت، آب انتقالی با قیمت کارشناسیشده به وزارت نیرو فروخته شود و در ارتباط با کشاورزی نیز گرچه به این منظور سهمی درنظر گرفته نشده است، ولی کشاورزان میتوانند این آب را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند.
انتهای پیام/781/ش+