جنگ خاموش ــ ۲۴|توافق قرهباغ با ۵طرح گازی ایران چه میکند؟ دعوای زرگری برای حذف ایران از تجارت گاز منطقه/ احتمال تبدیل ایران از بازیگر به تماشاگر!
دیپلماسی ناکارآمد و غیرمؤثر ایران در برخورد با تحولات منطقهای ناشی از توافق ۱۰ نوامبر قرهباغ میتواند به حذف ایران از بازار گاز این منطقه مهم منجر شود؛ اتفاقی که بازیگران آن، جنگ خاموشی را برای حذف ایران بهراه انداختند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، حدود یک ماه از توافقی میگذرد که «الهام علیاف» رئیس جمهور آذربایجان، «نیکول پاشینیان» نخست وزیر جمهوری ارمنستان و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور فدراسیون روسیه مبنی بر اعلام آتشبس کامل در منطقه درگیری قرهباغ از ابتدای بامداد 10 نوامبر بهوقت مسکو امضا کردند،
توافق یا بیانیهای که ابعاد متعدد اقتصادی برای کشورهای منطقه بهخصوص ایران در پی دارد چرا که بندهای این توافق، تغییر روابط قدیمی سیاسی ــ اقتصادی منطقه را هدفگذاری کرده است.
یکی از مهمترین بندهای این توافق، ایجاد کریدوری برای اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان است، کریدوری که در صورت احداث، کنار امکان برقراری ترددهای جادهای، امکان عبور خطوط انرژی را نیز فراهم میکند.
زمانی که به قراردادهای گازی ایران با کشورهای منطقه و رخدادهای پیشین در جریان این قراردادها نگاه کنیم، تبعات ایجاد این کریدور و نقش مستقیم ترکیه و روسیه برای حذف ایران از بازار گاز منطقه و نقش غیرمستقیم و طراحانه آمریکا برای ادامه ضربه زدن به اقتصاد ایران بیشتر مشخص میشود.
1. قرارداد تهاتر گاز و برق بین ایران و ارمنستان:
پروژه تهاتر گاز ایران با برق ارمنستان در قالب دو قرارداد تحویل گاز و دریافت برق بین شرکت ملی صادرات گاز ایران بهنمایندگی از شرکت ملی نفت ایران و نیروگاه برق حرارتی ایروان (Yerevan TPP) بهنمایندگی از وزارت انرژی ارمنستان برای یک دوره بیستساله در سال 2004 به امضا رسید.
بر اساس قراردادهای امضاشده بین طرفین زمان شروع صدور گاز، ژانویه سال 2007 در نظر گرفته شده بود، که بهدلیل عدم تکمیل خط لوله گاز در ارمنستان این قرارداد با 28 ماه تأخیر و در تاریخ 23 اردیبهشت سال 1388 (13 می سال 2009) ب طور رسمی به بهرهبرداری رسید، مدت این قرارداد 20 سال است.
یکی از اهداف ایجاد جنگ از پیش برنامهریزیشده در قرهباغ را میتوان جایگزینی گاز آذربایجان با گاز ایران برای تأمین انرژی مورد نیاز ارمنستان دانست. اگر مصاحبههای پیشین الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان را مرور کنیم میبینیم که علیاف بارها اعلام کرده بود که ارمنستان در صورت پذیرش صلح در قرهباغ میتواند از مزایای ترانزیت و انتقال انرژی و طرحهای حملونقلی منطقه بهرهمند شود.
حال با ایجاد کریدور بین آذربایجان و نخجوان، بدون شک یکی از پازلهای دعوای زرگری قرهباغ تکمیل میشود و آذربایجان اقدام به ارسال گاز به ارمنستان خواهد کرد و پیامد آن، عدم تمدید قرارداد بیستساله تهاتر گاز و برق ایران و ارمنستان خواهد بود.
2. سوآپ گاز به نخجوان:
قرارداد سوآپ گاز جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان در تاریخ 5 آگوست 2004 برای مدت 20 سال بین شرکت ملی صادرات گاز ایران و طرف آذری منعقد و در سال 2005 اجرایی شد.
جمهوری خودمختار نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است که مرکز آن شهر نخجوان است. در 9 فوریه سال 1924 میلادی نخجوان بهصورت جمهوری خودمختار تأسیس شد و با اعلام خودمختاری در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار گرفت، در واقع نخجوان در ترکیب کشور آذربایجان یک جمهوری خودمختار است که پیوستگی ارضی و جغرافیایی با پیکره اصلی خاک جمهوری آذربایجان ندارد. این جمهوری خودمختار همچنین از جنوب و شمال غربی با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و از شمال و شمال شرقی به جمهوری ارمنستان محدود شده است، بهعلاوه نخجوان در جنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده است و طول مرزهای این جمهوری با «جمهوری ارمنستان» 224 کیلومتر، «جمهوری اسلامی ایران» 163 کیلومتر و «جمهوری ترکیه» 12 کیلومتر است.
براساس این قرارداد، ایران گاز تحویلی از آذربایجان را از طریق مرز آستارا به نخجوان سوآپ میکند.
سالیانه حدود 350 میلیون مترمکعب گاز طبیعی از آذربایجان به ایران برای تأمین تقاضای گاز جمهوری خودمختار نخجوان ارسال میشود. ایران گاز ارسالشده از آذربایجان را مصرف و پس از کسر حق ترانزیت، به نخجوان گاز ارسال میکند.
با احداث کریدور بین آذربایجان و نخجوان، دسترسی سرزمین اصلی (آذربایجان) به بخش جداافتاده (نخجوان) فراهم میشود و شاهد حذف وابستگی نخجوان به گاز، برق و جاده ترانزیتی ایران خواهیم بود، بهعبارتی، صادرات گاز و برق به نخجوان بهعنوان یک پتانسیل بالقوه و رو به رشد، از سبد تأمین انرژی صادراتی ایران حذف میشود.
3. صادرات گاز ایران به ترکیه:
طرح صادرات گاز طبیعی ایران به ترکیه که یکی از مهمترین پروژههای صادرات گاز کشور است، طی قراردادی 25ساله و با حداکـثر حجم گـاز قابل تحویل 10 میلیارد مترمکعب در سال (27 تا 30 میلیون مترمکعب در روز) که امکان افزایش آن تا 13 میلیارد مترمکعـب در سال نیز بر اسـاس توافق طرفین میسر است، در تاریخ 1375.5.17 (8 اوت 1996 میلادی) با شرکت بوتاش ترکیه منعقد شد که پس از انجام فازهای مطالعاتی و طراحی و مراحل اجرایی الزامات و تجهیزات مورد نیاز آن، عملیات صادرات گاز به این کشور در 10 دسامبر سال 2001 برابر با 19 آذر ماه سال 1380 آغاز شده است.
گاز طبیعی مورد نیاز این قرارداد از منابع گازی جـنوب کشـور تأمین میشود و سپس از طریق خطـوط لـوله سراسـری گاز یک، دو و سه و خطـوط لوله 48اینـچ قزوین ــ تبریز و خط 40اینچ تبـریز ــ بازرگـان (جمعاً بهطول تقریبـی 2000 کیلومتر) به ایستگاه اندازهگیری گاز صادراتی بازرگان انتقال مییابد و پس از انجام عملیات اندازهگیری کیفی و کمی به سیستم خط لوله 48اینچ کشور ترکیه ارسال میشود.
احداث کریدور بین آذربایجان و نخجوان که در ادامه احتمال احداث خط لوله جدید گاز بین آذربایجان به ترکیه از طریق جنوب ارمنستان و نخجوان وجود دارد، کنار تأمین گاز ترکیه از روسیه، بیش از پیش وابستگی این کشور به گاز ایران را کاهش میدهد و در طرح آمریکایی حذف ایران از بازار گاز منطقه و ارتباطاتی که بین روسیه و ترکیه و همچنین ترکیه با آمریکا وجود دارد، احتمال عدم تمدید قرارداد گاز ایران با ترکیه را تشدید میکند.
4. قراردادهای سوآپ گاز ترکمنستان:
پیش از دعوای گازی ایران و ترکمنستان، ایران سالانه 8 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان را به ترکیه منتقل میکرد، همچنین مذاکراتی برای سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان و ارمنستان صورت گرفته بود که ایران برای آغاز و توسعه سوآپ گاز ترکمنستان به این دو همسایه شمالی از خاک ایران ابراز تمایل و آمادگی کرده بود.
با ایجاد ارتباط زمینی بین آذربایجان و نخجوان و انتقال گاز آذربایجان به نخجوان و ترکیه، احتمال انعقاد قرارداد و برقراری سوآپ گاز ترکمنستان به ترکیه، آذربایجان و ارمنستان از خاک ایران بسیار کم خواهد بود و این فرصت نیز از دست ایران خارج میشود.
5. صادرات گاز ایران به اروپا:
طی دو دهه گذشته همواره در دولتهای مختلف، سخن از ظرفیتهای صادراتی گاز ایران به اروپا مطرح شده بود و مسیرهای متعددی نیز برای تحقق این امر، پیشنهاد و حتی مطالعه شد.
با احداث کریدور و اتصال زمینی آذربایجان به نخجوان، این کشور میتواند در زمینه صادرات گاز به اروپا، طرحهای متعددی را مدنظر قرار دهد و حتی با توجه به ارتباط باکو و آنکارا، احتمال استفاده از مسیری مشابه مسیر مدنظر ایران برای دسترسی به بازار گاز اروپا از خاک ترکیه، برای انتقال گاز از آذربایجان به اروپا مورد توجه قرار گیرد.
در واقع سالها تعلل در ایجاد مسیر ترانزیتی صادرات گاز ایران به اروپا و دیپلماسی ضعیف و ناکارآمد ایران، فرصت را به رقبایی داده است که در جهت حذف کشورمان از بازارهای منطقهای و جهانی گاز، دست همکاری به آمریکا دادهاند، چرا که منافع خود را نیز در حذف رقیب پرظرفیتی چون ایران میبینند.
آنچه از آثار اقتصادی در بعد تجارت گاز از توافق یا بیانیه امضاشده در 10 نوامبر بهصورت خلاصه بیان شد، تنها بخشی از زیانهای اقتصادی ایران از این توافق برنامهریزیشده برای حذف کشورمان از ظرفیت اقتصادی منطقه بوده است که متأسفانه هیچ دیپلماسی کارآمد و مؤثری از سوی ایران برای جلوگیری از بروز این رخدادهای محتمل در آیندهای نزدیک، مشاهده نمیکنیم.
انتهای پیام/+