یادداشت| مناقشه قره باغ; منافع ملی و لزوم شناخت ماهیت نظام جدید منطقه‌ای

یادداشت| مناقشه قره باغ; منافع ملی و لزوم شناخت ماهیت نظام جدید منطقه‌ای

دیپلماسی غیرفعال و صرفاً واکنشی ما درمنطقه قفقاز جنوبی راه را برای همکاری دیگران و تقسیم منافع در زیر سیستم‌های دریای خزر و آسیای مرکزی و سایرمناطق هموار خواهد کرد، بدون حضور ما و شاید این بار هم تماشاگر.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پس از دوماه درگیری و استقرار نیروهای روسی و ترکیه در مناطق آزاد شده قره باغ و برقراری آرامشی نسبی در این مناطق، سؤال اصلی که به ذهن می آید این است که در موازنه جدید، منافع بازیگران منطقه ای به چه صورت خواهد بود.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

تحلیل های متعددی در خصوص کشورهای پیروز و ضرر دیده از این تحول مهم وجود دارد اما خیلی زود است تا درخصوص میزان برد و باخت طرف های ذینفع بحث کنیم که دلیل آن سیال  بودن تحولات منطقه ای است.

دستاوردها و شکست های طرف ها در این مناقشه در سه بخش کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت قابل تحلیل و بررسی است.

اهداف بلندمدت اهداف راهبردی است و پیروزی در اهداف بلند مدت پس از برقراری هر موازنه جدیدی در گرو برنامه ریزی، مطالعه و سناریوسازی های بازیگران خواهد بود.

آذربایجان به کمک قدرت نیروی نظامی و اقتصاد با ثبات و البته ایجاد ترتیبات کارآمد در منطقه توانست پیروزی نظامی را به نفع خود کند اما این کشور تنها پیروز جنگ نبود و مناقشه قره باغ دستاوردهای قابل توجهی نصیب کشورهای ترکیه و روسیه کرد و ایران با وجود حساسیت های زیاد و منافع بیشمار در همه زمینه ها سهم کمتری داشته است.

آنچه مسلم و قطعی است این است که اتحادهای منطقه فروپاشیده است و ترتیبات قبلی منطقه ای کارآمد نخواهند بود.

یکی از ویژگی های نظام های منطقه ای ژئوپلیتیکی، اتحادهای ناپایدار، مقطعی و موضوعی است که در این تحولات به خوبی نمایان شد. اتکای ایران به رویکرد تاریخی و عدم محاسبات دقیق و به روز از وضعیت منطقه ای باعث شد که همچون گذشته دچار نوعی اشتباه محاسباتی از رفتار سایرین شود و در اصل در این تحولات کاملاً غافلگیر شد و طبیعتاً منافع کوتاه مدت کمتری نصیب ایران شد.

 پس از آرامش نسبی در منطقه، بحث برسرمنافع میان مدت و بلندمدت یا همان منافع راهبردی است که این منافع همانطورکه گفته شد در گرو برنامه ریزی دقیق، محاسبه گری و بکارگیری دیپلماسی فعال منطقه ای است.

درک بازیگران از منافع یکدیگر، کسب قدرت چانه زنی، استفاده از ابزارهای گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و متوازن کردن آنها، قدرت ائتلاف همکاری و تحلیل دقیق و به دور از قضاوت از واقعیت های محیطی از مهمترین مؤلفه های پیروزی راهبردی در آینده پس از جنگ در مرزهای شمالی ایران است.

واقعیت این است که جنگ تمام شده و پیروزی پس از جنگ کار سخت تری است.

به این معنی که با وجود تضاد منافع میان دو یا چند کشور، زمینه های همکاری گسترده ای برای آنها وجود دارد و همکاری روسیه و ترکیه در سوریه در گذشته و اکنون در منطقه قره باغ نشان این ادعاست.

البته ممکن است با وجود این همکاری ها درآینده باز هم تنش در روابط دو کشور افزایش یابد که این همان مفهوم نظام جدید منطقه ای است.

ایران نیز برای بیشینه کردن منافع راهبردی خود درمنطقه قفقاز جنوبی، جلوگیری از غافلگیری های مشابه و ارائه یک رفتار پیشا رویدادی در مناسبات منطقه ای نیازمند درک ماهیت جدید روابط منطقه ای است.

پذیرفتن این نکته که اولاً منطقه پیرامونی اهمیت قابل توجه تری نسبت به مناطق خارج پیرامونی دارد. دوم اینکه وجود اختلاف نظر در یک یا چند حوزه مانع همکاری نمی شود و مهمتر از همه دیپلماسی، علم و هنری آمیخته با جریان شناسی و آینده پژوهی است و حدس و گمان و رفتارهایی که امروز در سیاست منطقه ای ایران دیده می شود سالهاست که رنگ باخته است.

در تحولات قفقاز جنوبی تازه در ابتدای راه هستیم و با شناخت دقیق از وضع موجود می توان به بازسازی فرصت های از دست رفته فکر کرد. در غیر این صورت شرایط فعلی می تواند منافع ایران و جایگاه یک قدرت منطقه ای را بیش از پیش تحت تاثیر قرار دهد.

دیپلماسی غیرفعال و صرفاً واکنشی ما درمنطقه قفقاز جنوبی راه را برای همکاری دیگران و تقسیم منافع در زیر سیستم های دریای خزر و آسیای مرکزی و سایرمناطق هموار خواهد کرد، بدون حضور ما و شاید اینبار هم تماشاگر.

علی سعادت آذر مدیر بخش ترکیه شناسی اسلام معاصر

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران