هجمه به سبک زندگی ایرانی- اسلامی با روش "صفر۲۱" / نظرات مخاطبین تسنیم در مورد سریال شبکه سه
موقعیتهایی که در "۰۲۱" خندهدار نیست و حملههایی که به ساحت خانواده وارد میکند، مخاطب را ناراحت کرده است؛ آیا مدیران به این ناراحتیها توجهی دارند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال این شبهای شبکه سه خاطرِ مخاطب را مکدر کرده است؛ وقتی نگاهی به نظرات مردم در فضایمجازی و رسانهای میاندازیم، نکات قابل تأملی از نگاهِ تیزبین مخاطب دستمان میآید. همانطور که دستاندرکاران و مدیران هم با نگاهی به نظرات مردمی در فضایمجازی دیگر ناراحتِ برخی از نقدها نخواهند شد.
یکی از کاربران از بیتوجهی دستاندرکاران و سازندگان به بازخوردها و میزان موفقیت سریالهایی گلایه میکند که فصل اولشان ناراحتکننده است در حالیکه دستاندرکاران از پیش به دنبال ساختِ فصلهای دیگر بودهاند. چرا که پیش از پخش فصل اول، در رسانهها عنوان شد "021" قرار است فصلهای دیگری داشته باشد. نکتهای که پیش از این رسانهای شده اما هنوز معلوم نیست با این نمایی که از خودش نشان داده مدیران و دستاندرکاران، به سراغ فصلهای دیگر بروند.
همانطور که مخاطب محترمی در میان نظرات منتشر شده، اشاره کرده است به واقع سرگرمی به معنای ابتذال و مسخرهبازی نیست. نمیتوان با شکستن حرمتهای خانوادگی که همچون "فوقلیسانسهها" و چند سریال دیگر، در "021" هم شاهدش بودهایم، مخاطب را خنداند. انتقادها و گلایههای مجازی مردم نشان میدهد که توقعشان برآورده نشده و از سیدجواد رضویان و سیامک انصاری انتظار دیگری داشتند.
مخاطب سالها این زوجِ کمدی دوستداشتنی و محبوب را در کارهایی دیده که خوش درخشیدند اما اینجا نمیتواند این حرکتها و موقعیتهای شکل گرفته دَمِدستی موجود در سریال را باور کند. حتماً گروهِ "021" به ساحتِ خانواده احترام قائلاند اما این احترامِ واقعی که بارها در گفتوگوها و گهگاه نوعِ رفتارشان در فضایمجازی و حتی واقعی نشان دادهاند را در سریال نشان نمیدهند.
در فیلمها و سریالهای مختلف دیدهایم بارها با رابطه پدر و پسری شوخی شده، در "پاورچین"، "پایتخت" و حتی "لیسانسهها" دیدهایم اما در "021" با نمایشِ رابطه "بابا غفور" و فرزندش "تورج" ماجرا به گونهای دیگر جلو میرود.
شاید اگر سیدجواد رضویان و سیامک انصاری به دنبال فیلمنامهای دیگر میرفتند و فراتر از این قصهها و اتفاقات میرفتند، "021" به این فاجعه نمیرسید. هم اعصابِ بیننده را از موقعیتهایی که خندهدار نیست و حتی خستهکننده است، خُرد میکند و هم از طرفی ما را به این فکر فرو میبرد چرا سیدجواد رضویان و حتی سیامک انصاری که خودشان به خانواده اعتقاد ویژهای دارند، تَن به این فیلمنامه دادهاند؟ مخاطب تا کجا قرار است لجبازی این پدر و پسر را روی آنتن به نظاره بنشیند؟ سریالی که تلاش اعضای یک خانواده برای حیف و میل ثروت پدر خانواده (بابا غفور) و داستانکهایی برای رنگ و لعاب بخشیدن به موضوع مورد اشاره را نشان میدهد.
یادم میآید کاراکتر باباپنجعلی در فصلهای ابتدایی "پایتخت" و ارتباط نقی پسرش و حتی فهیمه و هما عروسِ قصه، سکانسها و قصههایی داشتند که خودش درسِ سبک زندگی ایرانی و اسلامی بود، البته با فصل ششم کاری نداریم که با بیاخلاقیهای بهتاش و رفتارهای خارج از عرف خانوادههای ایرانی برخی از کاراکترهای دیگر، ضربهای به خانواده و احترام به پدرها و مادرها زد. اما اینجا بابا غفور میتوانست برکتِ خانواده باشد و با او برخورد مناسبتری میشد. این خودش برای فرهنگ خانواده و سبک زندگی خطر بزرگی است.
این رابطه بین غفور و تورج به عنوان پدر و پسرِ داستان سیدجواد رضویان و سیامک انصاری، نه تنها جذاب نشد بلکه بسیاری را ناراحت هم کرده است. چرا که امروز نسلِ جدید به آموزههای بهتری نیاز دارد که کیانِ خانواده حفظ شود. احترام پدرها و مادرها نگهداشته شود نه اینکه سریالی روی آنتن برود که به خودی خود حرمتِ خانواده را بشکند. کاری که برخی از فیلمهای سینمای ایران با ابتذال و نمایشِ کمدیهای جنسی پیش از این کردند و مرزِ حرمت و احترامِ خانوادهها و زندگی در جامعه ایرانی را شکستند و این ولنگاری فرهنگی را زودتر آغاز کردند.
زیر سؤال بردن خانوادههای ایرانی با نمایشِ لج و لجبازی، تهدید، کارشکنی و رودست زدن معمولی و تکراری سریال "021" جلو میرود. طبیعتاً رابطه میان پدر و پسر برای مخاطبان ارزش خاصی دارد. تنها زمانی میتوان با آن شوخی کرد که موقعیتی متفاوت و شایسته خانوادههای ایرانی نمایش داده شود. نه اینکه با از بین بردن احترام بین پدر و مادر و فرزند، بخواهیم مردم را بخندانیم.
بسیاری از کاربران گلایه کردهاند که چه کسی به ساختِ این آثار مجوز ساخت میدهد؟ این جزو مطالباتی است که از حمید شاهآبادی معاون جدید سیما داشتهاند که جلویِ ساخت اینگونه کارها را بگیرند. مردم هنوز از آن صحنه جهیزیه و احیایِ آن در "021" ناراحتاند که چرا آن صحنه تلخ در اینجا به مسخره گرفته شد؟ از طرفی چرا سریال تلویزیون باید به دنبالِ اتفاقات فضایمجازی برود. در صورتی که میتواند ابتکار و نوآوری داشته باشد.
خطری که تلویزیون را تهدید میکند همین اتکای زیاد از حدِ به اتفاقات فضایمجازی است. همان رویهای که برخی از فیلمهای سینمایی مدنظرشان قرار دادند تا صرفاً مردم را بخندانند به هر قیمتی! در این راه هم حرمتشکنی خانوادگی اتفاق افتاد و هم بسیاری از خانوادههای ایرانی را از سینما دور کرد. وقتی حرف از ابتکار میزنیم با نگاهی به شوخیهای مهران مدیری چه در استندآپهای برنامه "دورهمی" و چه برخی از سریالهایش و از طرفی "نون.خ" سعید آقاخانی به این نکته دست پیدا میکنیم که این شوخیها آنقدر ابتکاریاند که برخی از اتفاقات امروز را از قبل پیشبینی کردهاند.
مثلاً سعید آقاخانی در سریال "نون.خ" که این شبها از تلویزیون پخش میشود به ماجرای انتخابات آمریکا پرداخته بود که ترامپ دوره بعدی رئیسجمهور نخواهد شد. این کارگردانها بیشتر به سراغِ ابتکارات و خلاقیتهای قصهمحور رفتهاند تا کپیبرداری از فضایمجازی! اشارهها و کنایههای "021" نتوانست بیش از وایرالشدن در چند پیجِ فیکِ فضایمجازی به توفیق دست پیدا کند. این شبها همانطور که در نظرات مردم هم دیده میشود بیشتر سریال "پایتخت" و کارهای نوستالژی را از شبکه آیفیلم و دیگر شبکههای تلویزیونی دنبال میکنند و منتظرند هرچه زودتر این مجموعه به ایستگاه پایانی برسد و سریال بعدی به شبکه سه سیما برسد.
ساخت و پخشِ چنین سریالهایی زنگ خطر دیگری را به صدا درمیآورد که خانگیسازان نفسِ راحتی میکشند. آنها دیگر نگرانِ مجوز گرفتن و حتی پخش آثار آنچنانی و مسئلهدارشان در فضای VODها نخواهند بود. چرا که در دوره جدید نظارت و مسئولیت صداوسیما بر نمایشخانگی، کنترل به دست رسانه ملّی است و این خودش قدری قابل تأمل است؛ همان اتفاقهای مسئلهدارِ خانگی به تلویزیون راه پیدا میکند. ساختِ چنین کارهایی، بیشتر ناراحتکنندهاند تا خوشحالکننده!
باز هم تأکید داریم برچسبِ ژانر کمدی و طنز را از روی سریال "021" بردارید مشکل حل میشود. به معنای واقعی این مجموعه تلویزیونی، طنز نیست. کار بیمزه، لوس و سردی که به نظر میرسد در کنار چند کار دیگر شبکه سه و تلویزیون، نمره صفر و ضعیفی را به خودش اختصاص میدهد. چرا با این اوصاف، مدیران تلویزیون اصرار دارند چنین سریالهایی ساخته شود که اصلاً قابل دیدن نیست و مخاطب را مجبور میکند به تماشای سریال تکراری تَن بدهند.
هرچه قسمتها در سریال "021" جلوتر میرود این باور شکل میگیرد که انگار دوربینی را گذاشتهاند و عدهای بازیگر در مقابلش دیالوگ میگویند. انگار کارگردانان آن مسئولیت ذاتی خودشان را در این سریال تلویزیونی ندارند، بیشتر بازیگرند تا کارگردان؟
موقعیت دیگری که خیلی از نظرِ مخاطب دورنمانده و بسیار به آن انتقاد دارند حضور بیدلیل میلاد کیانی و تبلیغ و پشتیبانی عجیب از این خواننده متوسط و نه چندان مشهور بود که هم در سریال بازی میکند و هم آهنگ تیتراژ را خوانده است. معلوم نیست که چرا حضور خوانندهها در تلویزیون از تاکشوها به سریالها رسیدهاند؟
مدیر دفتر موسیقی و سرود صداوسیما البته به تیتراژِ سریال هم واکنش نشان داده اینکه در تیتراژ سریال عنوان نشده برداشت از ملودی دیگری است، بیسلیقگی بود. این که ملودی سریال عیناً روی همان وزن و آهنگ بازخوانی شده یا شعر جدید گذاشتند، زیاد است. اصل انتقاد ما بهلحاظ فنی به دوستان این است که چرا این را در تیتراژ اعلام نکردند و از این جهت متهم میشوند.
در پاسخ به همه این انتقادها و گلایهها، گفته میشود مخاطب تا پایان مجموعه منتظر بماند اتفاقات خوبی را میبیند. مگر قرار است ماجرای باجناقها و لجبازی پدر و پسر و برخی داستانکهای دیگر به کجا برسند که تا اینجای داستان هیچ شمایی از جذابیت را به مخاطب نشان ندادهاند تا کمی دلخوش شود! آن وقت در پایان مجموعه همه غافلگیر میشوند. دفاعِ کورکورانه از سریالی مثل "021" بیشتر فرار رو به جلو است و باید مدیران بیشتر به این نکته توجه کنند کار بدون اندیشه و تأمل، ادامه همین رویه را به دنبال دارد.
مخاطب امروز که انتخاب مدیوم و رسانه برایش آسانتر از دیروز است به کارهای مبتکرانه و خلّاقانهای نیاز دارد که تلویزیون با این سریدوزیها و کارهای عجلهای نمیتواند راضیاش کند. اتفاقی که در "021" افتاده و زنگ خطری است که باید به آن توجه جدّی کرد. معمولاً دستمزدهای همین چهرههای سینمایی یا تلویزیونی، بسیار هنگفت و گزاف است و سرمایه کلانی پایِ آن میرود اما آن ماندگاری و تأثیرگذاری و دلچسبی که باید برای مخاطب رقم بزند اتفاق نمیافتد. تا اینجای سریال "021" هم این گرفتاری برای سازندگانش بهوجود آمده که هنوز نتوانستهاند به هدفِ طنز و کمدی دست پیدا کنند و بیشتر از خنده، مخاطب را درگیرِ چند مسئله و حاشیه کردهاند که بیشتر مسخرهکننده است تا جذاب!
رضویان و انصاری احتمالاً فقط جلوی دوربین خودشان میتوانند بامزه باشند و ناتوانیشان در بازیگردانی و شخصیتپردازی بیشتر به چشم میخورد. این زوج کمدی معمولاً در آثارشان نشان دادهاند که چقدر میتوانند در موقعیتهای بامزه قرار بگیرند و مخاطب را سرِ شوق آورند. اما در لباسِ کارگردانی به این موفقیت دست پیدا نکردهاند و تعداد شوخیهایشان آنقدر کم و ناچیز است که به چشم مخاطب نیامده و مخاطب صرفاً به خاطر امضایِ کارگردانی و هنرنمایی سیدجواد رضویان و سیامک انصاری بیننده این سریال میشود.
این روزها یکی از ضعیفترین سریالهای طنزِ تلویزیون را دنبال میکنیم که با آمارسازی و اضافه کردن پشت صحنه و شوخیهای سخیف و حتی سیاسی نخنما شده هم دیده نمیشود. سریالی که قرار بود به تعبیر مدیران، تکرار موفقیت "زیر آسمان شهر" باشد. معلوم نیست در این شرایط ضعیف اقتصادی تلویزیون چه نیازی به ساخت چنین سریالهایی است؟
تصاویری از نظرات مخاطبان تسنیم درباره سریال "021"
انتهای پیام/