چرا مصر از توافقات عادیسازی نگران است؟ نقش از دست رفته قاهره پس از توافقات
تحولات اخیر در موضوع آشکارسازی روابط با رژیم صهیونیستی، منازعه قدرت میان حاکمیتهای عربی سنتی و جدید در راستای گرفتن سهم بیشتری از نقش آفرینی منطقهای تشدید کرده است، موضوعی که ممکن است در آینده تقابلهایی را نیز ایجاد کند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، با وجود اینکه جمهوری مصر دارای مولفههای متعدد ژئوپلتیک در منطقه غرب آسیا است، اما در دهههای اخیر میزان زیادی از وزن منطقه ای خود را از دست داده است. در واقع همزمان با کاهش نقش آفرینی مصر در پروندههای خاورمیانه، نفوذ آنها در مسائل قاره آفریقا نیز وارد روند نزولی شده است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
این در شرایطی رخ داده که مصر در دهههای اخیر قویترین کشور منطقه محسوب میشد اما به تدریج از قدرت نفوذش در مسائل مهم منطقه و در صدر آنها مسئله فلسطین و منازعه عربی اسرائیلی کاسته شد، تا جایی که مصر در این مسائل با آرامش موضع گیری کرده و بیشتر به یک بیننده تبدیل شده است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
پایگاه «الخلیج آنلاین» در ادامه نوشت: اما این روزها در عصر جدید عادی سازی روابط در منطقه، دوران نقش آفرینی هر چند کوچک مصر در مسئله فلسطین نیز رو به پایان است. با چرخش اسرائیل به سوی روابط با امارات و عربستان سعودی، به نظر میرسد نقش آفرینی باقیمانده مصر در موضوع فلسطین از سوی این دو کشور احاطه شود.
مصر چرا نگران است؟
تحول راهبرد آمریکایی اسرائیلی به سوی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس طی سالهای اخیر از زمان حضور «حسنی مبارک» در راس هرم قدرت در مصر، بیانگر این واقعیت است که مصر جایگاه رهبری جهان عرب و مرکز ثقل منطقهای را از دست داده است.
اما زیانهای مصر از توافقات عادی سازی امضا شده در سپتامبر 2020 بیشتر از قبل خواهد بود؛ به ویژه اینکه در توافقات اخیر میان اسرائیل و اعراب حاشیه خلیج فارس بر خلاف توافقات صلح «محدود و سرد» تل آویو با اردن و مصر شاهد توافقاتی «فعال و گرم» هستیم که در جریان آن تقویت روابط در همه جوانب در نظر گرفته شده است.
گذشته از توافقات سیاسی، در این توافقات همکاریهای اقتصادی در بخش شبکههای حمل و نقل و همچنین راه اندازی خط انتقال نفت از ایلات به عسقلان در سواحل مدیترانه گنجانده شده که مصر را از نیمی از درآمدهای عبور نفتکشها از کانال سوئز محروم خواهد کرد.
البته مصر میتواند با عدم عقب نشینی از حاکمیت بر دو جزیره تیران و صنافیر که آنها را به عربستان واگذار کرده ، مانع اجرای توافقات مذکور شود. به ویژه اینکه تیران و صنافیر سیطره مصر بر خلیج عقبه (اردن) از یک سو و شهر بندری ایلات (اسرائیل) از سوی دیگر ممکن میکند.
البته در نهایت عملی شدن توافقات گسترده اقتصادی و سیاسی میان تل آویو و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به معنای از دست رفتن هر چه بیشتر وزن سیاسی اقلیمی مصر است، تا جایی که نقش آفرینی سنتی مصر در موضوع فلسطین را نیز از بین خواهد برد.
«تسفی بار ایل» تحلیلگر صهیونیست در یادداشتی برای روزنامه هاآرتص نوشت: «مصر به طور انحصاری در پروندههای بسیار حساس و مهمی نقش آفرینی دارد که وزن منطقه ای و بین المللیاش را از همین پروندهها به دست آورده است. مصر نقشی اساسی در منازعات اسرائیل و حماس در غزه دارد، کما اینکه میانجیگر اصلی در روابط برخی کشورهای عربی با تل آویو است.
در همین رابطه «قطب العربی» تحلیلگر سیاسی مصری میگوید: «من معتقدم توافقات عادی سازی اخیر میان بحرین و امارات با اسرائیل، آسیبهای فراوانی به مسئله فلسطین و اتحاد جهان عرب وارد خواهد کرد. البته این تحولات ممکن است در آینده باعث کاهش نقش آفرینی منطقهای مصر شود».
نگرانی و خشم توامان مصر از توافقات عادی سازی اخیر را میتوان در مواضع رسانههای نزدیک به حاکمیت این کشور نیز مشاهده کرد.
«جلال دویدار» مدیرمسئول سابق روزنامه اخبار الیوم در این باره در یادداشتی نوشت: «توافق امارات و اسرائیل، حقوق مردم فلسطین را تضمین نکرده است و حتی شاید این توافقات در راستای طرح معامله قرن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا باشند».
روابط مصر با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از سال 2013 که دولت «محمد مرسی» در یک کودتای نظامی با حمایت عربستان سعودی و امارات سرنگون شد، دوران جدید را تجربه میکند. در واقع منازعات داخلی مصر به ویژه سرکوب اخوان المسلمین (با رضایت امارات و عربستان) به سطح سیاست خارجی مصر کشیده شده، مسئلهای که از قدرت قاهره برای نقش آفرینی در منطقه را کاسته است.
مصر در سالهای اخیر در تحولات لیبی هم راستا با حکام ریاض و ابوظبی عمل کرده و از «خلیفه حفتر» در برابر دولت وفاق ملی که مورد تایید بین المللی است، حمایت کرده است.
در موضوع قطر نیز از راهبرد دو همپیمان خود پیروی کرد و از سال 2017 به جریان تحریم دوحه پیوسته است، تحریمی که تاکنون همچنان ادامه دارد.
به گزارش تسنیم، در تحلیل فوق از سوی پایگاه الخلیج آنلاین مشخص است که حکام عربی منطقه در راستای اهداف و منافع خودشان برای تضمین بقای سیاسی، تلاش دارند از هر مسئلهای به نفع خود سوءاستفاده کنند. در این میان به نظر میرسد مسئله حساس فلسطین به بازیچهای از سوی حکام عرب در راستای امتیازگیری از طرف صهیونیستی و کشورهای غربی در راس آنها آمریکا تبدیل شده است. این در شرایطی است که ملت فلسطین نشان داده هرگز به نقش آفرینیهای این چنینی اهتمامی ندارد و هر زمان که لازم بداند از طریق ابزارهای مقاومتی خود وارد میدان شده و ابتکار عمل را در دست میگیرد. همان گونه که در حین امضای توافق عادی سازی روابط میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی در کاخ سفید، گروههای مقاومتی با پرتاب موشک به شهرکهای صهیونیست نشین این واقعیت را به همگان گوشزد کردند که تعیین کننده اصلی در مسئله فلسطین تنها و تنها خود فلسطینیها هستند.
انتهای پیام/