سفیر سابق ایران در ترکیه: جای رایزنی همسایگان در تحولات قفقاز خالی است
سفیر سابق ایران در ترکیه نوشت: در جریان تحول اخیر قفقاز از فرصتهای همسایگی استفاده لازم نشده است، مذاکرات متعدد بین طرفهای گوناگون از شرق و غرب عالم انجام گرفت، اما جای رایزنی همسایگان یعنی طرفهای اصلی، درباره تحولات قفقاز خالی بود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، علیرضا بیکدلی، سفیر سابق ایران در ترکیه و پژوهشگر مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران در یادداشتی برای آناتولی نوشت: مناسبات بی نظیر بین ترکیه و ایران که رکورد تجارت 23 میلیارد دلاری را ثبت کرد، همکاریهای گسترده ترکیه با عراق و سایر کشورهای پیرامونی نشان داد چهره همسایگی ترکیه ظرفیتی ناشناخته در خود نهفته داشته است.
وی در این یادداشت آورده است:
برای مردم ترکیه که همواره تاریخ، بخشی از زندگی روزمرهشان را تشکیل میدهد، مثال تاریخی زدن چندان دشوار نیست. سرتاسر تحولات قرون 19 و 20 مملو از نمونههای شیطنت انگلیس، آمریکا و ... علیه منافع عثمانی (بعداً ترکیه)، ایران و مسلمانان است.
شیوه رفتار آنها تکراری است. وقتی در جنگ جهانی دوم قوای محور به رهبری آلمان به شوروی حمله کرد، متفقین برای کمک به شوروی بلشویکی از هیچ کوششی دریغ نکردند. اما تنها چند ماه بعد از کنفرانس یالتا و پایان جنگ، شوروی و آمریکا به دو دشمن تبدیل و جنگ سرد درگرفت که تنها با فروپاشی شوروی خاتمه یافت.
به درستی شنیده میشود که تحولات امروز، آینده ایران، ترکیه و منطقه را تعیین خواهد کرد.
امروز نگاه گذرا به آنچه آمریکا و اسرائیل در منطقه ما انجام میدهند، نشان میدهد ایجاد تفرقه و تقابل بین همسایگان و رها کردن آنها به حال خود طرحی در حال اجراست که تبعات بلند مدت خواهد داشت و متاسفانه دولتهای مرتجع نیز در این زمین بازی میکنند.
عثمانی از سال 1910 با درگیری در شمال آفریقا و سپس در بالکان، شرق آناتولی و قفقاز به کام فروپاشی کشیده شد. بعد از گذشت یک قرن هنوز سایه این رویداد بر سیاست داخلی و خارجی ترکیه، منطقه و بخش مهمی از جهان اسلام سنگینی میکند.
با این وجود ترکیه در دوره حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه تجربیات کم نظیری در مسیر کاهش مشکلات با همسایگان و همگرایی منطقهای به جا گذاشت، که متاسفانه در حال فاصله گرفتن از آنها هستیم.
همگرایی ترکیه و سوریه تا سرحد شفافیت مرزها پیش رفت و الگویی از سیاست همسایگی را در منطقه غرب آسیا شکل داد که از آن به عنوان نماد درایت حکمرانی مسلمانان یاد میشد، مناسبات بی نظیر بین ترکیه و ایران که رکورد تجارت 23 میلیارد دلاری را ثبت کرد، همکاریهای گسترده ترکیه با عراق و سایر کشورهای پیرامونی نشان داد چهره همسایگی ترکیه ظرفیتی ناشناخته در خود نهفته داشته است.
ظرفیتی که علاوه بر سعادت و ترقی ملت ترکیه، امید به همزیستی در غرب آسیا را تقویت کرد. سیاست خارجی از همسایه شروع میشود. اما همسایه بودن به تنهایی مزیت نیست. بسیاری از مصایب سیاست خارجی بین همسایگان درمیگیرد. امروز نمونههایی از آن را در قفقاز و در شرق مدیترانه شاهدیم.
مزیت جغرافیایی زمانی در خدمت شکوفایی سیاست خارجی و منافع متقابل قرار میگیرد که به فضیلت مهم همسایگی تبدیل شود.
همسایگی رویکردی هنجاری است که تهدیدها را به فرصت تبدیل میکند. از زمانی که دولتهای رفاه و آکپارتی با حسن نیت به سمت کشورهای منطقه حرکت کردند، این دولتها و این احزاب موفق شدند الگوهای خیره کنندهای در سیاست داخلی و سیاست خارجی ترکیه ارائه کنند.
متاسفانه تحولات کشورهای عربی به ویژه در لیبی، مصر و سوریه، موحب کمرنگ شدن سیاست همسایگی بین همسایگان شد و آنها را در مسیری قرار داد که فرصت بهرهگیری از ظرفیتهای همسایه بودن کاهش یافت.
سوریه کشوری راهبردی در شرق مدیترانه است. این کشور براساس موافقتنامه آدانا 1998 که با میانجیگری ایران بسته شد، تضمینهای لازم برای عبور متقابل از هر گونه تنش امنیتی با ترکیه را فراهم کرده است.
عراق کشوری سختی کشیده اما علاقمند به رابطه حسن همجواری و مایل به استفاده از ظرفیتهای منطقهای است.
ایران همواره بر نقش مهم ترکیه در منطقه و جهان اسلام صحه گذارده و امنیت و ثبات این کشور را بخشی از نظم مورد نیاز مسلمانان شمرده است. ایران اعتقاد دارد همگرایی منطقهای در قالب طرح چهار جانبه ایران، ترکیه، سوریه و عراق میتواند ساختار امنیتی مهمی را در پهنه گسترده از دریای اژه تا شبه قاره هند ایجاد کند که به نوبه خود میتواند بخشی از آنچه باشد که در اندیشه مرحوم نجم الدین اربکان درباره وحدت جهان اسلام در قالب اجلاس دی 8 وجود داشت.
این نتیجه تجربه 500 سال همسایگی است که استعداد همزیستی ژئوپلتیک و مدیریت محیط امنیتی متقابل را برای ما فراهم کرده است.
اما میدانیم که بدخواهان ما نیز تجربه و صبر زیادی برای تفرقه افکنی دارند. مزیت ما برخورداری از فرصتهایی است که استفاده به موقع و مشترک از آنها بر ساخت امنیت منطقه، جهان اسلام و به تبع آن نظام بین الملل پیش رو تاثیرگذار است.
سیاستی که پی ریزی آن در دهه 2000 به درستی آغاز شد و از طریق همکاری، هم افزائی و تعامل می گذشت، نباید به بهانه رقابت و بعضاً تقابل در سوریه، عراق، مصر، لیبی و قفقاز با کندی یا وقفه مواجه شود.
اگر در بحبوحه کشتار داعش در عراق و بعدها در جریان تحولات خونین ادلب و امروز در آستانه فاجعه در قفقاز، ایران کماکان بر ضرورت گفتگوهای مستقیم ترکیه - عراق و ترکیه - سوریه و اکنون بر همکاری بین ایران - ترکیه در قفقاز تاکید می کند، بر همین منطق تعامل تکیه دارد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
در جریان تحول اخیر قفقاز از فرصت های همسایگی استفاده لازم نشده است، مذاکرات متعدد بین طرفهای گوناگون از شرق و غرب عالم انجام گرفته اما جای رایزنی همسایگان یعنی طرفهای اصلی، درباره تحولات قفقاز خالی بود.
در حالی که با تلاش رهبران دو کشور ابتکار لازم برای هم افزایی درباره مسائل قفقاز در شکل نشستهای سه جانبه ایران، ترکیه و آذربایجان و ابتکار آستانه ایجاد و نشستهای آن بارها اعلام شده است، فعلاً در این عرصه مهم بیشتر رسانهها و صفحات اجتماعی پردهداری میکنند.
خوشبختانه تحولات جهان اسلام در آغاز قرن حاضر برخلاف پیش بینی محافل صهیونیست پیش رفت و اسلام جایگاه خود را در سیاست و حکومت کشورهای مسلمان و در نظام بین الملل تقویت کرد.
هر چند این روند که مبتنی بر وعدههای الهی است ادامه خواهد یافت، اما معلوم است که در راه صعود به قلهها و دستیابی به آرامش، دشواریها هست.
با این وجود شرایط امروز مسلمانان در مقایسه با 10 سال پیش، قابل انتقاد شده است. شکاف بین کشورهای مسلمان فرصت های برادری، همکاری و توسعه بسیاری را از ما گرفته و صهیونیسم را به اتخاذ گام های بی پروا علیه مسلمانان تشویق کرده است.
نمونه تاسفبار آن در توطئه علیه بیت المقدس، غزه، لبنان، سوریه و نمایش برقراری رابطه با امارات دیده می شود. به نظر میرسد تقویت سیاست همسایگی بین کشورهای مسلمان می تواند به بهبود شرایط ما در سیاست داخلی و خارجی مساعدت شایانی کند.
به خاطر دارم زمانی که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه خدمت میکردم، همواره مقامات عالی رتبه و نخبگان ترکیه از همکاری ایران و ترکیه به عنوان پیشران مهم همگرایی در غرب آسیا یاد میکردند.
برای تقریب به ذهن آن را همچون همکاری آلمان و فرانسه در شکل دادن به اتحادیه ذغال و فولاد اروپا که شاکله اصلی اتحادیه اروپا بود، شبیه سازی میکردند.
من همواره نمونههایی از تلاش غرب در نیمه اول قرن بیستم برای بهره گیری از همگرایی ایران و ترکیه برای مقابله با شوروی را مثال می زدم. پیمانهای سعدآباد و بغداد شواهدی از باور سیاستمداران غرب به ظرفیت عظیم همگرایی ما در نظام بین الملل است.
این در حالی است که ما خود به قدر کافی بهره گیری از این توانمندی را در دستور کار قرار ندادهایم. در حالی که تلاش مقامات و جمع زیادی از فعالان دو کشور برای سازندگی و برداشتن یک گام مشترک در عرصههای اقتصادی، علمی و فرهنگی با موانع تحریم ظالمانه خارجی مواجه است و به سختی پیش می رود، متاسفانه شاهدیم که یک ستون نویس روزنامه می تواند با یک سرمقاله و خط و نشان کشیدن در عالم خیال، ستون نویسان کشور دیگر را برای ضد حمله و ضرب شست نشان دادن رویا بافانه به صف درآورد.
شاید فعلاً نتوان مانع از این فضا سازیهای رسانهای شد، اما جا دارد که اهل خرد و انصاف و آینده اندیشان دو کشور نیز سهم خود را در رسانه ها افزایش دهند و از تصویر روشن آینده که منافع ما در گرو آن است غبار روبی کنند.
در زمان حاضر نیاز وافری به حمایتهای سیاسی- فکری از روندهای تعامل و گفتگو بین دو کشور وجود دارد. چنانچه دوستداران روابط دو کشور، بازرگانان، دیپلماتها و سیاستمدارن منصف نظری به تحولات چشمگیر دو دهه گذشته روابط ایران و ترکیه بیاندازند، تائید خواهند کرد که دو کشور می توانند در کنار هم ثروتمندتر، قدرتمندتر و عزتمندتر زندگی کنند.
آنها میتوانند اذعان کنند که خواسته ملت های دو کشور از دولتهای خود همکاری و تعامل، کاستن از رقابت و پرهیز از تقابل بوده و هست. بدیهی است که حرکت در چنین مسیری در نظام بینالملل کنونی آسان نخواهد بود.
همانگونه که خانوادهها و دولتهای ملی هم در داخل خود ناملایمات دارند، کشورهای همجوار نیز برای نیل به فضیلت همسایگی با مشکلاتی مواجهند که غلبه بر آنها هنر رهبران خردمند و آیندهنگر است.
انتهای پیام/