اشعاری تقدیم به کریم اهل بیت(ع)|نجف برای علی، کربلا برای حسین/ مدینه خادمی مادرش نمود حسن

اشعاری تقدیم به کریم اهل بیت(ع)|نجف برای علی، کربلا برای حسین/ مدینه خادمی مادرش نمود حسن

عرض ارادت شاعران به درگاه منور امام حسن مجتبی علیه‌السلام در قالب چند شعر آیینی منتشر می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به مناسبت 28 صفر و سالروز شهادت امام حسن (ع) چند سروده آیینی تقدیم می‌شود. 

محمود ژولیده

بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست
جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست

گر چه نمکِ سفره هر فیض حسین است 
بی‌نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست 

بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش
هیهات، حسین از حسن اَفضل‌شدنی نیست 

روزی که همه فکر حسابند و کتابند 
مهمان حسن، هیچ معطل‌شدنی نیست 

هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا
بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست 

یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش 
گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست 

یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است 
عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست 

با درد بسازید که آیاتِ غریبی است 
هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست 

غم‌های دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود
شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست 

یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل
تفسیر بر این روضه مُجمل شدنی نیست

از سوده الماس جگر لکّه بگیرد
زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست

محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم
این غصه برای دلِ ما حل شدنی نیست

نفیسه سادات‌موسوی

فقیر آمد سراغش سیر برگشت
سفیه ساده، با تدبیر برگشت 

کرامت خواست سر بالا بگیرد 
حسن را دید و شد تحقیر، برگشت 

هزاران حیله‌ی آل امیه 
برای جنگ، بی‌تاثیر برگشت

خدا تنها خبر دارد که دستش 
کجاها رفت تا شمشیر، برگشت

چه آمد بر سرش در کوچه آن روز
 که کودک رفت اما پیر برگشت

مسیر خانه تا مسجد،کم، اما
حسن با مادر خود دیر برگشت

نوشتند او میان کوچه دق کرد 
فقط با معجزه، تقدیر برگشت

برای زینب عاشورا شد آغاز 
چو تابوت حسن با تیر برگشت

قاسم نعمتی

مرام و معرفتش مادرانه بود حسن
به فکر صحن و سرا و حرم نبود حسن

نجف برای علی، کربلا برای حسین
مدینه خادمی مادرش نمود حسن

تمام راه نجف تا به کربلا دیدم
نوشته اند ملائک به هر عمود...حسن

 گمان کنم که به گوشم به‌جای لالایی 
به گریه مادرم آهسته می‌سرود حسن

کسی که داده همیشه زقعر چاه گناه
مرا به عرش خدا یه شبه صعود حسن

به روی باز شده همدم ِ جزامی‌ها
کریم شهر مدینه خدای جود حسن

همه زمین و زمان ذکرشان درود، حسین
ولی رسول خدا داد زد درود ...حسن

شتر سوارِ جمل پیش پاش زانو زد
نشانده آتش فتنه در این فرود حسن

زمان دفن چه خالی نمود عقده‌ی خویش
خدای نگذرد از آن زن حسود حسن

 به تیر و زهر چه حاجت به کودکی کشتند
میان کوچه به آن سیلی ِ یهود؛ حسن

ز کوچه مادر خود جمع کرده و برده
به گوش پاره شده، صورتی کبود، حسن

سید پوریا هاشمی

صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری..
خبر ز گریه عشاق در سحر داری

به گردن تو فتاده همیشه زحمت من
ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن

بگو که ای شه بی‌کس گدای دربه دری...
پیام داده به این آستان به خون جگری

که قبر خاکی تو گرچه آتش دلهاست
غریب ماندن تو باطنا به گردن ماست..

مگر نه اینکه تو در قلب‌ها حرم داری
به قلب سینه زنان گنبد و علم داری

مگر قرار نشد کمتر اشتباه کنیم
برای خاطر عشق تو کم گناه کنیم

بکاء ما همه تبدیل بر تباکی شد
مزار تو به دل شیعه نیز خاکی شد

به جای تو سوی آتش شتاب کردم من
به سهم خود حرمت را خراب کردم من

کریم هستی و عالم به تو بدهکارند
تو بی‌حرم شدی اما همه حرم دارند

حرم نداری نه! تو حرم نخواسته‌ای
ز روزگار خودت غیر غم نخواسته‌ای

بقیع سینه زن روضه‌های افلاکی‌ست
بقیع روضه مکشوف چادر خاکی‌ست

گلاب یعنی تو اضطراب یعنی تو
و بعد فاطمه خانه خراب یعنی تو

ز حلقه‌ی تو همان کودکی نگین افتاد
همین که مادرتان پشت در زمین افتاد

به باغ عاطفه‌ها بی‌امان شرر می‌رفت
بروی شاخه گلی پای چهل نفر‌ می‌رفت

به کینه دلشان هیچ دست رد نزدند
دگر به هیچ زنی اینچنین لگد نزدند

انتهای پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران