انتشار به بهانه پخش "در لباس سربازی"| حمایت امام از ارتش در نخستین روزهای انقلاب: ما ارتش را میخواهیم
امام خمینی در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و در برابر فشار گروههای سیاسی و حتی دانشگاهیان وبرخی انقلابیها از ارتش حمایت کرد که بخشی از آن در مستند "در لباس سربازی" نشان داده شد.
به گزارش خبرنگار گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم، مستند «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبههها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیرماه سال 60 است. قسمت نخست این مستند شب گذشته از شبکه یک و khamenei.ir پخش شد. قسمتهای دوم و سوم نیز ساعت 20 امشب و فرداشب پخش خواهد شد.
در این مستند، برخی تصاویر، فیلمها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفتهی آیتالله خامنهای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است. یکی از این اسناد صوت گفتگوی امام خمینی در خصوص ارتش پس از انقلاب اسلامی و مخالفت ایشان با انحلال ارتش است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
این سخنان مربوط به روز 27 بهمن سال 57 در مدرسه علوی و در دیدار با 150 نفر از استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان و در گفتگو با نماینده آنان است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
«نماینده دانشگاهیان: عرض کنم که مسئلۀ دوم راجع به ارتش است. این ارتش همه میدانیم طوری ساخته شده بود که نظام شاهنشاهی را حفظ بکند، نه برای دفاع از مردم.
امام: قبل از اینکه شما بفرمایید، این هم حل شد! همین امروز آقای قرنی را من فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی هم آمد اینجا؛ که او از دولت باشد، او هم که رئیس [ستاد]. بنا بر این شد که در همین هفته این طبقۀ اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینیها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمیخواهیم ـ که همچه چیزی نمیگویید ـ ما ارتش میخواهیم، ما ژاندارمری میخواهیم، ارتش میخواهیم، شهربانی میخواهیم؛ همۀ اینها را میخواهیم. ما باید این طبقۀ اول، امرا و ـ نمیدانم ـ اینهایی که با فساد آمدهاند روی کار و خودشان هم اکثراً ـ البته همه نه، اما اکثراً ـ فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشستهشان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینیها؛ پایینیها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد ببینیم افراد چطوریند. این الحمدلله حل شد.
نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهم، از سرهنگ به بالا را تا شاه یکی یکی اینها را نمیشناخته و کثافتکاریشان با خیانتشان مشخص نمیشده، اصلاً به آنها درجه نمیداده.
امام: عرض میکنم مسائل قضایی یک مسائل شرعی است. مسائل قضایی یک مسائلی است که با ـ مثلاً ـ عصبانیت، با دشمنی، با بدبینی، با اینها نمیشود. یک مسائل قضایی است که انشاءالله یک دادگاه قضایی، همین امشب شاید یا فردا تأیید بشود برای محاکمۀ اینها. اینها باید روی موازین درست بشود. من فرض کنید با یک کسی بد هستم، قاضی نمیتواند به اینکه شما با او بد هستید ترتیب اثر بدهد. آن روی موازین شرعی است که هر کس ثابت شد آدم کشته میکشندش؛ هر که ثابت شد که دزدی کرده [مال] دزدی را از او میگیرند، تعزیرش میکنند حدش میزنند؛ هر که ثابت شد که فلان کار بد را کرده درستش میکنند. ان شاءالله این هم الآن در دست اجراست.
نماینده دانشگاهیان: حاج آقا مسئلۀ خیلی مهم در ارتش این است که ارتش با سیستم کنونی که وجود دارد، یعنی آن روابط و ضوابطی که بین افراد مختلفش هست، دیگر هیچ جنبۀ اسلامی ندارد و نمی تواند برقرار بماند
امام: اینطور نیست که اشخاص نباشند، اشخاص مُسْلم نباشند؛ اشخاص درجات پایین دیگر به آن فساد نیستند که آن بالاییها بودند. فسادْ هر چی بود مال آن طبقات اول بود. این طبقۀ پایین آن فساد را ندارد. الآن نمیشود آقا ما بگوییم که ارتش برود ... ما [باید] این ارتش را به یک صورت نگهش داریم. آن طبقۀ اول را بیرون کنیم. طبقات اول، از سرلشکر به بالا بیرون بروند؛ و بعد این طبقات پایین را یک سازمانی به آنها بدهند. بعد برویم سراغ افراد ببینیم اگر یک فرد غیرصالح است کنار بزنیم، فرد صالح جایش بگذاریم. این مسئلهای نیست که حلش بزودی [باشد]؛ مثلاً همین امشب مثلاً شاه رفته، فردا همۀ کارهای ما درست بشود! همۀ کارها را خراب کردهاند و رفتند. حالا شما باید این خرابیها را آبادش کنید.
نماینده دانشگاهیان: نظرتان در مورد اینکه ما یک ارتشی ملی را سازمان بدهیم چیست؟ به جای اینکه این ارتش را بیاییم زحمت بکشیم باز بودجه برایش بگذاریم؟
امام: این تدریج میخواهد؛ عرض میکنم تدریج میخواهد آقا. این نمیشود الآن ما بگوییم ارتشی که نظام دیده و نظم دیده کنار برود، ارتشی بینظام میخواهیم! نمیشود این، باید بتدریج بشود. باید [نیروی مردمی] درست نظام پیدا بکند، بعد تبدیل بشود آن ارتش به این ارتش. اما همین طوری نمیشود این کار را کرد.
امام خمینی از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی بر بقای ارتش و لزوم پاکسازی آن تاکید کردند و در مقابل خواست چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق ایستادند.
نماینده دانشگاهیان: حاج آقا نظام بر مبنای ترس ...
امام: آقا! من خواهش میکنم از شماها که آن تندی جوانیتان را یک قدری کنار بگذارید... من خودم هم جوان بودم! یک توقعاتی جوانها دارند که این توقعات از باب آن انرژی که در آنها هست، از باب آن قدرتی که در آنها هست، میخواهند همۀ مسائل یک شبه حل بشود. اینطور نیست مسائل. مسائلْ اشکالدار است، مشکل است الآن. الآن هر جای مملکت دست بگذاری آشوبی است؛ مقدم است بر همۀ کارها که این آشوب رفع بشود. این آشوب باید با قوای انتظامی، با زمینۀ قوای ملی ـ اینها با هم ـ حل بشود. ما هم که الآن یک قوای ملیِ نظام دیده که نداریم؛ قوای ملی چریکی است. این قوای ملی چریکی الآن دارند کار هم میکنند؛ خیلی هم خوب کار میکنند. اینها را باید با قوای انتظامی و ژاندارمری ـ همۀ اینها ـ همدست بکنیم برای کوبیدن اینهایی که دارند خرابکاری می کنند. آن خرابکارها را کنار بگذاریم و یک قدری آرامش پیدا بکند مملکت؛ بعد برویم سراغ آن مسائل بعدی.
نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهیم، آنچه که مطرح هست افرادی هستند در ارتش ...
امام: سازمان هست. سازمان درست میشود. سازمان ارتش آن وقتی که بوده است، [پیوسته] «شاهنشاه» «شاهنشاه» میکرد. این تمام شد. دیگر کلمۀ «شاهنشاه» رفت! وقتی کلمۀ «شاهنشاه» رفت، دیگر مسئله نیست که حالا صبح تا شب بخواند «شاهنشاه»! تمام شد این معنا. این مسئله از کلۀ سربازها هم بیرون میرود. این مسائل یک قدری مهلت لازم دارد. یک قدری باید با تأنی انجام بگیرد. نمی شود یک مسئلهای که انقلابی است ما بگوییم فوراً انقلاب جلو برود، خراب کند و جلو برود؛ چنانچه شد و بحمدالله انقلاب ایران بهترین انقلابهایی بود که در دنیا واقع شد؛ یعنی ضایعات کم [داشت]. و آن چیزی که ما بردیم، رژیم شاهنشاهی 2500 ساله یا بیشتر را از بین بردید. دست آنها هم از آن کوتاه کردید؛ دست همۀ اجانب را کوتاه کردید از مملکتتان. این آن چیزی است که بردید. ضایعهای که دادید، البته یک هزار نفری هم ما کشته دادیم. در سایر انقلابات اینقدر کشته میدادند، خرابی میشد. ما نباید توقع داشته باشیم که یک انقلابی بشود و آرام باشد و ... ما باید اسم این را «انقلاب سفید» بگذاریم، نه انقلاب شاهنشاهی را. این انقلابِ واقعاً «سفید»، این انقلاب ملی ایران بود که با یک بیست و چهار ساعت یک شاهنشاهی را از بین برد و تمام را به هم ریخت. اما حالا به هم ریخته است این. به هم ریختگی را بخواهید منسجمش کنید وقت لازم دارد. حالا به ما قول دادهاند در همین هفته راجع به ارتش تنظیمش درست بشود. و چیزهای دیگر هم ان شاءالله کم کم امیدواریم درست بشود. خداوند همهتان را حفظ کند؛ موفق باشید.
... اجازه بدهید که من یک خورده استراحت کنم. من خسته شدم. ان شاءالله یکوقت دیگر ... همه با هم دست به هم بدهید برای ساختن. خراب است، زلزله زده است این مملکت! مملکتی که زلزله زده است، همه باید دست به هم بدهند و این مملکت را آبادش بکنند. دست به هم بدهید همه با هم. همه مسئولید، همه مسئولیم. باید دست به هم بدهید. انشاءالله خداوند همهتان را حفظ بکند.»
انتهای پیام/