مصاحبه| تحلیلگر لبنانی: تبدیل تقابل ایرانی-آمریکایی به تقابل آمریکایی-جهانی با هوشمندی تهران
یک تحلیلگر لبنانی در واکنش به اقدام آمریکا در خصوص مکانیزم ماشه تصریح کرد: آمریکا در سایه دولت دونالد ترامپ به یک کشور یاغی و به یک کشور منزوی از لحاظ بین المللی تبدیل شد و به تدریج در حال تبدیل شدن به یک کشور راهزن است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «حسن شقیر» نویسنده و تحلیلگر سیاسی لبنانی در گفتگو با خبرنگار تسنیم نظرات خود را درباره تلاش های آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران از طریق به کارگیری مکانیزم ماشه با وجودی که دیگر عضو توافق هستهای(برجام) نیست و با وجود مخالفتهای بین المللی، بیان کرد.
تسنیم: اروپاییها ادعا میکنند که مخالف نقض قوانین بین المللی از سوی آمریکا از طریق فعال کردن مکانیزم ماشه و به تبع آن مخالف بازگرداندن تحریم ها علیه ایران هستند اما در واقع مخالفت آنها فقط در ادعا و کلامی بوده و تحریم ها علیه ایران همچنان ادامه دارد نظر شما درباره فعال سازی مکانیزم ماشه برای بازگرداندن تحریم ها چیست و آیا ایران باید به این نقش اروپایی ها اکتفا کرده یا باید تصمیمات مناسبی را برای تضمین حقوق خود بگیرد؟
«حسن شقیر»: به طور حتم این مسئله کاملا مشهود است که دولت ایالات متحده در خصوص فعال سازی مکانیزم ماشه خود را در مخمصه انداخته است ، زیرا زمانی مکانیزم ماشه فعال می شود که ایالات متحده باید عضوی از توافق هسته ای باشد، اما این کشور در ماه مه 2018 از آن خارج شد. از این رو بر اساس قطعنامه 2231، فعال سازی مکانیزم ماشه پروتکل ها و مراحل متعددی دارد و برای فعال سازی مکانیزم ماشه حتما باید بخشی از این قطعنامه بود. این در حالی است که دولت ترامپ در ماه مه سال 2018 از توافق هسته ای خارج شد و آمریکا به کشوری خارج از توافق تبدیل شده است و بر اساس قوانین بین المللی حقی برای درخواست از شورای امنیت جهت فعال سازی مکانیزم ماشه ندارد صرف نظر از مسئله حقوقی و قانونی، رئیس شورای امنیت و تمام اعضا چه متحدین آمریکا همچون کشورهای اروپایی و چه کشورهای دیگر از جمله چین، روسیه و تمامی کشورهای جهان به آمریکا نه گفتند و تاکید کردند که این کشور نمیتواند چنین خواستهای را داشته باشد.
درباره عدم همکاری اروپا با تحریم های ایران و حتی ملزم بودن این کشورها به اعطای خسارت به ایران بابت خروج ایالات متحده از توافق هسته ای هم باید بگویم که ایران به خوبی از عجز و ناتوانی اروپاییها آگاهی دارد اما هدف راهبردی هم برای ایران وجود دارد. علت ادامه پایبندی ایران به توافق هسته ای آن است که می خواهد به آمریکا در بعد بین المللی و جهانی ضربه وارد کند. به بیانی واضح تر آمریکا در سایه دولت دونالد ترامپ از یک کشور ابرقدرت به یک کشور یاغی و به یک کشور منزوی از لحاظ بین المللی تبدیل شد و به تدریج در حال تبدیل شدن به یک کشور راهزن است.
وقتی پامپئو تهدید کند که میخواهد کشتیهای ایرانی را مورد بازرسی قرار دهد و بقیه اقداماتی که بیانگر سقوط قهقرایی دولت یاغی فعلی حاضر در کاخ سفید است این مسئله وضوح بیشتری به خود میگیرد.
پس در چارچوب این برداشت طرف ایرانی با هوشمندی خاصی به جای یک رویارویی ایرانی ـ آمریکایی این تقابل را به رویارویی آمریکا با ساختار بین المللی تبدیل کرد، امروز آمریکا تمام جهان را تهدید میکند در صورت عدم پایبندی به مکانیزم حل و فصل اختلاف همه را مجازات خواهد کرد.
تسنیم: در چارچوب آنچه به آن اشاره کردید پیش بینی شما از رخدادهای آتی در بعد روابط بین الملل چیست بعد از این خودکامگی آمریکایی در قبال ایران، جهان به چه سمت وسویی میرود؟
حسن شقیر : تنها کمی بیشتر از یک ماه با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فاصله داریم ما در یک دوره حساس قرار داریم، فکر میکنم که ترامپ به دنبال تحقق نوعی دستاورد پر هیاهو از لحاظ رسانهای در این برهه زمانی است. او می خواهد به نوعی اینگونه نشان دهد که ایران را تحت فشار قرار داده است، اما ایران از زبان رئیس جمهور روحانی و تمام مسئولین این کشور تهدید کرد که اجازه نخواهد داد آمریکا راه را بر کشتیهای نفتکش آن ببندد. تقابل حقوقی یک تقابل آمریکایی ـ بین المللی خواهد بود، زیرا در چنین شرایطی سلاحهای چین و روسیه نیز وارد این تقابل میشود.
به هر شکل آمریکا به دنبال ضربه زدن به فروش تسلیحات روسی و چینی است و درباره تهدید آمریکا به بستن راه کشتیها هم ایران به این اقدام واکنش خوبی نشان میدهد.
پس تا موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ما در برهه زمانی حساسی خواهیم بود، اگر دموکرات ها روی کار آیند ممکن است که آنها به توافق هستهای بازگردند، اما اگر ترامپ در قدرت باقی بماند اعتقاد من این است که این رویارویی در تمام ابعاد محتمل خواهد بود. در اینجا باید به یک مسئله هم اشاره کنم ، فکر میکنم که ایالات متحده دیروز سومین اشتباه راهبردی خود را مرتکب شد.
آمریکا اولین اشتباه راهبردی را در سال 2018 با خروج دولت ترامپ از توافق هستهای مرتکب شد زیرا تصور میکرد که واکنش ایران مستقیم و سریع بوده و با یک اقدام مقابله به مثل در مقابل خروج آمریکا از توافق خود نیز از آن خارج شود. تصور آمریکا این بود که با این کار خود دامی را برای ایران پهن کرده است، اما به مرور زمان مشخص شد که این ایران بود که دام متقابلی را برای آمریکا و دقیقا برای دولت ترامپ قرار داده بود و با اعلام ادامه پایبندی خود به توافق هستهای و تاکید بر اینکه این توافق را با کشورهای 5+1 امضا کرده و یک توافق دو جانبه نیست نقشههای آمریکا را نقش بر آب کرد.
ایران با اعلام این امر که تعهداتش در این توافقنامه در چارچوب قطعنامه 2231 در برابر شورای امنیت است و این شورا با تصویب این قطعنامه برنامه اقدام مشترک را به رسمیت شناخته باعث شد تا اولین اشتباه راهبردی آمریکا رقم خورده و نه تنها در منزوی کردن ایران ناکام ماند بلکه خود به انزوا رفت.
اشتباه راهبردی دوم آمریکا زمانی بود که سعی کرد قطعنامه 2231 را به عنوان قطعنامه مشروعیت بخش به برنامه اقدام مشترک(برجام) نقض کند.
ایالات متحده نگران آن است که ایران از محدودیتهای اعمال شده در خصوص خرید و فروش سلاح آزاد شود ، آمریکا قصد داشت از این روزنه خارج شود و اعلام کند که مخالف برچیدن تحریم های تسلیحاتی علیه ایران بوده بلکه خواهان تمدید این تحریم ها است.
واشنگتن حتی به دنبال آن بود که تحریمهای شدیدتری علیه ایران اعمال شده و این کشور از مسلح شدن و نیز تسلیح متحدانش در منطقه منع شود همچنین به دنبال منع ایران از خرید هر نوع سلاح بود.
هدف دیگر آمریکا متوجه چین و روسیه بود که در انتظار پایان تحریمهای ایران هستند تا این کشور اقدام به خریدهای تسلیحاتی از آنها کند.
به طور حتم تسلیحات چینی و روسیه سلاحهای رقیب تسلیحات آمریکایی و برعکس ایالات متحده فروش تسلیحات این دو کشور بدون هیچ قید و شرطی انجام میشود در حالی که شاهد آن هستیم آمریکا برای فروش تسلیحات خود به کشورهای منطقه شرطهایی را برای متحدان خود قرار میدهد.
اینگونه است که آمریکا میخواست با این اقدام خود ضمن وارد کردن ضربه به ایران ، امنیت رژیم صهیونیستی را هم حفظ و از سوی دیگر بازار تسلیحات روسیه و چین را هم متزلزل کند.
اشتباه راهبردی سوم آمریکا هم زمانی رخ داد که اعلام کرد به دنبال فعال کردن مکانیزم ماشه است ، این مکانیزم بازگشت تحریمها علیه ایران را از طریق سازمان ملل متحد صورت میدهد، اما گرفتار شرارت اقدامات خود شد، چون آمریکا قبلا از توافق هستهای خارج شده بود و قانونا نمیتوانست از شورای امنیت چنین کاری را بخواهد.
همچنین ایران نیز گام هوشمندانهای در این زمینه برداشت و با میزبانی از مدیر آژانس بین المللی انرژی هسته ای و گشودن صفحه جدیدی از همکاری با آن و تاکید بر این مسئله که به دنبال برقراری روابط خوب و مثبت با آژانس بین المللی است نقشه آمریکا را نقش بر آب کرد.
اینگونه بود که آمریکا در این رابطه در گوشه رینگ قرار گرفت شورای امنیت هم از طریق رئیس دورهای اش فقط توانست اعلام کند که هیچ راه قانونی که ایالات متحده بتواند از آن طریق مکانیزم ماشه را فعال کند وجود ندارد. پس من بر این باورم که به طور اخص روسیه از زمانی که به تدریج به عنوان بازیگر جهانی بازگشت در کنار چین به دنبال حفاظت از موسسات سازمان ملل متحد و به شکل ویژهای شورای امنیت است.
روسیه و در مرحله بعدی چین نمیخواهد که شورای امنیت به بازیچهای در دست ایالات متحده تبدیل شود و دستاویز واشنگتن برای مجازات کشورهایی که حاضر نیستند در مدارش قرار بگیرند باشد همچنین نمیخواهد که ابزاری برای محاصره روسیه یا چین شود از این رو معتقدم این مسئله نیز همانند تلاش آمریکا برای برهم زدن قطعنامه 2231 که روسیه و چین با قدرت در مقابل تلاشهای شورای امنیت برای تحمیل خواستههای آمریکا قرار گرفت ، اینجا هم تکرار خواهد شد.
امروز شاهد آن هستیم که روسیه با قدرت در برابر اقدامات آمریکا برای تخریب و برهم زدن قطعنامههای شورای امنیت ایستادگی میکند .باید گفت که آمریکا امروز در مقابل سه گزینه سخت قرار گرفته است. اول : یا باید شکست را که کاملا مشخص و عیان است، بپذیرد. دوم این که یا آنکه تمام جهان را مجازات و تحریم کند که این امر هم غیر ممکن مینماید، زیرا این به آن معنی خواهد بود که دولت ترامپ باید به جای آنکه در یک رویارویی آمریکایی ایرانی باشد از طریق هوش وذکاوت ایران و عملکرد متحدان ایران یعنی روسیه و چین در یک تقابل آمریکایی جهانی قرار گرفته است.
سومین گزینه مقابل آمریکا هم آن است که به توافق هسته ای بازگردد، رئیس جمهور ایران دیروز علنا اعلام کرده بود اگر آمریکا عذرخواهی کند و به توافق بازگشته و تحریم ها علیه ایران لغو کند در مورد همه چیز می توان گفتگو کرد.
انتهای پیام/