شاخصۀ "اعتدال" در کاروان امام حسین(ع)
اگر بهترین تجهیزات و امکانات همراهیات کنند اما مطابق دستور فلشهای نقشه پیش نروی یا از کاروان حسین علیهالسلام جا میمانی کما اینکه عدهای دیر حرکت کردند، نیامدند و از جا ماندگاناند یا آنقدر جلو میروی که به لشکر ابن سعد میرسی.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدرضا عمادی استاد حوزه علمیه و کارشناس مسائل دینی در یادداشتی برای تسنیم با موضوع نگاهی به اعتدال در سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام و نقش آن در کاروان امام حسین علیهالسلام نوشت: عبید انصاری میگوید: من روز قتل خلیفۀ سوم به خانه علی علیهالسلام رفتم. علی از من پرسید: "بیرون چه خبر بود؟" گفتم شرّ بود، خلیفه کشته شد.
امام فرمود: إنّا لله و إنّا إلیه راجعون(1) حضرت ادامه داد: «أَحْبِبْ حَبِیبَکَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ یَكُونَ بَغِیضَکَ یَوْماً مَا وَأَبْغِضْ بَغِیضَکَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ یَكُونَ حَبِیبَکَ یَوْماً ما»(2) در دوستی با دوستت زیادهروی نکن، شاید روزی دشمنت شود و در دشمنی با دشمنت زیادهروی نکن شاید روزی دوستت شود.
علی علیهالسلام پیامدهای پر هزینۀ سیاسی و اجتماعی را با میانهروی از بین میبرد و به انسانها در تمام اعصار میآموزد که راهحل اداره جامعه و تنها راه برونرفت از مشکلات میان اقوام و گروههای فکری، اعتدال است.
حارث همدانی که از یاران با فضیلت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است، وقتی شِکوه کرد که چرا چند دستگی به وجود آمده؛ عدهای دربارۀ شما غلوّ میکنند، عدهای میانهرو هستند و عدهای سردرگم، امام فرمود: «أَلاّ إنَّ خَیْرَ شِیْعَتِی النَّمَطُ الاَْوسَطُ إلَیْهِمْ یَرْجِعُ الْغْالِی وَبِهِمْ یَلْحَقُ الّتالِی» بهترین شیعیان من میانهروها هستند، بالأخره کسانی که جلو رفتند به سمت اینان باز میگردند و کسانی که عقب ماندند خود را میرسانند.
به عبارتی یعنی جلو نزنید و عقب نمانید که رسیدن به گنج، نقشهای دارد، اگر بهترین تجهیزات و امکانات همراهیت کنند اما مطابق دستور فلشهای نقشه پیش نروی یا از کاروان حسین علیهالسلام جا میمانی کما اینکه عدهای دیر حرکت کردند، نیامدند و از جا ماندگاناند یا آنقدر جلو میروی که به لشکر ابن سعد میرسی و شمشیر به سوی حسین علیهالسلام میکشی کما اینکه خوبانی در اثر تندرویها، حسین علیهالسلام را از دین رسولالله(ص) بیرون دانستند و همراه با سپاه یزید، بدن مطهر پسر رسول خدا را مظلومانه میان دشت تفتیدۀ کربلا قطعه قطعه کردند.
1ـ انساب الاشراف، ج6، ص216
2ـ نهجالبلاغه، حکمت 268
3ـ امالی مفید، ص33
انتهای پیام/