جنگ عربستان در یمن|چرا حکومت سعودی درصدد حمایت از مزدوران اماراتی در یمن است؟
رژیم حاکم بر عربستان بنا به چندین دلیل داخلی و خارجی تلاش میکند تا فعلا موضع نرمی در قبال امارات داشته و درصدد حمایت از شورای انتقالی جنوب یمن است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بحران یمن با سرنگونی «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور سابق این کشور آغاز شد. در همین برهه از زمان بود که «بن علی» در تونس سقوط کرد.همچنین دولت «حسنی مبارک» در مصر نیز منحل و مداخله سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در لیبی برای سرنگونی «قذافی» آغاز شد.
منطقه با سرعتی در حال تغییر بود و موج تحولات به سوی برخی کشورهای خلیج فارس در شرق حرکت می کرد که منجر به اضطراب و وحشت ریاض شد.
تحولات منطقه عربی موسوم به «بهار عربی»، قبل از وقوع جنگ دریمن، عربستان را از جانب غرب تهدید میکرد. زمانیکه یمنیها با اعتراضات خود خواستار سرنگونی کامل علی عبدالله صالح که متحد عربستان بود، شدند،تهدیداتی درمرزهای جنوبی برای مقامات سعودی ایجاد شد.
تفسیر ریاض از انقلابهای مختلف بهارعربی متفاوت و غالباً نامفهوم بود. در حالیکه تونس به عنوان یک انقلاب مردمی دیده میشد ، مقامات سعودی معتقد بودند که تغییرات در مصر نتیجه طوفان کاملی است که در آن منافع ارتش مصر در رد تلاش مبارک برای انتقال ریاست جمهوری به پسرش با تب انقلابی که منطقه را فرا گرفته بود،آمیخته شد.
اما در لیبی ، عربستان سعودی نگران حمایت گسترده قطر از جنبش های ضد رژیم عربستان بود و دوحه را به استفاده از رسانه ها برای انتقال خشم عمومی در برابر مخالفان خود متهم کرد تا ظهور «اخوان المسلمین» را به عنوان یک قدرت جدید منطقه ای تسهیل کند.
تحولات منطقهای و وسوسههای عربستان برای گسترش نفوذ در خاورمیانه
عربستان در تلاش برای مهار گسترش جنبشهای مردمی نوظهور در مرزهای جنوبی خود ، ابتکار عمل را تحت عنوان شورای همکاری خلیج فارس برای انتقال قدرت مذاکره ، با هدف تأمین امنیت مرزهای جنوبی آغاز کرد. با این حال علی عبدالله صالح این ابتکار عمل را به دلیل امتناع ریاض از حمایت کامل وی در برابر تظاهرات کنندگان رد کرد.
با اعتراضات در یمن اوضاع منطقه تغییر یافت.در ابتدا «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر به حکومت حسنی مبارک پایان داد و طوفانی در مقابل اخوان المسلمین در تونس برانگیخت که این گروه به دنبال بهرهگیری از تحولات مصر بودند.
در نتیجه ، یک گفتوگوی ملی آغاز شد که در آن حزب «النهضه» در تونس نخست وزیری را ملغی کرد. در لیبی ، اسلامگرایان شورای امنیت ملی از محیطی که اسلحه در دسترس همگان باشد و شبه نظامیان بدون مجازات و به ویژه با توجه به افزایش نارضایتی مردمی فرار میکنند، ابراز نگرانی کردند. بنابراین با نزدیک شدن به پایان دستورات کنگره ملی ، اسلامگرایان شروع به کشف راه حلهایی برای جلوگیری از احتمال برگزاری انتخابات کردند.
در سال 2015 عربستان سعودی ائتلافی از کشورهای عربی برای مداخله نظامی در یمن تشکیل داد و به این ترتیب جنگ ویرانگر یمن آغاز شد.
اما طولی نکشید که اختلافات در ائتلاف سعودی آغاز شد و پس از آن امارات متحده به حمایت از جداییطلبان در جنوب یمن پرداخت. حمایت مداوم ابوظبی از شورای انتقالی جنوب در اواخر سال 2019 صراحتا آشکار بود، همانطور که هواپیماهای خود را برای بمباران نیروهای دولت مستعفی یمن که به دنبال بازپس گرفتن عدن از سیطره شورای انتقالی جنوبی برای تسهیل بازگشت منصور هادی بودند،ارسال کرد. این امر ناظران را سردرگم کرد؛چراکه این تعبیر به عنوان ضربه ای برای عربستان بود. با این حال ، حتی اگر عربستان قاطعانه متعهد به بازگرداندن دولت هادی باشد ، نمیتوانست به سادگی از متحد اصلی خود یعنی امارات جدا شود.
منافع مشترک عربستان با ابوظبی به مهار لیبی ، مصر ، سودان ، عراق و مهار ترکیه گسترش مییابد. این دو کشور تقریباً در همه مسائل بحث برانگیز منطقهای ثابت قدم بودهاند ، به این معنی که ابوظبی از حمایت هادی و دولت او فراتر رفته و ریاض به دلیل اتفاق نظر گسترده در راستای منافع دو طرف تمایل بیشتری به سازش با ابوظبی خواهد داشت.
«محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی به دلیل فشارهای آمریکا نقش اساسی در به رسمیت شناختن «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی داشته است.
عربستان ممکن است از اقدامات ابوظبی نگران شود.اما نبود گزینههای معتبر در راستای منافع سعودی بدان معنی است که همکاری با امارات بهترین گزینه برای ریاض خواهد بود.
با توجه به اینکه یک پوشش رسانه ای قوی بر بحران ضد بشری ناشی از جنگ نظامی فجیع عربستان در یمن متمرکز است و نیز عربستان نتوانسته در دستیابی به هدف اصلی خود یعنی دور کردن انصارلله از صنعا پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ طولی نکشید که عربستان به دلیل خدشه دار شدن چهرهاش در میان افکار عمومی و انتقاد گسترده از نقش آن در یمن، به حالت فرسایش درآمد.
ریاض معتقد است که داوطلبانه وارد جنگ با یمن نشده است؛چرا که بن سلمان از پیامدهای وخیم جنگ «خالد بن سلطان» پسرعمویش با انصار الله در سال 2009 آگاه بود در حالیکه این جنگ موفقیتی برای خالد بن سلطان در برنداشت.
علاوه بر این ، بن سلمان در ابتدای جنگ در یمن احساس امنیت نمیکرد؛چراکه درگیر جنگ داخلی شدید با رقبای قدرتمندی همچون «محمد بن نایف» بود.
اما مداخله عربستان در یمن سرانجام خسارات گستردهای به زیرساختهای یمن وارد کرد و منجر به قحطی و بیماریهای لاعلاجی در این کشور شد که این فاجعه انسانی هنوز هم به دنبال تشدید جنایتهای عربستان ادامه دارد.
در آخرین تلاشهای سیاسی برای پایان دادن به بحران یمن ، انصارالله آماده مذاکره با سازمان ملل شد.
پیروزیهای انصارالله و افزایش نگرانی سعودیها
در همین زمان انصارالله توانایی بالای خود را درمقابله با ریاض نشان داد و همین امر موجب شد که عربستان منافع خود را در پایان دادن به جنگ با یمن بداند در حالیکه به هدف اصلی مبنی بر از بین بردن انصارلله در منطقه نرسیده است.
عربستان اگر بخواهد به جنگ با یمن پایان دهد دولت مستعفی یمن در وضعیت اسفباری قرار خواهد گرفت .در چنین حالتی به اعتقاد عربستان اتحاد ریاض با شورای انتقالی جنوبی میتواند در محدود کردن نفوذ جدید انصارلله در یمن مفید باشد.
مقامات سعودی میدانند که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درباره انتخاب آتی ریاست جمهوری آمریکا نگران است و احتمال اینکه «جو بایدن» کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا در این انتخابات پیروز شود،وجود دارد.
ریاض از حمایت آمریکا مبنی بر تلاش برای بازگرداندن دولت مستعفی یمن اطمینان ندارد.همچنین عربستان با موافقت جمعی مبنی بر مجازات بن سلمان به دلیل استفاده از جنگ نفتی علیه آمریکا و همچنین قتل فجیع «جمال خاشقجی» روزنامه نگار سعودی و نقض حقوق بشر در جنگ یمن روبرو است.
بنابراین عربستان برای آمادگی با چنین رویدادی معتقد است که در صورت پایان دادن به جنگ ،حمایت از شورای انتقالی جنوبی میتواند برایش مفید باشد.
درهمین راستا سخنان منصور هادی در تاریخ 27 ژوئن درباره ریاض با محکومیت تصدی شورای انتقالی از «سقطری»نشان میدهد که عربستان متعهد به حفظ نتایج توافقنامه موسوم به « ریاض» (توافق نامهای که به منظور پایان دادن به درگیری های جنوب یمن در عربستان میان شورای انتقالی و دولت مستعفی یمن امضا شد) و میانجیگری میان منصور هادی و رهبری شورا انتقالی جنوبی است.
در حال حاضر سناریوی ایدهآل برای عربستان بازگرداندن دولت شناخته شده بین المللی و خروج انصارلله ازصنعا است که با توجه به افزایش تواناییهای نظامی انصارالله و تغییر معادلات جنگ کاملا بعید به نظر میرسد.
با این حال ، با تشدید اختلافات در یمن ، اعتماد جامعه جهانی به مشروعیت دولت هادی و تمرکز آن بر مهار بحران بشردوستانه کاهش یافته وعربستان ممکن است دریابد که به جای اصرار بر بازگرداندن دولت هادی، حساب کردن روی شورای انتقالی جنوبی ، مطمئن ترین گزینه برای حفظ کنترل امور در یمن است .
انتهای پیام/