توافق ایران و چین از نگاه تحلیلگر ترکیه: شرایط منطقهای و جهانی ایران بهتر خواهد شد
اگر از منظر استراتژیک به اهمیت توافق همکاری ۲۵ساله ایران و چین نگاه کنیم٬ متوجه میشویم که این توافق بیش از هر چیزی به استراتژی و سیاستهای آمریکا در منطقه ضربه زده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ این روزها٬ توجه اغلب کارشناسان و تحلیلگران ترکیه بهسوی مسائلی همچون تحولات لیبی و همچنین حواشی پیرامون تغییر کاربری ایاصوفیه جلب شده است.
اگر نگاهی به روزنامهها و پایگاههای خبری و تحلیلی اینترنتی ترکیه بیندازیم٬ متوجه میشویم که این دو موضوع٬ بسامد و نقطه تکرار اغلب دهها و صدها تحلیل سیاسی روزهای اخیر هستند.
اما در این میان٬ تحلیلگران دیگری نیز هستند که به مسائل پیرامونی ترکیه توجه دارند. یکی از آنان٬ نهاد علی اُزجان٬ تحلیلگر و ستوننویس مشهور روزنامه ملیت چاپ آنکارا است که در ستون امروز خود٬ به بررسی اهمیت موضوعی بهنام توافق همکاری ایران و چین پرداخته است.
نهاد علی اُزجان٬ یکی از افسران ارتش ترکیه بود که در سال 1998 میلادی بهدرخواست شخصیاش از ارتش بازنشسته شد و در رشته حقوق دکترا گرفت.
او نخستین چهره دانشگاهی ترکیه است که تز دکترای خود را در مورد پ.ک.ک. نوشته است. او پس از مدتی فعالیت بهعنوان وکیل مدافع٬ وارد حوزه تحلیل رسانهای شد و بیشتر بهعنوان کارشناس ارشد حوزههای امنیتی شناخته میشود و از چند سال پیش تاکنون در ملیت قلم میزند و پای ثابت گفتگوهای زنده در اغلب شبکههای تلویزیونی ترکیه است.
ازجان پیشتر هم کتابی با موضوع «آینده ایران در منطقه و پیشنهادهایی برای ترکیه» نوشته و در آن بر اهمیت نقش ایران در معادلات منطقه٬ تأکید کرده است.
ضربه ایران و چین به استراتژی آمریکا
ما در ترکیه٬ در شرایطی بهسر میبریم که با لیست بلندبالایی از موضوعات مهمی مواجه شدهایم که هر کدام از آنها٬ بهنوعی میتوانند حواس ترکیه را پرت کنند. این لیست٬ مجموعهای از مسائل داخلی و خارجی است و بخشی از این مسائل٬ بهراستی موجب غوغا و هیجان خاص شده است.
برای توصیف بخشی از دلمشغولیها و دغدغههای مهم ترکیه باید بگوییم٬ در زمان حاضر با مشکل بزرگی بهنام شیوع گسترده ویروس کرونا مواجه هستیم که بر اقتصاد کشور نیز تأثیر گذاشته و دارای ابعاد روانشناسی اجتماعی بسیار مهمی است.
از این گذشته بخش قابلتوجهی از قدرت و تمرکز ترکیه صرف آن شده است که بر این پروندههای مهم تمرکز کند:
رقابتها و تنشهای کوچک و بزرگ شرق مدیترانه.
تحولات شتابان لیبی.
مسائل مرتبط با سوریه.
ادامه درگیریها در عراق.
تغییر کاربری موزه ایاصوفیه به مسجد و حواشی بینالمللی پیرامون آن.
اما اینها فقط لیستی از موضوعاتی هستند که دقت و توجه همه را جلب کرده است و شامل تمام مسائل داخلی یا تحولات پیرامونمان نمیشود.
از جمله میتوانیم به تحول مهمی اشاره کنیم که طی روزهای اخیر در برخی از رسانههای غربی به آن اشاره شده و بهباور من اتفاق مهمی است. ماجرا از این قرار است که ایران و چین٬ قدم در راه یک توافق بلندمدت گذاشتهاند.
اگر شما هم تحلیل مفصل روزنامه نیویورک تایمز را خوانده باشید به اهمیت توافق 25ساله برای همکاری بین ایران و چین پی بردهاید.
قرار است بین این دو کشور همکاریهای گستردهای صورت بگیرد که مهمترین بخش آن٬ مبتنی بر سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در ایران است.
البته این توافق یکشبه حاصل نشده و این دو کشور مدتهاست که درباره ابعاد آن گفتگو میکنند و پس از مذاکراتی طولانی به مرحلهای رسیدهاند که قرار است یادداشت همکاری بین آنها امضا شود.
بر اساس آنچه در برخی از رسانهها منتشر شده، حوزههای همکاری 25ساله بین ایران و چین بسیار گسترده است و شامل بخشهایی همچون تجارت٬ اقتصاد٬ سیاست٬ فرهنگ٬ امنیت٬ ارتباطات٬ راهسازی٬ مخابرات و حوزههای سایبری میشود.
قرار است چین در ایران بنادر و مناطق آزاد تجاری بسازد٬ ایران را با تجهیزات اینترنت جی5 مجهز کند و این کشور٬ از خدمات سامانه ناوبری بیدو نیز برخوردار شود.
ممکن است با خواندن این سطور بگویید که چنین معاهداتی بین اغلب کشورها منعقد میشوند و همکاریهای گسترده سیاسی٬ اقتصادی و امنیتی بین کشورهای مختلف٬ خبر عجیبی نیست، اما آنچه باعث میشود انتشار خبر توافق بلندمدت بین ایران و چین٬ اهمیت خاصی پیدا کند٬ اشاره به این دو موضوع است که این همکاری٬ هم از منظر روابط چین و آمریکا و هم با توجه به اختلافات و تنشهایی که بین ایران و آمریکا وجود دارد٬ اهمیت ویژهای پیدا کرده است که آن را متفاوت جلوه میدهد.
در این چارچوب پیش از هرچیز باید به این موضوع توجه کنیم که زمانبندی اعلام آغاز این همکاری اهمیت ویژهای دارد.
چین در شرایطی با ایران پای میز مذاکره نشسته است که آمریکا با سلاح و فشار تحریم اقتصادی٬ تلاش کرده ایران را منزوی کند و اقتصاد این کشور را با مشکلات بزرگی روبهرو کند.
اما ایران با استفاده از شرایط خاص جغرافیایی و سرزمینی و بهرهمندی از ژئوپولیتیک خاص٬ عملاً میتواند از ظرفیتهای چین برخوردار شود، چرا که ایران٬ بخش مهمی از پروژه بزرگ «یک جاده یک کمربند» است و میتواند از توانمندیهای سیاسی و اقتصادی چین بهخوبی بهره بگیرد.
در چنین شرایطی چین خواهد توانست بهشکل درازمدت٬ با ایران٬ وارد عرصه همکاری متقابل سیاسی٬ نظامی٬ اقتصادی و امنیتی شود و شاهد ایرانی باشیم که از هر زمانی باثباتتر است.
باید به این نکته مهم توجه کنیم که چین در حوزه صنایع و دیگر حوزهها٬ نیاز فراوانی به واردات نفت و گاز دارد و 75 درصد از نفت مورد نیاز خود را از خارج تأمین میکند،
به همین خاطر طبیعی است که چین نگاه خاصی به ایران داشته باشد.
با توجه به این که شیوع گسترده ویروس کرونا٬ بازارهای جهانی نفت را تعطیل کرده است٬ چین از سیستم عظیم ترانزیتی خود بهره خواهد گرفت و در سایه همکاری با ایران٬ امکانات ویژهای برای تأمین نفت و گاز بهشکل مناسب خواهد داشت.
اگر از منظر استراتژیک به اهمیت توافق همکاری 25ساله ایران و چین نگاه کنیم٬ متوجه میشویم که این توافق بیش از هر چیزی به استراتژی و سیاستهای آمریکا در منطقه ضربه زده است، چرا که آمریکا تلاش کرده است با استفاده از تحریم اقتصادی و دیگر امکانات و کارتهای فشار٬ ایران را در شرایط دشواری قرار دهد، اما حالا توافق با چین باعث شده است که تمام موازنه به هم بخورد و سیاست آمریکا در منطقه بهشدت لطمه ببیند،
در نتیجه مجالی فراهم خواهد شد که ایران در شرایط بهتری قرار بگیرد و بتواند از این به بعد٬ نهتنها در خاورمیانه بلکه در تمام جهان بهشکل جدی در برابر آمریکا قدرتنمایی کند و با این اقدام کاری کرده است که سیاستهای آمریکا را به چالش بکشد.
بگذارید برایتان مثالی بیاورم؛ یکی از نخستین و بدیهیترین دستاوردهای توافق دفاعی و نظامی بین ایران و چین در سال 2016 میلادی٬ این بود که ایران در خاورمیانه قدرت بیشتری گرفت و توانست با استفاده از امکانات جدید٬ کاری کند که حوزههای سیاسی و دفاعی منطقه دچار تحول شود و در لبنان٬ سوریه٬ یمن و مناطق دیگر٬ در برابر عربستان سعودی و دیگران بهعنوان بازیگر قدرتمندتری مشاهده شود.
در همان شرایطی که باید به تأثیرات همکاری بلندمدت چین و ایران و منطقه بیندیشیم این را هم فراموش نکنیم که نتایج انتخابات 2020 میلادی آمریکا بر تمام منطقه تأثیرگذار خواهد بود و انتخاب یا عدم انتخاب ترامپ میتواند شرایطی فراهم آورد که برای کشورهای منطقه مجموعهای از مخاطرات و فرصتهای جدید شکل بگیرد،
به همین خاطر بد نیست گهگاه از چارچوب گفتگوهای روزمره و موضوعات کوتاهمدت خارجشویم و نگاهی به تحولات مهم کشورهای پیرامون بیندازیم.
منبع: روزنامه ملیت
انتهای پیام/+