گزارش| کارگران فصلی ارومیه در ایام کرونا چگونه زندگی خود را سپری میکنند؟
گروه استانها_سفره کارگران که همواره یکی از ضعیفترین اقشار جامعه هستند کوچک بوده و هست و فراهم کردن زمینه مناسب برای کار و فعالیت قشر کارگر و حمایت از آنان در آشفته بازار اقتصادی تا حد زیادی در تامین رفاه زندگی این قشر از جامعه مهم و اثرگذار است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، هر روز صبح با گذر از میدان خاتمالانبیای ارومیه کارگرانی را میبینیم که از سپیدهدم، دور میدان جمع شده و دنبال روزی حلال هستند، از زمانهای گذشته این میدان محل تجمع کارگران دستمزدی بود و هر کسی که دنبال کارگر باشد بیشتر به این مکان سر میزند.
اگر مسوولان گذری به این مکان داشته باشند خواهند فهمید که درد این قشر از جامعه نان خالی است و بس، چه بسا روزهایی که پدر خانواده با شرمندگی تمام و دستخالی روی برگشتن به خانهاش را ندارد و با شیوع کرونا نیز سفره خالی آنان خالیتر شده است.
نیم ساعت اگر کنار میدان توقف کنی خواهی دید که با توقف یک خودرو همه به سوی او میدوند چون میدانند که این فرد ممکن است فقط به یک یا دو کارگر نیاز داشته باشد اما همه اطراف خودرو جمع شده تا شاید از بیکاری امروز خلاص شوند.
در بین این افراد، سالخوردگان و نوجوانان بیشتر دل هر آدمی را به درد میآورند، خبرنگار تسنیم نخست سراغ سالخوردهترین فرد میرود که دستان پینه بسته و کمر خمیدهای دارد.
مخارج کل خانواده با من است/همسرم بیمار است
«جواد» مرد سالخورده با آهی سوزناک دستی بر روی ریشهای نامرتب خود میکشد و با اندوه میگوید: زنم از چندین سال پیش به دلیل عمل ناموفق دیسک کمر زمینگیر شده است و از دو فرزند پسرم، یکی کارگر شهرداری و دیگری دستفروش است و به سختی مخارج خانواده خود را در میآورند و دخترم نیز به دلیل اعتیاد شوهرش از او جدا شده و همراه دو فرزندش در کنار ما زندگی میکنند و به دلیل مریضی مادرش، نتوانست برای خود کاری پیدا کند و اکنون مخارج آنان نیز با من است.
این پیرمرد در ادامه میگوید: سالها است که به دلیل نبود شغل مناسب تصمیم گرفتم کارگری کرده و مخارج زندگی خود و خانواده را تأمین کنم و این روزها نیز به خاطر شیوع کرونا فقط کار در باغات آن هم برای جوانان فراهم است و در حالت کلی، کار ساختمانی تعطیل یا نیمه تعطیل شده و هر چند روز یک بار کاری پیش میآید و متاسفانه کسی به خاطر سن و سالم سراغی از من نمیگیرد اما با این حال باید کار کنم و شکم خانواده را سیر کنم.
در حین درد و دل کردن با این پیرمرد، نوجوانی که حدودا 14 ساله به نظر میرسد از میان جمعیت با صدای بلند خبرنگار را مخاطب قرار میدهد و میگوید: چندین بار خبرنگاران به این محل آمده و با کارگران مصاحبه کرده و رفتهاند و هیچ گرهای هم از گره این کارگران باز نشده است و شما هم همانند آن خبرنگاران شنونده خوبی هستید تا مطالبهگر خوب، شما هم مانند مسوولان شعار میدهید، برای ما کارگران هم خدا کریم است، بعد صدایش را آرام کرد و گفت: بهتر است بند و بساط خود را جمع کرده و از این محل بروید.
به سراغ وی رفته و به صورت آفتاب سوختهاش خیره میشوم، اسمش را که میپرسم، نخست از حرف زدن با خبرنگار امتناع میکند اما با اصرار به خبرنگار میگوید: پدرم کارگر یکی از شرکتهای مواد غذایی در ارومیه بود، اوایل حقوقش کفاف زندگیمان را به راحتی میداد و زندگی خوب و آرامی داشتیم اما به تدریج با افزایش قیمتها فقط خرج خانه و اقساط بانکی را میتوانست پرداخت کند.
آرزویم خرید یک مسکن برای پدر و مادرم است
وی ادامه داد: متاسفانه در این شرایط، چندین ماه کرایه خانه عقب افتاد، صاحبخانه صدایش درآمد که اگر این ماه کرایه خانه پرداخت نشود وسایل خانه را بیرون میریزد، پدرم با صدای آرام و لرزان به صاحبخانه گفت که صدایش را پایین بیاورد اما گوشش بدهکار این حرفها نبود، همچنان داد و فریاد میکرد و من هم دیگر تحمل تحقیر شدن پدرم را نداشتم و تصمیم گرفتم همپای پدرم کار کرده و کمک حالش بشوم.
این پسر نوجوان افزود:گاهی خدا را به دلیل این بیماری شکر میکنم که باعث تعطیلی مدارس شد چرا که از فرودین ماه توانستهام کار بکنم و حداقل خرج خانه با من باشد و سایر مخارج نیز بر عهده پدرم است که خوشبختانه توانستیم کرایه خانه را پرداخت کرده و آرزویم این است که بتوانم برای پدر و مادر حداقل یک واحد آپارتمان تهیه بکنم.
کارگر دیگری که بیشتر شبیه ورزشکاران بود جلو آمد و گفت: با توجه به افزایش تورم و گرانی بیش از حد بدون شک به کارگران بیش از سایر اقشار فشار وارد میشود و با این حقوق پایین و درآمد ناچیزی که کارگران دارند، نمیتوانند جوابگوی مخارج زندگی خود و خانواده بوده و شرمنده زن و بچه شدهایم.
وی با حالت اعتراض ادامه داد: اگر صدای ما را به گوش مسوولان میرسانید مصاحبه بکنم وگرنه دنبال کارمان برویم، بعد بدون اینکه منتظر جواب باشد، ادامه داد: قراردادهای سفید امضا، نبود امنیت شغلی، فقدان بیمه تکمیلی و پایین بودن دستمزد و ایمنی کار، باعث اعتراضم در شرکت پخش شد که کارفرما گفت اگر راضی نیستی بفرما بیرون و من هم بدون معطلی کلید خودرویی را که برای شرکت بود را روی میز گذاشته و محل کارم را ترک کردم.
کارگران حتی بیمه هم نیستند
این کارگر گفت: متاسفانه با آن قرارداد سفیدامضا دستم به جایی بند نبود و به خاطر همین دنبال کارهایش نشده و اکنون چند ماهی است که در این میدان به دنبال روزی حلال برای زن و بچهام هستم.
وی در خصوص بیمه کردن مجدد خود گفت: بارها پیگیر بیمه شده اما متأسفانه هرگز نتوانستم خود را بیمه کنم زیرا یک کارگر روزمزد نمیتواند با داشتن کمترین درآمد در روز برنامهریزی دقیقی برای آینده خود داشته باشد.
به گزارش تسنیم، سفره کارگران که همواره یکی از ضعیفترین اقشار ضعیف هستند کوچک بوده و هست و فراهم کردن زمینه مناسب برای کار و فعالیت قشر کارگر و حمایت از آنان در آشفته بازار اقتصادی تا حد زیادی در تامین رفاه زندگی این قشر از جامعه مهم و اثرگذار است که باید در سال جهش تولید دولت برای حمایت از این قشر برنامهریزی دقیق داشته باشد.
گزارش از نجیبه معصومی
انتهای پیام/7548/ ع