نقد و بررسی کتاب "آه" در اولین محفل ادبی ارغوان
محفل ادبی ارغوان همزمان با روز قلم، با برگزاری نشست نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» به دبیری فریبا یوسفی آغاز به کار کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، همزمان با روز قلم، محفل ادبی ارغوان با برگزاری نشست نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» به دبیری فریبا یوسفی آغاز به کار کرد.
همزمان با روز قلم، اولین جلسه از نشستهای نقد کتاب شعر با نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» نوشته محمدحسین ملکیان با حضور سعید بیابانکی و با اجرای فریبا یوسفی توسط محفل ادبی ارغوان در فضای مجازی برگزار شد.
این محفل در راستای سیاستهای اداره کل کتابخانههای عمومی استان تهران مبنی بر گسترش محافل ادبی در سطح استان و شهر تهران و با هدف گسترش عدالت فرهنگی، استفاده از ظرفیتهای ادبی استان و بروز و ظهور استعدادهای ادبی جمعیت بومی مناطق و شهرستانهای استان راهاندازی شده است.
مضمونسازی و بیان غیرمستقیم؛ ویژگیهای «تفسیر آه»
در این نشست سعید بیابانکی: با تأکید بر قوت محتوا و ساختار اشعار «تفسیر آه» گفت: شعرهای ملکیان در هیچ حوزهای شباهتی به شعرهای قبلی خود و یا حتی به هم نسلانش ندارد؛ به ویژه در این کتاب که یک مجموعه شعر آیینی است و در هر سه زمینه مرثیه، منقبت و مدح دارای اشعار قوی است.
بیابانکی با اشاره به نسبت بیان شعر و دریافت مفاهیم از سوی مخاطب، گفت: ذات شعر ایجاب میکند که نسبت به معانی و مفاهیم دارای بیان غیرمستقیم باشد؛ هرچقدر که این اشارات غیرمستقیم تر باشند شنونده و خواننده خودش را در کشف و در یافتن مفاهیم شریک میداند و شریک میبیند.
وی با بیان اینکه در شعر آیینی هر چه بیان غیرمستقیمتر باشد، وجه هنری آن بارزتر است، گفت: مبنای کتاب «تفسیر آه» چه به صورت مرثیه و چه منقبت، بیشتر براساس مضمونسازی در حوزه اعتقادی و مذهبی ما شکل گرفته است. ملکیان با مضمونسازیهای هنرمندانه در اشعارش به مضمونسازیهای همچون سبک هندی و عراقی و یا مضمونسازیهای صائب، حافظ یا سعدی نزدیک شده و این خیلی ارزشمند است.
بیابانکی با بیان جریان ستایش معشوق در سبکهای مختلف شعری گفت: اگر به صورت تاریخی نگاه کنیم در دوره سبک خراسانی، معشوق در شعر فارسی ممدوح بوده یعنی کسی که او را میستودهاند؛ در دورههای بعد در قصائد، پادشاهان ممدوح بودند و شاعران، پادشاه را که یک انسان عادی بوده به جهت قدرت، هیمنه و هیبت ستایش میکردند که بزرگ بودن قدرت و هیبتشان را نشان دهند و در کل اغراق یکی از ویژگیهای آن دوره است. در سبک عراقی نیز شاعران به ستایش معشوق و بیان زیباییهای ظاهری او پرداختند.
بیابانکی کم بودن ستایش معشوقگونه در «تفسیر آه» را از ویژگیهای خوب کتاب برشمرد و گفت: در دورهای که شعر آیینی و مذهبی ما رشد کرده، این گونه مضمونسازیها وارد شعر آیینی شده که خطایی بزرگ است؛ چرا که ستایش زیبایی ظاهری و قد بلند داشتن و چشمان زیبا و موی مشکی داشتن برای انسانهای عادی شاید فضیلت باشد، ولی برای معصومین(ع) فضیلت نیست و فضیلتهای دیگری را باید به کار ببریم. خوشبختانه استفاده از نشانههای معشوق برای معصومین(ع) در این کتاب کم است.
وی با بیان اینکه هر کتابی به ویژه مجموعه شعر که شعرهای متنوعی در آن است هم شامل شعر خوب هم شعر متوسط هم شعر ضعیف بوده و این یک چیز طبیعی است، گفت: خود دیوان حافظ که یک دیوان کاملاً منقح است و خودش هم حواسش بوده که آثار متوسط و ضعیف را نابود کند و منتشر نکند در آن هم میشود این چیزها را پیدا کرد و کاملا امری طبیعی است.
بیابانکی با بیان اینکه در این مجموعه هم شعرهای خوب فراوان بوده و طبیعتاً شعرهایی نیز هست که نسبت به بقیه قوت چندانی ندارد، افزود: من آنچه که از شعرهای این کتاب دریافت کردم این بود که بخشی از شعرهای این کتاب محصول جشنوارههای ادبی است یعنی شاعر ناخودآگاه سراغ سرودن آنها نرفته و گاهی با یک دانش قبلی شعر را سروده است.
بیابانکی با اشاره به وجود شعرهای خوب و شعرهایی با قوت ادبی کمتر در این کتاب تصریح کرد: بخشی از شعرهای این کتاب محصول جشنوارههای ادبی است یعنی شاعر ناخودآگاه سراغ سرودن آنها نرفته و گاهی با یک دانش قبلی شعر را سروده است. در این شعرها ملکیان سعی کرده است مضمونی که از پیش تعریف شده را به عنوان یک تلنگر فرض کند نه هدف. صرفا سرودن برای جشنوارهها را یک تلنگر در نظر گرفته و آثار خوبی آفریده است.
موفقیت ملکیان در نو بودن فضاها و محتوای اشعار است
این شاعر با اشاره باه انواع نقد شعر گفت: یک شکل آن نقد انجمنی است که تعدادی از شاعران، ادیبان یا علاقهمندان به شعر در آن حضور دارند و به نقد موشکافانه اشعار شاعر میپردازند ولی وقتی که شعر از مدل انجمنی خارج شد و به یک کتاب به عنوان کارنامه فعالیتهای چند ساله یک شاعر تبدیل شد دیگر به جزئیات شعر نمیپردازیم و معمولا درباره کلیات باید حرف بزنیم. کار منتقد در نقد کتاب این است که نقاط قوت و ضعف شاعر را برجسته کند زیرا شاعر آنقدر انسان زیرک و تیزهوشی است که متوجه پیام منتقد میشود؛ من معتقدم که عمده موفقیت ملکیان در این کتاب این است که فضاها و مطالب تازهای دارد.
وی ادامه داد: گریاندن مخاطب که از آسیبهای شعر آئینی و مذهبی به حساب میآید، کمتر در این کتاب دیده میشود و شاعر تلاش کرده مخاطب را به فکر وادارد؛ این فکر گاهی برای کشف مفاهیم و مضامینی است در ابیات و شعرها استفاده کرده، گاهی برای بیدار کردن تخیل مخاطب است و گاهی هم واقعا مفاهیم و مضامینی بیان شده که ممکن است مخاطب با یکبار خواندن آن متوجه نشود.
بیابانکی در بیان دیگر نقاط ضعف و قوت کتاب گفت: مضمونسازی در کل فضای شعر و راحتی رمزگشایی فضای شعر از نقاط قوت این کتاب است البته در جاهایی از کتاب نیز واج آراییهای زائدی انجام شده و مضمونسازیها به بازی با کلمات تبدیل شده است که از نقاط ضعف آن محسوب میشود.
در پایان فریبا یوسفی با اشاره به جزئیاتی از اشعار کتاب، گفت: ملکیان در استفاده از آیات، احادیث و تضمین شعر شاعران در مجموعهاش به طور خاص عمل کرده و هر شعری به یک حدیث یا عبارت کوتاهی از یک حدیث یا آیه و گاهی هم شعر برخی از شاعران بزرگ، آراسته شده است؛ که از جمله قوت اثر و نشانه تسلط، مطالعه شاعر و حضور ذهن قوی در لحظه سرودن است.
در این برنامه محمدحسین ملکیان به خوانش یکی از اشعار کتاب «تفسیر آه» با موضوع امام هشتم امام رضا(ع) پرداخت:
گریهام در حرم از روی پریشانی نیست
که پریشانی از آداب مسلمانی نیست
در طوافند چنان موج کبوترهایت
که در این سلسله انگار پریشانی نیست
دست خالی است کسی که به حرم میآید
دم در هیچ نیازی به نگهبانی نیست
در معطل شدن و دست رساندن به ضریح
لذتی هست که در سجده طولانی نیست
شمس تبریز مراد دل مولاناهاست
در دل ما که به جز شمس خراسانی نیست
روی هر پله صحن تو نشستم گفتم
چیست این سنگ اگر تخت سلیمانی نیست
گریه کردم که بدانند همه، از من و تو
هیچیک اهل نظربازی پنهانی نیست
حاجتی دارم و ناگفته بماند بهتر
چون که روی طلب آنچه تو میدانی نیست
انتهای پیام/