"امتناع تحصیلکردگان از ازدواج و فرزندآوری" مسئلهای مغفول مانده!
اخیراً موضوع کاهش چند پلهای متوسط هوش ایرانیان با حواشی بسیاری همراه شده است؛ علی رقم مطالب نادرستی که در فضای مجازی دست به دست میشود، این مسئله به نکته مهم و مغفول مانده "امتناع تحصیلکردگان از ازدواج و فرزندآوری" اشاره دارد.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ موضوع "امتناع نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی از ازدواج و فرزندآوری" موضوعی است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است؛ این معضل از جایی شروع شد که مسئولین ما به دلیل ناتوانی در رونق بخشیدن به کسب و کار، درب مراکز به اصطلاح آموزش عالی را باز گذاشتند و نتیجهاش هم شد فارغ التحصیلان بیکار و کاهش ازدواج در بین تحصیلکردگان! این موضوعی است که تا کنون مورد بیتوجهی قرار گرفته است؛ اخیراً رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور نیز از وجود 2 میلیون و 700 هزار مجرد میانسال در کشور خبر داده بود! برای بررسی این موضوع، آفتاب یزد با امیر محمود حریرچی، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی به گفتوگو نشسته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
چرا جوانان تحصیل کرده تمایل به ازدواج ندارند؟
حریرچی: این موضوع در دختران و پسران متفاوت است، دختران هر چه تحصیلاتشان بیشتر میشود، توقعشان هم بیشتر شده و حقوقشان را بیشتر میشناسند، یعنی در شرایطی قرار میگیرند که میخواهند در تمام ابعاد زندگی مشارکت کامل داشته باشند؛ از طرف دیگر چون موضوع باروری در میان است بیشتر به ازدواج دختران توجه میشود زیرا اگر دختران به موقع ازدواج کنند تا حد زیادی مشکلات مربوط به فرزندآوری برطرف خواهد شد، این در حالی است که دختران تحصیل کرده حقوق مختلفی برای خودشان قائل هستند و مشارکت کامل در همه ابعاد زندگی زناشویی، حق کار و حق تحصیل از جمله حقوقی است که بر آن تاکید دارند چون بر این باورند که تحصیل کردهاند و باید از این تحصیلاتشان استفاده کنند، بنابر این به حضور در حصار مثلث سنتی خانهداری، بچهداری و همسرداری باوری ندارند؛ آنها میخواهند که از حقوق مساوی برخوردار باشند و یکی از حقوقی که میشناسند، در روابط زناشوییشان است به همین دلیل هم اگر نگاه کلی به آمار طلاق داشته باشیم در اکثر مواقع درخواست طلاق از طریق خانمهای تحصیلکرده مطرح میشود و دلیل اکثر آنها هم این است که رضایتی از روابط زناشوییشان ندارند.
در مورد پسران اما موضوع متفاوت است چون هر چقدر تحصیلات در پسران مجرد بیشتر باشد توقع آنها درباره اشتغال بالا میرود به همین دلیل هم تن به شغلهایی با در آمد متوسط و حداقل نمیدهند؛ این در حالی است که ما به نسبت جمعیتمان بیشترین تعداد تحصیل کردههای دنیا را داریم یعنی از 84 میلیون جمعیتی که داریم حدود 20 میلیون تحصیلات دانشگاهی دارند و 10 میلیون نفر از این تعداد تحصیلکرده نیز واقعا بیکار هستند! این افراد تحصیل کرده توقعشان از شغل ایدهآل بالا است و وقتی به خواسته خود نمیرسند، تن به ازدواج نمیدهند؛ خیلی از تحصیل کردههای ما بعنوان راننده، کارگر خدماتی... کار میکنند و یا اشتغال کاذب دارند، در چنین شرایطی معلوم است که تن به ازدواج نمیدهند. به طور کلی باید بگویم تحصیلات برای جوانان توقعاتی ایجاد میکند که زندگی مشترک را برای آن ها سخت خواهد نمود. فشارهای اطرافیان درباره ازدواج و فرزندآوری هم استرس و اضطراب تشکیل زندگی مشترک را برای آنها بیشتر میکند، بنابراین ترجیح میدهند که از زیر بار ازدواج و تشکیل زندگی مشترک شانه خالی کنند. این در حالی است که بیشترین آمار طلاق هم در بین اقشار تحصیل کرده دیده میشود.
تله جمعیتی چیست؟
حریرچی: نرخ رشد جمعیت در کشور ما در حال حاضر در وضعیتی قرار دارد که به آن تله جمعیتی میگویند. واقعیت این است که هر کشور نسبت به نسلی که میانسال بوده و سالمند شده و عملا از چرخه تولید خارج میشوند باید جایگزین جمعیتی و نیروی انسانی مولد داشته باشد چون باید چرخ اقتصادی کشور بگردد و این موضوع تنها با حضور جوانان و بعدش میانسالان متبحر و مولد امکان پذیر است. این جوانان وقتی وارد میانسالی میشوند میتوانند چرخهای اقتصادی یک کشور را بگردانند. جامعهای که پیر شود و جایگزین نداشته باشد و درصد جمعیتی نیروهای فعال آن به لحاظ کاری در آن کاهش بیابد با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود. میزان موالید در کشور ما در یک دوره 4 ساله گذشته از یک میلیون و ششصدهزار تولد به یک میلیون و دویست هزار تولد رسیده است. این موضوع اگر همینطور بخواهد ادامه پیدا کند به جایی میرسد که ما فاقد حداقل نیروی انسانی لازم که بتواند چرخ اقتصادی را بچرخاند، خواهیم بود، تلهای که خروج از آن بسیار دشوار می باشد.
کاهش نرخ باروری چه مشکلاتی را به وجود می آورد؟
حریرچی: فرزندآوری یکی از موضوعاتی است که در حال حاضر کشور ما در خصوص آن با مشکلات زیادی مواجه شده است. فرزندآوری برای زوجهای جوان به طور طبیعی به 3 سال بعد از ازدواج رسیده و معمولا به یک فرزند خلاصه میشود چون برای اکثریتی شرایط مالی اجازه داشتن فرزند بیشتر را به آن ها نمیدهد و در رابطه با اقلیتی برخوردار نیز توقعات بالا در زمینه فرزندپروری به ویژه که در سنین بالا ازدواج کرده باشند، به همین دلیل هم ما در حال ورود به جامعهای سالمند هستیم و این موضوع در سالهای آینده برای ما مشکل ساز خواهد بود. اولین مشکل در خصوص کاهش نرخ باروری این است که ما در آینده نیروی لازم برای اینکه بتوانیم چرخ اقتصادی را بگردانند، نداریم در کنار مسائل امنیتی برای کشور. از طرفی دیگر در حاضر به سمتی پیش میرویم که طی چهار تا پنج دهه آینده از هر 3 ایرانی یک نفر سالمند است، در حال حاضر این نرخ حدود ده درصد از جمعیت کشور است، افراد بالای 60 سال نیازمند خدماتی هستند که کشور ما توانایی ارائه آن را ندارد. همین حالا هم سالمندان ما رها شده هستند، چه برسد به سالهای آینده، بنابر این ما با بخشی مواجه میشویم که از نظر جمعیتی از چرخه تولید خارج شده و نیروی جایگزین لازم برای پُر کردن جای خالی آنها را در این رابطه نداریم! البته پنجره جمعیتی هنوز در کشور ما باز است و ما میتوانیم جبران مافات داشته باشیم اما با این نرخ رشد طبیعی جمعیت یعنی تفاضل میزان موالید و مرگ و میر در سال امکان پذیر نیست. این نرخ فعلا 11 در هزار است یعنی در حال حاضر در کشور ما به ازای هر هزار نفر جمعیت 11 نفر در سال به آن اضافه میشود و این یک فاجعه بزرگ است. یک زمانی نرخ مذکور در کشور ما بالای 30 در هزار بود که اصطلاحا به آن نرخ انفجاری جمعیت گفته میشد. حالا اما در چنین شرایطی قرار گرفتیم که فاجعه محسوب میشود.
چطور می توان جوانان را به ازدواج و فرزند آوری دعوت کرد؟
حریرچی: کشورهای پیشرفته نیز پیش از این با چنین مشکلاتی مواجه بودهاند و حتا در برخی از آنها نرخ رشد جمعیتشان منفی شده بود و راهکار آنها برای حل این معضل در کنار پذیرش مهاجر، سیاستهای تشویقی بسیار بالایی را به ویژه در خصوص خانمها لحاظ کردند تا جوانان به ازدواج و فرزند آوری تشویق شوند. مسئولین ما اگر برای این معضل تشویش خاطر دارند باید سیاست های تشویقی کارساز را هر چند که با تاخیر زیادی انجام میشود! برای ازدواج و فرزندآوری به عنوان یک حق طبیعی جوانان و افزایش رضایتمندی مردم با حفظ کرامت انسانی آنها در نظر داشته باشند و بر اساس آن آموزشهای لازم در زمینه اهمیت تشکیل خانواده و دشواریهای احتمالی تاخیر در انجام این مهم به ویژه در مورد باروری و پرورش فرزندان، در فرصتهای مناسب ارائه شود.
حمایتهای اقتصادی و اجتماعی باید به اشکال مختلف صورت بگیرد، مسئولین ما به دلیل نبود اشتغال، در مراکز به اصطلاح آموزش عالی! را باز گذاشتند و نتیجهاش هم شد همین که الان شاهد آن هستیم؛ فارغ التحصیلان بیکار و کاهش ازدواج در بین تحصیلکردگان!
انتهای پیام/