«بیژن لطفی» راوی شیرینترین لحظه دیدار جوانان با خدا و رسول بود
بیژن لطفی مدیر سابق ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان تجربه بینظیری از نمایش تحول معنوی جوان ایرانی را به ثبت رساند و حالا با دستی پر از نوکری اباعبدالله و خادمی رسولالله در جوار رحمت حق آرمیده است.
خبرگزاری تسنیم-مهدی آقاموسی طهرانی:
این روزها عادت کردهایم همه چیزهای غیر قابل باور را به عنوان یک خبر جدید بپذیریم و باور کنیم، در همین ایام شیوع بیماری کرونا چقدر برای فامیل و رفقایمان دست به دعا شدیم و استغاثه کردیم تا دوباره رویشان را ببینیم اما برخی شفا گرفتند و برخی دیگر هم از میانمان پر کشیدند و رفتند. امروز فعالان رسانه باید خبر تلخ دیگری را باور کنند، بیژن لطفی بر اثر حادثهای در رودخانه گهر لرستان جانش را از دست داد و از دنیا رفت.
بیژن سالها مدیر روابط عمومی ستاد عمره دانشجویی بود. دورانی که با حضور او همیشه پر از تحول و برنامههای تازه بود. او کسی بود که به درستی پیوست رسانهای هر اتفاقی را میفهمید و برای آن به بهترین شکل ممکن برنامهریزی میکرد. در ستاد عمره همه تلاشش را میکرد تا ثابت کند این سفر برای جوانان چقدر موثر بوده است و چقدر زندگی معنوی آنها را بیمه کرده است. بیژن یکی از واسطهها برای دوستی با رسولالله و بیتالله الحرام بود، حالات معنوی و اشتیاق جوانها را ثبت میکرد تا به دیگران تعریف عمومیتری از جوان مومن حزب اللهی ارائه بدهد، تعریفی که با معنی سیاسی آن فاصله دارد و حزب خدا را بسیار گستردهتر میداند تا جایی که فرصت وصل را همیشه برای هر قلب آمادهای میسر میداند.
دفتر کوچک او مقابل دانشگاه تهران محل رفت و آمد بسیاری از خبرنگاران و فعالان رسانه بود. فقط کافی بود یکبار او را دید و فهمید که میشود برای هرچیزی و هرکاری رویش حساب کرد. مدیریت او بر رسانه، مدیریت بر عواطف بود. اول همه را شیفته خودش میکرد و بعد عملیات مقدس زیارت جوانان را به هنرمندانهترین شکل ممکن تبلیغ و ترویج میکرد. بسیار آدم شناس بود و در کار حرفهای رسانه همیشه دنبال جوانهای خوش ذوق، مستعد و پرانگیزه بود نه دنبال نام و نشاندارهای کمکار و مغرور. افرادی که در سالهای گذشته صرفا با عنوان خبرنگار جوان اعزامی با او همکاری میکردند، امروز همه نام و نشاندارهای حرفه خود هستند و مسئولیتهای مهم و جایگاههای موثر رسانهای را از ریاست شبکه تلویزیونی گرفته تا سردبیری رسانه و مدیریت روابط عمومی سازمانها و نهادهای گوناگون عهدهدار شدهاند. بیژن لطفی دیگر در هیچ رسانه و سازمانی محدود نمیشد و همهجا ردپایی از یک فعالیت حرفهای محبتآمیز را بر جای گذاشته بود. او به درستی سراغ کاربلدها رفت و به آنها اعتماد کرد و از رابطه با آنها یک دوستی پایدار و یک شبکه بزرگ ارتباطی ساخت.
«تحول» کلیدواژه سالها فعالیت رسانهای او در ستاد عمره بود. دیگر همه فهمیده بودند که زیارت مسجدالنبی، بقیع و بیتالله در جوانی شیرین و اثرگذارتر است و در پیری نمیتواند تغییر چندانی در وضعیت زندگی انسانها ایجاد کند. ایران بیشترین جوانان را به سرزمین وحی اعزام میکرد. کاروانهایی پر از جوانان خداجو چیزی بود که همیشه مایه حسرت و غبطه مسئولان دیگر کشورها بود. لطفی به خوبی این فرصت را شناخت و برای اولین بار تاثیرات این تصمیم درست را به نمایش کشید. مستند میساخت، مجله منتشر میکرد، همایش برگزار میکرد، خبرنگار و راوی را با کاروانها همراه میکرد و خلاصه زائر جوان ایرانی را رها نمیکرد تا همیشه خاطره آن دو هفته شیرین را همراه با تعهداتی که به حضرت حق داده است به یادش بیاورد.
راه عمره که بسته شد، همه فعالیتهای ستاد بر اعزام عتبات متمرکز شد. عمره نیاز به سهمیه داشت و سفری نبود که هر وقت بخواهی و اراده کنی بتوانی به آن دسترسی داشته باشی اما عتبات دقیقا خلاف آن بود. راهها برای سفر عتبات با وجود کاروانهای متعدد زیارتی و حتی اپلیکیشنهای مختلف تهیه بلیت هموار بود اما باز هم وقتی بیژن به مدیریت رسانهای چنین اتفاقی فکر میکرد، دنبال تفاوتها و تمایزها بود تا جایی که دعوت متفاوت ستاد از دانشجویان باعث میشد، بازهم تعداد دانشجویان و دانشگاهیان ثبتنامی بسیار بیشتر از ظرفیت اعزامی ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان باشد.
سفر او به عمره و عتبات و همراهیاش با دانشجویان هیچوقت در قامت سفر تشریفاتی یک مدیر و ناظر نبود بلکه کاملا عملیاتی به میدان میآمد و تیم رسانهای همراهش را راهبری میکرد؛ مینوشت، عکاسی میکرد، سوژه گزارش تصویری و مستند میداد و دقیقا وسط میدان عملیات میایستاد. وقتی به زیارت میرفت که دیگر همه کارها تمام شده بود. ساعات پایانی شب به صحن مسجد النبی میرفت و درست وسط حیاط در مقابل گنبد خضرا مینشست. شال عربیاش را روی سر میانداخت، نگاهی به سمت راست و بقیع میکرد و باز به گنبد خضرا خیره میشد؛ نوحه میخواند و میبارید تا غم و غصه مدینه و دیوارهای بیرحمش را از دل بشوید.
بیژن لطفی استعدادش را محدود به یک سازمان دولتی نکرد و تلاشهای گستردهای در حوزه فعالیتهای استارتاپی انجام داد. مدیر فروش، مدیر محصول، مشاور رسانه و مدیر مارکتینگ، بخشی از مسئولیتهای او در کسب و کارهای خصوصی و نوآور بود. او حتی از این فرصت هم نهایت استفاده را به نفع حال معنوی زائران جوان کرد و علاوه بر مدیریت طرحهای درآمدزا، سراغ راه جدیدی برای خدمت به زائران اباعبدالله رفت. در همان سالها که کم کم راهپیمایی بزرگ اربعین در ایران جا میافتاد، اپلیکیش «زائر» را با همراهی و سرمایهگذاری بخش خصوصی منتشر کرد تا بیشترین خدمات را دوباره به زوار طریق الحسین ارائه کند.
لطفی نوکر اباعبدالله و خادم رسولالله بود و از هر فرصتی استفاده میکرد تا دل و قلب جوانان را با اهل بیت علیهم السلام پیوند دهد و خاطرهای خوش و روحانی از حضور آنها در سرزمین وحی و کربلا به ثبت برساند. اکنون که دست او از دنیا کوتاه است، همین دلها و رابطههای ایجاد شده در بقیع و طریق الحسین، بهترین باقیات صالحات برای او خواهد بود. راهپیمایی اربعین امسال پر است از اسامی جدیدی که باید نایبالزیارهشان باشیم، از حاج قاسم سلیمانی گرفته تا شیخ احمد خسروی، حسین شیخ الاسلام، حامد جلالی کاشانی و بیژن لطفی.
انتهای پیام/