اندیشکده| کارنگی: آمریکا در نظام نوین جهانی مجبور به عقبنشینی از اولویتها است
اندیشکده آمریکایی «کارنگی» در گزارشی با اشاره به تغییرات در مناسبات نظام جهانی بخصوص پس از پاندمی کووید-۱۹ نوشت که در دوران نوین، اولویتهای آمریکا قابل اعمال و اجرا در دنیا نیست و واشنگتن مجبور به عقبنشینی از آنها است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «آرون دیوید میلر»، عضو ارشد اندیشکده کارنگی در امور سیاست خارجی در مقالهای با عنوان «آمریکا و بینظمی نوین جهانی: عقبنشینی از اولویتها» که در وبسایت این اندیشکده منتشر شد، نوشت: در فیلم کلاسیک 1951 با عنوان «روزی که زمین همچنان ایستاده The Day The Earth Stood Still » یک موجود فرازمینی به شکل انسان وارد کره خاکی می شود در حالی که روبات فلزی بزرگی وی را همراهی میکند به زمینیان اینگونه اولتیماتوم میدهد: روشهای جنگ طلبانه خود را تغییر دهید یا نابود شوید. این فیلم در پایان رهبران جهان را نشان میدهد که باید راهشان را انتخاب کنند. خوب است تصور کنیم که ویروس سخت و بیرحم کرونا که بدترین تهدید برای بهداشت و سلامت عمومی در صد سال گذشته است، همچون تهاجم فرازمینیها منجر به کاهش رقابتهای بینالمللی و افزایش همکاریها شود.
نویسنده این مقاله با ذکر این که بعید است این امر اتفاق بیفتد، نوشت: در عوض الگوی اصلی روابط بینالملل بعید است به الگوی بهتری تغییر کند. این پاندمی (بیماری عالمگیر) به عوض تغییر شکل دنیا ممکن است روندهایی که از قبل وجود داشتهاند را تعمیق کرده و آنها را به سمت رقابتهای بیشتر حرکت داده و فضای بینالملل را از حالت جهانی شده دور کند و فضایی ایجاد کند که در آن قدرتهای بزرگ و کوچک به جای این که همکاری داشته باشند، در تقابل با هم قرار میگیرند.
در این مقاله با اشاره به وضعیت آمریکا در این فضا، نوشت: مهم نیست چه کسی در سال 2021 رئیس جمهوری آمریکا است. آمریکا با دنیایی بیرحم و فراموش نشدنی مواجه خواهد بود... معنی این وضعیت شکل رهبری آمریکا در خارج از کشور را نیز بطور اساسی متفاوت میسازد.
نویسنده این مقاله پیشبینی میکند که ریاست جو بایدن ممکن است در ترمیم وجهه آمریکا، احیای رابطه با همپیمانان و هدایت آمریکا در اموری مانند تغییرات آبوهوایی و سلامت جهانی موفق باشد اما اولویتهایی که آمریکا در داخل دارد در کنار حضور بازیگران منطقهای و جهانی که در حفاظت از فضای خود مصمم هستند در کنار مناقشات جهانی، دست آمریکا را در دنیایی که مخالف با اولویتهای آمریکا است، بسته نگه میدارد. در این مسیر چین و روسیه قرار دارند و تا زمانی که آمریکا و این دو کشور تغییرات اساسی در سیاست خود در سال 2020 نشان ندهد، دولت بایدن نیز احتمالا روابط خصمانهای با هر دو رقیب راهبردی خواهد داشت.
بنا بر این گزارش، مسکو و پکن مفهوم مشترکی از نظم جهانی چندقطبی دارند و به دنبال محدودسازی ظرفیت آمریکا در اعمال نفوذ در میان همسایگانی هستند که چین و روسیه از آنها به عنوان حوزه منافع خود یاد میکنند. هر دو کشور مانع از طرحهای آمریکا برای حفظ هژمونی در این مناطق شدهاند. چین و روسیه هر دو توسط رهبرانی اداره میشوند که بسیار ملیگرا هستند و نشان دادهاند که به راحتی کنار زده نمیشوند و از مخالفتهای آمریکا با خود برای افزایش مشروعیت خود و جلب احساسات ملیگرایانه و ضدآمریکایی استفاده میکنند. اتحاد این دو نیز کار واشنگتن برای شکل دادن به سیاستهایشان را دشوار میسازد چه رسد به این که بخواهد اراده خود را بر آنها حاکم سازد.
در ادامه این گزارش با اشاره به پیشنهادهایی که از سوی برخی متفکران برای بهبود رابطه و تعامل آمریکا با چین و روسیه برای کاهش خطرات و چالشهای آمریکا ارایه شده، پیشبینی میکند که تحول اساسی و محسوسی در این رابطه اتفاق نیفتد بخصوص این که ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ، روسای روسیه و چین از آمریکا به عنوان کشوری متجاوز، متخاصم و یکجانبهگرا یاد میکنند که ثبات داخلی کشورشان را تهدید میکند.
این گزارش میافزاید: هر گونه حرکت آمریکا در جهت آشتی نیز با دشواری همراه خواهد بود چرا که تشکیلات سیاست خارجی آن و افکار عمومی آمریکا بطور فزایندهای از چین و روسیه نه تنها به عنوان رقیب بلکه به عنوان دشمن یاد میکنند.
این اندیشکده افزود: در عین حال در محفل سیاست خارجی آمریکا جای این بحث خالی مانده است که چگونه آمریکا میتواند رابطه خود را با هر دو کشور در یک دنیای چندقطبی سازگار کند در حالی که در این دنیا آمریکا برای اعمال قدرت خود با محدودیتهای بیشتری همراه است.
بنا بر این گزارش، دیگر قدرتهای کوچکتر مانند ایران و کره شمالی نیز توانستهاند بطور موفقیت آمیزی آمریکا را به عقب برانند و تا زمانی که آمریکا رویکرد خود را تغییر ندهد به این کار ادامه خواهند داد. با وجود اعمال کارزار فشار حداکثری بر هر دو کشور و به منظور منزوی کردن، تنیبه و تحریم آنها، ایران و کرهشمالی توانستهاند سیاستی را که برای امنیت خود حیاتی میدانند، ادامه دهند.
به نوشته این اندیشکده، تلاشهای آمریکا برای حل مشکلات با ایران وکره شمالی ناکام مانده و این امر تا حدود زیادی بخاطر درخواستهای غیرواقعگرایانه و حداکثری واشنگتن و عدم انعطاف و سازش پذیری آن بوده است.
بنا بر این گزارش، پاندمی ویروس کرونا جدیترین چالش برای دنیا و آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم به بعد به شمار میرود اما برخلاف آن جنگ که موجب قدرت گرفتن آمریکا در داخل و خارج شد، ویروس کرونا آمریکا را ضعیفتر خواهد کرد. نه به این خاطر که آمریکا نخواهد توانست تا خود را احیاء کند چرا که انعطاف و تابآوری لازم را دارد بلکه به این خاطر که این روند تدریجی و دردناک خواهد بود. علاوه بر شکافهای اجتماعی و نژادی و نابرابریهایی که آمریکا با آن مواجه است، این پاندمی در کنار ناتوانی ترامپ در مدیریت اوضاع، عدم آمادگی این ملت، ضعف نظام بهداشت و بیاعتمادی به دولت و حکومت را برملا ساخته است.
انتهای پیام/