یادداشت درودیان| ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر؛ پرسش سیاسی یا بررسی راهبردی؟
محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق در یادداشتی به این سوال پاسخ داد که مباحث مطرحشده در خصوص ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، پرسش سیاسی است یا بررسی راهبردی؟
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم - محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق در یادداشتی به موضوع ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر پرداخت که در ادامه این یادداشت را میخوانید:
پرسش از علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، در مقایسه با شروع و پایان جنگ، به یک پرسش فراگیر و گستردهتر تبدیل شده است. با وجود اینکه در چهار دهه گذشته برای پاسخ به این پرسش، ضمن استفاده از استدلالهای مختلف، اسناد و گزارشهای زیادی منتشر شده است، اما همچنان با فرض امکانپذیری پایان دادن به جنگ، این پرسش طرح میشود. یادداشت حاضر را با نظر به مفروض یاد شده، در پاسخ به این پرسش نوشتهام که؛ حوادث نظامی در جنگ و رخدادهای منطقهای، همراه با تصمیمات و اقدامات بازیگران، چه تأثیری در شکلگیری منطق ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر داشت؟ فرض بر این است که ادامه جنگ حاصل شرایط و روندهای حاکم و ادراک بازیگران از شرایط، موقعیتها و احتمالات، برای تصمیمگیری و اقدام است. در ادامه، ادراک ایران از شرایط و مقایسه آن با واقعیّات، بعنوان تعیین شاخص برای ارزیابی امکان پذیری خاتمه دادن به جنگ، بررسی خواهد شد.
الف) مفروضات ایران از شرایط
1- نگرانی از اتمام جنگ و نادیده گرفتن خواستههای ایران از جمله تعیین متجاوز و پرداخت غرامت.
2- تصوّر ضعف و شکستپذیری عراق پس از عملیاتهای آزادسازی و انهدام ارتش عراق.
3- سهولت در پیروزی بر ارتش عراق، با توجه به تجربه آزادسازی مناطق اشغالی.
4- عدم ادراک از تغییر جنگ، با تغییر زمین و برتری عراق در مواضع دفاعی.
5- عدم مشاهده اقدام اساسی برای توجه به خواستههای ایران.
6- نگرانی از تلاش آمریکا برای خاتمه دادن به جنگ و نادیده گرفتن خواستههای ایران.
7- نگرانی از افزایش انگیزه دفاعی عراق همراه با واکنش حمایت آمیز بین المللی از عراق.
8- ارزیابی حمله اسرائیل به جنوب لبنان با هدف جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق با ادامه جنگ.
ب) واقعیّات راهبردی
1- هیچگونه طرح صلح و پیشنهاد مالی با سازوکار تعریف شده و متقاعد کنندهای برای تأمین خسارت ایران از سوی نهادها و بازیگران بین المللی و متّحدین عراق ارائه نشد.
2- آمریکا با نادیده گرفتن برتری ایران، به دنبال پایان دادن به جنگ نبود، بلکه به دلیل نگرانی از پیشروی قوای نظامی ایران در خاک عراق، تلاش میکرد جنگ متوقف و مذاکرات سیاسی برای خاتمه دادن به جنگ انجام شود. بدون آنکه برتری ایران را بر عراق به رسمیت شناخته و خواستههای ایران را تأمین کند.
3- حمله اسرائیل به لبنان، نسبتی با مسئله و نتایج جنگ ایران و عراق نداشت، بلکه در چارچوب مقابله با فلسطینیهای مستقر در جنوب لبنان طراحی و انجام شد.
4- آنچه را که قوای نظامی ایران در جنگ با عراق در مرحله دفاع و اشغال آموخته بودند و براساس آن ارتش عراق را در جنگ تهاجمی شکست داده و مناطق اشغالی را باز پس گرفتند، با مرحله جدید و تغییر در زمین منطقه نبرد و موقعیّت عراق، تفاوت اساسی پیدا کرد و ایران پس از عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی، درباره تغییرات یاد شده به نتیجه رسید، با این تفاوت که به دلیل تغییر شرایط نظامی و برتری عراق، امکان پایان دادن به جنگ در مقایسه با گذشته دشوارتر شد و از میان رفت.
با نظر به عدم انطباق برخی مفروضات ایران با واقعیات راهبردی، پرسش این است که؛ در چنین شرایطی، ایران چگونه میتوانست در حالیکه در موضع برتر قرار داشت، بدون هیچگونه دستاوردی به جنگ خاتمه دهد؟ اگر جنگ پس از فتح خرمشهر، با پیروزی نظامی ایران و شکست قطعی عراق همراه میشد، آیا باز هم پرسش از ادامه جنگ موضوعیت پیدا میکرد؟
بنظر میرسد با توجه به اسناد و گزارشهای موجود، پرسش از علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، بیش از آنکه با نظر به شرایط و واقعیّات باشد، با توجه به طولانی شدن جنگ و نحوه پایان آن و با فرض اینکه امکان اتمام جنگ وجود داشت، ولی ایران نپذیرفت، طرح شده و به همین دلیل، یک پرسش سیاسی است، حال آنکه مسئله ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، یک مسئله راهبردی است. بنابراین به جای رویکرد سیاسی در طرح پرسش از ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر که از سوی نهضت آزادی طرح شد، میتوان اینگونه پرسید که؛ با توجه به نتایج ادامه جنگ در خاک عراق، چرا پیشبینی لازم برای تأمین الزامات و مدیریت زمان، برای خاتمه دادن به جنگ صورت نگرفت تا فتح خرمشهر به یک پیروزی استراتژیک و قطعی بر عراق تبدیل و جنگ را به پایان برساند؟ از طریق بررسی پرسش یاد شده میتوان تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر را به جای پرسش از علت ادامه جنگ و تلاش برای پاسخ به آن، در چارچوب الزامات «جنگ تعاقبی- تهاجمی» در خاک دشمن و پیروزی نظامی بر عراق مورد نقد و بررسی قرار داد، اما هم اکنون پرسش سیاسی از یک مسئله راهبردی موجب خطا در تعریف مسئله جنگ پس از فتح خرمشهر، همچنین مانع از فهم عمیق از مسئله جنگ شده است.
انتهای پیام/