رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست/ چه سهمی از رشد فعلی بورس به بخش خصوصی رسید؟
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه، رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست معتقد است، جهش بازار سرمایه باعث رونق تهاتر بدهی بانکی و سهام میشود.
احسان سلطانی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در خصوص وضعیت فعلی بازار سرمایه گفت: شرایط امروز بازار سرمایه یا به عبارت ساده تر بازار بورس ایران موضوعی چند بعدی است و تک بعدی نیست.
این کارشناس اقتصادی گفت: مهمترین مسئله در بورس موضوع ساختار آن است. زمانی که ساختار بازار سرمایه را بررسی میکنیم، میبینیم که حدود60 درصد بازار سرمایهی ما از بنگاههای صنعتی و معدنی تشکیل شده است که متکی بر رانت گاز، برق و امثال آن هستند. این در حالی است که اگر ساختار بازار سرمایه کشور را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم، خواهیم دید که در آنجا بنگاههای فناوری هستند که به صورت عمده وجود دارند.
وی افزود، مسئلهی مهم در ساختار شرکتهای بورسی این است که ما یک سری بنگاههای دولتی را به ظاهر خصوصی کردهایم و اسم بخش خصوصی را هم بر روی آنها گذاشتهایم که مدیر و ناظر بر این بنگاهها هم مدیران دولتی هستند. زمانی که ساختار بنگاهها را بررسی میکنیم متوجه این میشویم که 70 الی 80 درصد بورس ما بنگاههای خصولتی هستند.
سلطانی گفت: این بنگاهها را به ظاهر خصوصی شده اند و از نظارت مجلس و قوهی قضاییه عملا معاف هستند، همچنین با گرفتن نام بخش خصوصی براین بنگاهها باعث شد از منابع و معافیتهای مالیاتی بسیاری استفاده کنند. بنابراین، ما یک بخش خصولتی رانتی درست کردیم و اسم آن را بازار سرمایه گذاشتیم. به طور کلی میتوان گفت ماهیت و مبنای این بازار سرمایه، بیشتر حالت ساختاری و مدیریتی دارد.
چه سهمی از رشد فعلی بورس به بخش خصوصی رسید؟
این کارشناس اقتصادی در خصوص سهم بخش خصوصی از جهش بازار بورس گفت: در شرایط فعلی می بینیم بخش خصوصی، بزرگ نشده، بلکه بخش خصولتی است که بزرگ و دچار حباب شده است، به عبارت دیگر عرصه بر بخش خصوصی واقعی، یعنی صنایع کوچک و متوسط تنگ تر شده است که مقام معظم رهبری هم دغدغهی بسیاری بر روی این موضوع دارند. به صراحت هم چندین بار دربارهی صنایع کوچک و متوسط صحبت و دفاع کردهاند. پس میتوان نتیجه گرفت که این بنگاهها را نمیتوان جزئی از بخش خصوصی به حساب آورد.
وی افزود، وجه دیگر موضوع این است که با ایجاد این داراییها در بورس، بخش خصوصی را از سرمایه محروم کردهایم. صنایع کوچک و متوسط در حال حاضر به دلیل بحران کرونا هم با کمبود مالی روبه شدهاند، در این شرایط به جای اینکه پول به کسب و کارها و تولید کنندهها بدهیم پول را از مردم گرفته و به بازار بورس کشیدهایم.
شرکتهای بدهکاری که دارا شدند
سلطانی در ادامه به شرکتهای زیانده اشاره کرد و تاکید کرد، تعداد زیادی واحدهای زیانده، ورشکسته و واحدهایی که اصلا در اقتصاد کاری انجام نمیدهند، یکباره به واحدهای سودآور تبدیل شدند. یعنی این واحدهایی که عموما وامهای بانکی خود را هم هنوز پرداخت نکرده و وام معوق دارند که باعث بدهی مالی وحشتناکی شده است.
وی افزود، حال ارزش این واحدها چند برابر شده است که این اتفاق میتواند باعث فساد گسترده شود. بحث یک واحد یا دو واحد هم نیست بنده به جرات میتوانم بگویم بیش از نیمی از واحدهای بورسی این شرایط را دارند و حاضرم این را هم ثابت کنم. این جریان و اتفاق به سود کشور نیست و این اتفاق در حالی رخ داده است که دولت، راههای دیگری نیز برای کسب درآمد دارد.
بنابراین، این اتفاق باعث شده که مقدار دارایی این بنگاههای زیانده از مقدار بدهیشان بالاتر برود و در این صورت این بنگاهها میتوانند بر روی بانکها فشار بیاورند و بخواهند سهامشان را به جای بدهی، به بانکها بدهند.
سلطانی گفت: در واقع ما این بنگاههای ورشکسته را با یک عملیات مالی سازی دوباره زنده کردهایم، بدون اینکه مابه ازایی تولید شود، بدون اینکه ثروتی یا ارزشی خلق شود و فقط تنها با خلق دارایی کاغذی، خودشان را از ورشکستگی خارج و دارا کردند که با این اتفاق به اقتصاد کشور ضربات سختی وارد میشود.
اثر بازار سرمایه بر نقدینگی کشور
این کارشناس اقتصادی در خصوص تاثیر رشد اخیر بازار سرمایه برنقدینگی کشور گفت: در پنج ماه گذشته حجم رانتی که در بورس ایجاد شده است بیش از نقدینگی کشور است یعنی ما به اندازه حجم نقدینگی، شبه پول ایجاد کردهایم که این شبه پول میتواند به سادگی به نقدینگی تبدیل شود. مسئلهی بعدی و بسیار مهمی که در مورد نقدینگی وجود دارد این است که طی چهار- پنج ماه اخیر، کل ورودی پول اشخاص حقیقی به بورس و فرابورس 60هزار میلیارد تومن بودهاست.
رشد اخیر بورس با نقدینگی وارد شده همخوان نیست
وی افزود، ارزش جاری بازار بورس و فرابورس در حال حاضر پنج هزار هزار میلیارد تومان است، زمانی که ما این رقم را تقسیم بر60هزارمیلیارد کنیم به عدد 2.1 درصد میرسیم. یعنی ما میتوانیم باور کنیم که با 2.1 درصد از حجم کل نقدینگی موجود در بازار، میتوان حجم بازار را ده برابر کرد؟ این اتفاق عملا امکان ندارد.
سلطانی تاکید کرد، در دی ماه سال گذشته اشخاص حقیقی شروع به فروختن بورس کردند و در اثر آن بورس منفی شد و از طرفی اشخاص حقوقی شروع به خرید در بازار سرمایه کردند، یعنی مداخلهی شرکتهای بورسی باعث شد که بورس در دی ماه افت نکند. ما از این میتوانیم نتیجه بگیریم که مداخله دولت در بازار سرمایه اشتباه است.
چشم انداز آینده بازار سرمایه
سلطانی دربارهی چشم اندازه آینده بازار سرمایه نیز گفت: زمانی که بورس را دچار حباب سه برابری میکنیم جا برای رشد چهار تا پنج سال آتی بازار را هم میگیریم، با اینکار فرصت رشد بورس در دولت بعدی را هم از بین میبریم. روندهای تاریخی ایران و دنیا نشان میدهد، بازار سهام بین20 تا40 درصد ریزش میکند و پس از آن سه الی چهار سال نسبتا ثابت باقی میماند و در این مدت تورم ارزش کاذب بورس را از بین میبرد. این اتفاق در سال92 و 83-84 هم رخ داده است.
وی افزود، زمانی که قیمت یک دارایی ثابت و بقیهی داراییها بالا برود در واقع نشان از کاهش قیمت دارایی اول دارد که همان ریزش قیمت حقیقی و اسمی است، در نتیجهی این اتفاق، بازار سرمایه معتدل میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص اثرکنترل نقدینگی بورس ادامه داد: کل ورودی حقیقی نقدینگی که به بورس وارد شده است، تقریبا برابر با 2 درصد نقدینگی کشور است و کل پولی که در این پنج ماه وارد بورس شد، کمتر از نصف سود بانکی است که در این پنج ماه داده شده است.
با این کار نقدینگی وارد بورس شد و رشد اخیر در بورس، نقدینگی را به ده برابر تبدیل کرد این نقدینگی به صورت سفته است و حتما از بورس خارج میشود که در نتیجه این اتفاق، باعث ریزش بورس خواهد شد.
انتهای پیام/