سادهنویسی واکنش شعر به حوادث اجتماعی و سیاسی بود/ تعهد شاعر نباید شعر را شعارزده کند
حمیدرضا شکارسری معتقد است، شعر در دوه دهه اخیر واکنش به حوادث اجتماعی و سیاسی را در فرم نشان داده است، بنابراین هیچ ضرورتی وجود ندارد که تعهد شاعر شعر را شعارزده کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر همواره در جامعه ایران به عنوان یکی از اثرگذارترین و اصیلترین هنرها در دورههای مختلف مطرح بود. شعر اساساً نه تنها در ادبیات که حتی در تاریخ و اجتماع ایران نیز همواره به عنوان یکی از محورهای اساسی مطرح بود؛ این امر جدای از همه بایدها و چراها، نه تنها در میان عامه مردم که حتی در میان درباریان نیز به عنوان یک اصل مورد اتقان عموم مطرح بود. همین شعر بود که امیر سامانی را بیکفش و جامه روانه بخارا میکند و همین شعر است که از خونریزیهای محمود غزنوی تا صلهبخشیهای شاه عباس را روایت میکند؛ شعر همواره در فرهنگ ایران آیینه تمامنمای هویت، تاریخ و اجتماع بوده است. مجالی برای بیان غمها و غصههای تاریخ، شورهای حماسی و شعورهای عرفانه و گاه مجالی برای نقدهای تیز پشت واژههای بیدار یک شاعر.
اما امروزه شعر در پس هنرهای تجسمی و تصویری، در انزوا به سر میبرد. انزوایی که دیگر آن را به عنوان هنر درجه اول مطرح نمیکند و عموماً فقط برای عده خاصی از مردم خوانده میشود، هرچند پیوند شعر با مردم ایران ناگسستنی است و تنها دهه محرم خود تأیید محکمی بر این ادعا است، اما باید متأسفانه قبول کرد که شعر این روزها کارکرد گذشته خود را ندارد. ایجاد چنین رویهای نه تنها به قدرت رقبای جدید که حتی به نگاه مسئولان امر نیز بازمیگردد. شعر که تا همین سی سال پیش به عنوان تأثیرگذارترین هنر در میان مردم مطرح بود، عموماً از سوی مسئولان فرهنگی به جشنوارهای محدود شده است. با وجود این، مقام معظم رهبری هر سال جلساتی را به شعرا اختصاص میدهند؛ جلساتی که درّ نایاب این روزهای فرهنگ ماست. ایشان در سالهای اخیر در دیدار با شاعران بر هویتسازی فرهنگی شعر تأکید کردند و شعر را یکی از ملزومات تحقق این امر دانستهاند.
اگرچه بسیاری بر این باورند که شعر در دهه اخیر کمتر به سراغ مسائل اجتماعی رفته و آیینه تمام نمای دوران بوده است، اما حمیدرضا شکاسری شاعر معتقد است که چنین نیست، چرا که تنها نباید به انعکاس آشکار حوادث احتماعی در شعر بسنده کرد، بلکه باید تاثیراتی که فرم و قالب نیز از این حوادث میگیرد را نیز بررسی کرد.
* حوادث اجتماعی و سیاسی از دیرباز در نگاه و جریانهای شاعران و ادبای این سرزمین تاثیرات خود را داشته است، اما در سالهای اخیر کمتر دیده شده که شاعران به جریانات سیاسی و اجتماعی جامعه خود و جهان اطراف واکنش نشان دهند، بسیاری از شاعران دیگر نیز به این امر انتتقاد داشتهاند، به نظر شما چرا چنین شده است؟
ببینید، اولا من موافق اینکه در سالهای اخیر شعر اجتماعی کمرنگ شده نیستم، چرا که شعر ایران بعد از دهه 70 که اوج جریانات فرمالیستی شعر فارسی بوده است، مشابه دهه 40 عکسالعمل فعالی نشان داده است و خودآگاه یا ناخودآگاه به جریانات رادیکال فرمالیستی تمایل پیدا کرد.
بنابراین شعر و شاعر از دهه 80 تا امروز اتفاقاً به انعکاس حوادث سیاسی و اجتماعی در کار خود پرداخته است، مانند دهه 50 که عکسالعمل فعالی نسبت به جریانهای فرمالیستی دهه 40 وجود داشت، بنابراین بر خلاف گفته شما فرم تلاش کرده طی دو دهه گذشته به تعادل با محتوا دست پیدا کند و نسبت به حوادث اجتماعی و سیاسی اتفاقاً فعال باشد، عکسالعمل درقبال حوادث اجتماعی و سیاسی لزوماً انعکاس مستقیم این حوادث و رویدادها در شعر نیست، جه بسا شعر با فرم خود این عکسالعمل را نشان دهد.
* برای توضیح بیشتر درباره اینکه شعر با فرم خود واکنش نشان میدهد، مصداق بیاورید،
برای نمونه با بررسی دقیق شعر دهه 70 میتوان این را گفت که شاعران دلزدگی خود را از شعر شعارزده دهه 60 با تمایل به فرم نشان میدهند، فرمالیزم هم نوعی عکس العمل اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود، شعر هر دوره را میتوان پاسخ روشن فرهنگ آن دوره به اتفاقات سیاسی و اجتماعی محسوب کرد.
کوتاهنویسی نوعی واکنش به حوادث اجتماعی و سیاسی دهه 80 و 90 بود
در دهه 80 و 90 ما رویکرد عمدهای به کوتاهنویسی و سادهنویسی در شعر را شاهد هستیم، که این کوتاه نویسی زمینه را فراهم میکند، برای اینکه اتفاقات اجتماعی و سیاسی به صورت تلمیح و ایما و اشاره خود را نشان دهد.
این سادهانگاری است که تصور کنیم شاعر مینشیند، منتظر حادثهای تا آن را به صورت آشکار در شعرش نمایان کند، چرا که گاهی این انعکاسها در زیرساختهای فکری و فرهنگی شاعر نمود پیدا میکند.
* پس تعهد شاعر به جامعهاش چه میشود؟ جامعهای که باید آگاه شود و نسبت به حوادث اجتماعی و سیاسی جهان اطرافش بیتفاوت نباشد؟
اولا شاعر در درجه اول به شعر خود تعهد دارد، در مرحله اول شعر اقتضائات شعری و ادبی ایفای نقش میکند و نه چیز دیگر، در مرحله دوم تعهدات دیگر شاعر که همان عکسالعملهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... است، بهگونهای خود را بروز میدهد، بنابراین در گروههای مختلف شاعران، بسته به تمایلات شعر و نوع بیان و زبان شاعرانه می توان مخاطبان گوناگونی در نظر گرفت. هیج ضرورتی وجود ندارد که تعهد شاعر موجب شود که شعر شعارگونه شود.
خواه ناخواه گروهی از شاعران این کار را انجام میدهند، نگران نشویم از اینکه تعهد شاعرانه کجاست؟ گروهی از این شاعران تعهد شاعرانه خود را به گونهای آشکار نشان میدهند و گروه دیگری از شاعران که مخاطبانشان محدودتر هستند، بهگونهای غیر نمایان.
در گروه اول که این انعکاس وجود دارد، در واقع آیینگی هنر وجود دارد، در نتیجه مخاطبان بیشتری از آن استفاده میکنند، بسته به نوع شاعر مخاطبان میتوانند از درجهبندی متفاوتی در بیان و عریانی و صراحت استفاده کنند.
* شما به عنوان شاعر از کدام گروه هستید؟
در سالهای جنگ بیتردید از گروه اول بودم، اما تلاش هر شاعر به این است که وقتی به تکامل شعری میرسد، خود را به گروه دوم برساند، از انعکاس بی کم و کاست حوادث در شعرش خودداری کند تا شعرش کمتر متمایل به شعار و صراحت باشد.
انتهای پیام/