یادداشت شفاهی| لایوهای پربازدید و جای خالی الگوهای واقعی در فضای مجازی
مجید ابهری رفتارشناس اجتماعی در تحلیل پربازدید شدن لایوهای مبتذل در اینستاگرام، معتقد است عدم ارائه الگو به نسل جوان و کمکاری نهادهای آموزشی و فرهنگی موجب شده سماجت و اصرار چهرههای ضدفرهنگی بیشتر شود.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- در ایامی که بسیاری از مردم برای در امان ماندن از ویروس کرونا در خانه میمانند و راههای ارتباطی تنها به فضای مجازی محدود شده است، برخی چهرههای سرشناس و مطرح برای صحبت کردن با مخاطبان خود برنامه پخش زنده(لایو) اینستاگرام را انتخاب کردند.
از موسیقیدانی مثل فردین خلعتبری گرفته تا نویسندهای همچون رضا امیرخانی تا دخانچی و یامینپور به صورت لایو اینستاگرام گفتگوی دونفره برگزار میکنند و درباره موضوعات مختلف صحبت میکنند. اما بخش دیگر ماجرا لایوِ برخی شخصیتهای مبتذل مانند امیرتتلو و یک آقازاده خارجنشین و رفتارهای خلاف عرف و ادب آنها بود که از قضا رکورد بازدید در اینستاگرام را نیز شکست.
در تحلیل این پدیده و علت پربازدید شدن لایو این شخصیتها، مجید ابهری روانشناس و رفتارشناس اجتماعی در یادداشت شفاهی برای خبرگزاری تسنیم به خلأهای موجود در جامعه اشاره کرد که در ادامه میخوانید:
ورود هر فناوری به یک جامعه اگر بدون بسترسازی و آموزشهای کاربردی باشد، عوارض منفی و آسیبهای آن بسیار بیشتر از محاسن و امتیازات آن خواهد بود. یکی از این فرایندها فضای مجازی است که این فضا هرچند در برقراری ارتباط بین افراد و استفادههای علمی و فرهنگی و اجتماعی کاربردی بوده و میتواند و توانسته امتیازات مثبتی کسب کند اما متأسفانه بهلحاظ عدم آموزشهای اصولی و لازم حتی به کسانی که در جایگاههای قابل توجه در جامعه هستند مانند چهرههای محبوب، هنرمندان، نویسندگان و حتی سلبریتیها، میتواند آسیبها و مشکلاتی را ایجاد کند که از نظر تربیتی آثار سوئی بر نوجوانان و جوانان و خانوادهها داشته باشد.
در دوران قرنطینه که هنوز هم ادامه دارد، بخاطر خالی بودن زمینه سرگرمیهای سالم و عدم استفاده از شبکههای تلویزیونی در این جهت، عدهای که متأسفانه در خارج از کشور بودند بخاطر سمپاشیها علیه صدا و سیما و بیان نکاتی که ایجاد بدبینی در اقشار جوان میکرد، اقدام به حرکاتی نمودند که متأسفانه آثار سوئی به جای گذاشت یعنی جوانان و نوجوانان ما بجای کلیپها و نماهنگهای ورزشی، هنری و آموزشی و دینی اقدام به مشاهده مواردی کردند که جنبه ابتدال و مستهجن آنها بر جنبه طنز و سرگرمیاش افزونتر بود.
بعضی از چهرهها هم که از نظر فرهنگی و اجتماعی در جایگاه نامناسبی قرار دارند، بهدلیل تبلیغات گسترده در موردشان در بعضی موارد ترند شده و جایگاه جالب توجهی پیدا کردند. همین مورد باعث محبوبیت کاذب آنها شد بدون اینکه کارشناسان و صاحب نظران ما بتوانند در اینگونه زمینهها اقداماتی صورت دهند.
ما در کشورمان هنرمند در زمینه طنز و موسیقی و چه در زمینه سینمایی و نمایشی کم نداریم اما چرا این افراد از استعدادهای خود استفاده نکرده و میدان را به چهرههای منفی و ضدفرهنگی واگذار میکنند، هنوز معلوم نیست. گاهی من بعد از چهل سال فعالیت در زمینه آسیبشناسی و رفتار شناسی دچار تردید میشوم که مبادا برخی چهرههای مثبت ما تسلیم اینگونه افراد شدند؟ هرچه زمینه در مقابل چهرههای ضدفرهنگی خالی شود، سماجت و اصرار آنها بر تاثیرگذاری هم بیشتر میشود.
امروز میبینیم که قمارهای اینترنتی، گروهها و سایتهای غیراخلاقی، تبلیغ مواد مخدر و... به عنوان تهدیدی جدی و چالش اساسی برای فرزندان خانوادهها محسوب میشوند که در کنار فرصتهای فضای مجازی بروز پیدا کردهاند. یکی دیگر از تهدیدات فضای دیجیتال، ایجاد شبهات دینی است که دیده شده ادیان دروغین و عرفانهای کاذب و گروههای تبلیغاتی و... در مقابل اسلام و تشیع قرار میگیرند و اقداماتی در مقابل ارزشهای واقعی و باورهای جوانان جامعه انجام میدهند.
آهنگهای مبتذل با چهرههای مبتذلتر وارد جامعه ما شدند و برای جامعه ما الگو و برای فرزندان ما نمادهای تربیتی شدند. من تصور میکنم وزارت ارشاد یا وزارت آموزش و پرورش و مراکز و نهادهای هنری و فرهنگی در زمینه قصور دارند و باید خلأ و کاستیهای موجود را پرکنند تا فرزندان ما بیش از این دچار انحرافات فرهنگی نگردند.
ما برای فرزندان خود الگوسازی نکردیم بنابراین نباید از آنها گله کرد که چرا بهطور جمعی و گروهی بهدنبال برخی از ستارههای مصنوعی و کاغذی راه میافتند. اگر ما به آنها الگو ارائه دهیم و ستارههای واقعی فرهنگی را به آنها عرضه کنیم آنوقت خواهیم دید کسی به دنبال شخصیتهای پربازدید این روزها نخواهد رفت. افرادی که در اینجا جلف ترین و سخیفترین آثار موسیقیایی و هنری را داشتند برای جامعه ما نماد فرهنگی میشود. این بخاطر کمکاری و خلا تربیتی مابقی افراد در این زمینهها میباشد. ابتذال در هرصورت از نظر فرهنگ اسلامی و فرهنگ انقلابی ما مطرود و غیرقابل قبول است تا دیرتر از این نشده خانوادهها و نهادهای آموزشی و پیشگیری باید دست به کار آموزش کاربرد درست و منطقی از فضای مجازی شوند. نقش مدارس، مراکز آموزشی، نهادهای متولی برای آگاهسازی جوانان نقشی مضاعف است چرا که باید جایگاه خالی والدینِ فاقد توانایی کاربری را نیز پر کنند.
انتهای پیام/