سیاست "قحطیسازی برای ایران" دامن سازندگانش را گرفت + فیلم
غربیها با استفاده از ابزار رسانه از سالها قبل سیاست «قحطیسازی برای ایران» را در پیش گرفتند اما با بروز بحران کرونا این سیاست دامن خودشان را گرفت!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ با آغاز جنگ اقتصادی در ایران یکی از سیاستهای اصلی غرب که از دریچه رسانهها پیگیری می شد سیاست قحطی سازی در شرایط تورمی بود.
سیاستی که با تکیه بر برخی عادات غریزی تلاش دارد ترس از آینده را در سطح یک اجتماع شایع سازد تا با استفاده از این ترس مردم را در هر شرایطی به سمت انبارسازی کالاها پیش ببرد.
کمبود مواد اولیه و نیازهای استراتژیک به عنوان یکی از اساسی ترین معضلات غربی ها شناخته می شود. در واقع سیاستگذاران غربی همواره در تصمیمسازی های خود این معضل را به عنوان یکی از اصلی ترین مشکلاتی که جامعه می تواند با آن روبهرو شود یاد کردهاند. با همین رویکرد از دریچه رسانهها تلاش داشتند قحطیسازی را به عنوان یکی سیاست اصلی در جنگ اقتصادی برای ایران به کار ببرند.
برای اجرای این سیاست، نخستین مقدمه ای که لازم بود زیرسازی شود ایجاد فرهنگ ترس از آینده بود. ترسی که می توانست زمینه ساز سیاست قحطیسازی و برخی اقدامات ضمیمهای شود.
برای ایجاد این ترس باید به چند طریق عمل میشد، اول ایجاد ضعف در باورهای اعتقادی و ایمانی که خود میتوانست ترس از آینده را به شدت از بین ببرد. گام بعدی فراهم کردن شرایط بی ثبات در اقتصاد بود. بی ثباتی اقتصادی میتواند توان پیشبینی های مالی را از بین برده و به ترس از آینده دامن بزند و در نهایت رجحان باورهای مادی بر ارزشهای انسانی است که این کار می توانست ارزشهایی چون گذشت و ایثار را در سطح جامعه بی معنا کند.
با این مقدمات شرایط فراهم می شود تا با هر شوکی مردم به سمت انبارسازی کالاهای اساسی، نیازهای استراتژیک و کالاهای سرمایه ای مانند دلار و سکه حرکت کنند. اما عامل اجرای این سیاستها چه بود؟ رسانه به عنوان اصلیترین عامل اجرای این سیاستها شناخته شد و از همان زمان بودجههای زیادی به این رسانه های عامل تزریق شد.
اما وقتی بحران کرونا همه گیر شد و تمام مردم جهان را درگیر کرد، سیاست قحطی سازی که سالها توسط رسانههای فارسی زبان در ایران اجرا می شد دامن غربی ها را گرفت. آنها با محاسبات خود و با اتکا به فرهنگی که در آن رشد کرده بودند این اتفاق را به مثابه یک بحران جدی قلمداد می کردند و می دانستند اگر قحطی سازی شکل بگیرد کشور با مشکلات جدی مواجه خواهد شد، آنها با کلید واژه ها چون قناعت که هنوز در فرهنگی ایرانی اسلامی از بین نرفته است آشنا نبودند، به خاطر همین بحران قحطی سازی در غرب بسیار جدی تر نمود پیدا کرد.
احتکار کالاهای اساسی در غرب نمایشی بود از تفاوت فرهنگی که همیشه به عنوان ابزار فخر فروشی آنها استفاده می شد اما این فخر فروشی حالا خود به نمایش بی فرهنگی تبدیل شده بود.
افرادی که کالا خریداری و احتکار می کردند تصاویر این کالاها را به منظور فخر فروشی در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذاشتند! این تفاوت فرهنگها حتی مورد بررسی رسانههای خارجی هم قرار می گیرد، به گونه ای که اپوتینگ تیتر می زند: «مقایسه ای بر رفتار ایرانیان متین و غربی های خشمگین در فروشگاه ها پس از کرونا». این رسانه وضعیت کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت می نویسد: «اینجا ایران است، کشور بزرگ و با فرهنگ هزاران ساله در تحریم اقتصادی، نفتی، مقامات کشوری و لشکری، حتی، دارویی، وابسته به فروش نفت اما تحریم و 41 سال فشار،اما به همت فرزندانش و تلاش رهبرانش امروز ما حتی با کرونا هم اینطور فروشگاه ها پر است،امیدوارم از خودتحقیری فاصله بگیریم»
در ادامه این برخوردها، جنیفر گرین نویسنده امریکایی، که حدود یک سال است در ایران بسر می برد، در گزارش خود که سایت مدیوم آن را منتشر کرده مینویسد: «پس از آنکه دو بار بلیط او برای برگشت لغو شد، ابتدا احساس نگرانی کرده است. وی ادامه می دهد؛ اما پس از خواندن اخبار رسانههای غربی مبنی بر حمله مردم به فروشگاه ها از روی ترس و وحشت و خالی کردن یکباره آنها از مواد ضدعفونی کننده، ماسک و حتی ماکارونی، فکر کردم بهتر است به جای برگشتن به آمریکا در ایران بمانم!
این روزها میادین تره بار و فروشگاه ها در ایران مقداری شلوغ است اما من هیچ کمبودی حس نمی کنم، مردم برای خرید همدیگر را هل نمی دهند، دعوا نمی کنند، چنگ نمی زنند.
البته در ایران هم مثل همه جای دنیا برخی دنبال سودجویی خود هستند که نمود آن در افزایش برخی اقلام مانند زنجبیل و الکل و سیر دیده می شود اما حرکتهای زیبای بسیاری هم وجود دارد؛ برخی افراد داوطلبانه دستگاه های خودپرداز را ضدعفونی میکنند، برای افراد بی خانمان دستکش تهیه میشود، برخی صاحبخانه ها دو ماه از مستاجران خود کرایه نمی گیرند، در برخی مناطق به درب منازل می روند و رایگان دستکش و مواد ضدعفونی کننده به مردم می دهند، برخی کارگاه تولید ماسک راه اندازی کرده اند، کمپینی برای حمایت از کسب و کارهای آسیب دیده به راه افتاده است و....
این چیزها را با سایر نقاط دنیا مقایسه کنید و ببینید ایران چقدر متفاوت است. من آرزو می کنم بقیه مردم دنیا در مواجهه با کرونا، از ایرانیان یاد بگیرند. اینها در حالی است که مردم ایران تحت تحریم هستند. با این وضعیت، به نظرم من اگر در ایران باشم آرامش بیشتری دارم تا اینکه به آمریکا برگردم. چون در اینجا لازم نیست علاوه بر ویروس وحشتناک کرونا، با ویروس وحشتناک رفتار اطرافیانم هم روبرو باشم.
گفتنی است طی روزهای گذشته و در پی شیوع جهانی ویروس کرونا، ویدئوها و تصاویری از قفسه های خالی فروشگاه ها و مراکز خرید آمریکا، آلمان و انگلیس در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد تا جاییکه برخی کاربران ایرانی در فضای مجازی، هجوم شهروندان آمریکایی به فروشگاه ها و کمبود مواد بهداشتی و درمانی در این کشور را دستمایه طنز و تمسخر قرار دادند.»
انتهای پیام/