وقتی خود مردم پویش "در خانه بمانیم" را به الزام اجتماعی تبدیل کردند + فیلم
پویشهای اجتماعی اغلب اهداف فرهنگی را دنبال می کنند اما بعضی پویشها با سلامت مردم ارتباط مستقیم پیدا میکنند لزوم فراگیری و اقناع در آنها دوچندان میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ گاهی یک تصمیم ملی نیاز به همراهی فرهنگی و رسانهای خاصی دارد تا به سرانجام برسد. بعد از شیوع ویروس کرونا هم پویش "در خانه بمانیم" یکی از همین جنبشهای اجتماعی بود که نیاز به همراهی همگانی داشت.
گاهی بود و نبود یک پویش یا جنبش اجتماعی چندان برای فرهنگ عمومی جامعه ضروری تلقی نمیشود اما گاهی یک پویش می تواند جان مردم یک جامعه را نجات دهد.
پویش در خانه بمانیم هم از جمله پویشهای حیاتی بود که بعد از شیوع ویروس کرونا در جامعه به راه افتاد. عمل به این شعار به راحتی می تواند جان هزاران نفر را از مرگ نجات دهد اما چرا عمل به این شعار ساده هنوز در فرهنگ عامه نیاز به تکرار و پرداخت بیشتر دارد.
وقتی پویشهای اجتماعی تناسب زیادی با خاستگاههای مردمی نداشته باشد، چندان همهگیر نمیشود اما وقتی فرآیند اقناع برای یک پویش به درستی صورت بگیرد آن وقت است که دیگر کار برای ارائه آن راحت می شود. وقتی لزوم در خانه ماندن از جانب مسئولان به مردم ارائه شد عمل به آن چندان مورد استقبال قرار نگرفت و دلایل این عدم استقبال هم به نوبه خود قابل بررسی و پیگیری است.
این روند بعد از مسئولان به کنشگران اجتماعی و افرادی رسید که نسبت به مسئولان قرابت فرهنگی بیشتری با مردم داشتند و حتی دور از فرهنگ ایرانی به مردم ایران سفارش میکردند که در خانه بمانند و دلیل این لزوم در خانه ماندن را هم به درستی توضیح می دادند.
این فرایند اقناع از مسئولان و کنشگران اجتماعی آغاز می شد تا در نهایت به طبقه عام جامعه نفوذ کند و یک فرآیند قیاسی را در سطح جامعه شامل می شد.
هدف نهایی هم همین بود لزوم در خانه ماندن برای عموم توجیه شود. وقتی خود مردم به یک جریان یا پویش اعتقاد پیدا نکنند اجرای آن بسیار مشکل خواهد بود و این فرآیند تنها در صورتی تحقق پیدا می کند که فرآیند اقناع از طبقه خواص به عموم سرایت پیدا کند. اینجاست که پای خلاقیت های فردی و هنری چه از طبقه عام و چه خاص پا به عرصه محتواسازی می گذارد و در واقع بعد از این محتواسازی هاست که باید دریافت گزارش از سطح جامعه میزان نفوذپذیری گزارش را بررسی کرد.
انتهای پیام/