پیشنهاد مطالعه|نقش مطبوعات در حادثه کوی دانشگاه و قتلهای زنجیرهای
کتاب "مطبوعات؛ بحرانزایی و بحرانزدایی" به بررسی نقش مطبوعات در حادثه کوی دانشگاه تهران و ماجرای قتلهای زنجیرهای میپردازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب "مطبوعات؛ بحرانزایی و بحرانزدایی" به بررسی نقش مطبوعات در حادثه کوی دانشگاه تهران و ماجرای قتلهای زنجیرهای میپردازد.
دنیای امروز به ارتباطات مستمر و کنش متقابل، میان افراد وابسته است و در این راستا، رسانه از مهمترین ابزارهای ارتباطی است. امروزه رسانهها چنان با زندگی انسانها گره خوردهاند که نمیتوان، انسان بدون رسانه را تصور کرد.
یکی از مهمترین وظایف رسانهها، اطلاع رسانی، هوشیار سازی و گسترش دانش و اطلاعات مخاطبان در زمینههایی است که امکان دسترسی و تجربه مستقیم رویدادها و موضوعات مختلف برای آنها فراهم نباشد. به بیان دیگر میتوان گفت باورها، نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانهها است؛ چراکه به دلیل وسعت مکانی دنیایی که در آن زندگی میکنیم و تعدد زمانی رویدادهایی که در جامعه رخ میدهد، بسیاری از اتفاقات، دور از چشم و ذهن ماست.
بر همین اساس میتوان گفت بسیاری از آن چیزهایی که در صحنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه رخ میدهد، برای همه مردم قابل دسترس یا تجربه مستقیم نیست.
بحران های جمهوری اسلامی ایران در سالهای 1377 لغایت 1378
با بررسی بحران های سیاسی - اجتماعی کشورمان، پرواضح است که سالهای 1377 لغایت 1378 یکی از بحرانیترین مقاطع تاریخ کشورمان است. وقوع قتلهای پاییز 1377 موسوم به قتلهای زنجیرهای، طرح اصلاح قانون مطبوعات در تابستان 1378 که توقیف «روزنامه سلام» و سپس وقوع حادثه کوی دانشگاه را در پی داشت، از جمله رویدادهای بحرانی آن سالها است.
قتلهای زنجیرهای
قتلهای پاییز 1377 موسوم به قتلهای زنجیرهای، یکی از بحث برانگیز ترین رویدادهای سیاسی - اجتماعی کشور به شمار میرود که بنا به اطلاعیه وزارت اطلاعات در دی ماه 1377، توسط عدهای از عناصر خودسر این وزارتخانه اتفاق افتاد. تعداد قتلها بنا به اعلام رسمی، 4 نفر است که برخی از مطبوعات و محافل سیاسی تعداد آنها را بیش از اعلام رسمی میدانند و حتی تا مرز 80 مورد نیز ذکر کرده اند.
اولین حلقه قتلهای زنجیرهای عصر روز یکشنبه 1377/09/01 با قتل «داریوش فروهر» وزیر کار دولت موقت و همسر او «پروانه اسکندری» در منزل مسکونیشان شروع شد و در ماههای آذر و دی همان سال دو تن از نویسندگان و فعالان سیاسی «محمدمختاری» و «محمدجعفر پوینده» به قتل رسیدند.
محمد خاتمی» - رئیس جمهور وقت - یک روز پس از قتل فروهرها طی نامهای به وزیر کشور آن را «جنایتی نفرت انگیز» توصیف و خواستار شناسایی هر چه سریع تر قانون شکنان جنایتکار شد و در پنجم آذر در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت اطلاعات تأکید کرد: «اگر با این جنایت محکم برخورد نکنید و ریشه جنایت را نشناسید و نزنید نه تنها به نظام توهین شده است، بلکه در آینده مشکلات بیشتری خواهیم داشت.»
وی همچنین در هنگام ارائه لایحه بودجه به مجلس، گفت: «به شدت پیگیر این قضیه هستم و تا به نتیجه نرسد، رهایش نخواهم کرد.»
سرانجام در روز 15 دی ماه 1377، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بیانیهای را در مطبوعات و رسانهها منتشر کرد که تعجب بسیاری از تحلیلگران سیاسی را برانگیخت و به زعم برخی، چنین بیانیهای در تاریخ تحولات سیاسی بعد از انقلاب بینظیر بود. وزارت اطلاعات ایران در این بیانیه قتل برخی از نویسندگانی که چند روز گذشته به طرز مشکوکی به قتل رسیده بودند را بر عهده گرفته بود و برخی از نیروهای درون وزارت اطلاعات را عاملین این قتلها معرفی کرد. در متن این اطلاعیه آمده است:
«وزارت اطلاعات بنا به وظیفه قانونی و به دنبال دستورات صریح مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری، کشف و ریشه کنی این پدیده شوم را در اولویت کاری خود قرار داد و موفق گردید شبکه مزبور را شناسایی، دستگیر و تحت تعقیب قرار دهد و با کمال تأسف معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس، کج اندیش و خودسر این وزارت که بی شک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند، در میان آنها وجود دارند. این اعمال جنایتکارانه نه تنها خیانت به سربازان گمنام امام زمان (عج) محسوب میشود، بلکه لطمه بزرگی به اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران وارد آورده است.»
از سوی دیگر مقام معظم رهبری در تاریخ 1377/09/23 ، تأکید فرمودند: «همچنان که قبلا به دستگاههای دولتی از جمله وزارت کشور و وزارت اطلاعات و دستگاه های قضایی گفته شده است، این دستگاهها باید به طور جدی قتلهای یک ماه اخیر را پیگیری کنند.»
بررسی موضوع قتلها در روزنامههای زنجیرهای
هر چند بیانیه وزارت اطلاعات درباره قتلهای زنجیرهای را باید بخشی از روایت چپ در این خصوص دانست، زیرا در عمل این وزارتخانه در این دوره در اختیار نیروهای چپ قرار داشت. با این همه شاید به دلایل سازمانی و نهادی نمیتوان آن راروایت گفتمان چپ تلقی کرد. روایت گفتمان چپ در خصوص قتلهای زنجیرهای را باید در روزنامههای زنجیرهای این دوره یافت که نقش مسلط و مهمی در میدان قدرت ایفا میکردند.
تلاش نشریاتی از جمله روزنامه «خرداد» به مدیریت «عبدالله نوری و روزنامه «صبح امروز» به مدیریت «سعید حجاریان» که بپاپی اخبار و سلسله مقالاتی را از «اکبرگنجی» و «عمادالدین باقی» منتشر میکردند، در این میان بسیار اثرگذار بود.
کتاب "مطبوعات؛ بحرانزایی و بحرانزدایی" نوشته مجید منعمی در 198 صفحه و با قیمت 35 هزار تومان توسط انتشارات سورهمهر منتشر شده است.
انتهای پیام/