بیاعتمادی مردم به رسانهها یک ابر بحران کشوری است/ گرفتاری نهادهای مدیریت بحران در بحران مدیریتی
بیاعتمادی رسانهای مردم، درست یا غلط، بههرصورت ایجاد شده است. این بیاعتمادی یک ابر بحران کشور است. این بیاعتمادی در شرایط بحران بیشتر خودنمایی میکند، چرا که در شرایط عادی شاید این بیاعتمادی چندان به چشم نیاید و برای کشور موضوعیت نداشته باشد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ آنقدر که هراس ویروس کرونا در سطح جامعه شیوع پیدا کرده خود ویروس فراگیری نداشته است. در این وضعیت مهمترین وظیفه رسانهها چیست؟ اگرچه برای مقابله با این ویروس نیاز به اطلاعرسانی لازم در موضوعات پیشگیرانه است اما این سطح اطلاعرسانی باید بهعنوان فرآیند اطلاعرسانی مفید طبقهبندی شود و به شیوع شایعات و ایجاد فضای وحشت در جامعه دامن نزند. درباره شرایط ویژه اطلاعرسانی این بیماری و لزوم برخورد درست با آن با اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه به گفتوگو پرداختیم که میخوانید:
تسنیم: اینکه در زمان بحران لزوم اطلاعرسانی مناسب در هر کشور احساس میشود، موضوعی بدیهی است اما وقتی این فضای اطلاعرسانی به شیوع شایعات و ایجاد فضای وحشت در جامعه تبدیل میشود نیاز به بررسیهای دقیقتر از کارشناسان حوزه رسانه دارد، تحلیل شما از فضای فعلی چیست؟
شیوع اخبار وحشت، هراس عمومی، وجود اغتشاش خبری، اطلاعات نادرست و اخبار جعلی بیشتر از واقعیتی است که مراجع علمی اعلام میکنند. در ارتباط میانفردی خودمان هم میتوانیم با قاطعیت بگوییم شیوع هراس عمومی از خود کرونا بیشتر بوده است و مشاهدات و مطالعات ما از اخبار و اطلاعات فضای مجازی این موضوع را تأیید میکند.
ویروس کرونا محدود به ایران نبوده و موضوع خجالتآوری هم نیست. ویروس کرونا وارد کشورهای دیگری چون فرانسه، ایتالیا، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر هم شده است. شیوع ویروس هم همیشه از محدوده کشورها عبور کرده است. در چنین شرایطی نباید از موضوع، بهرهبرداری سیاسی شود زیرا باعث اغتشاش خبری خواهد شد.
بیاعتمادی مردم به رسانهها یک ابر بحران کشوری است
تسنیم: اما دلیل چیست که انتشار مطالب نادرست و غلط در مورد ویروس کرونا را شاهد هستیم؟
دلایل این موضوع به چند نکته بازمیگردد که یکی از آنها فقدان مرجعیت خبر در کشور است. بیاعتمادی رسانهای مردم، درست یا غلط، به هر صورت ایجاد شده است. این بیاعتمادی یک ابر بحران کشور است. این بیاعتمادی در شرایط بحران بیشتر خودنمایی میکند، چرا که در شرایط عادی شاید این بیاعتمادی چندان به چشم نیاید و برای کشور موضوعیت نداشته باشد اما وقتی مشکلی مانند شیوع ویروس کرونا پیش میآید میبینیم این بیاعتمادی چقدر میتواند بحرانزا باشد. البته همیشه در بحرانها ضعفها و اشکالات بیشتر به چشم میخورد.
تعارض در اطلاعرسانی و تعدد مراجع خبری
نکته بعدی به تعارض در اطلاعرسانی و تعدد مراجع خبری بازمیگردد، وقتی بحران پیش میآید باید مراجع اطلاعرسانی محدود شود و این یک قانون است. در مورد کرونا خوشبختانه این اتفاق افتاد، چرا که ورود کرونا به ایران قابل پیشبینی بود، اما لازم بود این اتفاقات حتی قبل از ورود این ویروس به کشور بیفتد و تدابیر لازم زودتر اندیشیده شود. پس وقتی این موضوعات بهصورت درست پیشبینی نشود معلوم است که شاهد شیوع وحشت و هراس در جامعه خواهیم بود و گاهی هم با معضل تعدد مراجع خبری و سخنگویان مواجه میشویم.
در همین شرایط است که یک نماینده مجلس از کشته شدن 50 نفر در قم خبر میدهد و اغتشاش خبری بهوجود میآورد. اگرچه این نماینده هم مسئولیت دارد اما باید یادشان باشد وقتی با موضوع حساسی مانند ویروس کرونا مواجه باشیم نباید چند سخن از مسئولان متفاوت منتشر شود. این موضوعات باعث اغتشاش خبری و تعارض میشود و بهدنبال آن هم بیاعتمادی مردم به مراجع خبری را بههمراه خواهد داشت.
از طرفی، سواد رسانهای پایین در سطح جامعه هم در این موضوع بیتأثیر نبوده است. افزایش سواد رسانهای در جامعه میتواند برخی از این بحرانها را برطرف کند، اما پرسش اصلی در این موضوع این است؛ آیا خود رسانهها از سواد رسانهای بالایی برخوردارند؟ بهجرئت میتوان گفت که برخوردار نیستند. اگر رسانهها از تکنیکهای اقناع و ارتباط با مردم استفاده کنند و میتوانستند در مورد ویروس کرونا بهدرستی اطلاعرسانی کنند شک نکنید که مردم دچار این اغتشاش خبری و این نگرانی نمیشدند.
البته مسئولان هم نیاز به سواد رسانهای و سواد تخصصی دارند تا بتوانند اعتماد مردم را به خود جلب کنند. سواد سلامت برخی مسئولان هم متأسفانه پایین است، بهعنوان مثال نماینده محترم قم وقتی متوجه میشود بعد از خروج از مجلس صندلیاش را ضدعفونی کردهاند ناراحت میشود و با ادبیات بدی واکنش نشان میدهد. این موضوع نشانه عدم سواد بهداشتی ایشان است که نمیداند این یک اقدام احتیاطی در حوزه بهداشت و درمان است. اعلام کشته شدن 50 نفر هم از طرف ایشان در این شرایط حساس هم ناشی از عدم شناخت ایشان از عملکرد رسانههای معاند است.
بهرهبرداری سیاسی هم در این جریان بیتأثیر نبوده است. اگر شاهد این شیوعِ هراس، در سطح جامعه هستیم بهطور حتم بخشی از آن را باید مرتبط با بهرهبرداری سیاسی بدانیم. در بحرانهای دیگر هم این اتفاقها افتاده است. اما بهرهبرداری سیاسی در زمان بحرانهای انسانی غیرقابل بخشش است. تولید برخی محتواها هم در این شرایط تحت تأثیر بهرهبرداریهای سیاسی و حتی اقتصادی است.
سازمانهای کنترلکننده بحران خودشان بحران مدیریتی دارند
مدیریت بحران یک روند است و نمیشود با نگاه رویدادی مدیریت بحران کرد. مدیریت بحران مجموعه تدابیر و اقدامات است. نباید منتظر بحران بود تا برای آن تدبیری اندیشید و باید ستاد دائمی بحران در همه وزارتخانهها داشته باشیم. تدابیر نباید صرفاً در زمان بحران اندیشیده شود. باید بپذیریم که نهادهای مدیریت بحران ما خود با بحران مدیریتی مواجهاند. ما بهلحاظ ساختار و تشکیلات چیزی کم نداریم اما مدیریت این سازمانها مشکل دارد و هنوز به تکامل لازم نرسیده است. سازمان مدیریت بحران ما در سیل 98 کجا بود و چقدر اقدامات رسانهای انجام داد یا نقش این سازمان در مورد کرونا چیست؟ آیا سازمان مدیریت بحران ما تنها به سیل و زلزله محدود میشود، اگر چنین است باید نامش را عوض کنیم و اینقدر عام خطابش نکنیم. وقتی آقای نجار عملکرد مناسبی در مدیریت این سازمان ندارد چرا رئیس جمهور حکم ایشان را تمدید میکند؟ آیا ارتباطاتی در این میان وجود دارد؟
تسنیم: حال با این نگاه، آیا مسئولان بهدرستی از توان رسانهای و پتانسیلهای رسانهای استفاده کردهاند؟
آقای رئیس جمهور یک مصاحبهای انجام داد و اعلام کرد که "از شنبه ادارات و دانشگاهها و مدارس به حالت عادی فعالیت خود برگردند و این توطئه دشمنان است که میخواهند کشور را تعطیل کنند."، من با این سخنان موافق هستم و ممکن است بخشی از این ماجرا برای ما پیچیده باشد، شاید مسائل پنهانی در حوزههای اقتصادی و روابط بینالملل وجود داشته باشد که ما بیاطلاعیم. بهطور حتم هم جنگ با مردم ایران وجود دارد و باید همه چیز را بهصورت یک احتمال در نظر بگیریم. نباید این ماجراها و تولید اخبار وحشت و تعطیلیها را بیارتباط با مسائل پشتپرده بدانیم. اما سؤال این است؛ پیوست رسانهای اظهارات اخیر کجاست؟ همین برخوردهای صفر و صدی هم باعث بیاعتمادی مردم میشود. برای هر تصمیم کلان نیاز به پیوستهای رسانهای و بسترسازی عمومی وجود دارد. متأسفانه تصمیمات دستوری و کلان کشور بدون این پیشفرضها اتفاق میافتد. مردم دسترسیهای مختلفی به اطلاعات دارند و دیگر به یک مرجع رسانهای مراجعه نمیکنند، وقتی اعتمادشان به رسانهها آسیب دیده و بهواسطه آسیبی که پیش از این از اطلاعرسانی نادرست و غلط دیدهاند رسانهها نمیتوانند بهراحتی با شیوع اخبار وحشت مقابله کنند. وقتی مردم توسط مسئولان نامحرم دانسته میشوند نباید انتظار اعتماد از مردم را هم داشته باشند.
تسنیم: حالا با تمام این تفاسیر آیا راهکاری برای عوض کردن شرایط وجود دارد و میتوان از این بیاعتمادی کاست؟
در این شرایط اگر مردم سخنان علمی، درست و قابل باور از مسئولان بشنوند ممکن است کمی از اعتماد ازدسترفته خود را بازیابند. رسانهها هم بهخاطر عملکرد غلط گذشته برای مقابله با اخبار جعلی امروز درباره ویروس کرونا کمی با مشکل مواجه هستند. البته بخشی از این مشکلات هم ناشی از نامحرم دانستن رسانه توسط مسئولان بوده است. اما اگر در همین شرایط هم مردم شاهد حرفهای علمی و درست باشند باز این فرصت پیش میآید که اعتماد ازدسترفته دوباره احیا شود. رئیس جمهور اعلام میکند که "اخبار را تنها از صدا و سیما پیگیری کنید"، اما هیچ اشارهای به خبرگزاریها یا منابع خبری مورد تأیید دیگر نکرد، در صورتی که برخی مردم اخبار را از فضای مجازی دنبال میکنند. چرا باید فضای مجازی را در انتشار اخبار کنار بگذاریم و این ظرفیت را در نظر نگیریم؟
بیایید این موضوع را از جهات دیگر هم بررسی کنیم؛ همین وحشت کاذبی که در جامعه ایجاد شده خود نشانهای از قدرت رسانه و تأثیرگذاری آن بر افکار عمومی است، پس میتوان از همین قدرت رسانهها در حوزههای دیگر هم استفاده کرد و بهصورت مثبت روی قدرت آنها حساب کرد، این تازه قدرت رسانههای بیشناسنامه است، اگر این رسانهها قدرت گرفتند بهخاطر عملکرد نادرست ما بوده است. مسئولان هم رسانهها و خبرنگاران را کنار خود بدانند و از این پتانسیل آنها در ایجاد آرامش استفاده کنند.
کنار این موضوعات رسانهای بحث دیگری هم وجود دارد و آن عملکرد مناسب فرهنگی مردم است که در شرایط بحرانی بدانند چگونه رفتار کنند، این هم خود نوعی سواد است و نباید در این شرایط شاهد طرد شدن بیماران از جامعه و برخوردهای نادرست در برخی شهرها باشیم. آموزش برخوردهای فرهنگی به مردم هم لازم است. اما در نهایت آنچه میتوان از این شرایط اقتباس کرد این تحلیل است که تولید مطالب نادرست و دروغ بهمراتب زیانبارتر از خود ویروس کرونا شده است. رسانههای خارجی هم امید مردم را هدف گرفتهاند و هر اقدام خبری در راستای گرفتن امید از مردم همراهی با این رسانههاست، از گرانفروشی برخی دلالان گرفته تا اخبار نادرست برخی رسانههای داخلی.
انتهای پیام/+