یادداشت نشریه قرار| ادلب و تهدیدات بلند مدت علیه ترکیه
رجب طیب اردوغان در شرایطی نیروهای بشار اسد را به حمله هوایی و زمینی تهدید کرده که حریم آسمان سوریه در کنترل روسیه است و هر گونه حمله هوایی ترکیه میتواند هزینههای سنگینی به دنبال بیاورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ اگر چه تنش و درگیری در شمال غربی سوریه و در ادلب تا اندازهای فرونشسته اما هنوز هم زمینههای تنش بین نیروهای نظامی آنکارا و دمشق از بین نرفته و درگیریهای اخیر٬ بر روابط آنکارا – مسکو نیز تاثیر منفی بر جای گذاشته است.
در چنین شرایطی تحلیلگران و نویسندگان رسانههای وابسته به اتاق فکر حزب عدالت و توسعه٬ دولت را به درگیری و حمله به سوریه تشویق کرده و فضا را حماسی میکنند.
اما تحلیلگران دیگری نیز هستند که به شکل واقعگرایانه با توصیف ابعاد واقعی پیامدهای جنگ و حمله٬ وضعیت موجود را کالبد شکافی میکنند. یکی از این تحلیلگران٬ طاها آک یول نویسنده و تحلیلگر روزنامه قرار است.
آک یول که از تحلیلگرن پیشکسوت روزنامههای حریت و ملیت بوده و قبلاً تا حد مشهودی حامی اردوغان و حزب عدالت و توسعه بود٬ حالا در روزنامهای قلم میزند که بیشتر به خط فکری عبدالله گل رئیس جمهور سابق و احمد داوود اوغلو نخست وزیر سابق ترکیه نزدیک است و مطالبی انتقادی علیه سیاستهای دولت اردوغان منتشر میکند.
آک یول٬ از روزنامهنگاران محقق و علاقهمند به تاریخ است و تاکنون چندین کتاب در حوزههای تاریخی مهم عثمانی٬ لوزان و جمهوری٬ به رشته تحریر درآورده است. آک یول در یادداشت «ادلب و تهدیدات دراز مدت علیه ترکیه»٬ به بررسی وضعیت کنونی و سناریوهای پیش رو پرداخته است:
وقتی که اردوغان٬ سوریه را تهدید میکند
از دو روز پیش٬ ادلب تا حد قابل توجهی رنگ آرامش به خود گرفته و خبری از غرش هواپیما و صدای توپ و تانک نیست و درگیریها٬ دست کم در شرایط فعلی٬ متوقف شدهاند.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در واکنش به کشته شدن نظامیان ترکیه در ادلب٬ به تندی سوریه را تهدید کرده و گفت: «در هر جایی به نیروهای سوریه حمله کرده و آنها را میزنیم.» ظاهراً این تهدید٬ موثر و کارگر افتاده و حالا خبری از درگیری نیست.
حالا فضای حاکم بر ادلب٬ به گونهای است که گویی از همان اول هم٬ اسد و پوتین به دنبال همین نتیجه فعلی بودند و به آن چه که میخواستند رسیدند. یعنی توانستند کنترل بزرگراه مواصلاتی دمشق به حلب را به تمامی در اختیار بگیرند.
اما خوب... مساله ادلب٬ فقط ابعاد نظامی ندارد و در حوزه دیپلماسی هم تلاشهایی صورت گرفت که البته نتیجه نداد. مثلاً هیات نظامی روسیه به آنکار سفر کرده و دوبار با مقامات سیاسی٬ امنیتی و نظامی ترکیه گفتوگو کردند اما این دیدارها نتیجه و دستاوردی بدنبال نداشت و حالا قرار است خلوصی آکار وزیر دفاع و هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت به مسکو بروند و باز هم مذاکره کنند.
همه اینها نشان دهنده این است که مساله ادلب بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میشد.
مذاکره بر سر این بود: همه در همان نقاط قبلی خود بمانند. کسی پیشروی نکند تا درگیری صورت نگیرد. ... آیا این نتیجه حاصل شد؟ مشخص نیست. اما آن چه پیدا و هویداست٬ تهدید اردوغان علیه دولت سوریه است که به مقامات دمشق اعلام کرده تا پایان ماه جاری میلادی به مرزهای توافق سوچی بازگردند.
اردوغان دقیقاً گفته: «باید تا پایان ماه جاری میلادی٬ نیروهای اسد به همان نقاط قبلی توافق شده در سوچی بازگردند و مراکز دیده بانی ما در همان نقاط بمانند. اگر چنین اقدامی صورت نگیرد و بخواهند جلو بیایند٬ به شکل هوایی و زمینی٬ هر اقدامی که لازم باشد انجام میدهیم و بدون تردید آنها را خواهیم زد.»
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در شرایطی نیروهای بشار اسد را به حمله هوایی و زمینی تهدید کرده که حریم آسمان سوریه در کنترل روسیه است و هر گونه حمله هوایی ترکیه میتواند هزینههای سنگینی به دنبال بیاورد.
آیا به خاطر برتری هوایی روسیه در حریم هوایی سوریه٬ ترکیه فقط از موشک٬ توپهای دور زن و راکت استفاده خواهد کرد یا نه؟ مشخص نیست. بهتر است چنین مسائلی را به متخصصین دفاعی واگذار کنیم.
پوتین چه گفته بود؟
برای بحث در مورد خطرات احتمالی حمله هوایی ترکیه به سوریه٬ میتوان اظهارات قدیمی ولادیمیر پوتین را به خاطر آورد.
پوتین در سال 2015 میلادی در گفتوگو با اسپوتنیک اعلام کرد:«ترکیه به طور مداوم٬ حریم هوایی سوریه را نقض کرده است. اگر مایل است٬ یک بار دیگر به همین روال ادامه دهد. چرا که حالا سیستم دفاع موشکی روسیه از حریم آسمان سوریه مراقبت میکند. روسیه کشوری نیست که هواپیمای جنگندهاش را پایین بیاندزاند و بعد٬ منطقه را ترک کند و به خانه بازگردد.»
ظاهراً بشار اسد هم با اتکا به همین اظهارات پوتین دست به پیشروی زده و علیه ترکیه قدرتنمایی کرده است. اما در هر حال٬ نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که مهمترین معضل نظامی و دفاعی در این پرونده٬ گروههای تروریستی و افراطی هستند که کل معادلات را به هم ریختهاند.
مهمترین اختلاف نظر روسیه و ترکیه در میدان سوریه٬ بحث تعریف گروههای تروریستی است.
زمانی که ترکیه هواپیمای سوخوی روسیه را پایین انداخت٬ پوتین٬ حزب عدالت و توسعه را به حمایت از گروههای تروریستی اسلامگرا متهم کرد. حالا هم مسکو تقریباً همان اتهامات را تکرار میکند و معتقد است که ترکیه بدون در نظرگرفتن تعهداتی که در سند سوچی بر عهده گرفته٬ از گروههای تروریستی محافظت میکند و بشار اسد هم به همین بهانه به شکل مداوم و گسترده٬ حمله میکند.
بر اساس سند توافق سوچی٬ ترکیه متعهد شده بود که النصره و باقیماندههای آن یعنی هیات تحریر الشام را به عنوان گروههای تروریست بشناسد و زمینه را برای خروج آنان از ادلب فراهم کند.
البته همین جا باید به این نکته هم اشاره شود٬ این ترکیه بود که توانست قلعه مهم داعش یعنی الباب را آزاد کرده و داعش را در آنجا از بین ببرد. اما در ادلب٬ لحاظ کردن مرز و تفاوت بین گروههای مخالف و گروههای تروریست افراطی بسیار دشوار و پیچیده است و نمیتوان به راحتی محل تجمع این نیروها را از هم جدا کرد. مشکل اینجاست که از دید دمشق و مسکو٬ مخالفین سوری تحت حمایت آنکارا نیز تروریست به شمار میآیند و این همان چیزی است ک مساله ادلب را بسیار غامض و پیچیده کرده است.
رجب طیب اردوغان در سخنرانی خود در جمع نمایندگان حزب عدالت و توسعه در مورد گروههای افراطی گفت: «برخی گروههای افراطی٬ خودسر و کلهخراب٬ با اقدامات خود به رژیم اسد بهانه حمله میدهند و ما در برابر آنان نیز سکوت نخواهیم کرد.»
پوتین و اردوغان در جستجوی یک راه میانه
حالا و پس از توصیف واقعیتهای میدانی ادلب٬ باید پرسید: آیا در این میدان٬ امکان سازش و توافق وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت: قطعاً ترکیه و روسیه به دنبال آن نیستند که در ادلب٬ کارشان به رویارویی بکشد.
از دید پوتین٬ سوریه عبارت است از روسیهای که در شرق مدیترانه واقع شده است! روسیهای که با یک دنیا پول و تسلیحات از بشار اسد حمایت کرده و کنترل مسیر مواصلاتی حلب به دمشق را در اختیار گرفته٬ به راحتی از آن منطقه بیرون رانده نخواهد شد. شک نکنیم٬ ولادیمیر پوتین خونسردی که ما میشناسیم٬ به دقت و به شکل حسابگرانه قدم برداشته است. این را هم از یاد نبریم که پوتین٬ با روابط گستردهای که با ترکیه برقرار کرده٬ منافع سیاسی و اقتصادی فراوانی به دست آورده و نمیخواهد این منافع را از دست دهد. بنابراین٬ پوتین و اردوغان در جستجوی یک راه میانه خواهند بود.
سخنان اردوغان نشان میدهد که با وجود تهدیدات تند و قاطعانه٬ همواره راهی برای سازش هم وجود دارد. به عنوان مثال در ماجرای عملیات چشمه صلح٬ هدف اولیه ایجاد یک گستره 440 کیلومتری تا مرز عراق بود اما بعدها با پادرمیانی روسها به یک گستره 120 کیلومتری اکتفا کرده و آتشبس را پذیرفتیم.
در ادلب نیز٬ راه میانه میتواند عبارت باشد از کنترل نیروهای کلهخراب و خودسر از یک سو و قدرت گرفتن نسبی اسد از سوی دیگر. در این میان ترکیه نیز با خطر ورود یک میلیون آواره جدید٬ روبرو نخواهد شد.
البته دعا میکنیم شرایط بهتری فراهم شود و انشاالله توافقات بهتری هم حاصل شود. اما در پایان٬ نباید از کنار این واقعیت مهم بگذریم که مهمترین تهدید درازمدت علیه ترکیه در سوریه٬ همان 12 تا 15 هزار تروریست ساکن ادلب هستند که هم در گزارش سازمان ملل و هم از سوی خود ترکیه٬ به عنوان تروریست شناسایی شدهاند.
طاها آک یول نویسنده و تحلیلگر روزنامه قرار
انتهای پیام/