شهدا به روایت نمایشنامهنویسان/ مجموعه قلم روشن رونمایی شد
شب گذشته از هشت کتاب مجموعم قلم روشن با موضوع زندگی شهدای هشت سال دفاع مقدس در تئاتر شهر رونمایی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، شب گذشته سالن کنفرانس تئاتر شهر با حضور جمعی از مسئولان فرهنگی و هنرمندان میزبان رونمایی از هشت نمایشنامه «قلم روشن» در قالب چهار کتاب بود. این مجموعه به سفارش اداره کل هنرهای نمایشی و با مدیریت کامران شهلایی به رشته تحریر درآمده است.
کامران شهلایی در توضیح شکلگیری این مجموعه گفت: «برای من اتفاق خجستهای است. ایده اصلی قلم روشن از شهرام کرمی بود. انتظار هم میرفت. وقتی پروژه را برایم تشریح کردند من حال خوبی داشتم و خوشحالم بعد از چهل سال از انقلاب، پروژه مستقل در حمایت از نمایشنامهنویسان مطرح شد و امیدوارم در سال آینده دو فصل دیگر هم داشته باشیم.»
وی بابیان آنکه قبلاً این رویه با طرح و کانالیزه شده رخ میداده است، گفت: «نوشتن در حوزه شهدا سخت است. برخی نتوانستند متن خود را تمام کنند و برخی در میانه راه کنار کشیدندو دیگران را جایگزین کردیم. شناخت شهدا برای پیشبرد زندگی خود ما لازم است.»
شهلایی که در سالهای اخیر آثار متعددی در حوزه شهدا به نگارش درآورده است، اظهار داشت مدام با خانواده شهدا در ارتباط هست و سختی شرایط راه درک میکند.
مهدی بهداروند که به نوعی مشاور این پروژه بوده در سخنان خود گفت: «امسال ما 38امین جشنواره فجر را در برههای آغاز کردیم که در دی و بهمن ماه حوادث تلخی رقم خورد؛ ولی امیدواریم به شادی گرایش پیدا کند. امسال کار تازهای به جشنواره فجر اضافه شد که محصول آقای کرمی است و در جلسهای که با هم داشتیم قصد شد از شهدا و سرداران زندگینامه ایشان به نویسندگان سپرده شود فهرست بیست نفرهای ارائه دادم. قرار شد شهدای در این فهرست باشند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند همانند سید حسین علمالهدی که خانواده محترمشان در اینجا حضور دارند.»
وی تصریح کرد در فصل دوم به زندگی حاج قاسم سلیمانی پرداخت میشود.
مریم منصوری، یکی از نویسندگان این مجموعه در سخنرانی خود گفت: «جنگ و بستر جنگ برای من ناشناخته نبود چون جنگ مسأله عمومی این و زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده بود. شهید چیتسازیان برای من اما شناخته شده نبود. دوست داشتم درباره همت و دوران بنویسم، ولی شناخت علی چیتسازیان و پژوهش درباره او منجر به این متن شد.»
وی ادامه داد: «نویسندگان بسیاری چون نادری و یعقوبی نمایشنامههایی با موضوع جنگ نوشتند. نادری به ما گفت شما نمیدانید چه کسانی در جنگ بودند. کسانی از زیر برج ایفل به خط مقدم جنگ آمدند. برای همین سعی کردم وجوه انسانی را در این نمایشنامه جستجو کنم. کار سخت میشد چون برخلاف آثار دیگر که میشد شخصیتها را درهم آمیزم و از تخیلم بهره برم. باید با یک آدم واقعی و اتفاقات واقعی درام مینوشتم.»
منصوری با اشاره به اینکه در نگارش اثر به دو کتاب زندگینامه شهید و مجموعه خاطرات و یادداشتهای شهید رجوع کرده است، گفت: «مهمترین دشواری این نمایشنامه عدم توانایی در تخیل و بسنده کردن به اسناد و شناخت دیگران از آن انسان بود. برشت مرا از این وضعیت نجات داد و برخلاف علاقه فردی آثار بوشنر و ویسنییک به من کمک نکردند. تنها نویسندهای که به من کمک کرد برای نوشتن علی چیتسازیان که فرمانده عملیات اطلاعات بود و با چند کاراکتر نمیشد درام نوشت به سمت برشت رفتم. با توجه به استراتژی تئاتر مستند در این اثر فکر میکردم میشود با تخیل خودم ایدهای بیابم که به پاسخ منفی رسیدم.»
محسن عظیمی دیگر نویسنده این مجموعه گفت: «در زمینه نوشتن نمایشنامه از آدمهای حقیقی تجربه پیشین داشتم. در جشنواره تئاتر شهر براساس یک فرد شیمیاییشده در بمباران حلبچه متنی نگاشتم و همین منجر به نگارش چند متن دیگر شد. کاری از صادق هدایت نوشتم که دو سال صرف برد که منتشر و اجرا نشد. نوشتن درباره آدمهای حقیقی سخت است چون باید به هر سندی رجوع کرد. رسیدن به علی هاشمی مرا به مقوله جنگ آشتی داد. علی هاشمی و خواندن خاطراتش به من نشان داد او چه مصائبی کشیده است که رسانهها چون تلویزیون از آن غافل بوده است.»
وی اظهار داشت: «نمایشنامه هلیبرن را به مردم عادی دادم و از من میپرسیدند فیلمش را نمیسازی، همان مردمی که از فیلم جنگی خوششان نمیآیند.»
ندا ثابتی دیگر نویسنده این مجموعه که درباره شهید علمالهدی نمایشنامهای نگاشته است، گفت: «تنها وجه هنری ماجرا مهم نیست و این خود شهدا هستند که به این موضوع اهمیت میدهند.»
وی به بیان رویهای تحقیق درباره زندگی شهید علمالهدی گفت: «متاسفانه در نوشتن زندگی شهدا چنان تخیل را با واقعیت میآمیزیم که به سمت تحریف میرویم.»
ثابنی با ابراز امیدواری کرد تعاملی برای استفاده از آرشیوها پدید آید.
شهرام کرمی نیز در سخنرانی خود گفت: «من خودم در پروژه اینچنین دخیل بودهام که مقطعی بودند و تمام میشوند. ما به این فکر میکردیم چرا جریان دارمنویسی فعال نیست. اینکه درام بنویسم با سفارش مینویسند، یا به عوالم خود مراجعه میکنند یا براساس پیشنهاد کارگردان مینویسد. جامعه هنری انتظار دارد درامنویس اثری را خلق کند و کارگردان آن را بعداً انتخاب کند. درامنویس به عنوان خالق جریانساز نداریم و همین موجب شده درامنویسی نداریم که از جریان نوشتن ارتزاق کنند. من این را به عنوان یک آسیب میدانم و جای خالی یک جریان برای انگیزه به درامنویسان خالی بود. نویسندهها به اجبار به سمت کارگردانی میرود و باید به صورت مستمر این پروژهها را دنبال کرد.»
وی درباره انتخاب شهدا در فصل اول گفت: «حتی اپوزیسون هم به شهدا احترام میگذارند. برخی شخصیتها الگو هستند و همواره بدانها اشاره میشود و در فصل اول به این افراد رجوع کردیم.»
در انتهای این مراسم از چهار جلد این مجموعه رونمایی شد.
انتهای پیام/