چشم انداز ۲۰۲۰ «تروریسم»۳-بازگشت داعش به اروپا/ تلاش القاعده برای تجدید قوا
در سایه تلاشهای ترکیه برای تحت فشار گذاشتن کشورهای غربی برای تحمیل سیاستهای خود ٬به نظر میرسد که این کشور تهدید خود را مبنی بر بازگرداندن گروه بزرگی از داعشیهای زندانی در ترکیه به اروپا عملی کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعاتی المستقبل در سالگرد حوادث 11 سپتامبر٬ هشدارهای بینالمللی در خصوص خطرات تشدید فعالیتهای برخی گروههای تروریستی و احتمال بازگشت برخی از آنها بهویژه داعش که شکست آن در سوریه و عراق ملاحظات جدیدی روی زمین به وجود آورده که در صدر آنها بروز پدیده بازگشت زنان داعشی اروپایی به کشورهایشان است٬ بیشتر شد.
با وجود همه تلاشهایی که کشورهای اروپایی برای مهار خطراتی که ممکن است منجر به بازگشت داعش شود انجام دادند؛ این پدیده (بازگشت داعش) در سایه دشواریهایی که برای بازسازی زنان داعشی از جهت ایدئولوژیک و اجتماعی وجود دارد٬ منجر به بروز یک معضل واقعی برای این کشورها شده است.
معضل بازگشت زنان داعشی اروپایی
گزارش جدیدی که بروکسل از گروه غیردولتی گلوبسک که مقر آن در سلوفاکیا است در 12 سپتامبر سال جاری میلادی منتشر کرده٬ حاکی از آن است که نباید خطر زنانی که به مناطق درگیری داعش سفر کرده و تعدادی از آنها به کشورهای اروپایی بازگشتهاند را دست کم گرفت؛ چرا که آنها نقش برجستهای در گروه تکفیری داعش داشته و برخی نیز در برنامههای مربوط به اجرای حملات تروریستی این گروه تکفیری دست داشتهاند. در کشورهای اروپایی مشکلات زیادی در خصوص چگونگی برخورد با این موضوع وجود دارد.
با این وجود که پدیده بازگشت زنان داعشی موضوع جدیدی نیست؛ اما در دورههای اخیر تبدیل به یک موضوع پراهمیت برای کشورهای اروپایی شده است٬ بهویژه پس از افشای گزارشهای متعدد و مصاحبههای تلویزیونی که با برخی از آنها در اردوگاه الهول در شمال شرق سوریه انجام شد.
این اطلاعات نشان میدهد که افکار این زنان داعشی در مقایسه با برخی زنهای داعشی غیراروپایی بسیار افراطگرایانهتر است؛ چرا که اینها توجه زیادی به گروه تکفیری داعش داشته و اشاره میکنند که با وجود شکستهای نظامی داعش در عراق و سوریه٬به زودی با یک قدرت مضاعف برخواهند گشت.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که برخورد با زنان داعشی اروپایی نیازمند برنامههای غیرسنتی و مدرن است؛ بهویژه پس از سالهای گذشته که آنها ماموریتهای مختلفی در داعش که خطرناکترین و افراطگرا ترین گروه تروریستی جهان است داشتند.
هشدار ترکیه درباره بازگشت داعش به اروپا
ترکیه در تلاش است تا از عناصر خارجی گروه تکفیری داعش برای فشار ضد کشورهای بزرگ بهویژه کشورهای غربی که اختلافات آنها با آنکارا در رابطه با موضوعات مختلف چه از نظر سیاست های خاصی که ترکیه در برخورد با مخالفان خود دنبال میکند و چه از نظر حملاتی که این کشور به بهانه ایجاد منطقه امن و دور کردن شبه نظامیان کرد از مرزها انجام میدهد٬ روز به روز در حال افزایش است٬ استفاده کند.
کشورهای اروپایی از بازگشت تروریستهای داعشی که هویت اروپایی دارند به شدت میترسند٬ بهویژه که پیوستن آنها به این گروه تکفیری و درگیرشدنشان در عملیاتهای تروریستی و مقابله با نیروهای ضد داعشی٬ موجب شده تا آموزشهای نظامی مربوط به داعش و نیز جهتگیریهای این گروه تکفیری را دریافت کنند؛ به طوری که ممکن است یک تهدید جدی برای امنیت و ثبات این کشورها به وجود بیاورند.
در صورت بازگشت داعش به اروپا٬ چالشهای زیادی پیش روی این کشورها خواهد بود که بارزترین آنها عبارتند از:
1-بحرانهای داخلی: طبق اظهارات وزیر کشور ترکیه٬ تعداد بازداشتشدگان داعشی در این کشور به حدود 1200 نفر میرسد که طبق اطلاعات٬ 240 نفر از آنها اروپایی هستند که این امر سبب خواهد شد تا در صورت اقدام آنکارا به عملی کردن تهدید خود مبنی بر بازگرداندن این عناصر به کشورهایشان٬ اروپا وارد بحران بزرگی شود.
2-معضل کودکان داعشی:مشکل کشورهای اروپایی در این خصوص تنها به عناصر داعشی محدود نمیشود؛ بلکه کودکانی که در مناطق تحت سیطره داعش در سوریه و عراق متولد میشوند نیز یکی دیگر از مشکلات اروپا در برخورد با موضوع داعش است.
3-طرد اجتماعی: تشدید میزان عملیاتهای تروریستی در برخی کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و بلژیک٬ موجب شکلگیری جریانهای سیاسی داخلی بر ضد سیاستهای این کشورها در برخورد با موج آوارگان و مهاجران از خاورمیانه و نیز طرز برخورد آنها با پروندههای منطقه شده است. طبیعتا این امر به موضع این جریانها در رابطه با بازگشت عناصر داعش به این کشورها نیز دامن میزند. همین امر میتواند تاثیر برنامههایی که به منظور مقابله با ایدئولوژیهای داعش در این کشورها طراحی شده بود را نیز کاهش دهد.
4-تحکیم پایههای خشونت: با توجه به اینکه برخی از کودکان اروپایی داعش قبلا به صورت عملی در عملیاتهای تروریستی و نیز تجاوزاتی که این گروه تکفیری ضد غیرنظامیان مناطق تحت سیطره خود مرتکب میشد٬ مشارکت داشتند؛ ممکن است امکان بازسازی عقاید و ایدئولوژیهای فکری آنها که متاثر از داعش است، وجود نداشته باشد.
با توجه به مطالب فوق متوجه میشویم که به طور کلی در سایه فشارهای مستمری که در تلاش برای دستیابی به منافع سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد؛ تشدید تنشها همواره عنوان اصلی روابط میان ترکیه و کشورهای غربی بهویژه اروپایی خواهد بود. به نظر می رسد که بازکردن در بازگشت داعشیها به این کشورها٬ تبدیل به یک مکانیزم اصلی خواهد شد که آنکارا تلاش می کند تا از آن بهره ببرد.
آیا داعش در افغانستان نابود شده است؟
در سایه گسترش جنگ بینالمللی ضد گروه تکفیری داعش٬ اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در 19 نوامبر 2019 اعلام کرد که نیروهای دولتی این کشور٬ عناصر داعش در مقر اصلیشان یعنی منطقه ننگرهار را نابود کردهاند.
با این وجود شک و تردیدهایی در خصوص نابودی کامل داعش و پایان یافتن حضور آن در افغانستان وجود دارد. شواهد نشان میدهد که داعش سعی دارد تا پس از شکست در عراق و سوریه٬ افغانستان را مقر تجمع عناصر خود کند.
با وجود اینکه ژنرال استن اس میلر فرمانده نیروهای آمریکایی و دیگر وابستگان به ائتلاف ناتو در افغانستان در ابتدای دسامبر سال جاری میلادی اعلام کردند که سقوط منطقه ننگرهار٬ ضربه مهلکی به داعش بود؛ اما در عین حال نسبت به ادامه دار بودن خطر این گروه تروریستی در افغانستان هشدار دادند. با توجه به نفوذی که داعش در مناطق مختلف این کشور دارد٬ بسیار زود است که بگوییم این گروه تکفیری به طور کامل در افغانستان از بین رفته است. البته موضوع سیطره داعش بر افغانستان تنها مربوط به تسلط بر خاک این کشور نیست؛ بلکه بیشتر به موضوع نفوذ ایدئولوژیکی آن ارتباط دارد.
از سوی دیگر اهمیت و تاثیر ضربه سنگینی که داعش با از دست دادن منطقه ننگرهار در افغانستان دریافت کرد٬ این حقیقت را انکار نمیکند که هنوز موانع زیادی برای مقابله با نفوذ داعش در این کشور وجود دارد.
از جمله مهمترین این عوامل عبارتند از:
-توانایی جذب عناصر بشری: داعش همچنان توانایی بالایی در جذب عناصر انسانی و تروریست در افغانستان دارد که این عناصر را نهتنها از میان جوانان افراطگرای منطقه٬ بلکه از میان عناصر طالبان که در رقابت با نفوذ داعش در افغانستان هستند نیز جذب میکند.
گروه تروریستی داعش همچنین در دوره گذشته تلاش کرد منابع انسانی خود را در افغانستان افزایش دهد تا به این ترتیب خسارتهای انسانی خود را درمیان ضربههای نظامی سنگینی که دریافت میکرد جبران کند.
داعش همچنین تلاش کرد تا از برخی از این عناصر برای اجرای عملیاتهای تروریستی و حمایتهای لجستیک٬ بهویژه عملیاتهای شناسایی و نیز مورد هدف قرار دادن نیروهای امنیتی و طالبان و حتی غیرنظامیان استفاده کند.
-جذب عناصر خارجی:قابل توجه است که شاخه محلی داعش در افغانستان موسوم به ولایت خراسان٬ یکی از بارزترین گروههای فرعی طرفدار داعش است که تعداد زیادی از عناصر خارجی را از مناطقی که قبلا بر آن سیطره داشتند جذب کرده بود. ممکن است روند انتقال این عناصر به داخل افغانستان افزایش یابد٬ بهویژه پس از کشته شدن ابوبکر بغدادی سرکرده داعش که در 27 اکتبر گذشته در استان ادلب سوریه به هلاکت رسید.
هرچند که عطاالله خوگیانی حاکم منطقه ننگرهار اشاره کرد که کشته شدن ابوبکر بغدادی ضربه سنگینی به گروه تکفیری داعش و ساختار آن وارد کرد و این اتفاق٬ عناصر آن را به شدت تحت تاثیر قرار داد؛ اما بسیاری معتقدند که ممکن است این روند کم کم در راستای تقویت توانایی داعش برای جذب گروه جدیدی از تروریستها تغییر مسیر دهد.
-تواناییهای گروهی: گروه تروریستی داعش قادر است عناصری را جذب کند که تواناییهای گروهی و نظامی قابلتوجهی دارند؛ به طوریکه میتواند به این گروه تکفیری کمک کند تا پیامدهای ضربات نظامی که به آنواردمیشود را مهار کرده و در عین حال عملیاتهای تروریستی وحشتناکی انجام دهد که همه داستانهای مربوط به پایان نقش و نفوذ داعش در افغانستان را نفی میکند.
در همین راستا شایان توجه است که گروه تکفیری داعش اخیرا توانایی خود را در اجرای عملیاتهای تروریستی در خارج از افغانستان نیز ثابت کرد؛ به طوری که در 6 نوامبر گذشته با انجام یک عملیات تروریستی در مرزهای افغانستان با پاکستان منجر به کشته شدن 17 نفر شد.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که پیروزی نیروهای دولتی افغانستان بر گروه داعشی موسوم به ولایت خراسان در ننگرهار٬ منجر به شکست و تضعیف داعش از نظر جغرافیایی شد و نهاز نظر ساختار گروهی؛ بهویژه با توجه به مواردی که در متن گفته شد ممکن است داعش در یک یا چنددرگیری شکست خورده باشد٬اما هنوز جنگ را از دست نداده و همه طرفهای ذیربط منتظر واکنش این گروه تکفیری نسبت به شکستی که در ننگرهار متحمل شد هستند.
تلاش القاعده برای تجدید قوا
گروه تروریستی القاعده در سایه معطوف شدن توجه همه جهان به سمت فعالیتهای داعش و خطر بازگشت آن٬ در تلاش برای فرصتطلبی و تجدید قوا است.
به نظر میرسد که گروه تروریستی القاعده از توجه نیروهای بینالمللی به جنگ با داعش٬ برای بازسازی تواناییهای نظامی و گروهی خود استفاده و تلاش میکند تا نقاط انتشار خود را از نو گسترش دهد. ناثان سیلز هماهنگکننده مبارزه با تروریسم در وزارت خارجه آمریکا طی گزارشی که خبرگزاری بلومبرگ در 1 آوت 2019 منتشر کرد میگوید که القاعده همچنان مانند سابق یک تهدید جدی برای آمریکا محسوب میشود.
هرچند که گروه تکفیری القاعده در خلال سالهای گذشته دچار ضربه های شدیدی شده که بارزترین آنها مرگ اسامه بن لادن بنیانگذار آن در 2 مه 2011 بود؛ اما این گروه تروریستی تلاش کرد تا همچنان عملیاتهای خود را به شکل بیسابقه در تعدادی از مناطق جهان گسترش دهد؛ بهویژه در منطقه ساحل و صحراء و شرق آفریقا.
طبق درجهبندی گروههای وابسته به تروریسم٬ القاعده درحال بازگشت به صدر نقشه گروههای تروریستی در سراسر جهان است.
قابلتوجه است که فعالیتهای این گروه تروریستی به شکل چشمگیری در دوره گذشته افزایش یافت و البته حملات تروریستی آن محدود به نیروهای دولتی و بینالمللی نبود؛ بلکه غیرنظامیان را نیز شامل میشد. حمله گروه تروریستی "شباب المجاهدین" سومالی٬ یکی از گروههای القاعده در شرق آفریقا به هتلی در شهر کسمایو در سومالی در 13 جولای سال جاری میلادی که منجر به کشته شدن 26 نفر شد٬ از جمله این حملات تروریستی است.
گروه تکفیری القاعده از ابزارهای متعددی برای بازسازی خود و از سر گرفتن عملیاتهایش استفاده میکند:
-گسترش ائتلافهای القاعده: گروه تروریستی القاعده از طریق شاخههای مختلف خود که در مناطق مختلف جهان پراکندهاند٬ وارد شبکه ائتلافات پیچیدهای شده و هستههایی در کشورهایی مانند تونس و الجزایر و مالی و نیجریه ایجاد کرده است.
در همین راستا القاعده با گروه تروریستی "أنصار الدین" و"جبهة تحریر ماسینا"در شمال مالی، و گروه "أنصار الإسلام"، فى بورکینافاسو اتحادهایی ایجاد کرده و علاوه بر آن٬ با گروهکی در گروه تروریستی "بوکو حرام" به سرکردگی ابوبکر شیکاو همکاری دارد که این امر در نهایت منجر به ایجاد ائتلاف القاعده با "نصرة الإسلام والمسلمین"،در 1 مارس 2017 شد.
-پنهان بودن فعالیت های القاعده:شاخههای گروه تروریستی القاعده در برخی مناطق خاورمیانه در خلال سالهای اخیر٬ بدون اینکه کانون این گروه تکفیری مشخص باشد٬ در مناطق تحت نفوذ آن مستقر میشدند. در واقع القاعده برعکس داعش که سیاست آن بر سیطره بر یک منطقه مورد نظر بود (مانند عملیاتهای تروریستی آن که در مناطق سوریه و عراق متمرکز شده بود)٬ بیشتر بر انتشار گروههای خود در مناطق مختلف تمرکز داشت.
-تنوع در منابع مالی القاعده: گروه تروریستی القاعده و گروههای وابسته به آن٬ در چارچوب بازسازی خود٬ به منابع مالی متعددی دسترسی دارند. برای نمونه٬ منابع مالی این گروه تکفیری از طریق قاچاق انسان٬ تجارت با برخی کشورهای حامی تروریسم و یا تجارت غیرقانونی ذغالسنگ و ... است.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که نقشه گروههای تروریستی به زودی شاهد تحولات قابلتوجهی در مرحله بعدی خواهد بود؛ به ویژه در سایه تلاشهای گروه تکفیری القاعده برای بازسازی تواناییهای نظامی و گروهی خود و نیز تلاش داعش برای ایجاد یک کانون نفوذ جدید در مناطقی که پیش از این بر آنجا مسلط بود.
ادامه دارد...