قرآن چه راهکاری برای حفظ حریم خصوصی در خانه ارائه میدهد؟
یک عضو هیئت علمی مهندسی معماری میگوید با ظهور دین اسلام، حریم خانواده تقدس یافت و این تفکر در اندیشه معمار ایرانی رسوخ یافت. خانه، در بافت شهری پیوسته، متراکم و درونگرا، فضایی خصوصی برای زندگی خانوادگی بود تا افراد از دید اشخاص نامحرم محفوظ باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اﻣﺮوزه ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻪ یک باره ﻧﻘﺶ ﻫﻮﯾﺖ اﯾﺮاﻧﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﮐﻤﺮﻧﮓ ﺷـﺪه و ﻣﻌﻤـﺎران ﻧﻮﭘﺎ ﻣﯽﮐﻮﺷﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﯿﻢﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ مجلات ﺧﺎرﺟﯽ و ﺑﺎ ﺟستجوﯾﯽ در ﻓﻀﺎی مجازی اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ، زﻧﺪﮔﯽ، ﻣﻌﻤﺎری و ﻫﻮﯾﺖ ﺧﻮد را ﺑروز ﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ از ﻃﺮﻓﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﭘﺎﻻﯾﺶ ارزشﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺑﺮﮔﺰﯾﺪن ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ آﻧﺎن و ﺗﻄﺒﯿﻖ آنﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ، به گونهای ﮐﻪ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﺮوز ﺑﺎﺷﺪ، مسئلهای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺪﻧﻈﺮ داﺷﺖ؛ در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﺘﯽ اﯾﺮان، ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺮدم ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺰاﯾﯽ داﺷﺘﻪاﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ از اﯾﻦ ﺑﺎورﻫﺎ، ﺣﻔﻆ ﺣﺮﯾﻢ و ارج ﻧﻬﺎدن ﺑﻪ ﻓﻀﺎی زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺨﺼﯽ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ. در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺎ حجاب مدخلی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﺳﺖ؛ حجاب ﺑـﺎ ﻣﻔﻬـﻮم ﺣـﺮﯾﻢ و ﺣﺮﻣﺖ در ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺎ ﺣﻀﻮری ﻓﻌﺎل و ﺳﺎزﻧﺪه داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، اﻣﺎ اﻣﺮوزه در ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ درب اصلی ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﺎل ﺑﺎز ﻣﯽﺷﻮد و ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎی اﺗﺎق ﺧﻮاب ﻧﯿﺰ در ﻣﻌﺮض دﯾﺪ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ اﯾﻦ روﻧﺪ، تعلق، اﻣﻨﯿـﺖ و آراﻣـﺶ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺘﺰﻟﺰل ﺷﺪه و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﻨﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﺘﯽ ﻣﺎن عجین ﺷﺪه، رﻧﮓ ﻣﯽﺑﺎزد. ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ اﻫﻤﯿﺖ ارزشﻫﺎی اﻟﻬﯽ و عملی ﮐﺮدن آنﻫﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻫﻤﮑﺎری ﻋﺎﻟﻤـﺎن دﯾﻨـﯽ و ﻣﻬﻨﺪﺳـﯿﻦ ﻣﻌﻤـﺎر، ﻣﻬﻢﺗـﺮﯾﻦ راﻫﮑﺎرﻫﺎی ﺣﻔﻆ ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ اﺳﺖ.
در این باره با مریم قربانزاده، عضو هیئت علمی مهندسی معماری دانشگاه بجنورد به گفتوگو نشستیم. وی که پژوهشی در زمینه "بازشناسی سلسله مراتب و وجوه محرمیت در خانههای سنتی ایرانی به ویژه فضای ورودی خانههای درونگرا جهت ارتقا سبک زندگی اسلامی" انجام داده، معتقد است: با ظهور دین اسلام، حریم خانواده تقدس یافت و این تفکر در اندیشه معمار ایرانی رسوخ یافت. خانه، در بافت شهری پیوسته، متراکم و درونگرا، فضایی خصوصی برای زندگی خانوادگی بود تا افراد از دید اشخاص نامحرم محفوظ باشند. فضای ورودی این نوع خانهها به تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به شکلی طراحی میشد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* در مصاحبه قبل از خانههای درونگرا به عنوان الگویی ایرانی اسلامی یاد کردید؛ ظاهراً اسناد تاریخی گویای آن است که این مدل از خانهها در ایران باستان ریشه دارد. در این باره توضیح میدهید؟
تاریخ پیدایش خانه های درونگرا به پیش از اسلام باز می گردد. نمونه آن را میتوان در خانههای باستانی تپه زاغه متعلق به هزاره ششم ق.م یافت که حیاط در آن به عنوان رابط بین فضاهای خانه به کار گرفته میشد.
با ظهور دین اسلام، حریم خانواده تقدس یافت و این تفکر در اندیشه معمار ایرانی رسوخ یافت. خانه، در بافت شهری پیوسته، متراکم و درونگرا، فضایی خصوصی برای زندگی خانوادگی بود تا افراد از دید اشخاص نامحرم محفوظ باشند. فضای ورودی این نوع خانه ها به تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به شکلی طراحی میشد که افراد به صورت ناگهانی وارد خانه نشوند، به همین جهت طراحی فضای ورودی خانه های درونگرا، به گونهای بود که مسیر حرکت در امتداد محوری غیرمستقیم شکل میگرفت.
* این منازل دارای چه ویژگیهایی بودند؟
اگر بخواهم به صورت مختصر به وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی این مدل از خانهها اشاره کنم، شامل این موارد است:
1ـ داشتن ارتباط بصری مستقیم فضاهای داخل با فضاهای شهری بیرون خود
2ـ فضاهای مختلف آن را عنصری مانند حیاط و یا صفه های سرپوشیده سازماندهی کرده است به نحوی که روزن ها و باز شو ها به طرف این عناصر باشد. خانههای درونگرا، خانههایی باحجابند؛ دیوارهای بلند، دالانهای مخصوص، عدم وجود پنجره و روزنه به بیرون، دست اندازهای بلندتر از قامت انسان در پشت بامها، وجود دیوارهای ضخیم، حجم پردازی و ترکیب شایسته فضاها، فرو رفتن خانه در زمین، این خانه ها را از تجاوزات بصری(دید مستقیم نامحرم) و استراق سمع و تبادل صدای ساکنین در واحد مسکونی همجوار دور میکند.
در صورت کلی رعایت اصل درونگرایی به سبب انطباق با اصل حفظ حرمت خانواده در اسلام مورد تأیید و تشویق قرار گرفت و کاربرد آن در فضاهای معماری تداوم یافت.
مردم در خانههای قدیمی به حریم خصوصی همدیگر راه نداشتند
خانههای قدیمی ایران بطور کلی دو بخش داشت: بیرونی و اندرونی. اندرونی بسیار گستردهتر از بیرونی بوده و خانهای ویژه زندگی خصوصی خانواده بوده است که میانسرای بزرگی داشتند و گرداگرد آن اتاقهای فراوانی ساخته میشد؛ بخشی از خانه تابستاننشین و بخش دیگر آن زمستاننشین بود؛ چرا که مردم همه مهماندوست بودند و از سوی دیگر نمیخواستند مهمان را مستقیماً وارد زندگی خصوصی خود کنند، از این رو در بخش بیرونی از او پذیرایی میکردند. در درونگرایی خانههای ایرانی جوهر زندگی به صورت محافظتشده جریان دارد با حصاری که بیرونی است و به کوچه و محله تعلق دارد، اما پشت این پرده و در درون، عناصر ساختمانی با تمام ویژگیها و ظرافت و تزئین خود بروز میکنند و با آب و درخت و دیگر عناصر درونی به زندگی انسانهای مستقر در آن غنا میبخشند. هر خانه، جهانی کوچک و حریم است که پیوسته خانواده را در بردارد.
دفاع از حریم خانواده امری واجب در معماری ایرانی بود
* بنابراین وقتی از معماری ایرانی صحبت میکنیم، در اصل منظورمان همان معماری سنتی ماست که ریشه در آموزههای دین و یا آموزههای ایران باستان ما دارد که آکنده از عفاف و حیاست.
همین طور است. خانههای ایرانی عموماً به رعایت حریم خصوصی در کنار تکریم مهمان توجه داشتند تا جایی که آنچه معماری ایرانی ــ اسلامی را متمایز از معماری غرب میکند، بیش از هر چیز توجه به حریم خصوصی در معماری است. این مسئله فارغ از محتوا و گزارههای دیگر، متمایزکننده این نوع معمای است. شاید ورود به خانههای ایرانی ــ اسلامی این تمایز را بیش از پیش مشخص کند.
معماری ایرانی، معماری زنانه نبود، اما قدر و منزلت زنان و جایگاه زن در چارچوب ساختار زندگی ایرانی در تولید اثر معماری به خصوص در بُعد مسکن کاملاً مدنظر معمار ایرانی بوده است. دفاع از حریم در معماری ایرانی امری واجب و بدیهی بوده است.
برخی از عوامل ساختاری تاثیرگذار بر شکل حریم و حجاب در معماری ایرانی عبارتند از: نوع و نحوه زیستن مردم، دین و مذهب حاکم بر تفکرات و عقاید ایرانیان، نگرش تعصباتی به نوع زیستن زنان در جامعه ایرانی و ادراکات معنوی انسان از فضای معماری در راستای تعالیم آسمانی است.
ﺣﺮﯾﻢ دادن در معماری مبتنی بر اصولی است که در نهایت منجر به اﻣﻨﯿﺖ و آرامش ﻓﻀﺎی خانه یا فضای سازه میشود به ﮔﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﻓﺮد در آن ﺑﻪ آراﻣﺶ ﺑﺮﺳﺪ؛ در این زمینه و برای روشن تر شدن موضوع می توان به آیه 80 از سوره مبارکه نحل اشاره کرد، در جایی که خداوند می فرماید «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً؛ و خدا خانه هایتان را براى شما مایه آرامش قرار داد». اشاره آیه شریفه فوق به این مطلب که بخشی از خانه را محل آرامش معرفی کرده است، تاکید بر شکل گیری فضا و قلمروهای محرم در کالبد یک خانه مسکونی است
آیات قرآن بر تقویت محرمیت در معماری تأکید دارد
* شما در پژوهش خود ظاهراً استناداتی از آیات قرآن و احادیث درباره حد محرمیت در معماری اسلامی انجام دادهاید. در این زمینه به چه آیاتی دست یافتید؟
اشارههای قرآن و احادیث را به محرمیت که معماری میتواند در تحکیم آن نقش داشته باشد، در سه سطح طبقهبندی کردم:
سطح اول در مقیاس روابط بین اعضای خانواده است:
خداوند در آیه59 سوره نور می فرماید: وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذالِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمْ آیاتِهِ وَ اللهُ عَلِیمٌ حَکِیم ؛ و هنگامى که اطفال شما به حد بلوغ رسیدند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصى که پیش از آنان بودند اجازه مىگرفتند؛ اینچنین خداوند آیاتش را براى شما بیان مىکند، و خداوند دانا و حکیم است». این آیه شریفه حکم بر آن میکند که فضای مسکونی مسلمان باید دارای عرصهبندیهای عمومی نیمه خصوصی و خصوصی باشد. علاوه بر این، نقش دیگری که معماری میتواند در اجرای حکم ایفا کند، این است که به کمک موانع، مراحل، فاصله و کم کردن دسترسیها، آدابی را در باب ورود به فضاهای خصوصی ایجاد کند؛ به این طریق میتوان نه بوسیله آموزش بلکه توسط کالبد بنا نیز حریمها را حفظ کرد؛ که البته در معماری گذشته از طریق وجود هشتی، جدا کردن اندرونی و بیرونی، ایجاد فاصله بین اتاقها، ایجاد خلوتخانه در انتهای 3 دریها، ایجاد مانعهای فیزیکی و دالان شاهد آن هستیم.
سطح دوم، ویژگیهای کالبدی مسکن مسلمان است که در روایات اینگونه توصیف شدهاند: رسول اکرم(ص) فرمود سه چیز در این جهان مایه سعادت مرد مسلمان است: همسایه خوب، خانه وسیع و مرکب خوش رفتار و خانه کم وسعت را مذمت میکنند.
امیرالمؤمنین (ع) نیز بشارت داده است: «برای خانه شرافت و برکتی است، شرافت آن در وسیع بودن جلوی حیاط و منزل و صالح بودن خانواده است؛ اما برکت آن در برتری نشیمنگاه، وسعت صحن و حیاط و نیکو بودن همسایگانش نهفته است.»
ارائه الگوی قرآنی در روابط بین همسایگی
آیات قرآن در مورد سطح سوم که روابط بین همسایگی را شامل میشود، در آیه27 سوره نور میفرماید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذالِکُم خَیْر لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، در خانههایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این براى شما بهتر است، شاید متذکّر شوید.» در این آیه که به اجازه گرفتن در هنگام ورود به خانه غیر خود اشاره دارد، اگر ما ورود را در ابعادی خردتر به هرگونه ورودی به حریم دیگران تعبیر کنیم، متوجه اهمیت محرمیت در مسکن مسلمان میشویم که حیاطها، پنجرهها، دربها همه و همه بخشی از محیط خصوصی و خانه فرد محسوب میشوند و هرگونه ورودی چه از طریق بصر و چه از طریق سمع از جانب قرآن منع شده است. همچنین در حدیثی از معصومین آمده است که اگر دری باز بود سر خود را پایین بیاندازید و از تجسس پرهیز کنید.
از جنبهای دیگر رسول اسلام فرمود «حق همسایه آن است که بنای خود را از بنای او بالاتر نبرند و جریان هوا را بر وی مسدود نکنند» که این میتواند جدای از جنبههای اقلیمی (نور و باد) از نقطهنظر محرمیت و اشراف نیز مد نظر قرار بگیرد،که مرتفع شدن ساختمان موجب اشراف همسایه بر همسایه میشود و حریمهای وی را میتواند بر هم زند و این در حالی است که در معماری اسلامی از محرمیت و نداشتن دید روی بنای مجاور از معیارهای طراحی در ساخت شهرهای اسلامی نام برده میشود و اهمیت حریم خصوصی و استحقاق برخورداری از آن و احترام به آن مورد توجه قرار گرفته است.
انتهایپیام/