سینمای دفاع مقدس ستایشگر مردان جنگ است نه مداح جنگ / رابطه شهید چمران و موتورسواران دلدادگی است
مستند «خاطرات موتورسیکلت» بیانگر جوانان شجاعی است که شهید چمران غیرت آنان را متوجه خاکریزهای جبهه کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «خاطرات موتورسیکلت» یکی از مستندهای قابل توجه در سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت بود. مستندی درباره جوانان شجاعی که عشقشان موتورسواری بود و با آشنایی شهید دکتر مصطفی چمران با آنان وارد جنگ شدند و به جبهه رفتند.
این مستند نیز در اختتامیه سینما حقیقت توانست مقام دوم جایزه شهید آوینی را بهدست آورد. فراستی نیز قبلاً تلویحاً اشارهای به دیدنی بودن این مستند کرده بود. مستندی شیرین و جذاب که زندگی موتورسواران معروف تهران را از زاویه دیگری دیده و ثبت تاریخی از جنگ برای عموم مردم فراهم کرده است تا در آینده شاهدی دیگر بر راستقامتان هشت سال دفاع مقدس باشد.
قلب فیلم دلدادگی چمران و موتورسواران است
مستند دارای محتوایی جالب و جذاب خصوصاً برای جوانان است و در کنار آن فرمی بسیار آرام، خاضعانه و شاعرانه دارد. همراهی ایندو در کنار هم شاید در وهله اول کمی غیرقابل قبول باشد اما واقعیت این است که خوب از آب درآمده است و مخاطب را دچار کلافگی و دلزدگی نمیکند. چرا این فرم را خصوصاً با آن تعابیر شاعرانه انتخاب کردید؟
در فیلم تلاش کردم تا از نظر فرمی با تکنیکهایی مانند متن نوشتهها از سبک سینمای صامت استفاده کنم تا بدون اینکه صدای راوی شنیده شود احساس مخاطب درباره جهان فیلم به کار گرفته شود. در حقیقت تلاشی بود در گفتار-متن داشتن فیلم که تماشاچی با صدای خودش در تاریکی سینما متن را بخواند تا تأثیر بهتری روی او بگذارد. برای همین میتوانم آن را تجربهای بدانم برای تأثیرگذاری بهتر در فیلم.
اینکه از اشعار استفاده شده برای این نبوده که بخواهم سینمای شاعرانه که از نظر فلسفی و زیبایی شناسی دارای بحث طولانی است به کار بگیرم بلکه همانطور که گفتم تجربهای در زمینه ساخت مستند بوده است.
درست است که قصه فیلم درباره جنگ و شور و حالی که دارد است و به موضوع جذابی مانند موتورسوارها پرداخته است، اما در دل فیلم چیزی از جنس محبت و دلدادگی وجود دارد که از جنس هیجان و جوانی نیست. رابطه انسانی میان شهید چمران و دوستانی که ایشان سراغ آنها رفتهاند که این بیشتر به همان فضای اصطلاحاً شاعرانه فیلم توجه کرده است تا به فضای جنگ و حادثهخیزی.
چطور به سراغ ساخت این مستند رفتید؟ این ایده از کجا برای شما ایجاد شد؟
درباره ایده فیلم باید بگویم که 2 سال قبل برای ساخت فیلم دیگری به خانه مستند میرفتم که آقای مختاری مدیر تولید فیلم ایده آشنایی شهید چمران با جوانان موتوسوار و رفتن آنان به جنگ را داشت. بعد هم ایده ساخت را به من دادند و خودشان هم در بخش تحقیق و پژوهش و تولید فیلم یکی از شخصیتهای جدی تولید این فیلم شدند. خانم عارفی نیز در ساخت این مستند بسیار زحمت کشیدند.
نکته مهم دیگر بخش آرشیو و تکمیل تصاویر و مستنداتی بود که برای ساخت این مستند لازم بود و پیدا کردن آقا جلیل و گفتوگو با او و متمرکز شدن روی زندگی شخصیتهای فیلم بسیار دشوار بود.
درباره ضرورت ساخت مستندهای دفاع مقدس از زاویه مردمی بگویید. اینکه مستندهایی به این سبک میتوانند برای آینده ایران و جوانان زاویه دید جدیدی را بیان کنند.
درباره ضرورت ساخت این مستند باید گفت که یکی از کارهای مهمی که مستند میکند بهجا گذاشتن سند از محیط اطراف اجتماعی خودش است. آشنایی که مستندساز با محیط دارد و انسانشناسی و جامعهشناسی اطراف خودش.
به این معنا که وقتی مستندی درباره انسانهای آن برهه تاریخی و آدمهای آن دوران میسازیم در حقیقت سندی مطالعاتی اجتماعی برای نسلهای آینده به جا میگذاریم که وقتی آیندگان خواستند دورههای زمانی را مطالعه کنند، چنین مستندی میتواند یکی از منابع اصلی آنان باشد که بدون واسطه روزگار و شرایط اجتماعی و انسانهای آن دوره را مطالعه کنند و بشناسند. دورهای که مقطع سلحشوری و حماسه و دفاع است. روزگاری که کشوری در بحرانی قرار گرفت که باعث شد مردم آن وجهی از خود را کشف کنند و بشناسند که شاید در حالات و احوالات روزمره انسان بروز و ظهور نکند. چون جنگ و چنین وقایعی به زندگی انسان ضربه شدیدی میزند، باعث میشود وجوهی از انسان بروز کند که شاید در زندگی خودش هم از آن خبر نداشته باشد.
از این جهت برای شناخت حوزه انسانشناسی و رفتارشناسی آدمها، فرهنگ و نوع سبک زندگی انسانها در برهههای حساس تاریخی که با آن مواجه بودند، فیلم مستند موضوع بسیار حساسی در تاریخ نگاری ملتها است. خصوصاً در دورهای که احساس یکی شدن و سلحشوری در مقابل دشمن به وجود میآید که قسمت کوچکی از آن میتواند بشود خاطرات موتور سیکلت.
البته بخشی از مستند هم میتواند آینگی و انعکاس شخصیت مهمی مانند شهید چمران و دیگر شهدای جنگهای نامنظم شود که امکان پرداخت به همه آن بزرگواران نبود.
فیلم میتوانست به راحتی نگاهی ضدجنگ به زندگی و احوالات این مردان داشته باشد؛ اما شما سمت و سوی دیگری را انتخاب کردید. علت چیست؟
واقعیت شخصیت زندگی جلیل نقاد همین است که دارای جراحت و یک طرف بدن او دچار مشکل است و نمیتواند تکلم کند. من نمیتوانم نکته منفی و مثبتی به آن اضافه یا از آن کم کنم. البته افرادی هم بودند که صورت زندگی امروز آنان صورت مطلوب و خوشی نیست و نمیتوان انکار کرد که زندگی مناسبی ندارند.
اشتباه اساسی سینمای ضد جنگ
اصطلاح ضد جنگ هم که در باب مباحث نقادی سینمایی از آن استفاده میشود اشتباه است؛ مگر جنگ پدیده مثبتی ارزیابی میشود؟ چه کسی میتواند بگوید که جنگ را دوست دارد؟ جنگ ذاتاً چیز خوبی نیست، کشتن و خانمان براندازی و هزاران مشکل دیگر دارد. اگر هم درباره جنگ فیلم میسازیم بخش سلحشوری و دفاع و مردانگی زنان و مردان را برجسته میکنیم. دوره ناخوشایندی که این جنگ به آنان تحمیل شده است و وظیفه آنان دفاع از مرزها و جانهای ملت بوده است. داستان این فیلم و دیگر فیلمهای دفاع مقدس داستان جنگیدن علیه بدی و ظلمهای جاری در آن است.
بنابراین ما مداح جنگ و ستایشگر آن نیستیم بلکه ستایشگر مردانگی و دفاع و رزمندگی رزمندگان و ملتیم. مردمی که از جنگ نترسیدند و برای عقیده و دفاع وارد میدانی شدند که جانشان را در خطر میانداخت.
مردان فیلم تا حدودی شبیه مردان اخراجیها است؛ آیا آنان هم مانند اخراجیها حالات و احوالشان تغییر و تبدل کرده است و شخصیت چمران آنان را دچار تغییر کرده است؟
آدمهای فیلم من اخراجیها نیستند البته آدمهای متفاوتیاند از مردم ابتدای انقلاب. برخی از آنان آدمهایی بودند که در جنگ و انقلاب حضور داشتند و تیپ و رفتار مذهبی و انقلابی داشتند برخی هم اهل شادی و کلاً در فضای دیگری بودند.
آدمهای فیلم آدمهای اخراجیها نیستند که دارای شخصیت و احوالاتی متفاوت با انقلاب باشند بعد هم فردی مانند شهید چمران بیاید و آنها را منقلب کند. تنها شهید چمران روحیه و غیرتی را که در آنان بود را متوجه جنگ کرد و در عین اینکه اهل زندگی بودند و تعلق به آن داشتند، رفتند و جنگیدند. چمران هم برای آنان احترام بسیار زیادی قائل بود و شخصیت آنان را به رسمیت میشناخته است.
انتهای پیام/