ضرورت تغییر استراتژیک در آموزش عمومی قرآنکریم
تغییر استراتژیک در آموزش عمومی قرآنکریم کشور ضرورت است. در این زمینه لازم است نهادهای ذیربط، رویکرد انسمحور را جایگزین رویکردهای موجود کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فقدان دکترین معین در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی باعث شده تا نظام آموزشی کشور در طول 40 سال گذشته چه در حوزه استراتژیک (نقشه کلان و کلی)، چه در حوزه تاکتیک (راهبردهای ملی و محلی) و چه در حوزه تکنیک (روش اجرا و ارزشیابی) نتواند در عرصه تحقق شعارها و ادعاهای خود در زمینه تحقق تربیت اسلامی، گامهای مؤثری بردارد و در نتیجه بهدلیل سیطره نظام آموزشی ناکارآمد، حوزه تربیت و یادگیری قرآنکریم نیز همچنان مهجور و متروک باقی مانده است. راهکار اصلی خروج از چنین شرایطی اتخاذ «رویکرد انس با قرآنکریم» است. البته اتخاذ چنین رویکردی، نیازمند تغییر نظام آموزشی مبتنی بر «رویکرد تربیتمحور» ( و یا تأدیب محور) بهجای رویکردهای تعلیممحور و تدریسمحور فعلی است. شاید بتوان این فرمایش امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه را جانمایه چنین رویکردی دانست: « وَ لـیَـکُن سَـمیـرُکَ الـقُرآن» ( همدم و مونس تو باید قرآنکریم باشد. ) شرح غرر الحکم، ج 5، ص 51
"رضا نباتی" دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت و از مؤلفان و کارشناسان قرآن مقالهای را با موضوع "ضرورت تغییر استراتژیک در آموزش عمومی قرآنکریم" در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که در ادامه میخوانید.
مقدمه
گاهی سؤال میشود چرا خروجی نظام آموزشی کشور در روانخوانی قرآنکریم ناتوانند؟ اگر نخواهیم از توجیه، فرافکنی و مغالطه برای پاسخ به این سؤال استفاده کنیم، باید بگوییم این نقد وارد است و اصل اشکال هم برمیگردد به پافشاری بیش از حد بر تکرار شیوههای غلط آموزشی گذشته که در طول زمانی طولانی و در اثر عدم نقدپذیری به باور و فرهنگ تبدیل شده است. باورهای غلطی که به دلایل معلوم به وحی منزل تبدیل شده است. در حالیکه این پافشاریها عواقب جبرانناپذیری بههمراه داشته است. (مَن جَرَّبِ المُـجَرَّب، حَلَّت بِـهِ الـنَّـدامَه)
شاید وقت آن رسیده باشد که با نقد و بررسی مبانی نظری و رویکردهای آموزشی و شیوههای تربیتی حوزه تعلیم قرآن از خطاهای گذشته عبرت بگیریم و در کیشِشخصیت بیش از این درمانده نمانیم. چرا که تحول را باید از خود آغاز کرد:
« اِنَّ اللهَ لایُـغَیِّـرُ ما بِـقَومٍ حَتّی یُـغَیِّـروا ما بِـاَنـفُـسِـهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد تا خودشان را تغییر ندهند.
سوره رعد / آیه 11
بر این اساس در ابتدا باید نگاهی به جایگاه تعلیم قرآنکریم در نظامهای آموزش رسمی و غیررسمی در کشور داشته باشیم، تا صورت مسئله و محل نزاع مشخص شود؛ آنگاه میتوان برای آن چارهاندیشی کرد.
کلید واژهها: رویکرد، تعلیم، تربیت، تأدیب، جامعیت آموزش، انس با قرآنکریم.
رویکرد چیست؟
یک برنامه درسی شامل عوامل و عناصر و اجراء متعددی است. از تعیین اهداف و محتوا گرفته تا شیوههای تدریس و ارزشیابی. این رویکرد یک برنامه درسی و آموزشی است که به همه اینها جهت یکسان و مشخص میدهد.
«رویکرد، یک موضعگیری درباره مقصد غایی برنامه درسی و طرز تلقی نسبت به یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش (گامهایی که معلم در جریان آموزش باید بردارد)، محیط یادگیری، نقش معلم (انتقالدهنده اطلاعات، تسهیلکننده یادگیری و ...) و تلقی نسبت به ارزشیابی از آموختههای فراگیران است.»
با این تعریف، اکنون ببینیم چه رویکردهایی در نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی وجود دارد:
رویکرد «تعلیم محور»
نظام رسمی کنونی کشور (از مدرسه تا دانشگاه) تابع «رویکرد تعلیممحور»است. در این نظام آموزشی، محتوا (کتاب درسی) و نتیجه آموزش (نمره قبولی) مدنظر است. چرا که این رویکرد تنها بهدنبال تحقق «دانش مفهومی» است.
در این سیستم، معلم و شاگرد بهدنبال حفظ مطالب (تقویت حافظه کوتاهمدت) و کسب نمره در آزمون پایانیاند. توجه به مدارس خاص (غیرانتفاعی و دانشگاههای برتر) جزء شاخصههای این سیستم است. در این رویکرد فلسفه علم، محور برنامههای درسی و آموزشی است. نتیجه چنین سیستمی «تربیت انفعالی» است. سیستمی که به شدت استعدادکُشاست و با چند ساعت کنکور، سرنوشت 12 سال تحصیل فرد، مشخص میشود.
طبیعتاً در چنین سیستمی، تعلیم قرآنکریم هم تابعی از آموزش سایر دروس است و نمیتوان از آن انتظار معجزه داشت. همانطور که این انتظار از سایر دروس (فارسی، ریاضی، عربی، انگلیسی و ... ) نیز برآورده نمیشود.
رویکرد «تدریس محور»
در نظام غیررسمی کشور و بهویژه در حوزه فعالیتهای قرآنی «رویکرد تدریسمحور» ملاکعمل است. در این رویکرد، نظام آموزشی یک مرتبه از حوزه قبلی فاصله گرفته است. چراکه هم به «دانش مفهومی» و هم به «دانش روشی» توجه دارد.
در این سیستم، معلم و روش تدریس مهم است. بیشتر بحثها روی شیوههای تدریس و آموزش استوار است. جریان آموزش و روند تدریس و یادگیری و نیز توجه کمو بیش به فرایند «تفکر» از شاخصههای این رویکرد است. نمونه بارز این رویکرد را میتوان در مراکز تربیت معلم، مؤسسات زبان و کلاسهای کنکور نیز بهخوبی ملاحظه کرد.
این شیوه نیز علیرغم توجه به دانش روشی، باز هم به تربیت انفعالی میانجامد. چراکه باز هم مبنا فلسفه علم است و نه تربیت انسان.
آموزش و فعالیتهای قرآنی در این شیوه بهدنبال نخبهگرایی و قهرمانپروری و تربیت حافظ و قاری قرآن است. در این شیوه تنها افرادی مؤفق میشوند که زمینه و استعداد ذاتی و درونی در یک حوزه یادگیری را دارا باشند. اساساً این رویکرد جنبه عمومی ندارد بلکه بیشتر بر تفاوتها و تواناییهای فردی تکیه دارد.
نمونه بارز آن را میتوان به سادگی در جامعه ملاحظه کرد. قهرمانان قرآنی و علمی ایران در بین سایر کشورها همواره خوش میدرخشند اما عموم مردم کشور با سواد قرآنی(حداقل دانش و مهارت پایه) فاصلهای معنادار دارند. ادامه این رویکرد به خروج از بنبست بهوجود آمده نخواهد انجامید.
رویکرد «تربیتمحور»
«رویکرد فطرتگرایی توحیدی» برای رسیدن به «مراتبی از حیاتطیبه» مهمترین شعار و ادعای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش است. این هدف آرمانی، زمانی امکان تحقق خواهد یافت که از زاویه تربیت عملی به آن نگریسته شود. یعنی در عمل به آن توجه شود وگرنه این شعار تاریخی 40 سال دیگر هم در حوزه اندیشه باقی خواهد ماند.
برای چنین مهمی، باید «تربیت» و «تربیت قرآنی» تعریف شود. و بر اساس آن رویکرد حاکم بر نظام آموزشی را ترسیم کرد.
تعریف تربیت
تربیت یعنی: «فراهم آوردن موقعیت، برای شکوفایی فطرت توحیدی» در این تعریف، تربیت، یک فرآیند است. فضای آموزشی، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی، معلم و غیره همگی برای یک چیز و یک هدف، تهیه و تدارک دیده شدهاند: «فراهم آوردن موقعیت برای شکوفایی فطرت» و اگر این مسیر در سیر تکاملی خود به سوی «الله» باشد، آن تربیت، تربیت اسلامی خواهد بود و نیز اگر محور این تحول بنیادین، قرآنکریم و معارف معصومین (ع) باشد میتوان گفت به مفهوم «تربیت قرآنی» پرداخته شده است.
چیستی «تربیت قرآنی»
امام خمینی (ره) فرمودند: «تربیت، باید تربیت قرآنی باشد و بچههای ما باید تربیت قرآنی شوند.» تربیت در اسلام در وهله اول، نه وظیفه پدر و مادر و نه وظیفه آموزش و پرورش و جامعه؛ بلکه وظیفه خود شخص است. و هرکس باید خودش، خودش را تربیت کند. آیات متعددی مؤید این مطلباند: «اِنّـا هَـدَیـناهُ السَّـبیـلَ، اِمّا شاکِـرًا وَ اِمّا کَـفورًا» ما راه هدایت را به انسان نشان دادیم؛ یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس. (سوره انسان آیه 3) و یا آیه« فَـذَکِّر، اِنَّـما اَنـتَ مُـذَکِّر؛ لَسـتَ عَـلَیـهِم بِـمُـصَیـطِر» (ای پیامبر !) پس تذکر بده که تو تنها تذکر دهندهای؛ تو بر آنان تسلط نداری. ( سوره غاشیه آیات 21 و 22 )
معلم در اتخاذ روشهای تدریس و ارزشیابی (دانشِ روشی/متدولوژی) نیز باید به این رویکرد توجه کند. فعالیتهایی که بتواند اراده، تفکر و حق انتخاب و در نهایت تربیت را در فرد تقویت کند.
جلسات هفتگی قرائت قرآن
بهعنوان نمونه و برای تقریب به ذهن جلسات سنتی و هفتگی قرائت قرآن را مثال میزنیم. جلسات سنتی قرائت قرآنکریم که که از گذشته محور اصلی سایر فعالیتهای قرآنی بود، پیش از آموزش مهارتهای قرآنی، بهدنبال تربیت قرآنی مخاطبان بود. متأسفانه این نوع جلسات هم بهدلیل پرداختن بیش از حد به آموزشهای حرفهاب فنون قرآنی، کمو بیش رویکرد تربیتی خود را از دست داده است. امروزه اعم اغلب فعالیتهای قرآنی در کشور با رویکرد تدریس محور اداره میشود.
رویکرد «تأدیب محور»
«ادب» در نظامهای آموزشی به دو معنای عمده است: ادبـیات (علوم ادبی) و ادب دیـنی (اخلاقیات)؛ شک نیست که «تربیت اخلاقی» یکی از مهمترین انتظار هر نظام آموزشی است. بههمین دلیل در بسیاری از کشورها دانشآموزان با همین عنوان تربیت دینی میشوند و ساعات درسی و کتابهایی با عنوان «تربیت اخلاقی» در برنامه هفتگی پیشبینی شده است. در ایران، معمولاً دروسی مانند دینی و قرآن و سپس ادبیات فارسی بیشترین نقش را در این موضوع ایفا میکنند.
تعریف ادب
در تعریف ادب، گفتهاند: «زیرکی و کیاست در سخنوری وشناخت مرزهای خطاییکه نباید به آنها نزدیک شد.» (الجرجانی، علی بن محمد، التعریفات)و نیز «دانش، معرفت، روش پسندیده» ( فرهنگ عمید )؛«حفظ حدّ و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن» ( شیخ طبرسی، الاداب الدینیة للخزانة المعینیة ، ص199 )
حقیقت ادب، اجتماع صفات خیر است، که محصول صفای دل و حضور قلب، نظم، عقل، عدل، حسن، علم و تربیت است. « انسان در اثر شناختن ضرر و زیان تعدی (از حدود الهی) حدّ میان غلوّ و جفا را حفظ کند.( شرح منازل السائرین، صص151-152 )
پیامبر اکرم (ص) نیز قرآنکریم را «کتاب ادب» معرفی فرمودند: «اِنَّ هـذَا الـقُرآنَ مَأدُبَـةُ اللهِ؛ فَـتَـعَلَّـموا مَأدُبَـتَـهُ مَا اسـتَـطَعـتُم» این قرآن ادبستان خداوند است؛ پس تا آنجا که توان دارید از این ضیافت بهره ببرید. ( مجمع البیان، ج1، ص16 )و نیز ایشان درباره خودشان چنین فرمودند: « اَدَّبَـنی رَبّی، فَـاَحـسَـنَ تَأدیـبی، ثُمَّ اَمَـرَنی بِـمَـکارِمَ الاَخـلاق » خداوند مرا تربیت کرد و نیکو تربیتم کرد؛ و سپس به رعایت مکارم اخلاق امر فرمود.» ( نقش الگویی )
کدام رویکرد مناسبتر است؟
انتخاب رویکرد مناسبی که بتواند چون چتری همه عوامل، عناصر و اجزاء یک برنامه درسی و آموزشی را تحت پوشش خود قرار دهد، اولین و اصلیترین گام برنامهریزی است. این امر منجر به ایجاد و تقویت تلقی مناسب عموم مخاطبان (دانشآموزان و قرآنآموزان) نسبت به موضوع یادگیرس قرآن میشود.
با توجه به این که در مدارس و نیز اعم اغلب مراکز و مؤسسات آموزشی رویکرد حاکم، آموزش روخوانی قرآن و نیز جدیداً گاهی آموزش حفظ قرآنکریم است، این سؤال مطرح میشود که از میان رویکردهای فوق، کدام رویکرد مناسبتر است؟ پاسخ، توجه همه جانبه به همه آنها البته با محوریت انس با قرآنکریم است.
رویکرد «انس محور»
در رویکرد انسمحور «جامعیت آموزش» مدنظر است؛ یعنی به هر چهار محور ذکر شده قبلی توجه میشود. «تعلیم»، «تدریس»، «تربیت» و «تأدیب» چهار ستون رویکرد انسمحورند؛ با این توجه که «انس مستمر و مادامالعمر مخاطبان با قرآنکریم» محور اصلی این رویکرد است.
در اهداف مصوب آموزش عمومی قرآنکریم نیز «انس با قرآنکریم» یکی از اهداف نهگانه آموزش عمومی قرآنکریم است اما این بدان معنا نیست که این هدف به موازات سایر اهداف است بلکه باید در همه اهداف بهعنوان محور مورد توجه جدی قرار گیرد. زیرا انس با قرآنکریم از همان ابتدا و قدم اول باید مورد توجه قرار گیرد. یعنی باید برای آن برنامه مشخص و مرتبی داشت وگرنه بهخودی خود کمتر اتفاق میافتد. یعنی واگذاری هدف انس با قرآن به نتیجه آموزش قرآن به تحقق آن منجر نمیشود. و برخورد انفعالی با این هدف، نتیجه انفعالی هم در پی خواهد داشت.
چیستی «انس با قرآنکریم»
با توجه به مبانی نظری سند تحول بنیادین و رویکرد شکوفایی فطرتگرایی توحیدی میتوان «انس با قرآنکریم» را اینگونه تعریف کرد: «هر فعالیتی که زمینه آشنایی، علاقه و ارتباط قرآنآموز با قرآنکریم را فراهم آورده و موجب علاقهمندی او به قرآن و یادگیری آن شود؛ انس با قرآنکریم محسوب میشود.»
طبق این تعریف، هر نوع فعالیت یاددهی و یادگیری باید بر اساس علاقه و پذیرش قرآنآموز بوده و از اجبار و تحمیل به دور باشد. بههمین منظور تعلیم قرآن در صدد تقویت انس دانشآموز با قرآنکریم و علاقه به یادگیری آن است.
بر این اساس تعلیم قرآن میتواند در قالب یک یا چند فعالیت یاددهی- یادگیری مانند گوشدادن به قرائت قرآن و الگوگیری از آن، حفظ برخی از سورهها و آیات، روخوانی قرآن، آشنایی با برخی از داستانها و معنای آیات متناسب با درک کودک طراحی شود؛ بهشرط آنکه این فعالیتها در چارچوب اصول مندرج در برنامه درسی انسمحور باشد.
نکته بسیار مهم
نکته اساسی و بسیار مهمی که این رویکرد را از سایر رویکردهای موجود جدا میکند آن است که «قرآنآموز میداند که چرا باید این آیات خاص را بخواند، بفهمد و به آنها عمل کند.» بهعبارت دیگر در این رویکرد «خود قرآن» محور است و نه مقدماتی چون روخوانی و روانخوانی و یا محسناتی چون تجوید، قرائت و حفظ و حتی مکملات و مؤخراتی چون تفسیر و علوم قرآنی.
در رویکرد انسمحور، مهارتهای قبلی ( روخوانی، روانخوانی، تجوید، قرائت، حفظ و تفسیر و ... ) همگی «ابزار هدایت» محسوب شده و «طریقیت» دارند؛ آنچه «موضوعیت» دارد، آیات قرآن است.
بدیهز است برای چنین رویکردی که مقصد آن راهنمایی و هدایت دانشآموز در هر مرحله از زندگی، بهوسیله آشنایی با آیات متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» اوست، از ابزارهای گوناگون و متنوعی استفاده میشود. این ابزارها، همان مهارتها هستند که به خدمت تعلیم قرآنکریم در میآیند.
در شرایط فعلی قرآنکریم و قرآنآموز هر دو مهجورند. از سویی این قرآنکریم است که ابزار مهارتهای قرآنی قرار گرفته است. (دلایل بسیاری برای این فرهنگ غلط و کجفهمی وجود دارد که قبلاً بحث شده و خارج از حوصله این مقاله است.) و از سوی دیگر این قرآنآموز است که نمیداند در اعم اغلب آیاتی که میخواند چه چیزی بیان شده و چرا آن را باید بخواند و چه سودمندی برای او دارد.
ویژگیهای رویکرد انسمحور
اگر بخواهیم با رویکرد انسمحور، برای تعلیم قرآنکریم یک برنامه درسی تولید و اجرا کنیم، باید ابتدا ویژگیها و اصولی را ترسیم کنیم. در این خصوص اجمالاً میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- «هدایتمحوری» فلسفه اصلی تولید برنامه درسی قرآن براس مخاطبان است.
- برنامه درسی آموزش قرآنکریم بر اساس «نیاز»، «ذائقه» و «توان» مخاطبان طراحی میشود.
- برنامه درسی آموزش قرآنکریم در راستای رویکردها، اهداف و چارچوب اسناد تحولی (سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، سند تحول بنیادین، سند برنامه درسی ملی و اهداف آموزش عمومی قرآن) است.
- مهارتهای قرآنی (روخوانی، روانخوانی، تجوید، قرائت، حفظ، تفسیر و ...) «ابزار هدایت» و تعلیم قرآنکریم است.
- برنامه درسی آموزش قرآنکریم مبتنی بر دستورات الهی و سنت معصومان (ع) است.
- محتوای آموزشی (سورهها، پیامها و آموزههای قرآنی و احادیث نورانی) متناسب با گروه سنّی مخاطبان انتخاب میشود.
- برنامه درسی تعلیم قرآنکریم در قالب فعالیتهای جذاب یاددهی ـ یادگیری عرضه میشود.
- ارزشیابی بهمنظور سنجش میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی قصد شده بوده و بر تقویت «احساس موفقیت» در مخاطبان تاکید دارد.
- در فرآیند یاددهی- یادگیری قرآنکریم به دو نقش راهنمایی و نقش الگویی مربی (معلم) توجه خاص میشود. (بهنحوی که نتیجه اُنس با قرآنکریم در رفتار مربی تبلور مییابد.)
- در تولید برنامه درسی قرآن، سهم هر یک از رویکردهای چهارگانه (تعلیم، تدریس، تربیت و تأدیب) البته با محوریت «انس مستمر و مادامالعمر مخاطبان با قرآنکریم» مشخص شده است.
ویژگیهای مربی قرآن
در این رویکرد معلم دیگر فقط معلم نیست بلکه او یک «مربی» است. کسی که خود متصف به تربیت قرآنی است و بهدنبال تحقق تربیت قرآنی در روح و جسم دانشآموزان است.
از آنجا که تمام فعالیتهای یاددهی- یادگیری مربوط به تعلیم قرآنکریم و سایر دروس توسط یک معلم در دوره ابتدایی اجرا میشود، و در دوره متوسطه اول و دوم توسط دبیر محترم قرآنکریم، از اینرو معلم و مربی علاوه بر داشتن صلاحیتهای عمومی، از منظر برنامه اُنس با قرآنکریم واجد ویژگیهای زیر است:
- از سواد قرآنی لازم (حداقل دانش و مهارتهای عمومی قرآن، شامل مهارت روانخوانی، مهارت ترجمه آیات پرکاربرد، مهارت تدبر اولیه در برخی از آیات قرآن، حفظ برخی از آیات و سور تربیتی و پرکاربرد) برخوردار است. (صلاحیتهایب عمومی)
- بر مبانی و روشهای آموزش قرآن و نیز اجزا و عناصر «برنامه درسی قرآنکریم» تا حدود زیادی مسلط است.
- به برنامه درسی قرآنکریم با رویکرد انسمحور علاقهمند است.
- در طراحی آموزشی و تدریس قرآن در کلاس درس (با رویکرد انسمحور) توانایی نسبی دارد.
اهداف مورد انتظار
با توجه به «رویکرد انسمحور» اهم انتظارات و تأکیدات از برنامهریزان و نیز فعالیتهای قرآنی در دورههای چهارگانه تحصیلی و نیز آموزش عمومی قرآن شامل موارد زیر است:
1- بیش از آموزش قرآن بر انس مستمر و علاقه قرآنآموز به قرآنکریم تأکید میشود.
2- در تمام فعالیتها بر انس و ارتباط قرآنآموز با قرآن تأکید میشود.
3- در فعالیتهای قرآنی بهتقویت «احساس موفقیت» در قرآنآموزان تأکید میشود.
4- از مقایسه قرآنآموزان با یکدیگر پرهیز و بر تواناییها و رغبتهای قرآنآموزان تأکید میشود.
5- فعالیتهای گروهی به جای قهرمانپروری مورد تأکید قرار میگیرد.
با مرور انتظارات فوق درمییابیم همچنان که آموزش و ارزیابی از قرآنآموز حائز اهمیت است؛ ارزیابی مستمر از خودمان برای دستیابی به هدفها و انتظارات در فرایند فعالیتهای قرآنی بیشتر قابل توجه و تأکید است.
نتیجه بحث :
شاید برخی از خوانندگان ندانند که مرحوم جبار باغچهبان (میرزا جبار عسگرزاده - 19 اردیبهشت 1264، ایروان، 4 آذر 1345، تهران- بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز و اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران) از چه جهت شهرت یافت. او از آن جهت شهرت دارد که تحول بزرگی را در تعلیم حروف الفبای فارسی ایجاد کرد، قبل از او، در پایه اول دبستان، ابتدا 32 حرف الفبای فارسی را آموزش میدادند و سپس خواندن و نوشتن شروع میشد.
بدین ترتیب این تحول بزرگ یعنی «معنادار» شدن یادگیری زیان فارسی بههمت او در آموزش زبان فارسی اتفاق افتاد. این همان تحولی است که باید در تعلیم قرآن کشور اتفاق بیافتد.
نقطه عزیمت تحول
برای این تحول، ابتدا باید به «چرایی» آموزش آیات و سورههای قرآن بپردازیم:
چرا یک دانشآموز ابتدایی باید جزء 30 قرآن را حفظ کند؟!!
چرا باید دانشآموز آیات فلان سوره را روخوانی و روانخوانی و یا قرائت کند؟
این که این آیات متضمن قواعد روخوانی، یا روانخوانی و یا تجوید است، پاسخی نیست که برای کودک معنادار باشد. «اصل سودمندی در یادگیری» حکم میکند که ابتدا آیات و سور شریف قرآن متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» هر گروه سنی انتخاب شوند و سپس مهارتهای مورد نظر ذیل آن مفاهیم هدایتگر و تربیتی آموزش داده شوند.
ضرورت تحول
تغییر استراتژیک در آموزش عمومی قرآنکریم کشور یک ضرورت است. در این زمینه لازم است نهادهای ذیربط مانند شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و یا سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در حوزه آموزش عمومی قرآن و نیز اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، رویکرد انسمحور را جایگزین رویکردهای موجود کنند و با تشکیل تیمهای کارشناسی متشکل از متخصصان و صاحبنظران حوزههای آموزش قرآن، فلسفه تعلیم و تربیت، روانشناسی رشد، برنامهریزی درسی، علوم و معارف قرآنی و ... ابتدا آیات، سورهها و فرازهای تربیتی را متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» هر گروه سنی انتخاب و سپس برای هر یک از آنها با در نظر گرفتن اهداف تربیتی و هدایتی، مهارتهای مورد نظر را تعریف و تعیین کنند.
سپس این طرح ضمن اجرای مراحل اجرای آزمایشی و ارزشیابی از فرایند و نتیجه به تصویب رسیده و محتوای تصویب شده به جامعه معرفی شود. بیشک در این شیوه جنسیت، سن، شغل و ... میتواند ملاک تعیین افراد برای اقشار گوناگون قرار گیرد.
در این صورت است که آموزش مهارتهای قرآنی همراه با جنبههای هدایتگری و تربیت قرآنی، متناسب با محتوای هر قشر و شغل و گروه سنی، امکانپذیرتر و تأثرگذارتر خواهد بود.
با عنایت به آنچه بیان شد، امید و انتظار این است با توجه به رویکرد انسمحور، برنامههای درسی و آموزشی و فعالیتهای قرآنی بتواند در راه تحقق فرمایش امام خمینی (ره) که فرمودند: «تربیت باید تربیت قرآنی باشد و بچههای ما باید تربیت قرآنی شوند.» گامهای اساسی و اثربخشی بردارند.
ان شاءالله
انتهای پیام/