علیمردانی: نوستالژیها مرا مجری "چهلتیکه" کردند/ مخاطب به خاطرهبازی علاقه دارد
مجری که خودش را میزبان معرفی میکند؛ به تناسب میهمان صدایش هم عوض میشود؛ اما پیشنهادهای زیادی را نپذیرفته چون عاشق بازیگری است.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: نوستالژی و خاطرهبازی را با خودش به تلویزیون آورد؛ سریاول شخصیتها و برنامههای رادیویی، تلویزیونی، سینمایی و دیگر عرصههای مختلف با پلاتوها و اجراهای الهه پرسون روی آنتن شبکه نسیم رفت. "چهل تیکه" را الهام حاتمی تهیه و کارگردانی میکند اما در فصلهای بعدی به سراغ مجری جدیدی به نام "محمدرضا علیمردانی" رفت که او را صداپیشه و بازیگر میشناختیم و خیلی از پیشنهادهای دیگر حتی اجرای برنامه "دورهمی" را نپذیرفت. او چندی است اجرای این برنامه را پذیرفته با دکوری خاص که خودش حسّ نوستالژی را برای مخاطب برمیانگیزد.
برنامه "چهلتیکه" خاطرهبازی است که تلویزیونیها هم چندی است به راه انداختهاند. سهشنبه تا جمعه هر هفته روی آنتن میروند و قرار است به فصلهای بعدی هم برسد. در این برنامه خاطرات هنرمندان قدیمی مرور میشوند و خندهها و گریههایشان را مردم میبینند. مجری نامش را به عنوان میزبان در تیتراژ قرار داده و در جریان گپ و گفت با خبرنگار تسنیم هم بارها به این نکته اشاره کرد که من در "چهلتیکه" میزبانم نه مجری!
صحنهآرایی و دکور جدید گذشته را به نسلهای حال پیوند میدهد و نقشآفرینی بازیگران در زمان گذشته در آن مرور میشود. هر شب در این برنامه با چهرههای نوستالژی و قدیمی گفتوگو میشود و در تلوبیون هم این برنامه حدود 300 هزار بازدید داشته است. ایده و شکل و شمایل متفاوت، "چهلتیکه" را از برنامههای دیگر جدا کرده و در هر برنامه هم قصه و آیتمهای متفاوتی را روی آنتن میبرد.
کار سخت الهام حاتمی کارگردان و تهیهکننده "چهلتیکه" جمعآوری آرشیو و تصاویر و صوتها و فیلمهایی است که حتی خود آن هنرمند قدیمی از آن بیخبر است و به تعبیر خود این کارگردان بارها میهمانان با تصاویر و فیلمهایی خاکخورده و قدیمی شوکه شدهاند. طراحی دکور هم به گونهای است که بیهیچ توضیحی از جانب مجری، قصه خودش را روایت میکند. همنشینی صدای عطالله کاملی در تیتراژ آغازِ برنامه،حال و هوای دهه 60 و کودکی را به مخاطب القاء میکند این قطعاً بهترین معرفی برای چنین برنامهای است.
"چهل تیکه"، فراتر از یادآوری و مرور خاطرات، هم قدمشدن با زندگی هر هنرمند است که با کولهباری از خاطره و تجربه به امروز رسیده است. "چهل تیکه" راوی سفر زندگی سرمایههای انسانی فراموش شدهای است که از دید مدیرانِ امروز، پنهان ماندهاند. درست مثل کُمد شلوغی که کنار و گوشهاش قیمتیترین و ارزشمندترین چیزها از نظر دور ماندهاند.
جالب است که بسیاری از میهمانان برنامه "چهلتیکه" بسیار پیش آمده وقتی تصویری از پشت صحنه برنامهها، تله تئاترها، اجراهای خیابانی یا مصاحبههایشان میبینند، آنچنان منقلب و هیجانزده میشوند که قادر به ادامه نیستند و ما مجبوریم برای چند دقیقه ضبط را متوقف کنیم. قطعاً بینندگان حرف مرا تصدیق میکنند تصاویری که در این برنامه پخش میشود، در هیچ برنامهای دیده نشده است.
کارگردان "چهلتیکه" اعتقاد دارد که این برنامه تلویزیونی تا زمانی روی آنتن خواهد ماند که از تکرار برنامه بدون هیچ حرف تازهای پرهیز کند. ما در برنامه سعی کردیم هر چند قسمت، کار جدیدی برای مخاطب به نمایش بگذاریم، که مطمئنم جای خود را به خوبی در میان بینندگان باز خواهند کرد. ما در این برنامه سعی کردهایم به سراغ سرمایههای تلویزیون رفته و آنها را مجدد به قاب تلویزیون آورده و گفتگوی جذابی با آنها داشته باشیم.
جالب است در فصل جدید این برنامه سرودها و آهنگ های خاطرهانگیز همچون "ای ایران" و ... توسط مردم و هنرمندانی که در برنامه حضور دارند، همنوایی میشود.
بعد از گیتیخامنه، غلامحسین لطفی، علی صادقی و بسیاری دیگر از هنرمندان قدیمی که به برنامه "چهلتیکه" آمدند پنجشنبه 28 آذرماه مرجانه گلچین بازیگر نامآشنای سینما و تلویزیون هم به این برنامه میرود و خاطرههایش را مرور میکند. البته امشب بهرام دهقانیار آهنگساز مجموعه عروسکی "خونه مادربزرگه" روی آنتن میرود. چهارشنبه "چهلتیکه" میزبان محمدحسن راستگو است و روز جمعه منوچهر والیزاده دوبلور و بازیگر قدیمی رادیو، سینما و تلویزیون آخرین میهمان این هفته برنامه "چهلتیکه" به حساب میآید.
من میزبانم نه مجری!
مشروح میزگرد بررسی برنامه "چهل تیکه" و گپ و گفت با الهام حاتمی تهیهکننده و کارگردان و محمدرضا علیمردانی مجری که در خبرگزاری تسنیم برگزار شد در دو بخش تقدیم حضورتان میشود:
* بگذارید گفتوگو را با محمدرضا علیمردانی آغاز کنیم. چطور شد مجری "چهلتیکه" شدید؟
من میزبانم! همانیام که مهمان حس میکند اما از گوشی ارتباطی با اتاق فرمان هم راهنمایی خانم حاتمی- تهیهکننده و کارگردان را دارم و خودم را تطبیق میدهم با انتظاراتی که کارگردان از ما دارند. گاهی اوقات هم یکدفعه نکته و یا به سؤالی اشاره میکند که از میهمان پرسیده شود و من به لحظه باید این طراحی را داشته باشم. جالب است آرشیو و دیدهنشدههایی که پخش میشوند مرا هم در کنار میهمان شگفتزده میکند؛ این اتفاقات جذاب و نو و جدید است که برنامهسازی را متفاوت و مؤثر میکند.
گیتیخامنه شگفتزده شد و گفتیم "اینجا چهلتیکه است"
* خانم حاتمی! چطور به این سوژهها و آرشیوها میرسید؟
من دو سال در آرشیو زمانم را گذاشتم و چیزی که میبینید حاصل یک ساعت نیست دو سال زمان برده تا من کار پژوهشی در آرشیو انجام دادم تصاویری از آدمها پیدا میکنم که خودشان یادشان نمیآید. یعنی بارها شده میهمانان این نکته را به من گفتهاند؛ مثلاً خانم خامنه به ما میگفتند این صحنه را از کجا پیدا کردید؟ جالب است که در ابتدای حضورشان به آقای علیمردانی میگفتند که شما هرچه بخواهید پخش کنید من دیدهام و ما یک تصویر پخش کردیم و ایشان گفتند نه این را ندیده بودم دوباره یک تصویر پخش کردیم گفت: این را هم ندیده بودم. اینجا بود که با تعجب گفت اینها را از کجا آوردید و ما گفتیم "اینجا چهلتیکه است".
نمیخواستم اجرا کنم
محمدرضا علیمردانی:من اصلاً نمیخواستم اجرا کنم یکی از دلایلی که من را متمایل به اجرا کرد همین بود که دیدم این برنامه چقدر نادیدهها را دیده میکند و چه تلاشهایی را کارگردان و تهیهکننده برای متفاوتبودن صورت داده است. وقتی به دفتر الهام حاتمی تهیهکننده و کارگردان "چهلتیکه" رفتم با فیلمی مواجه شدم: به نام خدا من علی نصیریانام...! همانجا شگفتزده شدم این تصاویر را از کجا آوردهاند که استاد در آن دوران جوانی و تئاتر کار میکنند. یا فیلمی از مهدی هاشمی در 17 سالگی یا 18 سالگی داریوش فرهنگ که من نمیدانم این کارها از کجا آمدهاند.
ویکیپدیا را هم اصلاح کردیم
الهام حاتمی: من بعضی وقتها ویکیپدیا را هم اصلاح کردهام؛ چون بسیاری از اطلاعات شناسنامهای و کاری برخی از افراد را به اشتباه منتشر کرده است.
ایده "چهلتیکه" برای خودم بود
* خانم حاتمی به عنوان کارگردان و تهیهکننده چقدر این خلأ را در تلویزیون احساس کردید و البته این روزها برنامه دیگری به نام "مثبت چهل" در شبکه آموزش با اجرای گیتی خامنه به گونهای دیگر خاطرهبازی میکند....
الهام حاتمی: ایده "چهلتیکه" از اول برای من بود؛ آن موقع آقای منفرد مدیر گروه بودند و من را دعوت کردند و گفتند که ما این کار را میخواهیم که نوستالژیها مرور شود. من به دلیل این برنامهسازی، دو سالی از کار فاصله گرفتم و با "چهل تیکه" به تلویزیون آمدم.
در اول راه به فضای پلاتویی رسیدیم
* قبلاً چه کارهایی را ساخته بودید؟
الهام حاتمی: من خیلی کارها کرده بودم برنامههای "هفتسین"، "فیروزه" و "بیدمشک" شبکه یک و در حوزه زنان چند مستند ساختهام؛ جایزه اجتماعی را دریافت کردهام و برای شبکه جامجم هم برنامه ساختم. تصمیم گرفتم یک مدتی کار نکنم تا اینکه این کار به من پیشنهاد شد و یک خانم این برنامه را اجرا کند. در حالیکه شبکه نسیم مجری خانم نداشت و به فضایی پلاتویی و گزارشی رسیدیم که الهه پرسون آن را اجرا کرد. ما یکسری تصاویر نوستالژی قدیمی را پخش کنیم وقتی شروع کردیم من اصلاً چیزی نمیدانستم اما همیشه به دنبال گذشته بودهام، چون گذشتهها و نوستالژیها را همیشه دوست داشتهام.
به من گفتند این فضا، نشدنی نیست
الان سومین سال است که "چهلتیکه" را میسازیم؛ فکر میکنم حدوداً چهار سال پیش آقای منفرد که از قبل بنده را میشناختند با من صحبت کردند و قرار شد ما تغییراتی در طرح اعمال کنیم. من از روز اول اعتقاد داشتم کار متفاوتی بسازیم و موضوعی با نوستالژی و خاطرهها برخورد کنیم. اتفاقاً آقای منفرد به من گفتند اصلاً شدنی نیست و خیلی سخت است که برای هر موضوع تصویر متناسب پیدا کنیم و ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد. من هم گفتم میشود، چون همیشه دلباخته کارهای سختم و انگار از کار آسان لذت نمیبرم.
"چهلتیکه" گنجینه شد
"چهلتیکه" آرام آرام به گنجینهای گرانبها تبدیل میشود؛ البته در این میان اتفاقاتی هم افتاد که خوب نبود. من وقتی شروع کردم به ساختن این برنامه یکسری هم شروع کردند به ساختن مستند که الگویشان "چهل تیکه" بود. حتی پلانهایی استفاده میشد که من استفاده کرده بودم.
مشق نوشته بنویسی ارزشی ندارد
خیلی مهم نیست از این که برنامه من یک استفادهای داشته باشد ناراحت نمیشوم اما از اینکه از روی مشق نوشته بنویسی اصلاً ارزشی ندارد. فصل اول "چهلتیکه" که تمام شد برنامه ما برنامهای 15 دقیقهای بود و در واقع اصلاً به میانبرنامه بیشتر شبیه بود. فصل دوم زمان برنامه به 20 دقیقه رسید و البته من برنامه 40 دقیقهای هم تحویل دادم؛ چون حیفم میآمد از نوستالژیها و خاطرهبازیهایش کم کنم.
ماجرای اجرای محمدعلی کشاورز
مخاطب ما هم به خاطرهبازی علاقه دارد؛ برخی اوقات هم سوغاتیهایی از دور و اطراف به من میرسد؛ مثل تصویری از سابقه اجرای استاد محمدعلی کشاورز که در سن 25 سالگی به عنوان مجری جلوی دوربین قرار گرفتند. من این تصویر را از طریق شخصی که پدرش تهیهکننده آن برنامه بود، گرفتم. تمام آرشیو را گشتم و تنها نسخهای از این اجرا وجود داشت که نگاتیو است. دادهام تبدیلش کنند؛ اینها برای من زیبا و هیجانانگیز است.
آرشیو به کمکمان آمد
* واقعاً خود استاد کشاورز هم ببینند یا پیشکسوتان و هنرمندان قدیمی که میآورید همه شوکه میشوند...
الهام حاتمی: این زیباییها رقم نمیخورد مگر با آرشیو؛ انصافاً آقای مهدیان مدیرکل آرشیو صداوسیما پشت برنامه ایستاد و از "چهل تیکه" حمایت میکند. یوسف احمدی مدیر آرشیو شبکه دو واقعاً از ما حمایت میکنند؛ وقتی شما در آرشیو تصویری را سفارش میدهید یک هفته باید صبر کنید تا ثبت سفارش شوید؛ اما خیلی با ما همکاری میکنند.
من به منابع سیاسی خاص دسترسی ندارم
لازم است بدانید که برای بدست آوردن این آرشیوها هزینهای پرداخت نکنیم و هر روز به منابع جدید و آدمها و اتفاقات جدید فکر میکنم. منابع من مشخصند؛ مثلاً من به منابع سیاسی خاص دسترسی ندارم. میخواهم بگویم آنها اگر حمایت نکنند نمیشود کار کرد. واقعیت این است که من از حمایت چند جانبه برخوردار شدم و کمکم خودش را نشان داد. شاید در ابتدای راه، هیچکس به "چهلتیکه" اعتقادی نداشت.
حتی به سیاست هم پرداختیم
* طرح "چهلتیکه" را فقط برای فرهنگ و هنر نوشتید یا میخواستید به سراغ خاطرهبازی و مرور نوستالژی عرصههای دیگر هم بروید؟
الهام حاتمی: به همه چیز پرداختیم و میپردازیم غیر از سیاست که نه در حوزه کاری ما است و نه در قالب برنامه ما مردم آن را میپذیرند. تقریباً به همهچیز پرداختیم و البته به گونهای دیگر سیاست را هم نشان دادیم؛ مثلاً جوانیهای شخصیتهایی را نمایش دادیم که در مراسماتی خاص حضور داشتند.
"چهلتیکه" تمدید شد
* میهمان سیاسی هم داشتید یا میخواهید داشته باشید؟
الهام حاتمی: نه نداشتیم و تا به حالا به آن فکر نکردهام، چون بیشتر در این فضاها کار کردیم. اما همین امروز که من اینجا آمدم به من زنگ زدند و گفتند برنامه قرار است تمدید شود و شما لوکیشن را پس ندهید من هنوز به آقای علیمردانی نگفته بودم. خیلی خوشحالم برای سالروز تولد بزرگانی چون مرحوم عزتالله انتظامی ویژهبرنامه "چهلتیکه" داشتیم. برنامهای برای علی حاتمی تدارک دیدیم که بسیاری از رسانهها هم از آن استفاده کردند.
به کاربلدهای کمچهره، آنتن دادیم
* آوردن بازیگران گمنام هم اتفاق خوب دیگری است که "چهلتیکه" رقم زده تا ناگفتهها و درد و دلهایشان را بگویند و چرایی نبودنشان را هم با مردم مستقیماً درمیان بگذارند.
الهام حاتمی: من هم به دعوت این کاربلدهای کمچهره و دوستداشتنی اعتقاد داشته و دارم. مثلاً گیتی معینی و مریم معترف، اسدالله یکتا و صفر کشکولی میهمان "چهلتیکه" شدند و بسیار حرفهای ناگفته داشتند که برای مخاطب هم جالب توجه بود. با برخی از اینها در فضاهای مختلف بدرفتاری شده بود، ناراحتی و گلایه داشتند. لازم است که دعوت شوند و حرفهایشان را مردم بشنوند.
شاید اگر علیمردانی نبود خداحافظی میکردم
* کار با محمدرضا علیمردانی چطور بود؛ چون برخی از بازیگران اجرای برنامه تلویزیونی را میپذیرند و خیلی با کارگردان و تهیهکننده هماهنگ نیستند...
شاید اگر آقای علیمردانی نبود وسط این پروژه خداحافظی میکردم هم اینکه ایشان خیلی مراقب همه تیمند یعنی ایشان وارد لوکیشن کار میشوند با همه خوشرفتاری میکنند و بسیار حرفهایاند. آنقدر با روی باز از ایدهها و پیشنهادهای جدید حتی به لحظه استقبال میکنند که میفهمم گاهی اوقات در گوشی چیزهایی به او میگویم خسته میشود و از چهرهاش هم به این خستگی پی میبرم اما با لبخند برخورد میکند و سرش را تکان میدهد. چند لحظه سکوت می کنم تا دوباره به آرامش برسد.
تصاویری از علیمردانی به زودی، رو میشود
* محمدرضا علیمردانی خودش هم شخصیت پیچیده و متنوع و کاربلد و حرفهای است؛ قرار نیست خودش یک روز میهمان "چهلتیکه" شود؟
حالا تصاویری از ایشان به زودی رو میشود که برای مردم بسیار جذاب خواهد بود.
مجری برنامه خودش میهمان "چهلتیکه" شود
محمدرضا علیمردانی: یک چیزهایی را هنوز نتوانستهاید گیر بیاورید!
الهام حاتمی: جالب است آقای علیمردانی تصویر خودشان را که دیدند شوکه شدند و گفتند این را از کجا آوردهاید؟ شاید ویژهبرنامهای را در نظر بگیریم و این اتفاق جالب بیفتد و مجری برنامه خودش میهمان "چهلتیکه" شود.
فعلاً 60 قسمته میشویم
* گفتید به شما خبر دادند "چهلتیکه" ادامه پیدا میکند؟
32 قسمت در نظر گرفته بودیم و الان با این تمدید به 60 قسمت میرسیم. مدیر شبکه نسیم ریسک کردند و بهترین کنداکتور خودشان در ساعت 23 و روزهای سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را برای ما درنظر گرفتند. شاید من جای ایشان بودم این کار را نمیکردم ولی ایشان به ما اعتماد کردند.
نباید تن و بدن تهیهکننده و کارگردان را بلرزانند
* یکی از مشکلات برنامهسازی در تلویزیون مباحث مالی است که گریبان برنامهسازها را گرفته و حتی خود شما را بارها در دعوت میهمان به سختی انداخته است؟
محمدرضا علیمردانی: من هم موافقم؛ برنامهساز برای متفاوتبودن و درست ساختن حتماً به پشتیبانی مالی نیاز دارد. نباید به این شکل باشد که تن و بدن تهیهکننده و کارگردان بلرزد که پول میهمان میرسد. باید طوری با هنرمندان و برنامهسازان برخورد شود که همه با تلویزیون آشتی باشند و بتوانند ایدههای نو و ابتکارهای خلاقانه را برنامه کنند و مردم هم از این فضا لذت ببرند.
ماجرای برنامه "اکسیژن" و نپذیرفتن پیشنهاد اجرا
* برویم به سراغ پذیرفتن اجرا توسط محمدرضا علیمردانی؛ شما کارنامه موفقی در حوزه صداپیشگی، تئاتر و تلویزیون دارید؛ برخی شما را به صداپیشگی "دیرین دیرین" میشناسند و برخی هم شما را با فضای حضور در سریالهای "پایتخت" و "قرعه" شناختهاند. با توجه به گویندگی در رادیو و صداپیشگی خیلی با فضای اجرا بیگانه نیستید. جایی هم گفتید که به اجرا فکر نمیکنید و فکر نکردید؛ با همه این تفاسیر چطور شد روی میز اجرای "چهل تیکه" نشستید؟
بگذارید دامنه مخالفتم با اجرا را از سال 1377 تفسیر کنم؛ جایی که آقای رسولی برای برنامه "اکسیژن" به سراغم آمد و به من گفت بیا اجرا. من اولش قبول کردم بعد رفتم و در دل کار دیدم نه خیلی بازیگری از اجرا جلوتر است. حسم این بود و گفتم نه این کار را نمیکنم. یادم میآید افشین سنگچاپ پیگیری میکرد تا اینکه بین افرادی که تست میگرفتند "شهاب حسینی" را دیدند و خوششان آمد. حتی روز آخر سنگچاپ که قرارداد قسمتهای آخر "اکسیژن" را به من نشان میداد گفت محمدرضا؛ درست است از این پسر خوششان آمده و من همینطور به شهاب حسینی نگاه میکردم که روی نیمکتی نشسته بود و خودش خبر نداشت میان این همه، او پسندیده شده است.
یادم میآید شهاب حسینی تند تند پلاتو میگفت تا نمایش را ببیند
برای آخرین بار که من رفته بودم قرارداد بخش نمایش این برنامه تلویزیونی را بنویسم محمد رسولی برای آخرین بار هم از من دعوت کرد من مجری "اکسیژن" باشم. من هم به افشین سنگچاپ گفتم این پسر- شهاب حسینی خوشتیپ هم است. من تصمیمم را گرفتم بخش نمایش را قبول کنم. یادم است کار که شروع شد من و هادی کاظمی و شهاب عباسی کارهای نمایشی برنامه را برعهده داشتیم و شهاب حسینی هم اجرا میکرد. یادم است شهاب حسینی تند تند پلاتوها را میگفت تا نمایش ما را ببیند و بخندد.
"دورهمی" را به من پیشنهاد دادند نپذیرفتم
بعدها پیش آمد و به سراغم آمدند و گفتند میخواهیم کار جدیدی بسازیم و من اجرایش را نپذیرفتم. جالب است که بعداً قاسمخانی به من گفت ما را ضایع کری و اصلاً آن موقع به مهران مدیری فکر نمیکردیم. متنهایی که ما آن موقع مینوشتیم دوست داشتم تو آن دیالوگها را بگویی و اجرا کنی؛ مهرانمدیری در ذهنم نبود.
"کودکشو" به سراغم آمد باز جوابم منفی بود
* یعنی همین مدلی که مهران مدیری در "دورهمی" اجرا کرد؟
بله. منتها از برنامه "دورهمی" به من گفتند ما مدل تو را میخواستیم، مهران مدیری آمد مدل خودش را اجرا کرد. بعداً "کودکشو" هم همینطور رضا مهرانفر به سراغم آمد، چون من با این کارگردان انیمیشن کار کرده بودم. "کودکشو" را هم قبول نکردم و دوباره خواستند در بخش دوبله کودک به آنها ایده بدهم با نیما رئیسی دوبله کنیم که گفتم: چرا ما این کار را بکنیم، جذابیت این برنامه به این است که آدمهای ناوارد یا همان پدرها و مادرهایی که میآیند مشغول دوبله شوند. این خیلی جذابتر میشود. ما که دوبله را میشناسیم برای مخاطب، کار نمایشی به نظر میرسد، دنبال کار باورپذیر باشید. در آن پروژه هم نه اجرا کردم و نه برای دوبلهاش رفتم کارگردان هم از ایده من استقبال کرد و همان اتفاق در "کودکشو" افتاد. من نمیدانستم به پژمان بازغی رسیدند اما وقتی اجرایش را دیدم بسیار خوشحال شدم و او هنرمندانه، اجرا کرد.
به من زنگ زدند و من قبول نکردم
* کماکان مقاوت داشتی و با "چهل تیکه" چکار کردی؟
محمدرضا علیمردانی: یک نفر از طرف خانم حاتمی به من زنگ زد و پیشنهاد داد من گفتم نه نمیرسم و نمیآیم.
الهام حاتمی: خودم زنگ نزدم؛ از اینکه نه بشنوم ناراحت میشدم.
ناامید نشدند و پیگیری را ادامه دادند
محمدرضا علیمردانی: بعد از این خبر منفی، خانم حاتمی گویا ناامید نشدند و پیگیری را ادامه دادند. به سراغ حامد جوادی رفته بودند و او هم از دوستان خوب من است. حامد به من زنگ زد و گفت: محمدرضا بیا با عوامل "چهلتیکه" نشستی داشته باش. من گفتم بیا وقتهای من را ببین آنقدر درگیرم که نمیتوانم؛ هم درگیر "دیرین دیرین"ام و هم آکادمی آموزشی و هم آلبوم. اگر بخواهند برنامهای ضبط کنند کجای این زمانم را خالی کنم؛ واقعاً با این مشغله به دردشان نمیخورم. گفت شاید انعطاف به خرج دادند و شبها تصویربرداری کنند. واقعاً تصوری نداشتم که میتوانم هماهنگ شوم خدا میداند چه انرژی داشتند که من را راضی کنند.
بالأخره پذیرفت
الهام حاتمی: معجزه شد...
اولین بار بود که با همسرم مشورت میکردم
علیمردانی: راستش را بخواهید شاید در این موارد کمتر پیش میآید با همسرم مشورت کنم اما گفتم بگذارید با همسرم صحبت کنم. همسرم گفت برنامه "اکسیژن" را نپذیرفتی و برنامههای دیگری هم گفت که من یادم نبود؛ حالا اینها را نپذیرفتی چی شد؟ صحبت با همسرم و نکاتی که رد و بدل شد به دلم نشست و گفتم بگذارید روی این پیشنهاد فکر کنم. واقعاً هنوز ماندهام که چطور اینها مرا راضی کردند. من در آکادمی گویندگی، دوبلاژ و البته بازیگری درس میدهم.
صدایی که به تناسب میهمان تغییر میکند
الهام حاتمی: من که از نزدیک اجرای آقای علیمردانی را میبینم جالب است که به تناسب هر میهمان صدایشان را تغییر میدهند؛ من بارها به این موضوع دقت کردهام.
محمدرضا علیمردانی: فکر نمیکردم شما به این موضوع دقت کنید.
قضاوتها، زود شروع شد اما به انتخابم مطمئن بودم
الهام حاتمی: البته در کنار این تفاوت و هنر صدا، شخصیتهایی که مقابل آقای علیمردانی مینشینند احساس آرامش میکنند؛ چون به تناسب هر شخصیت و حسّ و حال و سن و سالشان رفتار میکند. به واقع میهمان "چهلتیکه" باید احساس کند اینجا محل امنی است برای گفتن ناگفتههایش و دیدن نادیدههایش! به نظرم در اوایل کار با آقای علیمردانی شروع کردم به جای بازخوردهای مثبت، درگیر قضاوت زود شدیم؛ انگار عادت کردهاند به دیگران فرصت ندهند و زود قضاوت کنند. اما هر حرفی که میشنیدم نشنیده میگرفتم آدمیام که حرفها اذیتم میکند اما به قدری به این انتخاب اطمینان داشتم بازخوردهای منفی، مأیوسم نمیکرد.
در دوبله با کسی رقابت نمیکنم
* این متفاوت بودن صدای ایشان در برابر هر میهمان آنجا به چشم خورد که با علیرضا جاویدنیا گفتوگویی داشتید و او صدایی را تقلید کرد.
محمدرضا علیمردانی: به جای منوچهر نوذری خدا بیامرز صحبت میکرد. یکبار هم آقای محبی این کار را کرد اتفاقاً خانم حاتمی هم میگوید با میهمان ادامه بدهم اما من کمتر این کار را میکنم به خاطر اینکه این کار منم است یک وقت خدایی ناکرده من دارم رقابت میکنم و شاید اینطور تفسیر شود که من تواناترم یا میهمان؟ باید میهمان به این باور برسد که میهمان در "چهلتیکه" تکریم شود. هرچه دوست دارند بگویند و حقایق و اتفاقات جدیدی را مردم بشنوند و ببینند.
سانسور زیاد نداریم
* چقدر دچار سانسور شدید؟
الهام حاتمی: نه آنقدر سانسور زیاد نداریم مواقعی در استندآپ هایمان این اتفاق افتاده است.
محمدرضا علیمردانی: بله از من میزنند و به چشمم زیاد میآید.
در "دیرین دیرین" هشدار میدهند
* در "دیرین دیرین" هم این مشکل را داشتید؟
محمدرضا علیمردانی: آنجا کمتر است و آزادتریم؛ آنجا یک حرفی به نظرشان خوب نمیآید به هشدار بسنده میکنند.
* آیا در فضای "دیرین دیرین" به اتفاقات امروز بنزین و مسائل اخیر هم میپردازید؟
آنقدر درباره این اتفاقات کار کردهایم که برخی اوقات میگوییم فلان آیتم را بازپخش کنید. این مسئله دغدغه ما بوده و است.
بخش دوم به زودی منتشر میشود.
انتهای پیام/