تهیهکننده «سال دوم دانشکده من»: رقابت نابرابر میان تهیهکنندگان وجود دارد/ فارابی مانند بانک شده است
فیلم سینمایی «سال دوم دانشکده من» با وجود فضای جوانپسند، سوژه بکر و حساس آن و البته بازیگران خوب نتوانسته است از فروش چندان بالایی برخوردار شود.
بهگزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سینمای اجتماعی ایران با تمام آنکه در بیشتر سالهای تاریخ سینمای ایران قاطبه فیلم های کشور را تشکیل داده است و بخشی از پرفروشهای سینمای ما را تشکیل داده است. اما سینمای ما متدسفانه در این سالهای اخیر دچار نوعی رکود شده است؛ کمفروشی در سینمای اجتماعی ما مسألهای است که آرام آرام اسباب نگرانی سینماگرانی که در حوزه اجتماعیات فیلم میسازند و به دنبال تبیین مسائل مهم جامعه هستند را فراهم کرده است. واقعا سینمای اسیبشناس اجتماعی ما با این وضعیت حاکم به چه نقطهای خواهد رسید؟
«سال دو دانشکده من» به عنوان یک فیلم سینمایی در این حوزه که توانسته است برای مخاطبین جوان درباره مسائل مهمی چون رفاقت و خیانت، ازدواج و خانواده مطالب مبتلابهی را روایت کند با وجود بازیگران توانمند و کارگردان و عوامل کاربلد از فروش خوبی برخوردار نیست. در این باره با تهیهکننده فیلم «مسعود ردایی» گفتوگو کردیم تا پیرامون این موضوع نظرات و دیدگاههای خود را بیان کند.
مسائل مبتلابه مردم در سینما دارد فراموش میشود
آقای ردایی، فیلم «سال دو دانشکده من» در زمانی اکران شد که تنوع فیلمهای در حال اکران بد نبود. کمدی، اجتماعی، سیاسی و حادثهای و کودک در حال اکران بود؛ با وجود آنکه در فیلم بازیگران خوبی مانند بابک حمیدیان، علی مصفا، ویشکا آسایش و همینطور تعداد زیادی از خانمهای جوان دانشجو در فیلم بودند که به کار حس و حال جذاب و جوانپسندی دادهاند نتوانست فروش خوبی را بهدست آورد. علت آن را چه میدانید؟ آیا تغییر ذائقه مخاطب عامل اصلی فروش پایین فیلمهای اجتماعی است؟ نهادهای سینمایی در این باره چه نقشی دارند؟
مسأله فروش در سینما و جذب مخاطب یک رابطه علی و معلولی باهم دارند. این رابطه تا نیمه تابستان خوب است و از نیمه به بعد حالت نزولی پیدا میکند. در این میان سینمای اجتماعی ما از همه مهجورتر است و کمتر به آن توجه میشود. فیلم «سال دوم دانشکده من» فیلمی است که مسأله مهمی مانند خیانت را با نگاه درستی تبیین میکند و بعد هم با تم رفاقت و دوستی به یک سرانجام مطلوبی میرسد. مسائل مهم اجتماعی زیادی داریم که در جامعه وجود دارد و مردم ما به آن مبتلا به هستند ولی سینمای ما دیگر کمتر به سراغ آنها میرود.
حقیقت آن است که مردم ما هنوز زمانی که میدانند فیلمی درباره این مسائل مانند اعتیاد، طلاق و یا خیانت حرفی برای گفتن دارد به آن توجه دارند ولی این ذائقه تا حدود بسیار زیادی در سینما عوض شده است. در محافل دانشجویی که داشتیم فیلم مورد استقبال قرار گرفت و دانشجویان به آن توجه کردند. در دانشگاه علم و صنعت تهران و همینطور دانشگاه صنعتی اصفهان فیلم مورد استقبال بسیار خوبی قرار گرفت و جلسات پرسش و پاسخ با دانشجویان و اساتید دانشگاه در رشته جامعه شناسی و روان شناسی برگزار شد. تمام اینها نشان میدهد که این گونه سینما هنوز زنده است ولی اینکه چرا دچار فروش کم و رکود شده است علت دارد.
در حال حاضر سینمای ما عموما صرف سپری شدن اوقات فراغت شده است و کمتر حرفی برای گفتن دارد. این سینمایی نیست که من در آن فیلم بسازم.
فارابی وظیفه خود را فراموش کرده است
ما دارای نهادهای سینمایی مانند فارابی هستیم که کارشان این است که به سینما کمک کنند تا بتواند در سطح عالیتری فعالیت کند. فارابی باید مسائل مهم اجتماعی رادر نظر بگیرد و بعد برای مهمترین مسائل آن با برنامهریزی به فیلمنامهنویس حرفهای سفارش کار دهد و بعد هم با تیم حرفهای فیلم بسازد. این اصلیترین وظیفه فارابی است ولی سینمای اجتماعی در این میان فراموش شده است. هدف فارابی این است که برای موضوعاتی که مبتلا به جامعه است تقاضای سناریو بدهد و آن ها را پشتیبانی کند ولی این درها بسته شده است و کسی توجه نمیکند که سازنده سینمای اجتماعی باید پشت درهای بسته بماند.
اگر نهادها به این گونه سینما توجه جدی کنند و باعث شوند که تعداد فیلمهای اجتماعی و خانوادگی ما زیاد شود، کمکم فروش این گونه هم میتواند به تبع بالاتر برود. زیرا سینمای اجتماعی ما برای مردم مهم است و مسائل آنان که در زندگی تجربه میکنند را بیان میکند. بهبود کمی و کیفی این گونه سینمایی میتواند به جذب مخاطب کمک کند و فروش بهتری را تجربه کند. اما فعلا که توجه نهادهای سینمایی ما مانند فارابی به سمت دیگری رفته است.
رئیس سازمان سینمایی باید دستورالعملهای مهمی برای این حوزه تجویز کند تا میان فارابی و سینماگری که دنبال ساخت سینمای اجتماعی است رابطه شرافتمندانهتری برقرار شود.
من به عنوان تهیهکننده تا چقدر میتوانم هزینه فیلمهای خودم را بدهم؟ تهیهکننده مجبور میشود که بعد از آن برود سراغ سینمایی که کمدی و بفروش است. تعداد زیادی از کارگردانها همین شرایط را دارند. این بنیادها و نهادهای زمینه ساز متأسفانه چشمشان را بستهاند و نمیآیند در یک صورت مطلوب برای سینمای اجتماعی هزینه کنند.
این سینمای اجتماعی فعلی ما با این روند افولی که دارد چند سال دیگر بیشتر دوام نمیآورد. فیلمهای اجتماعی ما در بهترین حالت پول تولیدش را درمیآورد.
چرا شما برای ساخت فیلم خودتان سراغ فارابی نرفتید؟
واقعاً نمیخواستم از فارابی پول بگیرم. فارابی رسما بیشتر از اینکه یک نهاد سینمایی باشد تبدیل به یک بانک شده است که وام میدهد. این فیلم را توانستم با پول خودم بسازم چون بیشتر بازیگران آن جوان هستند و تازهکار ولی تا چندبار میتوانم به این صورت ادامه بدهم؟ من تا یک مرحله میتوانم این کار را بکنم ولی امیدوارم در مراحل بعد نهادهای سینمایی به کمک ما بیایند.
نقش شورای صنفی نمایش و شورای عالی اکران را برای برنامه ریزی دقیقتر و بهتر نمایش در سینما چگونه میدانید؟
حرف من این است که زمانی که من نوعی به عنوان تهیهکننده وارد شورا میشوم و میبینم که در آنجا رقیب من در اکران خودش فیلم دارد ، یا یک نفر که دفتر پخش دارد یا در سینما فیلم برای اکران دارد در شورا مشغول کار است، چگونه میتوانم به این شرایط برای اکران و نمایش فیلمم اعتماد کنم?
باید شرایط بیطرفانه آنجا حاکم باشد در حالی که اینگونه نیست و در آنجا افرادی که خودشان هم منافعشان درگیر است برای فیلمها تصمیمگیری میکنند. فردی که خودش شرایط بهتری برای تولید، تبلیغات و رابطه محکمتری با نهادها دارد میتواند برای فیلم من تصمیم بگیرد؟
بهنظر من باید رئیس سازمان سینمایی در این باره تصمیم بگیرد که در شورای صنفی نمایش هر کدام از اعضا نباید تا یک بازه زمانی مشخصی مانند 2 سال هیچ فیلمی در سینما داشته باشند و در صورتی که فیلمی برای اکران دارد باید از شورای صنفی نمایش و اکران استعفا بدهد. من اگر میخواهم در این شورا کار بکنم باید خالص و بدون اینکه فعالیت سینمایی دیگر داشته باشم برای این شورا کار بکنم. در این صورت رقابت در شرایط برابر و سالم فراهم میشود اما فعلا این فضای رقابتی کاملا ناسالم و نابرابر است.
از این بدتر این است که کسی که خودش سینما دارد در این شورا در حال فعالیت است. بله حضور نماینده سینماداران در این شورا مشکلی ندارد. وقتی به من میگویند که فلانی در این شورا هست که با اینکه سینما دار است یا دفتر پخش دارد ولی انسان تأثیرگذاری است واقعا جای سوال دارد؟ وقتی همان فرد خودش در سینما فیلم دارد چقدر میتواند این رقابت سالم باشد؟
این شیوه برنامهریزی اکران و نمایش واقعا تأسف بار است در نیمه اول سال چند فیلم محدود بفروش خوب اکران میشوند بعد از آن یکباره در نیمه دوم سال هرچه فیلم است با هم قرار است اکران شوند. خوب این نشان میدهد که تنظیمات در آن سازمان درست و منطقی نیست. این ماجرا فقط برای شورای صنفی نمایش نیست بلکه تمام شوراهای مهم مانند پروانه ساخت و پروانه نمایش نیز باید از این صافی رد شود که افرادی در آنجا حاضر باشند که در حال تولید سینمایی نباشند.
من شرایطی که برخی از آن آقایان در این شوراها دارند را ندارم، من با پول شخصی میخواهم کار بکنم. من نمیخواهم بروم پیش نهادهای دیگر و مطابق میل آنها فیلم بسازم، من نمیتوانم دیکتهای که برخی از این دوستان نوشتهاند را بنویسم.
بنابراین حتما سازمان سینمایی درباره شورای صنفی نمایش و اکران وارد شود. تمام زحمات فیلمساز در مدت اکران به ثمر مینشیند و اگر این تقسیمبندی و برنامهریزی بهدرستی انجام نشود تمام زحمات ما هدر میرود.
انتهای پیام/