تبعیض نظام آموزشی به نفع ثروتمندان؛ "عدالت آموزشی" هنوز دغدغه نیست
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش با اشاره به اینکه هماکنون با جداسازی دانشآموزان در انواع مدارس به نفع ثروتمندان اقدام میکنیم، گفت: هنوز عدالت در وجه آموزشی دغدغه نشده است و آموزشوپرورش بهترین ساختار برای بازتولید بیعدالتی است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ مجلس در تصمیمی رأی به پایان ماجرای تنوع مدارس در کشور داد تا از این به بعد در کشور فقط مدارس دولتی و غیردولتی داشته باشیم هر چند این مصوبه مجلس با ایراداتی از سوی شورای نگهبان مواجه شد و این شورا اطلاق ماده 6 در خصوص تکلیف دولت به انحصار مدارس در دو نوع دولتی و غیردولتی نسبت به انواع خاصی از مدارس نظیر مدارس استعدادهای درخشان که بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ایجاد شدهاند مغایر اصل 57 قانون اساسی اعلام کرد؛ حال این مصوبه باید از سوی مجلس مجدد مورد بازنگری قرار گرفته و اشکالات آن رفع شود.
با این وجود حذف تنوع مدارس موافقان و مخالفان بسیاری دارد و درباره این موضوع دو دیدگاه به شکل جدی نیازمند تأمل و بررسی است؛ دیدگاههایی که هر کدام در موافقت یا مخالفت با این مصوبه، استدلالهایی منطقی طرح میکنند و همین موضوع تصمیمگیری درباره حذف تنوع مدارس در کشور را با اماواگرها و چالشهایی همراه میکند که بیتوجهی به آنها میتواند در نهایت به زیان مردم تمام شود!
انجمن فلسفۀ تعلیم و تربیت ایران و پایگاه خبری رب مصوبۀ حذف تنوع مدارس دولتی را به مناظره گذاشتند؛ در این مناظره دکتر محمد حسنی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش، و دکتر رضا گلشن مهرجردی، معاونت پرورشی سابق مرکز ملی استعدادهای درخشان، درباره این موضوع گفتوگو کردند که آیا حذف تنوع مدارس دولتی کیفیت آموزشی را بهبود میبخشد؟
مشروح آنچه در این مناظره مطرح شد را میتوانید در ادامه بخوانید:
تعلیم و تربیت باید مشمول اصل عدالت شود
محمد حسنی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش و از موافقان حذف تنوع مدارس در این باره گفت: وقتی به تبیین عدالت میپردازیم، واکاوی مفهوم آن بسیار پیچیده است و حتی پس از واکاوی در عرصه عمل ممکن است اجرای عدالت دچار مشکل شود، عدالت در جامعه به عنوان یک اصل مطرح است و ما میخواهیم بدانیم جامعه عادل چگونه است، در خصوص تعلیموتربیت چگونه میتوان اصل عدالت را رعایت کرد و در نهایت تعلیم و تربیت رسمی و عمومی یک خیر اجتماعی است و باید مشمول اصل عدالت شود.
وی افزود: به دلیل حساسیت و تأثیرگذاری بالای این خیر اجتماعی و تأثیر آن در توسعه جوامع، نیکبختی و سعادت انسانها به عنوان یک مقوله جدی تقلی میشود، عدالت فقط این نیست که بیتالمال را بین افراد تقسیم کنیم، تعلیم و تربیت رسمی و عمومی چون رفاه و سعادت فردی و اجتماعی را به دنبال دارد حائز اهمیت بسیار است و در مقوله عدالت میگنجد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش گفت: عدالت انواعی دارد و مهمترین نوع آن که مدنظر ماست، عدالت توزیعی است یعنی توزیع خیر بین انسانها و همه امام علی (ع) را به توزیع خیر مادی به خوبی میشناسیم، ایشان اعلام کردند "همه باید برابر از بیتالمال حق ببرند"؛ این موضوع که عدالت توزیعی با چه ملاکی انجام شود و توزیع عادلانه چگونه است، موضوع مهمی است و در بحث در تعلیم و تربیت رسمی به عنوان یک خیر اجتماعی که با تصدیگری دولتها به جامعه ارائه میشود مسائل پیچیدهتر هم خواهد شد.
دوگانه مدارسی لاکچری و مدارس کپری
حسنی ادامه داد: توزیع تعلیم و تربیت پیچیدگی دارد و اصل توزیع تعلیم و تربیت بین جمعیت 6 تا 18 سال به شکل برابری فرصتهاست یعنی در گام نخست باید به این وفادار باشیم که تمام انسانها صرفنظر از ویژگیهایی خدادادی مانند استعداد و توانمندی و ویژگیهایی که جامعه به آنها داده است مانند قدرت و ثروت، هیچ تفاوتی با هم ندارند و فرزند صاحب قدرت و ثروت با فرزند یک عشایر که باید همراه پدر و مادر حال کوچ باشد نیاز دارند به صورت برابر به تعلیم و تربیت یکسان با سطح کیفیت مشخص دسترسی داشته باشند.
وی با اشاره به این واقعیت که در جامعه، شرایطی برای تعلیم و تربیت رسمی و عمومی فراهم است که در این قاعده نمیگنجد، اظهارکرد: هماکنون مدرسه لاکچری داریم که 40 میلیون تومان شهریه میگیرد و دانشآموزان را در تعطیلات به سوئیس میبرد و در مقابل دانشآموزانی را داریم که در کپر روی خاک مینشینند و در امکانات بسیار محدود درس میخوانند، حتی برخی از رسیدن به مدرسه محروم هستند و بچههای 6 سالهای داریم که نمیدانیم کجا هستند و چرا مدرسه نمیآیند، درصد آنها کم نیست و آمار 100 هزار نفری هم اعلام میشود که بیشتر در مناطق محروم هستند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش ادامه داد: این عجیب نیست که وقتی مدرسه سمپاد میخواهد حذف شود، نمایندگان مجلس "واویلا" سر میدهند اما این همه نماینده که برای عدالت در مجلس حضور دارند نسبت به مدارس کپری و محروم که سهم آنها امکانات ضعیف و معلمان نامناسب است حتی کتاب درسی درست به دست آنها نمیرسد و بسیاری از ظرفیتهای لازم برای تعلیم و تربیت مناسب را ندارند، حساس نیستند، عجیب است که فتیله دغدغه عدالت در جامعه ما هر روز پایینتر میآید و این بسیار خطرناک است.
دغدغه عدالت چگونه کمرنگ شد؟!
حسنی بیان کرد: مقالهای را خواندم که برای سال 58 بود یعنی ایامی که اصل 30 قانون اساسی به عنوان یک اصل مترقی میخواست تصویب شود؛ در آن ایام بسیاری از افراد اعتراض میکردند، شاید برخی بخواهند پول بدهند و تعلیم و تربیت را بخرند به هر حال نمایندگان مجلس با این مسئله موافقت نکردند که تربیت غیردولتی رسمی داشته باشیم اما در سال 67 ورق برگشت و برخلاف اصل 30 قانون اساسی به ایجاد مدارس غیردولتی تصمیم گرفتند و دغدغه عدالت به تدریج کمسو شد.
وی گفت: جامعهشناسان معتقدند تعلیم وتربیت رسمی و عمومی بهترین موتور پیشران توسعه است و برای توسعه جامعه به جز توزیع عادلانه تعلیم و تربیت راه دیگری نیست با این حال برخی میگویند اگر میخواهید برابری فرصتها را در اختیار همه قرار دهید و استعدادها و تفاوت افراد را نادیده بگیرید، این مسئله مطرح میشود تفاوتها را چگونه ببینیم و عدالت آموزشی مستلزم برابری به نحو لازم و استحقاق به نحو کافی است.
ابتدا آموزشوپرورش با کیفیت را به همه ارائه و بعد جداسازی کنید!
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش با اشاره به اینکه استعداد و توانایی انسانها در یک بستر عام، تجربه زندگی مفید و سرشار از مداخلات ارزشمند شکل میگیرد، گفت: در این مداخلات سرشار از فرصتهای سازنده است که تواناییها شکل میگیرد بنابراین ابتدا باید برای شکلگیری پایههای انسانیت و توجه به استعدادهای پایه هر انسان، آموزش و پرورش با کیفیت را به تمام شهروندان عرضه کنیم.
وی افزود: وقتی پای استعدادها مطرح میشود، مسئله قدری تغییر میکند و اینگونه میشود که آموزش برابر شرط لازم است و در همین نوع آموزش است که تفاوتها خود را نشان میدهد و نمیشود استحقاق آدمها را در فضا کشف یا با یک تست، استعدادهای مختلف افراد را کشف کرد بهترین کار این است که انسانها را در موقعیت واقعی زندگی و تعلیم و تربیت مدرسهای رصد کنیم در همین موقعیتهای برابر است که نابرابریها در استحقاق خود را نشان میدهد آنگاه تعلیم و تربیت باید آن را شکار و به آنها توجه کند و با پیشبینی سازوکارهای مناسب استعدادهای مختلف خود را بروز میدهند و میتوان به توسعه و شکوفایی آنها کمک کرد.
جداسازی تیزهوشان ناعادلانه است
حسنی تصریح کرد: با دو معیار برابری به نحو لازم و استحقاق به نحو کافی میتوان تعلیمو تربیت را عادلانه کرد؛ بنده به این دلیل با سیاست جداسازی تیزهوشان مخالفم و این سیاست را عادلانه نمیدانم، هیچ دولتی تا زمانی که از اصل برابری در میان تمام جامعه به عنوان یکی از اصول پایه عدالت مطمئن نشده نباید به خود اجازه دهد به سمت تبعیض به نفع افرادی برود که خداوند یا طبیعت به آنها قدرتی داده است و این تبعیض منفی و نادرست است.
تبعیض مثبت را اجرا کنید!
وی با اشاره به اینکه "رالز" یکی از نظریهپردازان و فیلسوفان عدالت اصولی را برای عدالت وضع کرده است، گفت: او تأکید دارد اگر قرار است عدالت به شکل برابر در توزیع یک خیر اجتماعی شکل بگیرد باید جریان تبعیض مثبت به نفع طبقات و گروههایی وجود داشته باشد که به نحو طبیعی مشکلاتی دارند مانند کُندذهنها یا افرادی که به دلیل مسائل و ناکارآمدی نهادهای اجتماعی به معلول اجتماعی تبدیل شدهاند مانند حاشیهنشینها و ساکنان مناطق محروم یعنی باید به آنها توجه ویژه شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش ادامه داد: وقتی از استعداد و استحقاق صحبت میکنیم منظور فقط هوش به مثابه استدلال یا قدرت انتزاعی ذهن نیست، بسیاری از استعداها هم وجود دارند که ارزش آن کمتر از هوش نیست و باید مورد توجه باشند.
حسنی بیانکرد: از منظر عدالت میخواهم به جریان نخبهکشی و فرار مغزها بپردازم معتقدم که بیعدالتی باعث هر دوی این موارد میشود، اگر به یک گروه از نخبگان توجه کنید، اجازه میدهید ثروتمندان، فرزندان خود را خوب بالا بیاورند همچنین به تیزهوشان هم توجه میشود و با افرادی مواجه میشویم که خود را "تافته جدا بافته" میدانند و خود را در بافت اجتماع نمیپذیرند و همین باعث میشود شاهد فرار مغزها باشیم.
عدالت آموزشی را به نحو لازم فراهم نکردیم
وی افزود: اصل 30 قانون اساسی را در کشور داریم اما هنوز هم مدارس غیردولتی در ظاهر با این اصل قانون اساسی منافات دارند و اگر گفتوگوهایی که در زمان تصویب اصل 30 قانون اساسی مطرح شد، مطالعه کنید نگرانیهایی مطرح بود که امروز ثابت شده است ما هنوز نتوانستیم لوازم لازم برای تحقق عدالت آموزشی را به نحو لازم و نه حتی کافی داشته باشیم.
اجازه تحرک اجتماعی را به فرودستان نمیدهیم!
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش ادامهداد: تبعیض مثبت هیچ اشکالی ندارد یعنی توجه به افراد محروم چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ فیزیکی یک نیاز است درباره استحقاق هم که اصل کافی تحقق عدالت است باید گفت، نظام آموزشی باید به گونهای طراحی شود که پاسخگوی نیازهای ویژه و متنوع باشد نه اینکه گروهی را شناسایی و برچسب بزنیم و حتی اگر بودجه کافی هم تزریق نشود بألاخره با این جداسازی به آنها توجه ویژه میشود آن هم در شرایطی که برخی بچههای این مرز و بوم در مناطق محروم دچار محرومیت مضاعف هستند و جامعه آنها را از خیر اجتماعی محروم کرده و تعلیم و تربیت ناکافی هم به آنها ارائه میدهیم که اجازه تحرک اجتماعی و پیشرفت را نمیدهد و این محرومیت مضاعف خیلی نگرانکننده است.
حسنی افزود: به جای توجه به گروه خاصی از دانشآموزان آن هم در انواع مختلف مدارس باید به دانشآموزان مناطق محروم توجه شود و نظام آموزشی با انعطاف لازم به تنوع استعدادها پاسخ دهد، تجارب نظام آموزش جهانی تنوع استعدادها را برای پایه نهم به بالاتر مجاز میداند و تا پایه نهم تمام آموزشها به لحاظ شکلی و محتوایی یکسان است یعنی باید ابتدا پایهها را درست کنیم و ظرفیت بنیادی انسانها را اصلاح و آنها را برای زندگی در جامعه آماده کنیم بعد به تفاوتها توجه شود ضمن اینکه بخشی از تنوع مدارس مانند مدارس مدرسه شبانهروزی یا عشایری لازمه عدالت است.
جداسازی به نفع ثروتمندان
وی گفت: این جداسازیها که هماکنون مشاهده میشود به نفع طبقات محروم نیست و تبعیض به نفع افرادی است که وضعیت اقتصادی مناسب و توانایی ذهنی خوبی دارند و کافی است یک حمایت و توجه به آنها شود تا پیشرفت خود را داشته باشند، در بحث کودکان استثنایی هم جداسازی تا حدی لازم است هماکنون طرح تلفیقی در آموزشوپرورش اجرا میشود که البته برای آن بودجهای هم نیست، در قالب این طرح دانشآموزان دارای معلولیت در مدارس عادی درس میخوانند تا با بچههای عادی زندگی کنند و مشکلات روحی و روانی برای آنها ایجاد نشود.
حسنی با اشاره به اینکه جداسازی تیزهوشان تا پایان پایه نهم از نظر اخلاقی و اصل عدالت مناسب نیست، افزود: آموزشوپرورش میتواند با انعطافپذیرکردن خود در قالب طرحهایی مانند شهاب اقدام کند، توجه داشته باشیم که توزیع تعلیم و تربیت پیچیده است و باید در عین برابری دقت کنیم که یکسانسازی افراد را اجرا نکنیم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش مطرحکرد: روشهای دیگری وجود دارد که میتواند جایگزین جداسازی شود مانند جهش تحصیلی که اجازه میدهد دانشآموزان با استعداد که تندتر حرکت میکنند با شرایطی به پایههای بالاتر بروند، غنیسازی نیز روش دیگری برای توجه به تفاوتهاست البته تفاوتها فقط هوش نیست مثلاً دانشآموزان به لحاظ استعداد هنری یا ورزشی هم با یکدیگر تفاوت دارند و باید به تمام استعددها توجه و آنها را آشکار کرد.
حذف یکباره تنوع مدارس دردسرساز است
وی تأکیدکرد: با حذف ناگهانی و یکباره تنوع مدارس مخالفم و قطعاً دردرسرهای زیادی ایجاد میکند، در گذشته دو تصمیم نادرست داشتیم از جمله تأسیس مدارس غیردولتی و پس از آن مدارس تیزهوشان که هم اکنون یک سازمان است با تشکیلات بسیار که کلی هزینه برای دولت دارد.
عدالت آموزشی دغدغه نیست
حسنی گفت: با کاهش گام به گام تنوع مدارس موافق هستم و اگر قرار است مصوبه مجلس اجرایی شود باید لوازم قانونی تحقق این مصوبه فراهم شود مثلاً اگر میخواهیم مدارس سمپاد حذف شود نباید دغدغه حاکمیت این باشد که سهم آموزش وپرورش از تولید ناخالص ملی افزایش یابد و نیاز است شرایطی ایجاد شود که کیفیت آموزشی مدارس دولتی افزایش یابد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش متذکر شد: جامعه احتیاج به انسانهای عادل و عامل دارد و این افراد را نظام آموزشی عادل تربیت میکند؛ ما حتی به مدرسه عادل هم احتیاج داریم و شاخص عدالت در مدارس خودش داستان بسیاری دارد، به دلیل عدم تحقق عدالت در جامعه هنوز عدالت در وجه آموزشی دغدغه نشده است و دغدغهمندان عدالت، اندک هستند؛ از سوی دیگر افرادی اجازه نقد نمیدهند باید این ساختارهای ناعادلانه را فرو بریزیم و بهترین ساختاری که بیعدالتی را بازتولید میکند، آموزش و پرورش است.
انتهای پیام/