گزارش جاسوسان سفارت آمریکا درباره تشیع انقلابی ایران
در زمان دو شاه پهلوى، غربگرایى مشروعیت و مقامى کسب کرده و توانسته بود خاطرات گذشته اسلامى را از اذهان بسیارى از افرادى که به مدارس غربى شده مىرفتند و یا تحصیلات عالیه خود را در خارج از کشور مىگذرانیدند، عملاً بزداید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با بررسی تاریخ جمهوری اسلامی ایران از زمان رویش نور انقلاب اسلامی تا به امروز، میتوان به مدارک مهمی دست پیدا کرد که نشان میدهند، کشورهای بیگانه و مستکبری همچون آمریکا و وابستگان او همیشه برای تحریف و منحرف کردن انقلاب اسلامی که بهسمت آرمانهایش در حرکت است، بهدنبال ایجاد توطئه بودهاند؛ اسناد بهدست آمده از سفارت آمریکا در ایران یا بهعبارت صحیحتر لانه جاسوسی، بخش مهمی از این مدارک است که با مطالعه آنها میتوان به رفتار عوامفریب این کشورهای متجاوز پیبرد.
سند زیر یکی از اسناد لانه جاسوسی است که در سال 1356 از سفارت آمریکا در تهران بهصورت محرمانه به واشنگتن ارسال شده است؛ در این سند جاسوسان حاضر در سفارت، تشیع و حرکت امامخمینی(ع) را تحلیل کردهاند تا به خیال خود بتوانند مانع حرکت انقلاب شوند.
ایران، بررسى نهضت تشیع (مسلمانان شیعى مذهب)
سند شماره (9)
از: سفارت آمریکا در تهران تاریخ: 3 فوریه 197814 بهمن 1356
به: وزیر خارجه، واشنگتن، دى سى. داراى حق تقدم 3659
طبقهبندى: محرمانه
تهیهکننده گزارش: لمبراکیس تهران 1/1691
موضوع: ایران، بررسى نهضت تشیع (مسلمانان شیعى مذهب)
1. (محرمانه تمام متن)
2. خلاصه: گرچه اطلاعات موجود در این زمینه کافى نیست، اما آنچه که مىتوان تا این تاریخ گفت این است که نهضت شیعىمذهبها به رهبرى آیتاللّه خمینى از سازمانیافتگى بهترى برخوردار است و برخلاف آنچه که دشمنان این نهضت بیان مىدارند، اینان با داشتن زمینه فکرى خاص قادر به مقاومت در برابر کمونیسمند. این امر در افکار مردم ایران ریشهاى عمیقتر از ایدئولوژیهاى غربى و حتى کمونیسم دارد. بیش از آنچه به نظر مىرسد منجر به چیزى شبیه به جریانات دمکراتیک غربى شود.
3. همان طور که وزارت امور خارجه و دیگر مخاطبین آگاهند، مدتهاست در تلاشیم تا وسعت و عمق این نهضت نوظهور شیعى اسلامى ایران را درک کنیم تا بتوانیم در تحلیلها و اتخاذ روشهایمان در آینده استفاده کنیم. اما مطالعات ما هنوز به مرحله نتیجهگیرى و پایانى نرسیده است. اما خالى از فایده نیست اگر بتوانیم درباره این انقلاب در حال پیشرفت در ایران، در این مرحله بحرانى قضاوتى آزمایشى بکنیم.
4. ابتدا توانستهایم تا این تاریخ مدارک کافى گردآوریم که منطقاً مطمئن باشیم که نهضت اسلامى در رأس انقلاب ایران قرار گرفته و رهبر فردى و سمبلیک آن آیتاللّه خمینى و سازمانهاى مرتبطى که از او حمایت مىکنند، است. سخنگویان حکومت ایران مدتهاست که پیروان خمینى را کمونیست یا چپگرایانى از تیره مارکسیستها مىخواندهاند. دیگر ایرانیان مطلع از قبیل روزنامهنگاران، تجار و کارمندان دولتى نیز در اینباره همعقیدهاند. اینان ادعا مىکنند که از سالها قبل جوانان کمونیست در مدارس مذهبى رخنه کرده و امروز بهصورت ملّاها و دیگر سازماندهندگان نهضت اسلامى عمل مىکنند و دلیل این ادعاى ایشان نیز این است که مذهبىهاى ایران بهخصوص و مردم ایران به طور کلى از تشکیلات و سازماندهى سر در نیاورده و نمىتوانند یک چنین نهضتى را انسجام بخشند. مگر اینکه تنها گروه سازمانیافته در ایران یعنى حزب توده آنان را در این راه یارى داده باشد.
در زمان 2 شاه پهلوى، غربگرایى مشروعیت و مقامى کسب کرده بود و توانسته بود خاطرات گذشته اسلامى را از اذهان بسیارى از افرادى که به مدارس غربى شده مىرفتند و یا تحصیلات عالیه خود را در خارج از کشور مىگذرانیدند، عملاً بزداید. پس از کمال آتاتورک در ترکیه و بعد از جنگ جهانى دوم، شاهان پهلوى دائم در تلاش بودند که نهادهاى اسلامى را بهعنوان بقایاى ارتجاعى گذشتهاى که دیگر مناسب زمان حال نبوده و مطرود است به مردم بشناسانند. براى اینکه این پیشگوییشان باور مردم شود، در این زمینه و جهت گامهایى نیز برداشتند. مثلاً حکومت سعى مىکرد که از کمکهاى مالى مستقیم مردم به ملّاها جلوگیرى و آنان را متکى به مستمریهاى دولتى کند. به وسیله دور کردن و جداسازى ملّاها تا حد امکان از انظار عموم، به تمسخر گرفتنشان، به بند کشیدن بسیارى از رهبرانشان در زندانهاى ساواک، و اصرار بر این که ایران باید آیندهاى غیرمذهبى داشته باشد، شاهان ایران سعى داشتند که ایران را به اجبار از طریق یک مرحله غربى شدن که شامل جدایى حکومت از مذهب باشد که در اروپا طى طریقى چند صد ساله داشت، بگذارنند.
6. معذلک، بر همه روشن است که اسلام عمیقاً در زندگى اکثریت وسیعى از مردم ایران ریشه دارد و بهصورت تشیع، قرنها است که ناسیونالیسم ایرانى نام گرفته، قبل از آنکه حتى پاى ناسیونالیسم امروزى به شرق رسیده باشد. خاندان پهلوى سعى داشت ناسیونالیسمى امروزىتر بر اساس بازگشت به سنتها، افسانهها و عظمت قبل از اسلام را جانشین این ناسیونالیسم کهنسال کند. البته اگر این تلاش بهمدت چند دهه یا چند قرن بىرقیب مىماند، حتما موفق مىشد. این موفقیت نیز تنها از طریق ایجاد نهادهایى که بتوانند در میان مردم ریشه دوانده و به رقابت با اصول تشیع اسلامى برخیزند به وجود مىآمد.
7. اما خاندان سلطنتى پهلوى رفرمیست از همان اوان با مقاومت ایدئولوژى غربى دیگر یعنى کمونیسم نیز روبرو شدند. پارلمان نوپا و دیگر نهادهاى حکومتى در اواخر سالهاى 1940 و اوائل دهه 1950 تقریباً تحتتأثیر غربىسازى به روش کمونیسم قرار گرفتند. مبارزه توأم با موفقیت شاه فعلى علیه آن مقاومت و مجذوب شدن وى در ایجاد ایرانى مدرن، غیر مذهبى و صنعتى او را در مورد مقاومت دیرپاى اسلام و تأثیر آن بر مردم کور کرده بود. در حالی که تمام تلاشهاى او شخصاً متوجه تأسیس ایدئولوژى ایرانى بر اساس 2500 سال شاهنشاهى ایرانى «و رسیدن به تمدن بزرگ» شده بود و بهنظر مىرسید که کمى هم پیشرفت کرده باشد، اما امروز به وضوح مىتوان دریافت که تمام این اعمال باعث عمیق شدن تنفر مسلمانان شیعه و گسترش مخالفت طبقات مختلف مردم نسبت به رژیم شده بود. امروزه حتى فارسى سخن گفتن شاه نیز به مسخره گرفته مىشود. چون شاه هنگام کاربرد کلمات فارسى دچار اشتباه مىشود و این نیز در نظر مردم دلیلى دیگر مىشود، براى اینکه بگویند که او عامل و حافظ منافع خارجیها است، نه مردم.
8. از نظر تاریخى، علماى اسلامى پیدایش تشیع را به مقاومت در برابر حکام در چند مرحله زمانى نسبت مىدهند. تشیع ابتدا نشانه مقاومت پارسیها علیه مهاجمین عرب و مغول بود و به تدریج تشیع ایرانى جدا شد و قسمت اعظم آن بعد از آنکه حکام صفوى تشیع را مذهب رسمى دربار خواندند مخفى شد و به کارهاى «زیرزمینى» اشتغال ورزید. بنابه گفته دانشمندان ایرانى این حکام نیرومند پارسى بعداً تشیع را بهصورت نوعى تسنن در آوردند. یعنى از بعضى از نهادهاى شیعى درخواست پیروى از شاه را کردند. به عبارت دیگر قرار بر این شد که در غیاب امام دوازدهم شاه تصمیمات عرفى و غیر روحانى را اتخاذ کند. همزمان با این نیروى رسمى (صفوى) نیروى مقاوم غیر رسمى دیگرى (علوى) به وجود آمد که متکى بر اصل اختفاى تشیع کهن بود و اعلام مخالفت و نبرد علیه حکام ظالم و فاسد را کرد.
9. نشانه بارز وجودى این دو نیرو را در ایجاد دو نوع مسجد و مقبره در بسیارى از شهرهاى ایران، بهخصوص از زمان فتحعلیشاه قاجار، یعنى آنها که توسط شاه ساخته و حمایت مىشدند و آنها که مردم مىساختند و در آنها براى انجام فرایض دینى حاضر مىشدند، مىتوان مشاهده کرد. ائمه جمعهاى که توسط شاه برگزیده مىشدند، تا بر مساجد شاه نظارت داشته باشند، مورد بىاحترامى مؤمنینى واقع مىشدند که خود به دنبال ملّا و مجتهد خود مىرفتند و از آنها پیروى میکردند و زکات خود را نیز تنها به آنها مىپرداختند. همین مقاومت «علوى» مخفیانه سرانجام در قرن 19 بهصورت نهضت تنباکو که نمایانگر مخالفت شدید مردم تحت رهبرى روحانیت علیه اعطاى امتیاز تنباکو که توسط شاه وقت به انگلیس بود، به صورت عصیانى آشکار پا به عرصه گذاشت و عامل اصلى نهضتى بود که در ابتداى قرن منجر به وضع قانون اساسى در سالهاى 1906 و 1907 شد. با وجود اینکه شاهان پهلوى سعى داشتند از آن عامل غیرفعالی بسازند، اما تشیع علوى قلب انقلاب امروزى است.
10. در ایران امروز به دنبال سازمانهاى سیاسى بودن کارى است بیهوده. دموکراسى پارلمانى مدرن در مدت کوتاهى که در ایران عرضه شد، موقعیت چندانى را در این جهت بهدست نیاورد و باید اضافه کرد که تنها حزب سیاسى نسبتاً موفق در گذشته این کشور حزب کمونیست یا حزب توده بوده است و بس. اشخاص مهم و نیرومند از قبیل ملّاها در پارلمان، نمایندگانى که حافظ منافع شخصى آنها باشند نیز داشتند. که گاهگاهى با یکدیگر پیمانهاى موقتى مىبندند، اما کارهاى با ارزشى در جهت توسعه و پیشبرد حکومت دمکراتیک به مفهوم غربى انجام ندادهاند. مصدق تنها نخستوزیرى که توانست میزان قابل توجهى قدرت بهدست آورد و رقیبى براى شاه شناخته شود نیز شخصاً بهصورت خود مختار عمل مىکرد. وى خاطره و میراثی سیاسى در ایران به جاى گذاشت، اما سازمان سیاسى و یا نویدى براى شکل گرفتن این حرکت در آینده به چشم نمىخورد. خلاصه اینکه، براى حکومت بر ایران نیرویى تمرکز یافته که مسلط بر مردم نیز باشد همواره براى حکمروایى در ایران ضرورت داشته است.
11. نهاد اسلامى از طریق بسیارى از وسایل آموزشى و سوادآموزى که قسمت اعظم جمعیت ایران را در طول چهار، پنج دهه گذشته تغییر داده، تجدید قوا کرده است. رهبران مسلمان مىتوانند بسیارى از جوانان مسلمان تحصیلکرده را که ذهن تبلیغ و سازماندهى را در دانشگاههاى اروپایى و آمریکایى فراگرفتهاند، بهسوى خود فراخوانند. حرکت اسلامى که در ابتدا مورد حمله کمونیسم قرار گرفته بود در طول دو یا سه دهه گذشته تا آنجا پیش رفت که مىتوان گفت در برابر این ایدئولوژى غربى مصونیت یافته است و در همان حال سعى بر آن داشته تا بسیارى از فرایض خود را بهصورت امروزىتر و مناسب جهان حال امروزى در آورده، نقش تشیع را در حکومت ایران مشخص سازد.
12. بنابه توضیحات رسیده از طرف دانشمندان اینجا، مروجین شیعى اسلامى، نه تنها بر ارزشهاى تغییرناپذیر قرآن و سنت (گفتار و کردار پیغمبر) پافشارى مىکنند، بلکه معتقدند که باید تعبیر و تفسیرى نو از آنها داده شود که مطابق تغییرات زمانى نیز باشد. آن دسته از اصول اسلامى که به نظر مىرسد در این زمینه پویایى داشته باشند، عبارتند از «اجتهاد» یا تعبیر و تفسیر فلسفى حقایق جاودانى و «اجماع» یا توافق عام یعنى اینکه بعضى از تعبیر و تفسیرهاى جدید از طریق توافق رهبران مذهبى قانونى شناخته شده و مىتوانند به صورت قانون در آیند. به این ترتیب مىتوان گفت که نتیجه تسلط نظام روحانى به مردم ایران حداقل تا حدى مدرنساز است و از منابع مالى خود نیز تغذیه میشود و مىتواند کانالهاى ارتباطى مخصوص به خودش را نیز بین مؤمنین برقرار سازد. دیگر شکى نیست که گروهى از تجار بازار حمایت خویش را از رهبر مذهبى به وسیله پرداخت هزینههاى مکرر و متوالى اعلام مىدارند. هر هفته میلیونها دلار میان آیت اللّهها دست به دست مىشود. این منابع صرف بسیارى از کارهاى شایسته و حمایت از نهضت مىشود.
13. نمونهاى از سازمانهاى مربوطه یک نظام مدرسه مذهبى است که 32 سال قبل توسط یک آیت اللّه که هنوز هم زنده است پایهگذارى و رفتهرفته تبدیل به 1500 مدرسه از این نوع در سراسر ایران شد. از نظر مادى اینگونه مدارس کاملاً به وسیله بازاریان حمایت مىشود. دانش آموزانى که از خانوادههاى مهم مذهبى، بازارى و غیرهاند، در اینگونه مدارس نه تنها دروسى که در مدارس دولتى تدریس مىشوند، بلکه دروس ممنوع اعلام شده از طرف دولت را نیز فرا مىگیرند. تلاش دولت نیز براى تصرف این مدارس آخرینبار توسط مقاومت شدید مذهبیون و بازاریان کاملاً درهم شکست. اساتید دانشگاهى و افراد تحصیل کرده بسیارى داوطلبانه در اینگونه مدارس خدمت مىکنند تا دانشآموزان علم و دانش کافى براى راه یافتن به دانشگاه کسب کنند. کتابها و کتابچههاى بسیارى را که براى استفاده در اینگونه مدارس تولید شده بارها دیدهایم که خود نشان دهنده پیشرفت این سازمان در جامعه مسلمان ایران است.
14. براى اثبات این ادعا که شبه نظامیان مذهبى همان کمونیستهاى لباس عوض کردهاند، دلیل کافى در دست نیست، اما مىتوان گفت که شاید کمونیستها در ردههاى پایینى اردوى خمینى رخنه کرده باشند. نهضت اسلامى آنطور که حکومت شاه و دیگر ناظرین غربى اعلام مىکنند، نه ضعیف است و نه کور. تسلط آن بر احساس مردم و پول بازاریان بسیار قویتر از هر گروه دیگر است. از بسیارى از جهات ایران اصلاح یافته و سنتگرایى را که اسلام نوید مىدهد، ایرانیان جالبتر و جاذبتر از نمونههاى روسى و چپى مىیابند.
15. از طرف دیگر هیچگونه تضمینى وجود ندارد که عملکرد (حکومت اسلامى مترجم) بر اساس دموکراسى پارلمانى به مفهوم ما غربیها باشد. در حقیقت عقیده «تقوا سالارى» در روش آن به چشم مىخورد. به نظر مىرسد که قدرت نیز در اختیار جمع باشد (همچنان که از اجماع بر مىآید) تا اینکه دست فرد. یعنى حتى امام خمینى نیز نمىتواند خود در دست گیرنده قدرت باشد. بسیارى از اختیارات به وسیله یک شوراى اسلامى اعمال خواهد شد، ولى از ساخت آن هیچگونه اطلاعى در دست نیست. رهبران سیاسى احتمالاً بیش از ملّاها در برنامههاى انقلاب تعیین خط مشى میکنند و در اجراى آنها نقش خواهند داشت. به قولى پیشنهاد شده است که متخصص باید مورد قضاوت و داورى رهبران مذهبى قرار گیرد، تا بتواند تخصص خود را در بخشهاى مختلفه اقتصادى به کار بندد. بنابراین با نظر اجمالى چنین فهمیده مىشود که مفهوم احزاب سیاسى در پارلمان غربى برداشته شده و جاى آن را چند گروه گرفته است که از طریق تصمیم گیرى غیر رسمى و سنتى به توافق عمومى دست مىیابند.
16. تمام آنچه متذکر شدیم در حال حاضر مبهم است و احتمال مىدهیم که نهضت اسلامى نتواند بهطور کلى در تشکیل حکومت خود از بسیارى از عقاید غربى که در بین جناحهاى مخالف نیز جریان دارد دورى بورزد. براى اثبات این موضوع نیز زمانى طولانىتر لازم است و در زمانى کوتاه نمىتوان چنین نتیجهاى گرفت. در همان حال مىتوان انتظار داشت که یک نهضت از مرز انقلابى گذشته تشیع اسلامى بتواند مورد حمایت بسیار مردم قرار گیرد. و احتمالاً بناى مخالفت را با کمونیسم بهعنوان یک واردات خارجى و با بسیارى از جنبههاى غربگرایى، با تمام قوا بگذارد.
منبع سند: اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج1. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام. تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی(1386).
انتهای پیام/