پرویز اقبالی: در همایشهای مذهبی از تصویرسازان غربزده تقدیر میشود!
"پرویز اقبالی" تصویرگر عرصه هنرهای تجسمی کشور میگوید که در آثار تصویرسازان معاصر گرایشات غربی مشهود است و در همایشهای مذهبی از آثار آنها تقدیر میشود!
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، "پرویز اقبالی" هنرمند عرصه هنرهای تجسمی و تصویرگر عاشورایی کشور، متولد 12 دیماه 1340 است. وی دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری، کارشناسی ارشد تصویرسازی از دانشگاه تهران و دکترای پژوهش هنر از دانشگاه شاهد است.
اقبالی که از تصویرسازان شناختهشده عرصه فرهنگ و هنر دفاع مقدس است، تاکنون آثار متعددی چون «بعد از کشتار»، «مثل چشمان بابا»، «افسانه تیراندازان جوان»، «حماسه حاج یونس»، «نخستین تلاوت» و «عاشورا» را در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.
همکاری با ناشران کتابهای کودک و نوجوان از سال 1360 تاکنون، تصویرسازی مجلات فرهنگی و هنری از سال 1364 تاکنون، عضویت در هیأت علمی دانشگاه شاهد، عضویت در هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد از سال 1379 تاکنون، شرکت در جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی، دریافت نشان عالی هنرهای تجسمی در یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، تقدیر در جشنواره ربع قرن دفاع مقدس بهدلیل تصویرسازی کتاب پینما، تصویرگری کتاب مصور «عاشورا»، تقدیر در همایش کتاب آرایی دینی در فرهنگ و تمدن اسلامی و نگارش مقالات تخصصی متعدد در حوزه تصویرسازی از دیگر افتخارات کارنامه حرفهای این هنرمند تصویرساز عرصه فرهنگ و هنر است.
به بهانه تجلیل از این تصویرگر آیینی در آیین افتتاحیه دوازدهمین سوگواره هنر عاشورایی، به سراغ این هنرمند تصویرگر رفتیم و گفتوگوی مختصری را با او انجام دادیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگار تجسمی تسنیم با "پرویز اقبالی" را در ادامه میخوانید:
-گفتوگو را با مرور تجربه شما در تصویرسازی کتاب مصور «عاشورا» شروع کنیم. کمی درباره تجربه هنریتان در این پروژه آیینی توضیح دهید.
تمرکز ما روی کتاب مصور «عاشورا» از سال 1380 آغاز شد. هدف از تصویرسازی این کتاب، این بود که بتوانیم داستان عاشورا را بهصورت پینما دربیاوریم؛ پینما شیوهای است که به کارهای استوریبورد نزدیک است. سال 1385 کارمان به نتیجه رسید و طراحیها چندین و چندبار مورد بازنگری قرار گرفت؛ در طراحی صحنهها تلاشمان بر این بود که هر صحنه موجز و مؤثر باشد.
اولین بحث ما به تصویرسازی شمایلها مربوط بود؛ من از ابتدا تصاویر را بهگونهای طراحی کردم که بهصورت واضح و کامل دیده شوند. سال 1385 پس از پایان پروژه، روند صدور مجوز انتشار کتاب به مدت 6 ماه متوقف بود و پس از 6 ماه، مجوز چاپ کتاب صادر شد و خوشبختانه توانستیم در همان سال این کتاب را منتشر کنیم. اکنون این کتاب چاپ پنجم خود را پشتسر میگذارد و جالب اینجاست که چاپ آن در کشورهای دیگر نیز با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده است؛ طبق اعلام ناشر، کتاب تاکنون به 14 زبان زنده دنیا ترجمه شده و در مواردی نیز این اتفاق بهصورت غیررسمی رخ داده است؛ برای مثال، بوسنیاییها و ترکها نیز آن را ترجمه کرده و در وبسایتهایشان قرار دادهاند. همچنین نسخه انگلیسی کتاب نیز برای فروش از سوی ناشر در سایت آمازون قرار داده شده است.
-رمز موفقیت و ماندگاری تصویرسازی کتاب «عاشورا» را چه میدانید؟
بیشک آنچه باعث توفیق این کتاب شد، عنایت خاص حضرت سیدالشهدا(ع) بود و من در این میان واسطهای بیش نبودم؛ کار من صرفاً انجام وظیفه بود و در این راستا سعی کردم وظیفهام را به نحو احسن انجام بدهم. ماندگاری این کتاب در معنویت موجود در آن نهفته است. تلاش من بر این بود که بتوانم اثری جامع را خلق کنم؛ اثری که بتواند آنچه در واقعه عاشورا رخ داده است را بهخوبی به تصویر بکشد. داستان کتاب از دوران حکومت یزید آغاز شده است و تا شام غریبان ادامه پیدا میکند. تعداد صفحات کتاب نیز 61 صفحه است که نمادی از سال 61 هجری است. از طرف دیگر تلاش کردیم همه تغییر و تحولاتی که در این مقطع از تاریخ رخ داده است را بهصورت مستقیم نشان دهیم. متأسفانه از آنجا که ما در زمینه عاشورا خیلی کم کار کردهایم، هدف ما ایجاد آشنایی بود. با این وجود بنای من بر این بود که خروجی نهایی کار از حیث قدرت و توانایی در سطح خوبی اجرا شود. مادیات در این کار برایم مطرح نبود؛ مهم این بود که بتوانم پیام عاشورا را به مخاطب برسانم. به همین خاطر است که اکنون نیز به پیشنهاد تصویرسازی ادامه داستان عاشورا پاسخ مثبت دادم و قرار است از شام غریبان تا اربعین حسینی را نیز به تصویر درآورم که اکنون نیز مشغول این کارم. متأسفانه درباره این مقطع نیز آثار بسیار اندکی وجود دارد. من بسیاری از نسخههای تصویری تاریخی بهویژه آنهایی که از قرن 5 هجری بهبعد در زمینه عاشورا کار شده است را مطالعه کردم؛ مثلاً «وقایع اتفاقیه» ابوریحان بیرونی یا کارهای دیگری که در زمینه هنر شیعی انجام شده است را مورد بررسی قرار دادم و با توجه به کمبودی که در این زمینه وجود داشت، نیاز به خلق چنین اثری را حس و پیشنهاد اجرای آن را ارائه کردم. در حین کار نیز اگرچه حجم آن بسیار بالا و فشار کار بر دوشم زیاد بود، با این وجود تلاش کردم این سختیها را تحمل کنم تا خروجی کار به شکلی خوب و سالم ارائه شود. البته ادعایی ندارم که سازنده این کار بودهام و افتخار خلق آن متعلق به من است؛ هر افتخاری که در این راستا وجود دارد متعلق به حضرت اباعبدالله(ع) است؛ چراکه خود حضرت به این کار برکت دادند. خوشحالم که این کار مورد استقبال واقع و در چندین جشنواره و سمینار نیز مطرح شد. همراهی کامل تصویر با نوشته به زبان پینما در تاریخ تصویرسازی ما کمتر اتفاق افتاده است. همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، زبان پینما زبانی است که شما در آن به سینما بسیار نزدیک میشوید و من سعی کردم با بهرهگیری از این زبان، تصاویر کتاب «عاشورا» را به نحو احسن طراحی و اجرا کنم. از اینرو در تقسیمبندی صفحات و نوع نگاه از زوایای مختلف، نماهای نزدیک (کلوزآپ)، نماهای متوسط (مدیوم شات) و نماهای دور (لانگشات) متعددی را در نظر گرفتم.
-کمی درباره ویژگیهای تصویرسازی کتاب «عاشورا» صحبت کنید.
نکات ظریفی در تصویرسازی کتاب وجود داشت که ما روی آنها حساسیت زیادی داشتیم؛ برای مثال، بر حماسه بودن عاشورا تأکید زیادی داشتیم. من در تصویرسازی ستمها و جنایتهای بنیامیه به آلعبا، تلاش کردم که این حماسه به ذلت تبدیل نشود؛ بهویژه در بخشهای پایانی کار این قاعده را با جدیت بیشتری دنبال کردم.
نکته دیگری که در رعایت آن حساسیت زیادی به خرج دادم، هویت تصویری موجود در اثر است؛ تلاش کردم این هویت تصویری هویتی اسلامی-ایرانی باشد و نخواستم تحت تأثیر تصویرسازان غربی و تکنیکهای آنها قرار بگیرم؛ البته از کارهای آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم اما وجود هویت اسلامی-ایرانی در این کار برایم اهمیت زیادی داشت و سعی کردم این ویژگی را در ساختار تصویرسازی خودمان حفظ کنم؛ به همین خاطر نوعی گرایش خاص در ساختار طراحی داستان عاشورا وجود دارد که این ساختار طراحی پهلو به پهلوی نگارگری قدیم ایرانی میزند و من از این حیث خیلی خرسندم که بسیاری از مخاطبان متوجه این تشابه شده و درباره آن از من پرسیدهاند که آیا تحت تأثیر نگارگری ایرانیام یا خیر؟ و من در پاسخ به آنها گفتهام بله؛ از نگارگری ایرانی تأثیر پذیرفتهام و خود به این موضوع معترفم. میخواهم همگان بدانند که ما نیازی نداریم در هرچه که خلق میکنیم، از تصویرسازیها و استریپهای غربی یا آمریکایی الگو بگیریم.
-وضعیت کنونی رشته تصویرسازی بهویژه تصویرسازی آیینی و عاشورایی را از منظر آسیبشناسی و قوتیابی چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه مرور اتفاقاتی که در طول چهار دهه اخیر در تصویرسازی معاصر ما رخ داده، حاکی از آن است که نوعی گرایش غربی و انتزاعی در میان آثار برخی از تصویرسازان ما مشهود است؛ البته این گرایش از دهه 1380 بهبعد کمی کمرنگتر شد اما متأسفانه این نوع انتزاعگرایی کماکان در میان آثار تصویرسازان ما وجود دارد و ریشه آن به راحتطلبی تصویرسازان بازمیگردد؛ تصویرساز میخواهد هرطور که دلش میخواهد کار کند؛ بدون اینکه تعهدی نسبت به روایت و یا مخاطب داشته باشد. در نتیجه متأسفانه گاهی کارهایی بهوجود میآید که بیهویت و بیشخصیتاند. من بارها در مجامع مختلف و برخوردهایی که با انجمن تصویرگران کتابهای کودکان داشتیم، به آنها تذکر دادهام که این روند نادرست است اما متأسفانه این دوستان در مقابل ما موضع گرفته و وجود چنین وضعیتی را انکار کردهاند. اکنون هیچ بویی از هویت در تصویرسازیهای معاصر دیده نمیشود؛ هیچ نوع ماهیت اسلامی-ایرانی در آثار تصویرسازان ما به چشم نمیخورد و تصویرگران ما در این زمینه صرفاً ساز خود را میزنند. بدترین نوع کار هنگامی اتفاق میافتد که ما میبینیم در کشور همایشی مختص تصویرسازی کتابهای دینی برگزار میشود که در آن آثاری تمام غربی و غربزده برگزیده میشوند؛ آثاری که هیچگونه ماهیت دینی، هویت مذهبی و صبغه اسلامی-ایرانی ندارند. وقتی به دستاندرکاران برگزاری چنین همایشهایی اعتراض میکنیم، در پاسخ میگویند تداوم چنین روندی درست است حال آنکه این روند غلط است. پرواضح است که کسی نمیتواند با چنین داستانهای مذهبیای که چنین بیان تصویری مغشوشی داراند ارتباط برقرار کند.
اساس مذهب بر روایت و قصه استوار است؛ قرآن کریم وقتی میخواهد سخن بگوید، از قصه بهره میبرد؛ چراکه قصهها قادرند تصاویر را خلق کنند و تصاویر میخواهند به ما درس بدهند. رابطه موجود میان متن و تصویر همچون رابطه میان دو عنصری است که میخواهند محتوا و ماهیت را به مخاطب نشان دهند. متأسفانه وقتی در همایشهای مذهبی از تصویرسازیهای غربزده و انتزاعی تقدیر میشود، ماهیت کجدار و مریز از مذهب به تصویر کشیده میشود و این نقطهضعف بزرگ ما است. من بارها این موضوع را به مسئولین مربوطه تذکر دادهام اما تاکنون از طرح آن نتیجه روشن و مؤثری نگرفتهام؛ چراکه آنها سنگ کارهای خود را به سینه میزنند و میخواهند ماهیت غربزده خود را به دیگران نشان دهند.
------------------------------
گفتوگو و تنظیم: محمد خاجی
------------------------------
انتهای پیام/